CARACAL
کارکال شکارچی نترس. به قلم مارال https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-905273-LaGUiFI نا شناس نویسنده👆🏼👆🏼
نمایش بیشتر1 637
مشترکین
-124 ساعت
-187 روز
-8330 روز
توزیع زمان ارسال
در حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.تجزیه و تحلیل انتشار
پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 ⚠️قبــل از مـــالیدن روی لینک ، حتــما از خـــلوت بـــودن اطــرافت مطـــمئن شــو، بیــب⚠️
ᯓ 𝐅𝐮𝐥𝐥 𝐒𝐦𝐮𝐭🔥
↼↼🔞🔞 منبــع تکست های ســ*ـکسی و اســـمات. رمان و ســـناریوهای لزبین، با ژانــرهای مخـــتلف:
فـــورسام، تــریسام، BDSM، ددیکـــینک , LGBT
↼↼🚷🚷 گیف های خیـــس این چـــنل رو هنــــوز ندیدی؟! 💦
𝐁𝐃𝐒𝐌 و 𝐋𝐆𝐁𝐓 ᯓ
ャ゙ https://t.me/+62BrppGm2ZMwNDJk
ャ゙https://t.me/+62BrppGm2ZMwNDJk
ャ゙https://t.me/+62BrppGm2ZMwNDJk | 1 | 0 | Loading... |
02 جادوگر سپیده
دختری که قبیلهاش بخاطر جادوش و رنگ موهای نقرهایش شکنجه و کشته شدند بعد از هجده سال دوباره سرنوشت تکرار میشه اما…
https://t.me/+cNdtAuX6ZXBjMzlk
#عاشقانه_هیجانی_تخیلی
۱۸ | 1 | 0 | Loading... |
03 وکیل عصبی که هیچکس جلو دارش نیست تا اینکه یه منشی ورپریده سرراهش سبز میشه🙈😮💨❌🔥
_#میگامت به اندازه تمام وقتایی که رفتی رو مخم میگامت🔞
خندم گرفت که کمرم و چنگ زد و من و بیشتر چسبوند به خودش
_نخند لامصب نخند که نمی تونم تحمل کنم تا دو روز میمونی رو تخت
ادای فکر کردن در آوردم
_هوم نظرت چیه یه مدت ازت دور باشم انقدر نزنی بالا
در آنی رگش بالا اومد و سرخ شد
_الان چی گفتی؟
وکیلی که منشی مظلوم عالم و گرفته زیرش فقط بکن بکن راه انداخته
البته توذهنش مگه منشی ما آنقدر راهت پا میده خون به جگر کرده وکیل بدبخت و
ماجرا های سکشی ما رو در قانون و اغوا بخونید
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
18 پاک✅ | 3 | 0 | Loading... |
04 #تریساام❤️🔥🔥💦
#رابطه ی دوتا #باجناق با برادر #زنشون🤤💦
دوتا باجناق #جذااااب عاشق #برادرزن کیوتشون #میشن و هرکاری #میکنن تا به دستش #بیارن.
_#آهههه درش #بیااررر
#مسیح داخل پسر #ضربه میزد و از اون طرف #لبای میلاد و #میبوسید.
_اهههه #لعنتی چقدر #تنگییی.
