cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

حسینیه ماتم الحسین علیه السلام

🔶السـلام علیـک یـا ابـاعبـدالـله علیـه السـلام🔶 کـانـال جـلسـات حسـیـنیـه مـاتـم الحـسـیـن علیـه السـلام #اشعار_کهن #قصائد_وزین #نوحه_های_سنتی آدرس کـانـال: matam_133

نمایش بیشتر
کشور مشخص نشده استزبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
259
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

منقبت حضرت علی بن الحسین علیه السلام از مهین بانوی ایران، سر زد از خاک عرب آفتابی کز جبینش، می درخشد نور رب زان عرب نازد که این شاهی است، تازی دودمان زان عجم بالد که این ماهی است، ایرانی نسب حبذا، شاهی که محکم شد از او کاخ کمال فرخا، ماهی که روشن شد از او مهد ادب حجت حق، رحمت مطلق، علی بن الحسین درة التاج شرف، ماه عجم، شاه عرب شمع بزم حق پرستان بود و مجذوب خدا آنچنان کز یاد حق غافل نبودی، روز و شب گه ز اشک اشتیاق وصل در سوز و گداز گه ز آه آتشین هجر، اندر تاب و تب زینت پرهیزگاران بود در زهد و عفاف زان خدا سجاد و زین العابدین، دادش لقب آن شنیدستم که در عهد ولیعهدی، هشام رهسپار کعبه شد، با مردم شام و حلب خواست تا بوسد، حجر را گشت، مانع ازدحام شد ز جمعیت برون، کاساید از رنج و تعب دید ناگه صف ز هم بشکست و ماهی شد پدید کافتاب از تابش صبح جمالش، در عجب ماه گرد کعبه میگردید و خلقی گرد ماه سنگ را با بوسه ای سیراب کرد از لعل لب چون هشام آن عزت و قدر و جلال و جاه دید از شرار آتش کین و حسد، شد ملتهب زان میان یک تن، از او پرسید: این آزاده کیست؟! کین چنین بر دامن مطلوب زد، دست طلب کرد در پاسخ تجاهل گفت: نشناسم که کیست!!! زان تجاهل ها که بر اعجاز احمد، بولهب چون فرزدق، آن سخن‌دان گرامی از هشام این سخن بشنید، شد آشفته خاطر از غضب گفت: گر نامش ندانی، با تو گوید نام او گر بپرسی خاک بطحا را، وجب اندر وجب از زمین و آسمان و آفتاب و مشتری زهره و پروین و ماه و کهکشان و ذوذنب مروه و بیت و صفا و زمزم و رکن و مقام می‌شناسندش، نکو نام و نسب اصل و حسب میوه ی بوستان زهرا، قره العین حسین آنکه شد پیدایش او، آفرینش را سبب کوکب صبح هدایت، آنکه نور عارضش کرد محو از ساحت دین، ظلمت جهل و شغب خسرو ملک فصاحت، آنکه در قدر و بهاست خطبه های دلپذیرش، درة التاج خطب چون نسیم نوبهاران، ساحت جان را «رسا» هر دم از طبع نشاط انگیز، می‌بخشد طرب دیوان دکتر قاسم رسا https://chat.whatsapp.com/ER9NWZXNwepKY7Pa9C0D7i
نمایش همه...
برای خدا

