فروید و روانکاوی
13 812
مشترکین
+1224 ساعت
+877 روز
+41330 روز
توزیع زمان ارسال
در حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.تجزیه و تحلیل انتشار
پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 ژاک دریدا در باب عشق
#دریدا | 1 146 | 59 | Loading... |
02 وینسنت دوست داشتنی رو حتما بیینید تا بیشتر متوجه حیث دوستداشتنی بودنش و هنر ژرف و عمیق و نگاه مویبین و باریکبینانهی ونگوگ عزیزمان شوید.
ونگوگ با رنگها و تکتک قلمموها و نحوهی خاص به کار بردنش و به تصویر کشیدنش، هربار افقی نو پنجرهای تازه و دری جدید به روی زندگی آدمی باز میکنه.
وقتی نقاشیهای ونگوگ رو به تماشا مینشینید اصلل عجله نکنید به ظرافت و نرمی قلمموهایی که رنگهای شاد و فرحبخش و بهجتآفرین و زندگی بخش دقت کنید. باز دقت کنید. این بار از بُعد دیگری ببینید.
احساس میکنید که زندگی به صورت عینی و انضمامی به شما نزدیک شده است. انگار چیزها همانند درخت و چوب و پنجره و آسمان و صندلی و ... جان و روح پیدا کردن. تو گویی دیگر یک ابژهی صرف و یک لش متحرک و غیر متحرک نیستند بلکه حضور دارند و شما را به اینجا و اکنون و بودن در حال و تماشا کردن عالم و زندگی در لحظه دعوت میکنند.
به صدا در میآیند و ندایِ «من صرفا یک تکه آشغال یا ابزار صرف نیستم من درختم بیش از آنکه ابزاری برای قطع شدن و وسیله شدن شوم من دریا هستم پیش از آن که ابزار شوم و آلوده گردم من طبیعت خاص و خالصم پیش از آنکه ابزار شوم و به گند کشیده شوم و تبدیل به منبع و مخزنی برای سود بیشتر باشم» باری ونگوگ ما را به بطن و متن و قلب چیزها میبرد.
گویی شعار ادموند هوسرل «پیش به سوی خود چیزها و پس زدن پیشفرضها برای دیدن بیپیرایهی پدیدهها» و همچنین گشودگیِ هایدگری در آثار ونگوگ است که عینیت پیدا میکند.
#ونگوگ
چنل تخصصی #هنر و زیباییشناسی 👇👇👇🫴🫴🫴
https://t.me/Arts1992 | 1 207 | 18 | Loading... |
03 💎 تفکر چیست؟ | 1 522 | 31 | Loading... |
04 💎 تفکر چیست؟ | 114 | 5 | Loading... |
05 🔸مصاحبه تلویزیونی لکان
▪️مترجمان: نرگس شریفزاده، مهدی خوریانیان
#لکان | 1 733 | 92 | Loading... |
06 یکی از دلایل اصلی ناراحتی و ناخشنودی اشخاص این است که دنبال یک ناجی میگردند تا مسائل آنها را حل کند و خواستههای آنها را برآورده سازد. به همین دلیل است که من در نوشتههایم همیشه میگویم : کسی قرار نیست از راه برسد.
کسی قرار نیست که مرا نجات بدهد. قرار نیست کسی مطابق میل من زندگی کند.
کسی قرار نیست مسائل مراحل کند.
اگر من کاری نکنم، چیزی بهتر نمیشود.
امتیاز بزرگ پذیرفتن این مطلب؛ که کسی از راه نمیرسد این است که قدرت را به دستهای ما باز میگرداند، دیگر صبر نمیکنیم و آزاد میشویم که دست به کار شویم. تا زمانی که به دیگران قدرت بیشاز اندازه بدهم و آن ها را بزرگ کنم و فرض را بر این بگذارم که دیگران میتوانند مرا نجات دهند، از این قدرت و توانمندی خود میکاهم.
با اجتناب ورزیدن از قبول مسئولیت در قبال خود، خود را در شرایط انفعالی و یاس و درماندگی قرار می دهیم.
کاملا مشخص است کسانی که در قبال موفقیت خود مسئولیت بیشتری بر عهده میگیرند، زندگی بهتری پیدا میکنند و از کسانی که مسئولیت ها را به گردن دیگران میاندازند به موفقیتهای بیشتری دست پیدا میکنند.
#ناتانیل_براندن
#زندگی_با_قبول_مسئولیت_درقبالخود | 1 826 | 45 | Loading... |
07 https://t.me/Sigmund_freudd1939/86 | 121 | 0 | Loading... |
08 پدیدارشناسیِ مسالهی #ترس در هستیوزمانِ هایدگر
پن:
چهزمانی یک چیز تبدیل به یک امر ترسناک و وحشتانگیز میشود؟ | 1 716 | 47 | Loading... |
09 #اسپینوزا کوناتوس را کوششی مینامد که:
«همه چیز تا جایی که با قدرت خویش میتواند، کوشش میکند تا در هستیِ خویش پایداری ورزد [اسپینوزا، اخلاق].»
رمزگشایی این عبارت دشوار است، و کسانی که اولین بار با آن مواجه شدند، تلاش کردند تا معنی «پایداری در هستی» را بفهمند، یعنی اینکه این کوناتوس دقیقا کدام کنشِ انضمامی را طرح میریزد و شخص را به چه کارهایی وا میدارد، و اصلا چطوری میتوان آن را تشخیص داد. با این حال اسپینوزا تمامی لوازم لازم را برای فهمیدن معنای این ایده در اختیار ما گذاشته است، که بوسیلهی آن نهتنها شِمایِ کلی آن را میفهمیم بلکه فعالیتِ آن را همهجا مییابیم:
«همه چیز...». کوناتوس نیرویِ وجود است. به یک معنا، انرژیِ بنیادیای است که در بدنها خانه دارد و آنها را به حرکت در میآورد. کوناتوس اصلِ بنیادیِ بسیجِ بدنهاست. وجود داشتن، عمل کردن است، به عبارتی، گستردنِ این انرژی است. اما این انرژی از کجا میآید؟ برای دادنِ پاسخِ هرچه بهتر، آنچه نیاز داریم تفسیری هستیشناختی است.
