زیـنبیه مالیچه
☑️هیئت متوسلین به قمر بنی هاشم-زینبیه مالیچه آدرس پیج اینستاگرام زینبیه مالیچه https://www.instagram.com/zeinabiyye.maliche 👇🏻پیشنهادات و انتقادات👇🏻 @abbas_soori @nasir_bhl
نمایش بیشتر265
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-17 روز
-430 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
00:05
Video unavailableShow in Telegram
هیچوقت با طعنه دل کسی را نشکنید👆
⁉️تنهاجاییکه ایّوب به خدا شکایت کرد🔰
📖خداوند درآیه۴۱سوره ص میفرماید:
به یاد آر بندهی ما ایوب را که به پروردگار خود شکایت کرد که شیطان مرا به سختی و گرفتاری انداخته است (مرا نجات ده)
امامصادق دربیان علت تمامشدن صبر ایوب و شکایت او بهخداوند میفرمایند:
شیطان بهخدا گفت:چون به ایوب نعمت های زیادی عطا کردهای، شاکر است
خداوند برای اینکه عبودیت، شکرگزاری و صبر او را ثابت کند؛ نعمتهایش را از او یکی یکی گرفت و در آخر او را به بیماری سختی مبتلا کرد
👌اما دلیل تمامشدن صبر ایوب و شکایت او به خداونداز سختی و بیماری نبود، بلکه از تحقیر، طعنه و زخم زبانهای علمای بنیاسرائیل آزردهخاطر شد وقتیکه نزد او آمده و باطعنه گفتند:
ای ایوب! چه گناهی کردهای که خداوند تو را اینگونه عذاب کرده است؟!
👌وقت شما را حقالناس میدانیم
🆔هرروز فقط با یک پیام ناب🔰
@zeinabiyye
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
1.10 MB
❤ 1
بنام خدا
بمناسبت چهلمین روز درگذشت حاجیه خانم قزی سوری مجلس یاد بودی فردا پنجشنبه ۱۴تیرماه از ساعت ۱۴الی۱۵در مسجد امام حسین (ع)مالیچه برگزار خواهد شد منتظر قدوم پر خیر و برکت شما هستیم.
با تشکر
@zeinabiyye
00:06
Video unavailableShow in Telegram
- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
+ جانم؟!
- «دَعکَ مِنَ الظُّروف وَ فَکر بِقُوّة الله الّذی تدعِیه»
شرایط را رها کن و به قدرت خدایی که به درگاهش دعا میکنی فکر کن.
@beheshte
3.04 MB
❤ 1
02:06
Video unavailableShow in Telegram
🕊عاشقانحسین(ع) این کلیپ رو ببینید....
🥀نه یکبار ...بلکه ده بار....
🕊به اشتراک بگذارید....
🥀اگه دلت لرزید بگو
🕊 السلام علیک یا سیدالشهدا😔
🥀فقط حسین😔
🆔:@zeinabiyye
My Video13.mp411.15 MB
💢نتایج رسمی انتخابات/جلیلی پیشتاز شد
🔹کل آرای شمارششده: ۸۳۷۹۳۴۱ رأی
🔹سعید جلیلی: ۳۵۰۵۱۹۱
🔹مسعود پزشکیان: ۳۳۸۹۱۹۱
🔹محمدباقر قالیباف: ۱۱۶۰۶۵۹
🔹مصطفی پورمحمدی: ۶۲۳۱۰
✍️ بیداری ملت
@bidariimelat
00:24
Video unavailableShow in Telegram
آتش سوزی در روستای قلی لاله تویسرکان و سوختن نزدیک به ۳۰ هکتار از محصولات کشاورزی این روستا بر اثر رعد و برق .
11.34 MB
Photo unavailableShow in Telegram
داستان غدیر)
۱۸ذیحجه بود بر پیامبرص وحی شد:یاایها الرسول بلّغ...
ایرسول!دستور پروردگارت را بهگوش مردم برسان،کهاگر نگویی،رسالتت را ابلاغ نکردهای (از منافقان نترس) خداوند تورا از گزند آنان حفظ میکند
پیامبر دستور دادند: همگان در آن بیابان گرم و سوزان فرود آیند و منبری از جهاز شتران بسازند
پیامبر بر فراز آن رفته و بعدازسپاس الهی و پناهبردن بهخدا ازنفس اماره، به مردم فرمود:بزودی من ازمیان شما میروم
⁉️ ای مردم!سزاوارترین شخص برمصالح مومنین کیست؟
همهگفتند:خداوپیامبرش داناترند
آنگاه فرمود:۲چیز گرانبها درمیان شما میگذارم
۱_ثقل اکبر(کتاب خدا)
۲_ثقل اصغر(اهلبیتم)
آنگاه دست علی ع را گرفتند و بالا بردند و۳مرتبه فرمود:
من کنت مولاه فهذا علی مولاه
هرکسکه من مولای اویم، علی هم مولای اوست
پروردگارا! علی را محورحق قرار ده
دوستانشرا دوستبدار ودشمنانشرا خوار
بعدفرمود:اینخبررا بهغایبان هم برسانید
آیه نازل شد:امروز دینتانرا کامل،و نعمتخودرا بر شما به پایان رساندم و دین اسلام را برایتان پسندیدم
✅۱۱۰ نفر از اصحاب و ۸۴ نفر از تابعین این حدیث را نقل کرده اند
📚کتب اهلسنت:
مسند امام احمدحنبل، سنن ترمذی
🔰
@zeinabiyye
🌹
❤ 1
Photo unavailableShow in Telegram
👌داستانیتکاندهندهبرایمسئولانومردم
📝مسعودی تاریخنگارقرن۴ قمری:
به متوکل گزارش دادند که در منزل امام هادی ادوات جنگی وجود دارد
متوکل دستور داد به منزل امام هادی حمله برده و ایشان را به قصر آوردند...