رابطه هات سه مرد هات😌❤️🔥
دوتا #باجناق که دور از #چشم زناشون به #برادرشون چشم #دارن🥶
https://t.me/+XOxpzcj5YsI5MGRk
https://t.me/+XOxpzcj5YsI5MGRk | 4 | 0 | Loading... |
05 مادر شانا ۲۵ سال پیش به عنوان خون بس،عروس خانواده نامدار میشه اما هیچکس اون و به عنوان عروس قبول نداره
مسیح برادرِ هووی مادر شاناست
سالها دلباخته ی شاناست اما شانا ازش بیزاره
مادر شانا باید بین مرگ و زندگی یکی رو انتخاب کنه و چی میشه اگه مسیح یک سر این تصمیم باشه؟
https://t.me/+h-gt9qeOGRg1MzE0
۱۵ | 3 | 0 | Loading... |
06 #گی #اروتیک #قانون_و_اغوا
وسط جلسه تحریکش کرده
با پاهام کی*رشو میمالیدم گوشاش سرخ شده بود اما وسط جلسه نمیتونست کاری کنه
با چشاش خط و نشون می کشید که به هیچ ورم نبود💦🔞💦🔞
محکم فشار دادم چهرش رفت تو هم
_چیزی شده جناب سخاوت
_جلسه تمامه دوستان
با بقیه منم سرخوش میخواستم برم که در بسته شد
گیر افتادم
_ حالا که بیدارش کردی خودت هم می خوابونیش 🥵🤬
تو بغلش چرخیدم سرخ و عصبی بود خودمو بیشتر چسبوندم بهش
_بذارمش تو گهوارش؟🤤😈😈
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
15 پاک✅ | 5 | 0 | Loading... |
07 دوتا مرد #جذاب سر #پسر سروانمون #دعوا میکنن🥺🫣
هردوشون #عاشقشن و #میخوان به دستش #بیارن😮💨🥶
#مشتشو کوبید توی #دماغ پولاد.
_دست #بهش نزن #عوضی.
#توجهش سمت #کیان جلب شد که #داشت گریه میکرد.
#خواست بره سمتش که #پولاد دستشو گرفت و با لگد #کوبید به شکمش.
_من #عاشقشم میفهمی؟
#ارشد با شنیدن این #حرف یقه #پولاد و گرفت.
_زر نزن #نامرد، تو پسر #عموشی مثلا، اون تورو مثل #داداشش میدونه.
با #صدای داد #کیان با #وحشت برگشتن #سمتش که...
#دوتا مرد به #خاطر عشقشون #همدیگرو تا دم مرگ #میزنن😢😡
https://t.me/+XOxpzcj5YsI5MGRk
https://t.me/+XOxpzcj5YsI5MGRk | 4 | 0 | Loading... |
08 #part94
خود ارض*ایی با بدن عشقش❌🔥
#گی #گی #گی
نوک #نیپلمو فشار دادم و پاهامو از هم باز کردم با چشمای #خمار و سرخ نگام می کرد 🥵
ک*رش از #شق*ی داشت منفجر میشد
خش دار گفت😮💨
_میتونم لمست کنم؟
زبونی رو لبم کشیدم 🫦
دلم نیومد بیشتر اذیتش کنم چهار دست و ما رفتم طرفش توشک بود #هیولای مورد علاقمو دستمو گرفتمو سرشو بوسیدم💦
از پایین زل زدم تو چشاش و ک*رشو لیس زدم👅👅
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
13 پاک✅ | 3 | 0 | Loading... |
09 #پستونهایگندهزنم💧
داداش شورت مرضیه رو برداشته بود و داشت بوش میکرد و یه گوشه اتاق با شورت زنم ج.ق میزد شورتو ازش گرفتم و دستشو گرفتمو به سمت اتاق مرضیه بردمش زن بسیجیم با چادر خوابیده بود منو داداشم چادرش رو درآوردیم و چشکمی به داداش زدم داداش لای ک.ص زنم قرار گرفت و منم ک..یرمو دراوردم و توی ک..ون زنم کردم داداش ک..یرش رو توی ک..ص زنم کرد که با نشستن خون روی ک.یرش خندیدم و ک..یرمو از ک.ون زنم بیرون کشیدمو لای #پستون هاش گذاشتم
_زنم باکره بود داداش!😱🔞👅❌👇
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
9 صبح پاک✅ | 5 | 0 | Loading... |