ولی پاسخ خلاصه و خوبی که میتوان اکنون به آن داد (تا جایی که مربوط به امور انسانی است، نیمی بدیهی و نیمی مجادلهآمیز) این است که انرژیِ کوناتوس، همان زندگی است. اگر بخواهیم اسپینوزاییتر بگوییم، انرژیِ کوناتوس همان انرژیِ «میل» است. بودن، یعنی بودنِ میل. وجود داشتن میل داشتن است، و بنابراین در جستوجوی #ابژهی #میلِ خویش بودن.
📘 #بندگان_مشتاق_سرمایه
👤 #فردریک_لوردون | 2 025 | 26 | Loading... |
10 دوستان این تبلیغ نیست یک معرفی تمام عیار است. یکی از بهترین کانال ها هم از جهت معرفی کتاب هم از جهت مباحث خوبی که در قالب فایل صوتی منشتر میکنه.
لمس کنید و حظ وافر ببرید 🫴
💎 https://t.me/silentmelodies | 1 558 | 3 | Loading... |
11 ■ "هنگامی که فرد میل پرخاشگری خود را خنثی می کند در درونش چه می گذرد؟"
پرخاشگری به درون افکنده می شود، درونی می شود؛
در واقع به همان جا که آمده بود بازگردانده میشود
به عبارت دیگر، به خود ایگو (من،خود) بر میگردد و در آنجا به تصرف بخشی از ایگو در می آید. این بخش در برابر بخش های دیگر می ایستد و اکنون در مقام "وجدان" آماده است با همان پرخاشگری شدید با ایگو برخورد کندکه ایگو میل داشت در مورد افراد دیگر ابراز کند و از این راه به ارضای خود دست
یابد.
کشمکش میان سوپرایگویی سختگیر و ایگویی که زیرسلطه ی آن است را، احساس تقصیر یا گناه مینامیم.
این کشمکش به صورت نیاز به کیفر بروز میکند.بنابراین، تمدن بر لذت پرخاشگری خطرناک فرد از این راه چیره می شود که او را تضعیف و خلع سلاح می کند و با ساختن پایگاهی در درون فرد که مانند نیروی نظامی شهری اشغال شده است او را زیر نظر میگیرد.
فروید
ناخرسندی های تمدن، ۱۹۳۰
به فارسی محمد مبشری | 2 296 | 65 | Loading... |
12 ■ همیشه غمناک ترین لحظه زندگیت را از کسی تجربه میکنی
که شیرین ترین خاطرات را با او داشته ای
👤 #ویلیام_شکسپیر
👇 | 2 330 | 61 | Loading... |
13 شور ذهن
ایروینگ استون
919 صفحه
➣᪣ @KetabTOpdf
. | 2 225 | 69 | Loading... |
14 📖 شور ذهن - رنج روح
👤 ایروینگ استون
🗃 #درام #روانشناسی #تاریخی #زندگینامه #پرفروش_نیویورک_تایمز #ادبیات_آمریکا
✍🏻 شهر وین در دهه ی 1880، پایتخت شکوهمند اروپا به شمار می آمد. در همین شهر بود که زیگموند فروید، تلاش دراز مدت خود را برای رها کردن انسان ها از قید و بندهای ضمیر ناشناخته ی خودشان آغاز نمود. رمان شور ذهن، داستان مرد خارق العاده ای است که ثابت کرد بسیاری از هیجان انگیزترین چالش های پیش روی انسان ها، نه در میدان های نبرد و قله های مرتفع، بلکه در قلب و ذهن آن ها وجود دارد. ایروینگ با دقتی مثال زدنی که در کتاب های زندگی نامه به چشم می خورد، این داستان جذاب و خواندنی را خلق کرده است. کتاب شور ذهن، به زندگی و ذهن مرد بزرگی می پردازد که کاوشگری پیشگام در اعماق تاریک ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه انسان بود. | 2 373 | 30 | Loading... |
15 Media files | 2 119 | 63 | Loading... |
16 ■ لذت اگر بیش از اندازه شود به درد تبدیل میگردد، همچنین درد زمانی که ملایم شود به لذت تبدیل میشود.
■ دیدگاهی دربارهی لذت تراژیک و مالیخولیایی از #دیوید_هیوم
join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3 | 2 362 | 93 | Loading... |
17 Media files | 2 576 | 77 | Loading... |
18 آقا لازم نیست ما تو هر بحثی، هرچیز و هرکسی رو با رسم شکل بیان کنیم.
دیگه حق بدید که این انتظار حداقلی رو داشته باشم که متوجه کنایهها میشید که شک ندارم میشید وگرنه سالها تو کانالهای فلسفی نمیموندید. 😊🙏🏻❤️☘
💎 کانال تاریخ فلسفه از صفر | 2 825 | 19 | Loading... |
19 Media files | 3 378 | 192 | Loading... |
20 ■ ممکن است که من منکر چیزی باشم؛ ولی لزومی نمیبینم که آن را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به آن را از دیگران سلب کنم.
👤 #آلبر_کامو
📚 #کالیگولا | 3 640 | 75 | Loading... |
21 عزیزانی که برای شرکت در پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه از صفر پیام دادن، امروز آخرین مهلت برای شرکت در پروژه همراه با هدیهی پنج فصل آموزشی ارزشمند دیگر است.
(این پنج فصل هدیه و رایگان بود که درخدمت عزیزان شرکت کننده قرار میگرفت.)
از اعضای محترم نیز بابت صبوری برای اطلاع رسانی ممنونم. ممنون که شکیبایی به خرج دادین.
این اطلاعیه تا ماههای آینده دیگه ارسال نخواهد شد. ❤️
اطلاعات بیشتر اینجا:🔽🔽🔽
https://t.me/abouzar_shariati/18412 | 2 895 | 1 | Loading... |
22 Media files | 3 482 | 85 | Loading... |
23 اگر تا کنون با روش تدریس ما در آکادمی فلسفه آشنا نشدید، فایل حاضر، میتونه بهتون کمک کنه.