متوکل ظرف شرابی را که در دست داشت را به امام تعارف کرد
امام فرمود: گوشت و خون من به شراب آلوده نشده...
متوکل از حضرت خواست شعری بخواند
امام پس از اصرار او این اشعار را سرود:
باتوا علی قُلَلِ الأجبال تحرسهم
غُلْبُ الرجال فما أغنتهمُ القُللُ...
👇ترجمه شعر زیبای امام:👇
بر قلهی کوهها به سر میبردند و مردان نیرومند از آنها حراست میکردند
اما وقتی مرگ به سراغشان آمد و آنها را در قبر وارد کردند
یکی بر آنها بانگ زد:
تختها، تاجها و زیورها کجا رفت؟ چهرههایی که به آرایش و زیور خو کرده بودچه شد؟
از قبر صدایی آمد و گفت:
کرمها بر این چهرهها کشاکش میکنند روزگاری دراز خوردند و پوشیدند وحال خودشان خورده شدند
خانهها ساختند تادرآنجا محفوظ مانند اما ازخانهها و خویشان دور شدند
😭امام چنان متوکل واطرافیان اورا تحت تأثیر قرارداد که گریست ودستورداد بساط شراب را برچیده و امام را بااحترام به منزلش برگردانند
🔰
@zeinabiyye
❤ 1
Photo unavailableShow in Telegram
👌چه جملهی دقیق و حکیمانهای👆
🌸پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله:
وَ أَحْزَمُ النَّاسِ أَکْظَمُهُمْ لِلْغَیْظِ
استوارترین مردم کسیاستکه خشم خود را فرو برد
📚منلایحضرهالفقیه،ج۴،ص۳۹۵
✅ ۲ راه برای کنترل عصبانیت🔰
۱_ سجده کردن و پناه به خدا بردن
🌸پیامبر رحمت صلیاللهعلیهوآله:
غضب جرقهای است که در قلب انسان قرار میگیرد، آیا نمیبینید که چشمان او سرخ و رگهای او متورّم میشود؟!
کسیکه چنین حالتی در خود مشاهده کرد، صورتش را بر زمین گذارد (در مقابل خدا سجده نماید)
بهیقین هرکس سجده کند و بهدرگاه خدا پناه ببرد و از او رفع شیطان و خشم را بخواهد، آرامش مییابد
📚محجّةالبیضاء، ج ۵ ص۳۰۸
۲_ خواندن این آیه:
...وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ
پرهیزگاران خشم خود را فرو میبرند؛ و از مردم در میگذرند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.📖 آلعمران، آیه ۱۳۴
🆔هشدارامروز کانالزینبیه مالیچه
🔰
@zeinabiyye
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
❤ 1
#استقبال_محرم
قاضیِ کوفه حکم صادر کرد
که حسین خارجی ست ای مردم
با خبر میشد هرکسی ، میگفت
زدنِ حدِّ کیفرش با من
همه تقسیم کار میکردند !
بین بازار آهن کوفه ؛
خنجر آب دیده ای میگفت ،
بوسه بر زیر حنجرش با من
نیزه ای گفت ، که بیشتر ز همه
تشنه هستم به خون رگهایش
کوفه تا شام میشوم سیراب !
زحمت بُردنِ سرش با من
پیر آهنگری سرش گرم است
پشت هم نعل اسب میسازد
هرکه آمد خرید با خود گفت ،
رد شدن روی پیکرش با من
حرف شیر جمل وسط آمد
یکنفر گفت بین جمعیّت ،
پسر ارشد حسن با تو
آن یکی شیر دیگرش با من
حرمله با کمان کمین کرد و
یک سه شعبه به کف گرفت و بگفت
در میان قنوت دستانش ،
نحر حلقوم اصغرش با من
حیدر کربلا به میدان زد
کینه ها از علی نمایان شد
با لجاجت کسی صدا میزد ،
ارباً اربای اکبرش با من
یکنفر با عمودی از آهن
پشت یک نخل منتظر مانده
به همه گفته جمع خاطرتان ،
ضربه بر فرق لشکرش با من
زیر چنگال گرگهای پلید
بی کس افتاده بود در گودال
شمر ملعون رسید و نعره کشید ،
نفَسِ گرم آخرش با من
دشنه در دست ، روی سینه نشست
دل زهرا شکست ، وقتی گفت
سر او را ز تن جدا کردن ،
پیش چشمان مادرش با من
در هیاهوی غارت خیمه
بشکند دست زجر ؛ آمد و گفت
کَندنِ گوشواره از روی ،
لاله ی گوش دخترش با من
به سنان گفت ساربان ، باید
از محّل یهودیان برویم
بستن دست کودکان با تو ،
تازیانه به خواهرش با من
تا که خورشیدِ نیزه قرآن خواند
یک حرامی که سنگ دستش بود
از لب پشت بام دادی زد ،
رخ تابان و انورش با من
دخترش گفت عمه جان ، امشب
کنج دیوار این خرابه ی غم
پدر آمد اگر به دیدارم ،
بستنِ دیده ی تَرَش با من
یدالله شهریاری
@rozeh_1
❤ 2
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.