cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

□■|||بارکد|||■□

الهه افروزی هستم🙃🍃 ظاهرا پرستار(!)ی که ترجیح میده به جای هرچیز، قلم تو جیبش باشه، میکروفون تو دستش:)) صندوق پستی بارکد؛ https://t.me/BiChatBot?start=sc-332834-HqUlfWR

نمایش بیشتر
إيران194 957فارسی186 936دسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
196
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

غمت مباد که دنیا ز هم جدا نکند رفیق‌های در آغوش هم گریسته را... #فاصل_نظری @baarrcodd🍃
نمایش همه...
صبح زود پا شدم به بهونه‌ی اینکه میخوام برم بیمارستان، خودم مامانو رسوندم کلاس که ماشین دستم باشه، به محض اینکه برگشتم خونه، بر اساس دستور پخت کیکی که دیشب از بهارنارنج گرفته بودم شروع کردم به آماده کردن وسایل، البته دستور پخت رو کاملا بومی سازی کردم؛ به جای شیر، ماست به جای پودر قند، شکر و به جای آرد شیرینی از آرد معمولی استفاده کردم! اولین تجربه‌م بود و با اینکه میشد یه کیک بخرم و قضیه رو سریع جمع و جورش کنم، دلم میخواست خودم کیک درست کنم چون این موضوع به تنهایی خودش سوپرایز بزرگی بود! کل ۴۵ دقیقه چشمم به توستر بود که حاصل دست‌رنجم نسوزه و مطمئن شم به اندازه‌ی کافی پُف کرده... اون بین درست کردن ژله و شستن ظرفای کثیف و مدیریتِ استامبولی ظهر هم بود... تازه ساعت ده و نیم به بعد با امیر و بابا رفتیم بیرون واسه اینکه کادوهاشونو بخرن، من از دو هفته قبل این مرحله رو گذرونده بودم! وسطای تزئین کیک بودم که مامان زنگ زد خودش میاد و پروژه‌ی سوپرایز، اونجوری که فکر میکردم پیش نرفت ولی بازم قشنگ بود! از دیشب کلی دل‌نگرونی تحمل کردم و استرس کشیدم واسه انجام کارایی که تا حالا نکردم، سالای قبل فقط کادو می‌خریدم و خودمو درگیر بقیه کارا نمی‌کردم... ولی میخوام بگم آخرش همه سختی کشیدنا و دغدغه ها، سوتی دادنا و حرص خوردنا، می‌ارزید به اولین پروژه‌ی سوپرایز دی ماه و یه لبخند مامان♥️ خدا مامانا رو نگهداره برامون :)) #الی @baarrcodd🍃
نمایش همه...
نیم‌ساعته دارم فکر میکنم چطور بگم نیاز دارم که برام دعا کنین، که هم قشنگ باشه، هم یادتون بمونه... و راستش هیچی به ذهنم نرسید! ساده و بدون حاشیه مینویسم فقط؛ احتیاج دارم به دعاهاتون، زیااااد! لطفا یادتون بمونه!
نمایش همه...
بیت بیتِ کارشون روضه‌ست و صدای بچه‌ها چقدر دوست داشتنیه...
نمایش همه...
|دنیام فاطمه| من مرد جنگم اما از تو کم‌تره زخمام فاطمه... #گوشیدنی #علی_اکبر_حائری @baarrcodd🍃
نمایش همه...
📚قدرت و شکوه زن| واحد پژوهشی بیان معنوی #هایلایت @baarrcodd🍃
نمایش همه...
خواستم بگویم فاطمه دختر خدیجهٔ بزرگ است، دیدم فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است، باز دیدم که فاطمه نیست. نه، این‌ها همه هست و این‌همه فاطمه نیست. فاطمه فاطمه است. #دکتر_علی_شریعتی @baarrcodd🍃
نمایش همه...
Repost from اردیبهشت
من یک زِرِه برای جهازش فروختم! او عزم جزم کرده بمیرد برای من..
نمایش همه...