در فصل دوم پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه نیز به همین شکل کل تاریخ فلسفه را باهم و در کنار هم شخم خواهیم زد. 😊🙏🏻☘❤️
جهت ثبتنام در پروژهی فوق عبارت شخمزنی رو به آیدی زیر ارسال کنید. (پنج فصل آموزشی دیگر به عنوان هدیه خدمت دوستان ارسال میشه که هم فن ترجمه شون رو تقویت کنه که بتونن با متون اورجینال ارتباط بگیرن و هم با سپهر جامعهشناسی، روانکاوی و مکاتب سیاسی و حوزهی هرمنوتیک و تفسیر آشنا بشن. هرکدوم توسط اساتید متخصص تدریس شده است.)
@abozar_shariati | 433 | 0 | Loading... |
24 🎙 قرائت یک بخش کوتاه از یکی از دیالوگهای سقراط
❓ پرسشمحوری و پرسشگری عنصر اصلی این دیالوگها است.
💎 تاریخ فلسفه از صفر | 3 694 | 38 | Loading... |
25 ما تشخیص دادیم که سالهای اولیه کودکی – شاید، تا سن ۵ سالگی – به دلایل زیادی از اهمیت زیادی برخوردارند. اول اینکه این سالها، سالهای اولیه شکوفایی جنسیت هستند و عوامل تحریک کننده زندگی جنسی در بزرگسالی پشت آن قرار دارد. دوم اینکه تأثیرات این دوره به ایگوی نابالغ و ناتوان آسیب میزند و مانند تروما بر آن عمل میکند. ایگو نمیتواند از هیچ راهی طوفانهای هیجانی را که آنها به پا میکنند دفع کند، مگر با واپس زنی و به این طریق در کودکی کلیه آمادگیهایش را برای بیماریهای بعدی و اختلالات کارکردی کسب میکند. ما فهمیدیم که مشکل کودکی در این حقیقت نهفته است که در یک دوره کوتاه زمانی، کودک باید نتایج تکامل فرهنگی را که طی هزاران سال گسترده شده – یا حداقل اولین پیشایندهای آنها را – ضبط کند؛ شامل کنترل روی سائقها، و انطباق با جامعه. او فقط میتواند قسمتی از این تغییر (تعدیل) را در طول رشد خود کسب کند؛ مقدار زیادی از آن توسط تربیت به کودک تحمیل میشود. متعجب نمیشویم که کودکان اغلب این تکلیف را بسیار ناقص انجام میدهند. در طول این زمانهای اولیه، بسیاری از آنها از حالتهایی عبور میکنند که میتواند معادل نوروزها گذاشته شود – و این مطمئناً در بسیاری از آنهایی که بعدها بیماری از خود نشان میدهند صدق میکند. در برخی بچهها بیماریهای نوروتیک تا بلوغ منتظر نمیمانند بلکه پیش از آن در کودکی بروز میکنند و والدین و پزشکان را در دردسرهای فراوانی میاندازند.
@freudisalive
زیگموند فروید
توضیحات، کاربردها و راهکارها
ترجمه و تصحیح: انجمن فرویدی کدیور | 3 825 | 46 | Loading... |
26 سر فرصت گوش 😯 بدید 😅❤️🙏🏻☘ | 2 648 | 12 | Loading... |
27 این یک فرصت استثنایی است برای علاقهمندان جدی به حوزهی فلسفه و علوم انسانی (دقت کنید برای علاقهمندان جدی چون عموم مردم توجهی به معرفتها و علوم بنیادی ندارد.)
چرا یک فرصت استثنایی است؟ چون پنج فصل آموزشی ارزشمند در کنار تاریخ فلسفه به صورت هدیه و رایگان تقدیم دوستان شرکت کننده میشود که هم در فن ترجمه کمکشان میکند تا سری به متون اورجینال بزنند و هم با حوزهی هرمنوتیک، هنر، زیباییشناسی، جامعهشناسی و سیاست، مخاطب را آشنا میکند (هر فصل توسط مدرس متخصص همان حوزه آماده شده است) یعنی اصول و مبانی اصلی را پلهپله و قدمبهقدم آموزش میدهد. 😊
اینجا لیست این پنج فصل آموزشیِ هدیه که مختص عزیزانی ست که در پروژه شرکت میکنند ببینید: 👇
https://t.me/abouzar_shariati/18376
در صورت علاقهمند بودن جهت ثبتنام عبارت شخمزنی را به آیدی زیر ارسال کنید تا توضیحات تکمیلی برای شما عزیزان ارسال شود:
@abozar_shariati | 2 881 | 3 | Loading... |
28 چرا فلان یا بهمان فیلسوف را میخوانیم؟
بهطور مثال سقراط یا هایدگر و ... را
دلیل این ماندن در متن یک فیلسوف و سیر نشدن از آن چیست؟ جذابیت؟ جزمیت؟ یا هیچ یک؟
کانال تاریخ فلسفه از صفر | 3 067 | 26 | Loading... |
29
جملاتی از کتاب روان درمانی اگزیستانسیال
رابطه است که درمان می کند این ورد من در این حرفه (روان درمانی) است
نمیدانم چقدر رشد یافته هستید، ولی انسان رشدیافته کسیست که بتواند مسئولیت خود را برعهده گیرد، مسئولیت افکار، احساسات و غیره را.
هدف زندگی به تمامی زیستن، به خاطر سپردن حس شگفتی در برابر معجزه زندگی، غوطه وری درآهنگ طبیعی زندگی و جستجوی لذت به عمیق ترین شکل ممکن است. زندگی یک هدیه است، دریافتش کنید، بگشاییدش، قدرش را بدانید، به کارش بگیرید و از آن لذت ببرید.