10 ک..یرشو توی ک..سم کرد که از درد و لذت چشمام سیاهی رفت سیلی به ک..ص و ک..ونم زد
_زیر کی داری جر میخوری؟؟
به کمرش چنگ انداختن که سینه هام تندتند تکون خوردن
_زیربرادرشوهرم😱
سیلی به نوک سینه هام زد که جیغ کشیدم
_شوهر بیغیرتت کجاس الان؟
اشاره ایی به طاها که گوشه ی دیوار داشت با سکس منو داداشش جق میزد کردمو جیغ کشیدم
_آه.. اههه بکن زن داداشتوو اون بیغیرت داره با سکسمون جق میزنه😱😳💦🔞
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
9 صبح پاک✅ | 7 | 0 | Loading... |
11 #گروپسکسیبازنبسیجیموداداشم💧👅
چادر گل گلی #زنم رو دراورد و از روی دامن ک.ص زنم رو چنگزد
_راست #میگن هر چی #عشقیه زیر #چادر مشکیه! عجب ک.صی #داری زن داداش
#پستون های زنم رو چنگ زدم و خندیدم
_آره داداش میبینی زن داداشت عجب ک.صی داره
داداش لای پاهای #زنم رفت و #ک.صش رو از هم باز کردو لیسی بهش زد که صدای ناله مرضیه بلند
_اههه..#اهه تندتر بلیس #برادرشوهراهه..آخ
عصبی ک..یرمو دراوردم و توی ﷼#حلقش فرو کردم که عقی زد و #داداش هم #ک..یرشو لای #پستون های زنم گذاشته بودو...😱👇👅
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
9 صبح پاک✅ | 7 | 0 | Loading... |
12 #گای*یدنزنبسیجیم🔞💧
جلوی مهمون ها شلوارش پاره بود و چادرش کنار رفته بود و از تویه خشتک پاره اش ک..ص،تپلش معلوم بود موهای ک..صش معلوم بود عصبانی گوشیم رو برداشتم و براش تایپ کردم
_ک.صتو بپوشون توله سگ مثلا خدا پیغمبر میشناسی تو
سریع با ایموجی خنده جواب داد
_اتفاقا از عمد شلوار پاره پوشیدم تو که منو نمیکنی شلوار پاره پوشیدم داداشت منو بکنه!
چشم هام گردشد که همون موقع داداشم به سمت زنم رفت و انگشت فاکش رو توی ک.ص تپل زنم کردو👅💧👇
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
1:30 پاک✅ | 11 | 0 | Loading... |
13 #بنرهاپارتواقعیهستند
به بالا نگاه کردم تا مبادا اشک جمع شده در چشمانم بریزد: ولی تو از اولم منو باور نداشتی مگه نه؟ همیشه منتظر روزی بودی که بذارم و برم
صدایش لرزید: واقعا رفتی
+ اگه بیرونم نمیکردی هیچ وقت نمیرفتم
_ رفتی و با وجود دخترمون #شیش سال برنگشتی
+ برمیگشتم که چی بشه؟ که هر روز باورم نکنی و هر روز بمیرم؟ که هر روز ببینمت و نداشته باشمت؟ که من باشم و تو دل بدی به یه دختر دیگه؟ برمیگشتم که چی بشه؟!
https://t.me/+WaoD7xUrC_o5YzNk
۱۲ظهر | 7 | 0 | Loading... |
14 🔞گییی
لب هاش رو به دندون کشید
هق هق هاش توی دهنش خفه میشد
با چشم های خیس از اشک بهش خیره شده بود که دلش رو میلرزوند
ولی قرار نبود این دفعه از اتاقش #سالم بره بیرون
برعکسش کرد تا صورتش رو نبینه و اسپ*نک محکمی بهش زد که آه عمیقی کشيد💦
+ل-لطفا مائل تروخدا ول-م کن
گاز مح🔥کمی از گردنش گرفتم تا ساکت بشه و خودم رو پش*تش تنظيم کردم
هرجا که دست میکشیدم شروع به نبض زدن میکرد
هقی زد که خودم رو محکم و*اردش کردم
و کمرش رو گرفتم و بلند کردم تا #داگی استایل بشه
پاهاش میلرزید و نفس هاش سنگین شده بود
_کار-ی میکنم پشیمون شی ح-رومزاده....
