مهاجم مصدوم
علاقمند به شرح مصدومیت ها به زبان ساده. @Kaf_afei_bot "کپی نکنید؛ فوروارد کنید یا با نام #کوثر_فرهادی منتشر کنید"
نمایش بیشتر1 053
مشترکین
-224 ساعت
+137 روز
-2930 روز
توزیع زمان ارسال
در حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.تجزیه و تحلیل انتشار
پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 موقعیت:
سرد و خسته، بی بغل و تنها، ولو شده روی تخت، منتظر است کسی بیاید گرمش کند و به آغوشش بگیرد و او را ببرد برای خودش. یا نیاید و نبرد و او بماند، سرد و خسته، بی بغل و تنها. | 56 | 3 | Loading... |
02 سلام بر آنهایی که ازشان رنجیدهایم اما دوستشان داریم. | 62 | 4 | Loading... |
03 عه یعنی هیچکی سین نزده. | 1 | 0 | Loading... |
04 چرا سین چنل همچنین شده🦦 | 1 | 0 | Loading... |
05 سالها پیش یه سگ داشتم که من رو دوست داشت. سگ بود! حیوون! از جنس من نبود. پشم و دم داشت. زبونش درازتر از من بود و حتی به زبان منم حرف نمیزد. هاپ هاپ میکرد. ولی دوستش داشتم و تو قلبش، عشق من رو داشت؛ میفهمیدم.
برای عشق یا دوست داشتن مهم نیست از چه کلمات و زبانی استفاده میکنید،همهی آنها یک معنی رو میدن و عشق فقط از یک طریق قابل فهم و اثباتِ"توجه و محبت". | 120 | 1 | Loading... |
06 سالها پیش یه سگ داشتم که من رو دوست داشت. سگ بود! حیوون! از جنس من نبود. پشم و دم داشت. زبونش دراز تر از من بود و حتی به زبان منم حرف نمیزد. هاپ هاپ میکرد. ولی دوستش داشتم و تو قلبش، عشق من رو داشت؛میفهمیدم.
برای عشق یا دوست داشتن مهم نیست از چه کلمات و زبانی استفاده میکنید،همهی آنها یک معنی رو میدن و عشق فقط از یک طریق قابل فهم و اثباتِ"توجه و محبت". | 1 | 0 | Loading... |
07 برام آهنگ میفرستین؟🩵
https://t.me/HarfinoBot?start=harfbezan_kaf | 39 | 0 | Loading... |
08 ممنون دوستان 💙 | 30 | 0 | Loading... |
09 شاید گاهی کمی دیر بلند شوم و خودم را جمع و جور کنم امّا میدانم که بلند میشوم، خودم را میتکانم، سرم را بالا میگیرم و جوری ادامه میدهم که هیچکس باور نکند همین چند لحظهی قبل با چه رنج و اندوهی به زمین افتاده بودم و چقدر غمگین بودم؛ شاید دیر، شاید سخت امّا میدانم که به اهدافی که در ذهنم دارم، خواهم رسید! چرا که دارم سخت تلاش میکنم و قطعا فرق است میانِ رودی که به قصد اقیانوس به راه افتاده با مردابی که ایستاده و آرزوی دریا شدن دارد. | 27 | 0 | Loading... |
10 Media files | 30 | 1 | Loading... |
11 رو مرز نازکی وایستادم:
با بدنی برهنه، از طبقه چهارم این صورت رو بکوبم رو اسفالت
با لباسی سفید، تبر رو بردارم و با خونشون خودمو تطهیر بدم
من فقط خودمو نمیشناسم...
(قسمت اول: روانشناسی: اگر حاضر باشید برهنه خودکشی کنید، در مرگ خود بیشک هستید.)
(قسمت دوم: سمبل شناسی: یکی از معانی خون بر روی لباس سفید پاکیزگی و قداست فرد است.) | 29 | 0 | Loading... |
12 مادر؛
مرا در سايهی سپيداری هدف قرار دادند.
فرزندي كه دلت نمیآمد ببوسی،
بر خاك افتاد. | 17 | 0 | Loading... |
13 به جا خواهد ماند؛
چاى مان ته فنجان
كودكى هامان در كوچه ها
بغض سنگين شادمانى ها در گلوى مان
و معشوقه هاى مان
در دور دست ها.. | 16 | 0 | Loading... |
14 بابا لنگ دراز عزیزم! من دوست دارم کارهای عجیب بکنم. روی سقفها راه بروم و با بالهای نداشتهام پرواز کنم و از تو متشکرم بابا. از تو که مرا همانطور که هستم دوست داری. | 17 | 0 | Loading... |
15 خیلی خوبه که بدونیم چیو(کیو) بخاطره چی(کی) داریم از دست میدیم. | 16 | 0 | Loading... |
16 نگه داشتن کسی با چنگ و دندون زمانی لذت داره که بخوادت،
وگرنه چه فایده ای داره رسیدن به کسی که میشینه یه گوشه و فقط میگه درستش کن تا بیام. | 17 | 0 | Loading... |
17 از غم بنویسم؟!