مشكل در رابطه، مشكل در آميختگى تنهايىست. فرد باید بیاموزد با دیگری رابطه برقرار کند بیآنکه با بدل شدن به بخشی از او، به آرزوی فرار از تنهایی پروبال بدهد. از سوی دیگر، باید بیاموزد با دیگری ارتباط برقرار کند بیآنکه او را تا سطح ابزاری برای دفاع در برابر تنهایی پایین بیاورد.
هر چه خانواده آشفتهتر باشد، ترکش برای فرزندان سختتر است: آنان برای جدایی، خوب مجهز نشدهاند و خانواده را رها نمیکنند، تا شاید در آن پناهگاهی مقابل اضطرابِ تنهایی بیابند.
تو مسوول اتفاقاتی هستی که در زندگی ات می افتد. همانطور که خودت میدانی ،این رفتار توست که تو را به این روز دراورده است: میبینی که در راستای بهترین تمایلات و علاقه هایت نیست و چیزی نیست که میخواهی ؛ پس لعنتی تغییر کن.
فروید معتقد بود ناپایداری زندگی به شور و شوق ما برای زیستن می افزاید: "محدودیت در امکان بهره مندی از لذت، به ارزش لذت می افزاید".
فردی که درحال غرق شدن در اضطراب تنهایی است، به هر رابطهای چنگ میزند.
بهترین شکل رابطه آن است که در عین احساس تعلق، استقلالمان را حفظ کنیم. و کسی میتواند چنین رابطهی عمیق و بادوامی برقرار کند که رویارویی با تنهایی را آموخته باشد.
رواندرمانی اگزیستانسیال در پنج مورد خلاصه میشود:
١- درک اینکه گاهی زندگی بیانصاف و ستمگر است. ٢- درک اینکه در نهایت از بعضی از رنجهای زندگی و از مرگ نمیتوان گریخت. ٣- درک اینکه هر قدر هم به دیگران نزدیک شوم، باز باید بهتنهایی با زندگی مواجه شوم. ۴- مواجهه با مسایل اساسی زندگی و مرگ تا بتوانم صادقانهتر زندگی کنم و کمتر خود را درگیر جزئیات کنم. ۵- درک اینکه هر چقدر هم از دیگران راهنمایی و حمایت گرفته باشم، در نهایت مسئولیت شیوهی زندگیام برعهده خودم است.
#اروین_د_یالوم
#روان_درمانی_اگزیستانسیال | 3 377 | 86 | Loading... |
30 شواهد روانکاوانه حاکی از آن است که تقریباً همه روابط عاطفی بین دو نفر که برای مدتی تداوم دارد حاوی ته نشست هایی از احساسات خصومت و بیزاری است که فقط به سبب سرکوب به حیطه ادراک در نمی آید.
وقتی افراد در واحد های بزرگتری گرد هم می آیند نیز اتفاق مشابهی رخ می دهد؛
هرگاه دو خانواده از طریق ازدواج به هم وصل شوند هر یک از آنها خود را برتر یا اصیل تر از دیگری میپندارد. هر یک از دو شهر همسایه حسود ترین رقیب دیگری است. هر ناحیه کوچکی به سایر نواحی با دیده تحقیر می نگرد. شبیه ترین نژاد ها از یکدیگر بیزارند. آلمانی اهل جنوب نمی تواند آلمانی اهل شمال را تحمل کند، انگلیسی هرگونه توهین به اسکاتلندی روا می داند، اسپانیایی از پرتغالی بیزار است. ما دیگر تعجب نمی کنیم که اختلافات بزرگتر منجر به انزجاری تقریباً رفع نشدنی میشوند، یعنی همان احساسی که فرانسوی به آلمانی ها آریایی ها به سامیان و سفیدپوستان به رنگینپوستان دارند.
#روانشناسی_توده_ای_و_تحلیل_ایگو | 2 990 | 47 | Loading... |
31 شواهد روانکاوانه حاکی از آن است که تقریباً همه روابط عاطفی بین دو نفر که برای مدتی تداوم دارد حاوی ته نشست هایی از احساسات خصومت و بیزاری است که فقط به سبب سرکوب به حیطه ادراک در نمی آید.
وقتی افراد در واحد های بزرگتری گرد هم می آیند نیز اتفاق مشابهی رخ می دهد؛
هرگاه دو خانواده از طریق ازدواج به هم وصل شوند هر یک از آنها خود را برتر یا اصیل تر از دیگری میپندارد. هر یک از دو شهر همسایه حسود ترین رقیب دیگری است. هر ناحیه کوچکی به سایر نواحی با دیده تحقیر می نگرد. شبیه ترین نژاد ها از یکدیگر بیزارند. آلمانی اهل جنوب نمی تواند آلمانی اهل شمال را تحمل کند، انگلیسی هرگونه توهین به اسکاتلندی روا می داند، اسپانیایی از پرتغالی بیزار است. ما دیگر تعجب نمی کنیم که اختلافات بزرگتر منجر به انزجاری تقریباً رفع نشدنی میشوند، یعنی همان احساسی که فرانسوی به آلمانی ها آریایی ها به سامیان و سفیدپوستان به | 1 | 0 | Loading... |
32 🎙 فلسفه و فیلسوف چگونه میتواند تاثیرگذار باشد؟
همچنان میتونید تو پروژهی A شخمزنی تاریخ فلسفه (خوانش و آموزش تاریخ فلسفه از صفر) شرکت کنید و پنج فصل آموزشی دیگر به صورت هدیه دریافت کنید که عبارتند از: ۱- #هرمنوتیک جدید و قدیم ۲- آموزش #فنترجمه ۳- آموزش اصول و مبانی جامعهشناسی (با تدریس اساتید متخصص حوزهی جامعهشناسی) ۴- آموزش مکاتب سیاسی از صفر ۵- زیباییشناسی(فلسفه و تاریخ هنر)
جهت ثبتنام در پروژه عبارت شخمزنی رو به آیدی زیر ارسال کنید:
@abozar_shariati | 2 393 | 12 | Loading... |
33 سلام مجدد دوستان. تا همین الان داشتم جواب میدادم. اگر احیانا پیام دادین و ندیدم پیشاپیش معذرت میخوام.
