cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

O.o°کانال کافه رمان آنلاین°o.O

-من عاشق کتاب‌ها هستم من عاشق آن لحظه‌ای هستم که کتابی را باز میکنم و درآن غرق میشوم… با کتاب می‌شود از دنیا گریخت و وارد دنیایی شد که بسیار از دنیای تو جالب‌تر است لینک گروه ؛https://t.me/joinchat/WENDYJ1zp0cEAnxA

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
203
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

https://t.me/+4rOYarHDsNNlYzI0 #کژال ( #میراث ) کژال (میراث) جدید✅
نمایش همه...
کـــژال | آرزو ولی نسب

°| ﷽ |° (AREZO | ✨️ آرزو ولی‌نسب):نویسنده ● • ○کژال:کژال و میراث(آنلاین) • ○طوق:توکا و مسیح(حق عضویتی) • ○ژیان(بــــه‌زودی)

https://t.me/+IlTXUAG-nTFjOGY8 #مهبانگ مهبانگ
نمایش همه...
مــــهـ☄️ــربانگ

بسم الله الرحمن الرحیم رمان چاپی مهـــــربانگ —-»فریاد عشق 🔞محدودیت سنی🔞 به قلم بنفشه موحد

https://t.me/+vhEWbesp9XphNTg8

لینک چنل نویسنده رمان های: ماسک مرئی آنلاین مفت بر آنلاین کپی حتی با ذکر نام نویسنده حرام میباشد لطفا رعایت کنید.

https://t.me/+e9d9rZaGCGQ2Mjg0 #اقرار اِقرار جدید✅
نمایش همه...
🍁اِقرار🍁

°| ﷽ |° ▪رمان اقرار ▪ به قلم:🦋bluesky🦋 💎⚡پارت‌گذاری منظم و روزانه⚡💎 ❄⭐تا انتها رایگان⭐❄

https://t.me/+RLX3FBoK9nBhZTg0 مربای پرتقال #مربای_پرتقال
نمایش همه...
مربــــای پــ🍊ـرتقال

همه‌ی بنرها واقعی هستند🔥 پارت گذاری هرروز🕙 🟠رمان عاشقانه، طنز 🟠پایان خوش نویسنده: بهار محمدی پارت یک👇

https://t.me/c/1226351178/33

(کپی حتی با نام نویسنده ممنوع❌)

نمایش همه...
「⛓️𝐃𝐄𝐋𝐀𝐍🎭」

( لذت داشتنت فقط اونجایی که بقیه برای تو سر خم میکنن اما تو برای من زانو میزنی♥️💦) ادمین ‌vip و تبلیغات « @ShahDokht437 » لینک چنلمون اینجاست😋👇🏻✨ @Haniyeh_Sn_novels

https://t.me/+CTYgunjpTJpmMjNk #آبشار_طلایی آبشار طلایی
نمایش همه...
آبـشـارطـلایی (ZK)

رمان در حال تایپ: آبشار طلایی نویسنده: ZK دیگر آثار👇 📙زنجیروزر 📘شالوده‌عشق 📒خون برای نفس 📗خون برای نور پایان خوش...🥀 پارت گذاری روزانه و کاملاً منظم می‌باشد💎

زیر باران های جنوبی #زیر_باران_های_جنوبی https://t.me/+2rSKdj8yGhgwMmI0
نمایش همه...
*رمان:روایت های عاشقانه، زیر باران های جنوبی*کهربا.م.راهپیما

کهربا.م. راهپیما رمان های مهر مه رویان .پریشانی ماه. نامی .هدرا.خانه آلبالو چاپ شده خرمالوی گس در دست چاپ فایل روزگار ماهین فروشی سرآسیمگی در دست چاپ رمان آنلاین روایت های عاشقانه و واهیلا چنل عمومی رمان آنلاین یک روز به شیدایی

بهار تو #بهار_تو https://t.me/Bahartoojh
نمایش همه...
ب‍‌هار تو🌸

بهاربه معنی:گل،شکوفه بهارنام دیگر توست هر بار که به نگاهم لبخند میدوزی نویسنده :فاطمه .خ. ۸ الی ۱۲ پارت در هفته ❤️

نمیخواستم عاشقت شوم #نمیخواستم_عاشقت_شوم https://t.me/+DPrViW41cqMzZDk0
نمایش همه...

#پارت‌یک #پارت‌واقعی‌رمان🔞 _گُه خوردی رفتی بیرون، گُه خوردی با این مانتوی کوتاه توی خیابون مانؤور دادی، غلط اضافه کردی توی خیابون بستنی لیس زدی، بزنم دهنت رو پُر خون کنم؟ آنقدر فریاد زده و موهای بلند و نارنجی رنگ دخترک را کشیده بود که او دیگر جانی نداشت جوابش را بدهد. از شدت درد و تحقیر هق هقش بند نمی آمد. صورتش از ضربات پی در پی سیلی سُرخ شده بود و سوزشش جانش را می ستاند. با کمک دسته های کاناپه سعی می کند استخوان های خورد شده اش را جمع کند. مرد این بار هم رحم نمی کند و لگدی به پاهایش می‌زند، ضربه ایی محکم که جیغ دخترک را بلند می کند: _خدا لعنتت کنه محمد، خدا از روی زمین ورت داره که فکر کردم آدمی، فکر کردم بعد بابام یکی همدمم میشه، نگو خوره ی جونمی تو... می گوید و هق هقش دل سنگ را هم آب می کرد. محمد عصبی سیگاری آتش می زند و بیقرار، همچو کسی که انگار قراراست امروز روز آخرش باشد، چشمان خونینش را به دخترک می دهد: _صدبار گفتم نرو روی عصابم، با من راه بیا.... کف دستش را محکم به پیشانی اش کوبیده، با صدای بلندی داد می‌زند: _با کِرمای مغزم باید کنار بیای فهمیدی؟ من روانیم آره من روانیم وقتی می بینم یکی غیر من متوجه قوس کمرت میشه و زیر لب به به و چَه چَه می کنه..... به سمت دخترک رفته صورت لِه شده اش را میان انگشتان پُر زور دستانش می گیرد: _تو مال منی می فهمی، تو زن منی، تو سهم محمد بی کسی، کسی حق نداره تو رو از من بگیره فهمیدی ماهی؟ ماهی دستانش را پس زده با خشم جیغ می کشد: _نه نمیفهمم، نمی خوامم که بفهمم، ازت طلاق می گیرم محمد، داغم‌ روی دلت می ذارم تا بفهمی من آدم موندن توی این گه‌دونی نیستم. دستانش را پس می زند که محمد یاغی شده صورتش را به سمت خود بر می گرداند و لبانش را همچو تشنه ای میان لبان خود به بازی در می آورد. https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk https://t.me/+m1DqPyFjGtkyZWFk
نمایش همه...
مـــاهـــ🐠ـــــی

خواندن این رمان برای سنین زیر 18 سال مناسب نیست🔞