#مثبت_هیجده🔞
#گی🏳️🌈
#مافیا#خشن💦
https://t.me/+Wa8PKkxk0uwwYTA8
https://t.me/+Wa8PKkxk0uwwYTA8 | 7 | 1 | Loading... |
15 🔞پسری که عاشق زن داداشش میشه و یه روز بیهوشش میکنه و اسپرمای خودشو وارد بدنش میکنه تا باردار بشه و وقتی کارش تموم میشه منتظر میمونه تا بیدار بشه و .....🔞
با گریه گفتم
_لعنتی چیکار کردی؟!من #زنداداشتم،من مثل خواهرت...
عربده ای کشید.
_بسهههه،تو دیگه زن داداشم نیستی زن منی
هیچ وقت به چشم خواهر ندیدمت،توروهمیشه به عنوان زن ومادر بچه هامدیدم و حالا وظیفته که #بچم رو به دنیا بیاری و بزرگ کنی و بشه #وارثسلطنتم.
_نمیخوامممم نمیخوام مناین بچه رو #سقط....
با سیلی کهخوردم بینیمخون اومد که دانیار چونمرو گرفت و محکم توی صورتمفریاد زد.
_بخوای بلایی سر بچمبیاری،تمام خانوات رو #میسوزونم جلوی خانوادت پس من رو با خودت یا بچموتتهدید نکن.
از ترس نفسم بند اومد،ازاین مرد هیچ کاری #بعید نبود.
_تو دیگه مال منی و از دستم نمیده نورا،تو #نورای منی.
لبشو روی لبم #کوبید.💦😱
https://t.me/+R7bed4ryGug1OWE0
https://t.me/+R7bed4ryGug1OWE0 | 9 | 0 | Loading... |
16 #part68
برادرشوهرم به پهلو خوابونده بودتم و بین پام قرار گرفت و ک..صمو لیس میزد شوهرمم پستون هامو به دندون گرفته بودو با پستون هام ور میرفت
_آه.. اههه..اهه بخورید..بخوریدش..تندتر بخورید اههه..اخخ
برادرشوهرم یهویی تو یه حرکت ک..یرشو توی ک..ونم فرو کرد که از درد به خودم پیچیدم و ناله ایی کردم که همون موقع شوهرمم ک...یرشو توی ک..صم فرو کرد و صدای جیغم بالا رفت
_آه.. اههه..اهه شوهرجونم چه ک..یر کافای داری اهه اخخ
برادرشوهرم که به داداشش حسودیش شده بود شدت تلمبه هاشو توی ک.ونم بیشتر کرد که همون موقع در باز شد و مادرشوهرم شورتش رو گوشه ایی انداخت و ک..صش رو توی دهنم گذاشت
_ک..ص منم بلیس عروس جندم🔞🍑💦
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
1:30 پاک✅ | 8 | 0 | Loading... |
17 #سکسبازنحشریوبسیجیم💧👅
پستون های مرضیه رو چنگ زدم که ذوق زده خندید
_بلاخره می خوای بکنی منو؟
دستمو نوازش وار روی ک.ص تپلش کشیدم
_میکنمت اما به یه شرطی!
چشم هاش برق زد
_چه شرطی؟
سوتی زدم که در بازرشد و داداشم با اون ک.یر دراز و اویزونش داخل اومد
_به شرطی که به داداشمم ک.ص بدی😱🔞👇
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
23 پاک✅ | 11 | 0 | Loading... |
18 من اون دختریم که برای رسیدن به قاتلای خانوادش وارد راه خطرناکی شد!
ولی برعکس این بازی انقدر به من نیرو داد که طولی نکشید اسمم سر زبونا افتاد!خشم شب! هکر کارکشته ای که از پس هر سیستمی برمیاد!
من تو دنیای خودم قدم به قدم جلو میرفتم تا وقتی که پلیس تو تشکیلاتم نفوزی فرستاد! منه از همه جا بی خبرم مسیح و به عنوان بادیگاردم استخدام کردم!