پینوشت:
دوستان پنج فصل آموزشی که به صورت هدیه قرار دادیم خدمت دوستانی ارسال میشه که تو پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه از صفر شرکت میکنن. یعنی ثبتنام میکنن.
عزیزان دیگر که به هر دلیلی علاقهای به این پروژه ندارن میتونن در بخش مدیای کانال از مباحث طرح شده به صورت ویدئو، فایل صوتی، مقاله و متن استفاده کنن. یا اگر اهل پادکست بودن عبارت #پادکست_شب رو جستجو کنن.
به هر حال پنج فصل آموزشی هدیهی دوستانیست که تو پروژهی شخمزنی تاریخ فلسفه شرکت میکنن. اینجا توضیح دادم که اون پنج فصل کدوما هستن:
https://t.me/abouzar_shariati/18366
جهت ثبتنام در پروژه هم عبارت #شخمزنی رو برای آیدی من ارسال کنید کافیه: 👇
@abozar_shariati | 2 611 | 2 | Loading... |
34 زندگی فقدانِ فقدان است.
#ژاک_لکان
توضیحی پیرامون دالِّ فالوس، قضیب و مسالهی فقدان.
آموزهای از #هایدگر و #لکان
#تاریخ_فلسفه | 2 803 | 45 | Loading... |
35 به تمام پیامهای شما عزیزان پاسخ دادم.
الان دوستانی که تا کنون اطلاعیه پروژه رو ندیده بودن میتون پیام بدن.
اگر کمی تاخیر شد ببخشید تعداد پیامها بالاست و کمی طول میکشه یک به یک پاسخ بدم.
اگر دوست داشتید تو پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه از صفر شرکت کنید عبارت #شخمزنی رو ارسال کنید همین یک کلمه رو ارسال کنید کافیه که ببینم و علامت بزنم و توضیحات رو ارسال کنم:
آیدی من:
💎 @abozar_shariati | 2 675 | 0 | Loading... |
36 📣 دوستان تا ۴۸ ساعت آینده میتونید تو پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه از صفر شرکت کنید و چند فصل دیگر رو به صورت هدیه و رایگان، دریافت کنید.
💎 فصلهای آموزشیِ هدیه:
1️⃣فلسفهی ویتگنشتاین
2️⃣فلسفهی شوپنهاور
3️⃣فلسفهی اسپینوزا
4️⃣آموزش فن ترجمهی متون فلسفی
5️⃣آموزش مبانی اصلی هرمنوتیکِ جدید و قدیم
آیدی من جهت تماس: (دقت کنید تمامی آموزشها از صفر است و هیچ نیازی نیست که از قبل مطالعاتی تخصصی یا غیرتخصصی داشته باشید)
⭐️ @abozar_shariati | 3 309 | 6 | Loading... |
37 ▪️عشق
«لکان» جمله های بدبینانه ی معروف و زیادی در مورد عشق رمانتیک دارد:
«مرد از زن هیچ نمی داند و زن از مرد هیچ.»
«لکان» تلاش می کرد تا نکته ای نه چندان محبوب اما بسیار مهم را درباره ی روابط رمانتیک مطرح کند: میزانی که هر فرد، از درک واقعی معشوق خود به دور است و فقط می تواند گستره ای از فانتزی های برآمده از دوران کودکی اش را به ویژگی های فیزیکی و جسمانی معشوق نسبت دهد.
این ایده، مفهومی تاریک اما تسلی بخش است. «لکان» قصد دارد به مخاطبینش کمک کند تا تصویری واقعی تر را از رویدادهای مربوط به عشق رمانتیک به دست آورند و این نکته را فراموش نکنند که انسان ها، کم و بیش همیشه تنها خواهند بود. این درک، در حقیقت بستری است که می توان بر اساس آن، روابط رمانتیک و غیررمانتیک بالغانه تر و با استیصال کمتر را شکل داد.
قطعه ای از یک آزمایش زیست شناختی که البته به خودی خود با مفهوم علیت روانی بیگانه بوده و نمی تواند نتایج خود را با این ادبیات بیان کند، گواهی بر همین مطلب است که گشتالت قادر به اثرگذاری هایی شکل دهنده (صورت بخش) در هر ارگانیسمی است. با این حال، این آزمایش نشان می هدد که یکی از شرایط لازم برای به بلوغ رسیدن غدد جنسی کبوتر ماده، «دیدن» عضوی دیگر از گونه ی خود (چه نر چه ماده) است: این شرط به قدری ضروری است که می توان تنها با قرار دادن آینه ای در برابر این کبوتر، به اثر ذکر شده نائل آمد. به همین طریق، درباره ی ملخ استوایی، می توان از طریق مواجه نمودن جانور، در مرحله ای خاص از حیاتش، با صرفا رفتاری از یک تصویر مشابه (البته به شرطی که حرکات این تصویر به میزان کافی مشابه با مشخصات این گونه ی جانوری باشد)، جانور را از زندگی فردی به زندگی گروهی (البته در چارچوب یک نسل) انتقال داد. چنین واقعیاتی در چنان قرابت توپولوژیکی قرار دارند که حتی می توان آن را ذیل مسئله ی بزرگ ترِ معنای زیبایی به مثابه شکل دهنده و محرک جنسی بررسی نمود.—از کتاب «گزیده مکتوبات لکان»
I 👇 فلسفه خوانی 👇 l
@Philosophicalthinking | 2 326 | 35 | Loading... |
38 «لکان» هیچ وقت از تلاش برای مطرح کردن این حقیقت دشوار دست نکشید: این که ما انسان ها چه موجودات عجیب، نابالغ و تنهایی هستیم! او بیان می کند که به خاطر نپذیرفتن همین نکته است که انسان ها اغلب با رنجی بیش از حد معمول مواجه می شوند. «لکان» به شکل پیوسته روش هایی جدید و اغلب غیرمرسوم را به کار می گرفت تا روانکاوی را به بخشی مهم تر از زندگی انسان ها تبدیل کند. او مراجعینش را «بیمار» خطاب نمی کرد چون نمی خواست این تصور در آن ها شکل بگیرد که مریض و یا غیرعادی هستند؛ تنها شرایط لازم برای ورود به جلسه ی روانکاوی، انسان بودن بود!