WhatsApp Group Invite

نمایش همه...
《سید جواد ذبیحی》

برای ارتباط با ادمین و ارسال آثار به آیدی زیر پیام دهید @jabadzabiii77

#بانوی_فرخنده دوش از لطف مرا پیر خرد داد خبر که مده مابقی عمر به بیهوده هدر چون تو را حسن بیان داده خدای اکبر غیر مدح علی و آل مگو حرف دگر بگذر از راه حجاز و به حقیقت کن ساز شمه ای در صفت و سیره ی بانوی حجاز شرف دوده ی آدم، خلف پاک رسول دختر شیر خدا، نور دو چشمان بتول آنکه جز مرضی حق، هیچ نبودش مقبول مات و مبهوت مقاماتش ادراک و عقول بندگی در او خواجگی هر دو سراست خادم درگه او بنده ی محبوب خداست مصطفی صولت و حیدر فر و زهرا عصمت خون او چون حسن و همچو حسینش خلقت شمس افلاک حیا، ماه سپهر عفت مخزن سر خدا، بانوی گردون رفعت آسمان عظمت را نبود جز او ماه پرده دار حرم محترم عبدالله آنکه بود خادم بیت الشرفش جبرائیل بود بر موکب او غاشیه کش میکائیل عصمت حق، شرف دوده ی ابناء خلیل آنکه شد کار شهادت، به وجودش تکمیل آسمان شرف و علم و عمل را کوکب تربیت یافته ی دامن زهرا زینب ثمر نخل رسالت، گل باغ حیدر زیب دامان علی، دخت نبی را دختر مجتبی را به جهان، آمده نیکو خواهر بر حسین بن علی بود معین و یاور قامت عیسی گردون، پی تعظیمش خم کم ترین خادمه ی درگه او صد مریم زن مگو خاک درش قبله ی ارباب یقین زن مگو نور خدایش شده طالع ز جبین زن مگو عالمه ی بی بدل مثل و قرین زن مگو بنده ی فرمانبر او روح الامین زن مگو کاخ جلال و عظمت را بانی زن مگو در همه احوال علی را ثانی زن مگو تربت او آبروی آب بقا زن مگو پنجه ی فیاضش چون دست خدا زن مگو مظهر آزادگی و مهر و وفا زن مگو اسوه ی صبر و یم تسلیم و رضا زن مگو شیر حق است، ار چه که دختر باشد «شیر شیر است، اگر ماده، اگر نر باشد» زن مگو مهبط جبریل امین خانه ی او زن مگو عرش برین خانه و کاشانه ی او زن مگو عالم و آدم همه دیوانه ی او زن مگو جان جهان برخی جانانه ی او زن مگو خاک رهش سرمه ی چشم ملکوت زن مگو چشم وقار است، دو سپهر جبروت زینب ای بانوی فرخنده که اندر آفاق همچنان ذات خداوند، وجودت شده طاق زینب ای ماه عسل معنی عهد میثاق خالق صبر و ظفر، صدق و صفا را مصداق ای طفیلی وجود تو ز مه تا ماهی زیبد انگشت تو را خاتم ظل الهی ای قضا بسته کمر، منتظر فرمانت تا کند عالم و آدم همگی قربانت راستی جان جهان، باد فدای جانت جان به قربان تو و چشم ز غم گریانت گر تو در کار شهادت نشدی پیش آهنگ پای این قافله تا روز قیامت بد لنگ ای بتول دوم ای مظهر خلاق زمن ای شده چشم جهانی ز جمالت روشن وصفت آنگونه که بایست نشاید گفتن تویی آن شمس درخشنده که بر وجه حسن تا خدا هست و خداوندی او پا بر جاست از تو و همت تو، پرچم اسلام بپاست قبله ی اهل صفا، کعبه ی آمال تویی صاحب شوکت و شایسته ی اجلال تویی شرف احمد و فخر علی و آل تویی نقطه ی دایره ی عزت و اقبال تویی تا سر و کار تو با کوچه و بازار افتاد دودمان اموی یکسره رفت از تو، به باد به فلک میرود از محنت تو فریادم رنج و آلام تو هرگز نرود از یادم «فاش می‌گویم و از گفتهٔ خود دلشادم» هستم «اعظامی» و با مهر تو مادر زادم چون بود جامه ی غم بر قد و بالای تو راست پرچم آل علی، تا صف محشر بر پاست سیدعلی قائمی «اعظامی» 🔶السـلام علیـک یـا ابـاعبـدالـله علیـه السـلام🔶 کـانـال جـلسـات حسـیـنیـه مـاتـم الحـسـیـن علیـه السـلام #اشعار_کهن #قصائد_وزین #نوحه_های_سنتی آدرس کـانـال: matam_133
نمایش همه...
Repost from N/a
یکی از اصحاب امام صادق(علیه‌السلام) به حضرت عرضه داشت: من بسیار امام حسین(علیه السلام) را یاد می کنم پس چه ذکری بگویم!؟ حضرت(صلوات الله علیه) فرمودند: بگو "صلی الله علیک یا اباعبدالله" و این ذکر را "سه مرتبه" بگو چرا که سلام از نزدیک و دور به ایشان(علیه‌السلام) می‌رسد. 📚#وسائل_الشیعه_ج14_ص493 ...  اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ ... 🌟کانال #اشراق_هور با موضوعات و نوشتارهای اعتقادی🌟 @eshraghehoor
نمایش همه...
نمایش همه...
رضا رسول زاده

رضا رسول زاده مجموعه شعر؛ #سیب_پنهان انتشارات جمهوری، محرم ۹۵

کیمیا كيميايي است عجب بندگي پير مغان خاك او گشتم و چندين درجاتم دادند حافظ شیرازی
نمایش همه...
Photo unavailableShow in Telegram
کیمیایی است عجب تعزیه داری حسین که نباید ز کسی منت اکسیر کشید
نمایش همه...