ما عاشق هم شدیم... صیغش شدم اما... اون منو لو داد!
من رفتم زندان و وقتی برگشتم....
فهمیدم مسیح حتی مجرد هم نبوده! اما ول کنم نبود میخواست هر جور شده باهم دیگه...
https://t.me/+VLns4BnOU6liNjQ0
۲۴ | 3 | 0 | Loading... |
19 #گـی 🔞 #تـریسام 🔥
دوتا پورن استار گی که مجبور میشن برای فیلم جدیدشون با یه مرد سیاه پوست کلفت بازی کنن... 🔞💦
نگاهش رو از دوربین گرفت و دستی به دیـک سیاه و #کلفتش کشید،
از سر یکی از پسرا گرفت و بدون رحم عضو کینگ سایزش رو وارد دهنش کرد و بدون توجه به عق زدنهاش #تلمبه های سنگینی میزد💯💦
همزمان انگشت #فـاکـش رو وارد حفره نسبتا گشاد پسر دیگه کرد و با نیشخندید گفت
+این تازه شروعشه میخوام بدونم چقدر زیرم دومم میارید🔥💦
https://t.me/+rEf4MRAz0fAyMGM8
https://t.me/+rEf4MRAz0fAyMGM8 | 11 | 0 | Loading... |
20 #گی #برده #خیسکننده
پلیسی #که به خاطر جون #خانوادش حاضر میشه برده #بزرگترین قاچاقچی #مواد بشه🔞💢https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
جلوی پاهاش #زانو زدم که دود #سیگارشو تو صورتم #خالی کرد
_پس #جرعت کردی تنها بیای اینجا #توله چموش
سرمو پایین #انداختم که #موهامو چنگ زد و لبشو به #گوشم چسبوند..با صدای دورگش به #خودم لرزیدم
_اگه امشب از #زیرم جون #سالم به در ببری #از جون ناچیز خانوادت میگذرم #توله سکسی❤️🔥
محدودیت سنی🔞💯
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
21 پاک✅ | 9 | 0 | Loading... |
21 آرتامن...پسر جذاب و هاتِ هیکلیِ دو رگه ی فرانسوی،تاجر و مالک بزرگترین شرکت فیلم سازی پورن، محو سناریو های سکسی دختر کوچولوی ایرانی میشه و سناریوهاش رو میلیون دلاری خریداری میکنه بشرطی که خود دخترکوچولوش باهاش تموم پوزیشن ها رو انجام بده و بدون اینکه دخترکوچولوش بویی ببره اون دو پرستارپیرزنی میکنه و....🔞❌💯
-پول ندادم بهت که ببینمت... یالا پاهاتو باز کن... کلوچهت قشنگ بیرون بزنه...
با ترس کاری که گفت رو انجام میدم...
-فقط... فقط یواش، توروخدا... دردم میگیره...
انگشتشو با بیرحمی داخلم فرو میکنه و لب میزنه
-ولی تو این سناریوت نوشته خشک و خشن بکنش که...
تقلا میکنم تا پاهامو ببندم ولی اون بدون توجه به جیغام...🤤😱
https://t.me/+rEf4MRAz0fAyMGM8
https://t.me/+rEf4MRAz0fAyMGM8
دختره رو تا صبح خشکخشک میکنه💦🔞
#محدودیتسنیییرعایتبشهباپارتاولشآبتمیاد👅💦 | 7 | 0 | Loading... |
22 مافیای سادیسمی که عاشق یه پسره معتاد میشه و برای اینکه نگهش داره باهاش معامله میکنه که❤️🔥🚫.