او اعتقاد داشت جلسات روانکاوی ممکن است بسیار کوتاه باشند—گاهی اوقات فقط پنج دقیقه، اگر این چیزی بود که مراجع می خواست. «لکان» اما این کارها را به منظور متفاوت جلوه دادن خود انجام نمی داد، بلکه دلیلش، علاقه ی او به کاوش در این موضوع بود که چگونه می توان بینش های روانشناختی را به روش هایی آرامش بخش تر و راحت تر منتقل کرد، با این هدف که این بینش ها برای تعداد بیشتری از انسان ها قابل استفاده باشند.
«لکان» تا فرا رسیدن زمان مرگش در هشتاد سالگی، به تدریس و مطرح کردن اندیشه های خود در سراسر جهان ادامه داد. با این که او فردی مذهبی نبود، اما چند بار از آرزویش برای داشتن یک خاکسپاری کاتولیک بزرگ، به شکل ایده آل در شهرهای «ونیز» یا «رم»، سخن گفته بود. اما این اتفاق قرار نبود رقم بخورد. او به شکلی بی سر و صدا در نزدیکی خانه ی خود در روستای «گیترانکور» به خاک سپرده شد، جایی در نزدیکی حومه های شمال شرقی پاریس.
رنج های «سایکوز» برای ما تمهیدی برای رنج روح است؛ همان گونه که تیغه های ترازوی روانکاوی، وقتی شیبِ تهدید آن را در جوامع مختلف محاسبه می کنیم، نشان از مرگ شور در جامعه دارد. در این تلاقی طبیعت و فرهنگ، که حوزه ی مردم شناسی مدرن است، روانکاوی به تنهایی این گره ی بردگی خیالی را که عشق می بایست همواره بگشاید یا قطع کند، تشخیص می دهد. برای نیل آمدن به چنین وظیفه ای، ما اطمینانی به ازخودگذشتگی نداریم؛ ما یعنی همان ها که خشونت نهان زیر فعل یک انسان دوست، یا ایده آلیست، یا واعظ یا حتی اصلاح گر را می کاویم.روانکاوی، از سوژه ای به سوژه ای، می تواند فرد را تا سر حد مکاشفه ی «تو آنی» که در آن راز تقدیر فانی اش نهفته، رهنمون کند، اما ما به عنوان صرفا درمان گران قادر به رساندن او به جایی که سفر «واقع» شروع می شود، نیستیم.—از کتاب «گزیده مکتوبات لکان»
#ژاک_لکان آرزوهای بزرگی برای روانکاوی داشت. او امیدوار بود روانکاوی ممکن است بتواند قدرتمندترین نهادهای جمعیِ وقت (مانند کلیسای کاتولیک و حزب کمونیست) را دگرگون کند و آن ها را از اشتباهاتشان نجات دهد. «لکان» باور داشت روانکاوی در آینده، فراگیر و «نرمال» خواهد بود و به بخشی از ساز و کار زندگی روزمره تبدیل خواهد شد.
I 👇 فلسفه خوانی 👇 l
@Philosophicalthinking | 3 275 | 43 | Loading... |
39 ▪️سیاست
«لکان» فعالیت زیادی در اواخر دهه ی 1960 داشت. البته در این دوره، هیجان و اشتیاق زیادی پیرامون مفهوم تغییر اجتماعی به چشم می خورد: انقلاب جنسی، علاقه به «کمونیسم» و تعداد زیادی از تظاهرات اعتراضی. دوستان او بسیار هیجان زده بودند و خود «لکان» نیز علاقه ی آن ها را درک می کرد. با این حال وقتی «لکان» تعداد فزاینده ی دانشجویان معترض را مشاهده کرد، به آن ها گفت:
«چیزی که به عنوان تحول، آرزویش را دارید، یک ارباب جدید است. آن را به دست خواهید آورد.»
«لکان» این نکته را مطرح می کند که اگرچه ما اغلب خودمان را افرادی آزاداندیش و دموکرات در نظر می گیریم، بیشترِ ما به شکلی قابل توجه علاقه مند به یافتن (و بعد پرستیدن) تجسم هایی از قدرت هستیم که خوشبختی را به ما وعده می دهند. ما دوست داریم کسی دیگر مسئولیت را بر عهده داشته باشد و همه ی مشکلات را رفع کند؛ کسی که از یک منظر، مانند پدر و مادری ایده آل است. انسان ها به گفته ی «لکان»، این جنبه ی عجیب از فانتزی های روانشناختی خود را وارد ساز و کارهای دنیای سیاست می کنند.
در دوران اوج تلاش تاریخیِ یک جامعه برای کتمان این که کارکردی غیر از اصالت نفعی نیز می توان داشت و در اضطراب انسانی که با «اردوگاه های کار اجباری جنگ جهانی» که ظاهرا اوج این تلاش است، اگزیستانسیالیسم را باید با موضعی که در قبال بن بست های فلسفیِ منتج از این شرایط اتخاذ می کند، سنجید؛ آزادی ای که هرگز اصیل تر از آزادی در میان دیوارهای زندان نیست؛ ندایی برای تعهد که به بیان عقیم بودنِ هشیاریِ محض می پردازد؛ شخصیتی که تنها در خودکشی محقق می شود؛ آگاهی ای از دیگری که تنها از طریق قتلی «هگلی» ارضا می شود. تجربه ی ما تمام این گزاره ها را رد کرده و به ما می آموزد تا «من نفسانی» را هممرکز با سیستم ادراک-هشیاری ندانیم و آن را تابع «اصل واقعیت» نپنداریم—اصلی که نمود تعصبی علمی است که نفرتی دیرینه با دیالکتیک دانش دارد. تجربه ی ما نشان می دهد که باید از کارکرد غفلت آغاز کرد که مشخصه ی «من نفسانی» در تمامی ساختارهای آن است و دوشیزه «آنا فروید» آن را خوب بیان می کند.—از کتاب «گزیده مکتوبات لکان» | 2 617 | 34 | Loading... |
40 ▪️هویت
«لکان» علاقه ی بسیار زیادی به رویدادی داشت که در زندگی هر کودک اتفاق می افتد: اولین باری که کودک خودش را در آینه تشخیص می دهد. این لحظه—که «لکان» آن را «مرحله ی آینه» نام گذاشت—ممکن است بسیار تشویش آور باشد، چرا که چهره ی در آینه، لزوما همان گونه ای به نظر نمی رسد که فرد احساس می کند.