چگونه میتوانم از میانِ هزاران درد و عذاب یکی را انتخاب کنم و آن را به زیباییِ پر پروانه به نمایش چشمانِ شما درآرم زمانی که نوشتن از غم خودش غمگینم میکند. از چه بنویسم؟! از پسرکِ تا کمر خم شده در سطل زباله، یا که کارمند پر از قصدِ اخراجی شده از شرکت؟! از مادری که چشم به راه فرزندِ خود ریسمانِ عمرش را پاره میکند یا که فرزندی که انتظار بازگشت پدر و مادر را از گور میکشد؟! از کودکی که سیلی خورده از فریادِ شادی یا که از مولانا که در عشق خود به شمس همچون شمعی سوخت و در تنهاییاش وداع گفت؟! چه بنویسم ایدوست...
این غم نه شروعی دارد که بتوانم بنگارم، نه پایانی که بتوانم آن را ثبت کنم. شاید همین باشد دلیلِ نگفتن از غم، که گر بنویسم، قلمم آیینهای به سمتِ غمی تازه میشود. | 15 | 0 | Loading... |
18 باور کنید اگه امروز رو ثبت نمیکردم رو دلم میموند🦋🤍 | 16 | 0 | Loading... |
19 در سرزمینی که ابرها میگذرند بی آنکه ببارند بی شک ظلم عظیمی صورت گرفته است...
_کوروش بزرگ | 16 | 0 | Loading... |
20 هر گاه حضور و موجودیت آدمها که با ارزش ترین هدیهشان است برایتان بی ارزش شد، به کلامشان که پوچترین چیزیست که دارند هم اعتنایی نخواهید کرد و برای این ابتدا باید تنهایی را آموخت.
#تراوشات_مغز | 46 | 0 | Loading... |
21 یه وقتایی حتی منم کم میارم
دلم میخواد برم یه جا سر سبز بارون بیاد
بعد بوی خاک بلند شه خورشید بره پشت ابر
بعد یه آلاچیق باشه صندلیمو بزارم اونجا چاییمو بریزم فقط نگاه کنم به آسمون به دور از حال بد به دور از استرس وهرچیزی... فقط سکوت کنمو نگاه کنم.
میدونی درواقع میخوام از درون آروم باشم🍃🤍
@routinemann | 16 | 0 | Loading... |
22 گویی قرن هاست که اردیبهشت در من رخنه کرده است...
گاهی آرام و گاهی ابری تیره بر آسمان قلبم سایه میافکند که میدانم این دلیلش نبودن توست... | 46 | 0 | Loading... |
23 ایکاش من هم تعلق داشتم؛ به چیزی، به جایی، به کسی... | 46 | 0 | Loading... |
24 مورد پسندمه✨ | 47 | 1 | Loading... |
25 قدم که میزدیم، از کنار یه خشکشویی عبور کردیم که تیکه کاغذی چسبونده بود به دیوارش، بزرگ و خوانا، گویی که یه هشدار اساسی به رهگذر های بی تفاوت میداد. مضمون نوشته چنین بود:
"ما آمدهایم زندگی کنیم، تا قیمت پیدا کنیم. نه اینکه با هر قیمتی، زندگی کنیم! زندگی ما حکایت یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟! گفت: نه، ولی تمام شد. مراقب ذره ذره آب رفتن یخِ زندگیاتان باشید. عمر فرورفته، باز نخواهد گشت." | 18 | 1 | Loading... |
26 غم، مانند موهای شرقیات از شانههایت فرو میریزد و در استکان چایِ میان دستهایت قیلوله میکند. | 16 | 0 | Loading... |
27 مگر من چه می خواستم به غیر از آزادی کبوترانِ افکارم، تا بر روی استخوان های ضرب دیدهی تو، پرواز کنند؟ | 46 | 0 | Loading... |
28 کوه با نخستین سنگها آغاز میشود
و انسان با نخستین درد. | 47 | 0 | Loading... |
29 آدمِ خوب که دورت باشه زندگی برات شیرین میشه | 46 | 0 | Loading... |
30 تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد
آهنگ دراز شب رَنجوری مشتاق
با آن نتوان گفت که بیدار نباشد...
