cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

Shout mute

💛🐝

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
216
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+17 روز
-430 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

دلم با ماندن بود راه اما، راه رفتن و تو ندانستی چه رنجیست؛ کشاندن تن خسته‌ای که خواهان ماندن بود.
نمایش همه...
آحبک عشراً ثمان لک و واحدة لضحکتک والاخری لصوتک؛ أمَـا عیناک.. فعجز الکلام عن الکلام. ده از ده دوست دارمت هشت تا برای تو و یکی برای خنده‌ات و یکی هم برای صدایِ تو اما چشمها.. که هزار امان از چشمهایِ تو. :) | محمود درویش
نمایش همه...
آحبک عشراً ثمان لک و واحدة لضحکتک والاخری لصوتک؛ أمَـا عیناک.. فعجز الکلام عن الکلام. ده از ده دوست دارمت هشت تا برای تو و یکی برای خنده‌ات و یکی هم برای صدایِ تو اما چشمها.. که هزار امان از چشمهایِ تو. :) | محمود درویش
نمایش همه...
Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
پرنده‌ای آبی در قلب من است که می‌خواهد پر بكشد و برود اما من زرنگ‌ترم فقط می‌گذارم گاهی شب‌ها بیرون بیاید شب‌ها وقتی همه به خواب رفته‌اند به او می‌گویم: می‌دانم که تو در قلب منی پس این‌قدر غمگین نباش بعد او را می‌گذارم سر جایش اندکی می‌خواند چرا که هنوز کمی زنده است و این‌گونه باهم به خواب می‌رویم با رازی که بین خودمان می‌ماند رازی آن‌قدر زیبا که می‌تواند مردی را به گریه بیندازد اما من گریه نمی‌کنم تو چه‌طور مَرد؟ | چارلز بوکوفسکی
نمایش همه...