ما در درون، یک «جریان سیال ذهنِ» بی شکل و پیوسته هستیم که از افکار، خواسته ها و تصاویر گذرا ساخته شده و همیشه پرآشوب، در حال تغییر و خودمتناقض است. اما در بیرون، موجودی کمابیش باثبات به نظر می رسیم که از ویژگی های متقارن و عادی شکل گرفته است؛ ویژگی هایی که تقریبا هیچ چیزی را از اتفاقات درونی آشکار نمی کنند. ما فقط کلمات را در اختیار داریم تا این شکاف بزرگ میان درون و بیرون خود را پوشش دهیم، و تقریبا همیشه، کلمات موفق نمی شوند واقعیت های افکار و خواسته های ما را به تصویر بکشند. ندانستنِ این که چگونه باید چیزی را به زبان آوریم که احساس می کنیم، یک شکستِ شخصی نیست بلکه حقیقتی هستی گرایانه و مشترک میان انسان ها است. تصویر در آینه، در ذات، بسیار تک بُعدی تر از موجودی است که آن را مشاهده می کند.
این موضوع، باعث به وجود آمدن مشکلی می شود که در سراسر زندگی همراه ما است. انسان ها در بزرگسالی، به شکل پیوسته می خواهند که دیگران آن ها را به عمیق ترین شکل درک کنند. «لکان» اما مخاطبینش را آماده می کند تا با حقیقتی تاریک تر رو به رو شوند: این که دیگران تا همیشه در دنیای بیرون از ما گیر افتاده اند و ما را تا حد زیادی همانگونه ای در نظر می گیرند که به نظر می رسیم، و به شکلی ناخودآگاه، تصویری بسیار ساده تر و تک بُعدی تر از واقعیت درونی ما را، از ما در ذهن خود شکل می دهند.
ما به شکلی قابل درک، چندان مایل به پذیرش این تنهایی نیستیم، و به تبع آن، نگرانی های زیادی درباره ی ظاهر بیرونی که ارائه می کنیم، داریم. ما امید داریم که اگر بتوانیم به اندازه ی کافی تصویری که دیگران از بیرون ما می بینند را دستکاری کنیم، ممکن است در نهایت آن ها مارا به درستی درک کنند و بفهمند. «لکان» گامی سخت تر اما بالغانه تر را پیشنهاد می کند: این که بپذیریم دیگران ما را آنگونه ای تجربه نخواهند کرد که ما خودمان را تجربه می کنیم؛ این که قرار نیست ما به شکل کامل درک شویم—و به نوبه ی خودمان، قرار نیست دیگران را به شکل کامل درک کنیم.
نام، همانطور که من به شما ثابت کردم، علامتی است که پیشاپیش آماده ی خوانش است—به این خاطر است که در همه ی زبان ها به یک نحو خوانده می شود—و نقش بسته بر چیزی که شاید سوژه ای باشد که سخن خواهد گفت اما الزاما هم سخن نمی گوید. اشتباه «برتراند راسل» آنجا است که استدلال می کند که فرد می تواند نقطه ای هندسی بر روی تخته سیاه را جان بنامد. «راسل» گرفتار بازی های عجیب و غریبی شده است، اما اصلا و ابدا از حیث ارزشمندی کمبودی ندارد، اما کاملا مشخص است که حتی لحظه ای امید ندارد که اگر از نقطه ی بر جای مانده بر اثر تماس گچ بر روی تخته سیاه سوالی بپرسد، پاسخی از آن نقطه دریافت خواهد کرد. از طرفی من اشاره کردم به نقوش مختلف فنیقی و دیگر نقوش الفبایی که آقای «فلیندرز پتری» آن ها را در «مصر علیا» بر روی ظروف سفالی کشف کرد که قدمت آن به هفت قرن پیش از زمان استعمال این نقوش در منطقه ی سامیان برمی گشت. این بیانگر این واقعیت است که ظروف سفالی هرگز فرصت حرف زدن پیدا نکردند که به ما بگویند که این نقوش، علائم تجاری اند. نام ها در این سطح قرار می گیرند.—از کتاب «بر سر کوه موریه»
ادامه دارد
I 👇 فلسفه خوانی 👇 l
@Philosophicalthinking | 2 288 | 33 | Loading... |
Repost from ویدئومقاله-بانکِویدئو
00:23
Video unavailableShow in Telegram
وینسنت دوست داشتنی رو حتما بیینید تا بیشتر متوجه حیث دوستداشتنی بودنش و هنر ژرف و عمیق و نگاه مویبین و باریکبینانهی ونگوگ عزیزمان شوید.
ونگوگ با رنگها و تکتک قلمموها و نحوهی خاص به کار بردنش و به تصویر کشیدنش، هربار افقی نو پنجرهای تازه و دری جدید به روی زندگی آدمی باز میکنه.
وقتی نقاشیهای ونگوگ رو به تماشا مینشینید اصلل عجله نکنید به ظرافت و نرمی قلمموهایی که رنگهای شاد و فرحبخش و بهجتآفرین و زندگی بخش دقت کنید. باز دقت کنید. این بار از بُعد دیگری ببینید.
احساس میکنید که زندگی به صورت عینی و انضمامی به شما نزدیک شده است. انگار چیزها همانند درخت و چوب و پنجره و آسمان و صندلی و ... جان و روح پیدا کردن. تو گویی دیگر یک ابژهی صرف و یک لش متحرک و غیر متحرک نیستند بلکه حضور دارند و شما را به اینجا و اکنون و بودن در حال و تماشا کردن عالم و زندگی در لحظه دعوت میکنند.