#سعدی
#sulaiman_ahmadi | 46 | 0 | Loading... |
31 یه روز یه زیتون دزدی میکنه
براش پرورده سازی میکنن | 25 | 1 | Loading... |
32 بچه ها ببینید حافظ چقدر قشنگ داره درد حسادت رو بعد از جدایی میگه که:
خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز
کآغوشِ که شد منزل آسایش و خوابت؟
#حافظ
#چصناله_عشقی | 57 | 0 | Loading... |
33 @rohamphotographerr
@ReYhAnEihgf
عکس های این دوتا چنل✨>>>>>>>> | 83 | 3 | Loading... |
34 جمعه هارو هرجوری بگذرونی بازم از دلگیر بودنش کم نمیشه. | 32 | 0 | Loading... |
35 عزیزم ببخشید اگه بی حوصلم، زندگی دوباره اون روی بی رحمشو نشونم داده. | 35 | 0 | Loading... |
36 ما مثل مرده های هزاران هزار ساله بههم میرسیم و آنگاه
خورشید بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهد کرد.
من سردم است
من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد
_فروغ فرخزاد_ | 35 | 1 | Loading... |
37 حس سفر تو یک روز بارونی | 33 | 0 | Loading... |
38 با این صداو با این هوا بیدار شدم وقتی بارون میزنه بیشتر احساس تنهایی میکنم | 32 | 0 | Loading... |
39 من بسیار گریسته ام
هنگامی كه آسمان ابری است، مرا نیت آن است كه از خانه بدون چتر، بیرون باشم...
من بسیار زیسته ام
اما اكنون مرادِ من است كه از این پنجره برایِ باری
جهان را آغشته به شكوفه های گیلاس
بی هراس،بی محابا ببینم.
🖋احمدرضا احمدی | 31 | 1 | Loading... |
موقعیت:
سرد و خسته، بی بغل و تنها، ولو شده روی تخت، منتظر است کسی بیاید گرمش کند و به آغوشش بگیرد و او را ببرد برای خودش. یا نیاید و نبرد و او بماند، سرد و خسته، بی بغل و تنها.
Repost from در سایهیِگیسویِنگار؛
سلام بر آنهایی که ازشان رنجیدهایم اما دوستشان داریم.
سالها پیش یه سگ داشتم که من رو دوست داشت. سگ بود! حیوون! از جنس من نبود. پشم و دم داشت. زبونش درازتر از من بود و حتی به زبان منم حرف نمیزد. هاپ هاپ میکرد. ولی دوستش داشتم و تو قلبش، عشق من رو داشت؛ میفهمیدم.
برای عشق یا دوست داشتن مهم نیست از چه کلمات و زبانی استفاده میکنید،همهی آنها یک معنی رو میدن و عشق فقط از یک طریق قابل فهم و اثباتِ"توجه و محبت".
سالها پیش یه سگ داشتم که من رو دوست داشت. سگ بود! حیوون! از جنس من نبود. پشم و دم داشت. زبونش دراز تر از من بود و حتی به زبان منم حرف نمیزد. هاپ هاپ میکرد. ولی دوستش داشتم و تو قلبش، عشق من رو داشت؛میفهمیدم.
برای عشق یا دوست داشتن مهم نیست از چه کلمات و زبانی استفاده میکنید،همهی آنها یک معنی رو میدن و عشق فقط از یک طریق قابل فهم و اثباتِ"توجه و محبت".
برام آهنگ میفرستین؟🩵
https://t.me/HarfinoBot?start=harfbezan_kaf
حرفینو | پیام ناشناس
حرفینو، سریعترین و امن ترین ربات پیام ناشناس با اعتماد بیش از ۶٠٠ هزار کاربر✨ Support: @HarfinoSupport
Repost from N/a
شاید گاهی کمی دیر بلند شوم و خودم را جمع و جور کنم امّا میدانم که بلند میشوم، خودم را میتکانم، سرم را بالا میگیرم و جوری ادامه میدهم که هیچکس باور نکند همین چند لحظهی قبل با چه رنج و اندوهی به زمین افتاده بودم و چقدر غمگین بودم؛ شاید دیر، شاید سخت امّا میدانم که به اهدافی که در ذهنم دارم، خواهم رسید! چرا که دارم سخت تلاش میکنم و قطعا فرق است میانِ رودی که به قصد اقیانوس به راه افتاده با مردابی که ایستاده و آرزوی دریا شدن دارد.