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
_به تعداد تلمبه هایی که توت میزنم برات سیگار میخرم
هر تلمبه معادل یه نخ سیگار هومم؟چطوره؟
دستمو زیر لباسش فرستادم که لرزید و قطره اشکی از چشمش پایین چکید💦🚫
_م..من باک..باکره ام..نمیخوام باکره گیمو از د..دست..اخخ
اروم نوک نیپلشو بین انگشتام گرفتم و کشیدم که از درد نفسش رفت..با چشمای پر شده بهم خیره شد
که مماس با لبش پچ زدم
_در ازای باکرگیت یه نخ سیگار که سهله کل شهرو به پات میریزم پسر کوچولوی معتادم💦🔞
و اگه باکره نباشی دروغ گفته باشی کاری میکنم که بهترین شب زندگیت به بدترین شب عمرت تبدیل شه بیبی بوی🚫🚫
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
21 پاک✅ | 11 | 0 | Loading... |
23 پادمیرا
دختر ۲۳ سالهای که تنها مانده و قبیلهی جادوگر مو نقرهای او بعد از چند سال که مخفیانه در کشوری زندگی میکرد توسط پادشاه سابق آن کشور که قتل عام مردم قبیلهاش را دستور داده بود و قتل عامشان کرد ولی با ملاقات با مرد مرموزی که اون….
https://t.me/+cNdtAuX6ZXBjMzlk
۲۰ | 1 | 0 | Loading... |
24 پسر فقیری که به خاطر پول زیر خواب بزرگترین قاچاقچی اسلحه میشه و از قضا چشمشو میگیره💦❤️🔥
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
_نمیخوام لعنتیی..نمیخوام عروسک جنسیت باشم بزار برمم..
دستمو رو صورتم گذاشتم از شدت گریه به هق هق افتاده بودم که ریلکس دستشو به لباسم رسوند
و با یه حرکت تو تنم پارش کرد..انگشت های زبرشو رو سرشونه هام کشید و با صدای خشداری مماس با گوشم پچ زد..🔞🚫
_اونوقتی که پول میخواستی خوب برام زبون میریختی حالا که نوبت عمل شده داری جا میزنی بیبی من؟
از پشت پرده اشک بهش خیره شدم که دستشو وارد شلوارم کرد و بی مهابا تو حالت ایستاده💢💯
یه انگشتشو داخلم کرد که از درد به بازوهاش چنگ زدم و اخی گفتم..
_از امروز هر شب تختمو گرم میکنی بوی هات..بفهمم از وظیفت شونه خالی کردی عاقبت خوبی در انتظارت نیست
قبل اینکه دهن باز کنم انگشت دوم و سومشو به زور واردم کرد که از درد نعره ای
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
18 پاک✅ | 9 | 0 | Loading... |
25 پسره جنده ای که با هرمردی میخوابه یه روز عاشق یه پسر میشه که از قضا اونم بیغ-یرت تشریف داره😏و میزاره عشقش باهرکی حشری میشه لاس بزنه و سک.س کنه💦🍌
https://t.me/+tsNuDJGlbmIzMjJl
https://t.me/+tsNuDJGlbmIzMjJl
🍌💧جوین بده تا فصل جدیدش شروع نشده🍌💧 | 8 | 0 | Loading... |
26 #قرار بود بعد 6 ماه طلاق بگیرن اما...
صورتش از تجمع خون زیر پوست سرخ شده بود و رگ میان پیشانی اش ورم کرده بود
_با دست پس میزنی و با پا پیش میکشی؟
گردن کشید و تو صورتم داد زد
_وقتی من و نمیخواییی چرا بازیم میدی؟
چهره ماتم و که دید دستی به گردنش کشید و آرام تر از دفعه قبل گفت_یه شب با ناز میخزی تو بغلم... فرداش ازم فرار میکنی،جلو دوستام میگی زنمی...تو خونه حرف جدایی میزنی!
چند قدم سمتم برداشت و از میان دندان غرید
_چه مرگتهه؟
تو یک متریم وایساده بود و سنگین نفس میکشید،سکوتش بهم میگفت منتظر جوابه.
به چشم هاش زل زدم و بی پروا دهن باز کردم
_مگه قرارمون همین نبود از اولش؟اینکه بعد چندماه وقتی میلاد بیخیال شد جداشیم؟ یادت رفته؟
گره محکمی بین ابروهاش افتاد، انگار که به زور حرف میزد_یادم نرفته! هنوزم سر قولم هستم ولی...این رفتارای ضدونقیض تو کلافم کرده.