به صدا در میآیند و ندایِ «من صرفا یک تکه آشغال یا ابزار صرف نیستم من درختم بیش از آنکه ابزاری برای قطع شدن و وسیله شدن شوم من دریا هستم پیش از آن که ابزار شوم و آلوده گردم من طبیعت خاص و خالصم پیش از آنکه ابزار شوم و به گند کشیده شوم و تبدیل به منبع و مخزنی برای سود بیشتر باشم» باری ونگوگ ما را به بطن و متن و قلب چیزها میبرد.
گویی شعار ادموند هوسرل «پیش به سوی خود چیزها و پس زدن پیشفرضها برای دیدن بیپیرایهی پدیدهها» و همچنین گشودگیِ هایدگری در آثار ونگوگ است که عینیت پیدا میکند.
#ونگوگ
چنل تخصصی #هنر و زیباییشناسی 👇👇👇🫴🫴🫴
https://t.me/Arts1992
👍 9
1:36:38
Video unavailableShow in Telegram
🔸مصاحبه تلویزیونی لکان
▪️مترجمان: نرگس شریفزاده، مهدی خوریانیان
#لکان
👏 7
یکی از دلایل اصلی ناراحتی و ناخشنودی اشخاص این است که دنبال یک ناجی میگردند تا مسائل آنها را حل کند و خواستههای آنها را برآورده سازد. به همین دلیل است که من در نوشتههایم همیشه میگویم : کسی قرار نیست از راه برسد.
کسی قرار نیست که مرا نجات بدهد. قرار نیست کسی مطابق میل من زندگی کند.
کسی قرار نیست مسائل مراحل کند.
اگر من کاری نکنم، چیزی بهتر نمیشود.
امتیاز بزرگ پذیرفتن این مطلب؛ که کسی از راه نمیرسد این است که قدرت را به دستهای ما باز میگرداند، دیگر صبر نمیکنیم و آزاد میشویم که دست به کار شویم. تا زمانی که به دیگران قدرت بیشاز اندازه بدهم و آن ها را بزرگ کنم و فرض را بر این بگذارم که دیگران میتوانند مرا نجات دهند، از این قدرت و توانمندی خود میکاهم.
با اجتناب ورزیدن از قبول مسئولیت در قبال خود، خود را در شرایط انفعالی و یاس و درماندگی قرار می دهیم.
کاملا مشخص است کسانی که در قبال موفقیت خود مسئولیت بیشتری بر عهده میگیرند، زندگی بهتری پیدا میکنند و از کسانی که مسئولیت ها را به گردن دیگران میاندازند به موفقیتهای بیشتری دست پیدا میکنند.
#ناتانیل_براندن
#زندگی_با_قبول_مسئولیت_درقبالخود
👍 10❤ 10
نمایش همه...
فروید و روانکاوی
چنل تخصصی #فروید و #روانکاوی تو این کانال هر مطلبی، درسگفتاری، آموزشی، کتابی چیزی پیدا کنم که مستقیما به #فروید و #روانکاوی مرتبط باشه، منتشر میکنم. مبانی فلسفی روانکاوی رو هم خودم در طی سلسله یادداشتها و فایلهای صوتی تقدیم دوستان میکنم. امیدوارم براتون مفید باشه. ارادتمند: #ابوذر_شریعتی
پدیدارشناسیِ مسالهی #ترس در هستیوزمانِ هایدگر
پن:
چهزمانی یک چیز تبدیل به یک امر ترسناک و وحشتانگیز میشود؟
👏 2
#اسپینوزا کوناتوس را کوششی مینامد که:
«همه چیز تا جایی که با قدرت خویش میتواند، کوشش میکند تا در هستیِ خویش پایداری ورزد [اسپینوزا، اخلاق].»
رمزگشایی این عبارت دشوار است، و کسانی که اولین بار با آن مواجه شدند، تلاش کردند تا معنی «پایداری در هستی» را بفهمند، یعنی اینکه این کوناتوس دقیقا کدام کنشِ انضمامی را طرح میریزد و شخص را به چه کارهایی وا میدارد، و اصلا چطوری میتوان آن را تشخیص داد. با این حال اسپینوزا تمامی لوازم لازم را برای فهمیدن معنای این ایده در اختیار ما گذاشته است، که بوسیلهی آن نهتنها شِمایِ کلی آن را میفهمیم بلکه فعالیتِ آن را همهجا مییابیم:
«همه چیز...». کوناتوس نیرویِ وجود است. به یک معنا، انرژیِ بنیادیای است که در بدنها خانه دارد و آنها را به حرکت در میآورد. کوناتوس اصلِ بنیادیِ بسیجِ بدنهاست. وجود داشتن، عمل کردن است، به عبارتی، گستردنِ این انرژی است. اما این انرژی از کجا میآید؟ برای دادنِ پاسخِ هرچه بهتر، آنچه نیاز داریم تفسیری هستیشناختی است.
ولی پاسخ خلاصه و خوبی که میتوان اکنون به آن داد (تا جایی که مربوط به امور انسانی است، نیمی بدیهی و نیمی مجادلهآمیز) این است که انرژیِ کوناتوس، همان زندگی است. اگر بخواهیم اسپینوزاییتر بگوییم، انرژیِ کوناتوس همان انرژیِ «میل» است. بودن، یعنی بودنِ میل. وجود داشتن میل داشتن است، و بنابراین در جستوجوی #ابژهی #میلِ خویش بودن.
📘 #بندگان_مشتاق_سرمایه
👤 #فردریک_لوردون
👍 5❤ 1
Repost from تاریخ فلسفه از صفر
دوستان این تبلیغ نیست یک معرفی تمام عیار است. یکی از بهترین کانال ها هم از جهت معرفی کتاب هم از جهت مباحث خوبی که در قالب فایل صوتی منشتر میکنه.
لمس کنید و حظ وافر ببرید 🫴
💎 https://t.me/silentmelodies
❤ 1