اگه این زندگی و میخای چرا از من فرار میکنی؟
_فرار؟...من از کسی فرار نمیکنم! موندن تو زندگی کسی که دوسم نداره یعنی آتیش زدن آیندم.
سر انگشتام و داخل ابر کاناپه پشت سرم فشار دادم_درباره رفتارای به قول خودت ضدونقیضمم باید بگم من یه زنم...طبیعیه گاهی از روی #غریزه بخوام بهت نزدیک شم اما اگه اذیت میشی،باشه دیگه سمتت نمیام!
با چند قدم بلند فاصله بینمون و کوتاه کرد و مقابلم قرار گرفت
سرش و جلو اورد و…
https://t.me/+h-gt9qeOGRg1MzE0
۱۶ | 3 | 0 | Loading... |
27 - واسم بخور شانا!👅
نا باور بهش چشم دوختم
- چی؟
- میخوام زانو بزنی جلوی پام و برام بخوریش!
- من نمیتونم... اصلا من بلد نیستم!
درحالی که دو دستش رو شونههام قرار گرفت و به طرف پایین متمایلم میکرد، گفت
- بشین یاد میگیری!🔥
دودل روی زمین زانو زدم و مسیح زیپ شلوارش رو کشید پایین، سریع سرمو انداختم پایین که صدای خندش بلند شد
- آخه دختر نگاش نکنی که نمیشه! میخوای چشماتو ببندی و بخوریش؟
- آخه...ولش کن اصلا، نمیشه انجام ندم؟
- اگه نمیخوای انجام نده ولی من دلم خواست!
نمیخواستم بهش نه بگم و ناراحت شه برای همین باشهای گفتم و اون مردونگی بزرگشو درآورد
اومد جلوتر و گرفتش جلوی دهنم
- میکنیش تو دهنت مثل آبنبات لیسش میزنی و عقب جلو میکنی، سخت نیست فقط دندوناتو نزن پدرم درمیاد باشه؟
سر تکون دادم، دهنمو باز کردم و با زبون چند لیس پی در پی بهش زدم که صدای دورگهی مسیح دراومد
- آخ...دختر دیوونم نکن...بکنش تو دهنت!
کرمم گرفت! ریز چندباری سرشو بوسیدم و لیس میزدم که بالاخره صبر مسیح سر اومد و با خشونت درحالی که موهامو چنگ زد کلشو جا کرد تا ته حلقم وحشیانه شروع کرد به کوبیدن خودش داخل دهنم اما با صدای در.....
https://t.me/+h-gt9qeOGRg1MzE0
🔥🔞❌️🔥🔞🔥❌️🔞🔥❌️🔞🔥
۱۶ | 1 | 0 | Loading... |
28 خلاصه:
الیاس مرد مغروری که عاشق یه مستر مغرور تر از خودش میشه و بهش اعتراف میکنه اما اون درکمال بی رحمی پسش میزنه و با برادرزاده الیاس وارد رابطه میشه
مسیح یه مستر جدیه که با رفیق بچگیاش که ازش بزرگتره وارد رابطه میشه و بعد یه مدت میفهمه حسام یه مافیای کله گندس که دور از چشم همه تو کار قاچاق مواده و یه روز با جون خودش تهدیدش میکنه تا دست از کارش برداره و همون باعث عود کردن تاناتوفوبیای حسام میشه و رابطشون رو تا حد زیادی وارد چالش میکنه
https://t.me/+_wZvwrlnKs9iYzg8 | 10 | 0 | Loading... |
29 مافیای #پولدار و قدرتمندی که #عاشق یه پسره معتاد #میشه و #برای به دست اوردنش به جای #مواد بهش💦🚫
با خمار #شدن چشماش #نیشخندی زدم و انگشتمو دور #سوراخ تنگش #کشیدمکه تکونی #خورد
_م..#میخوامت❤️🔥😋
ناله ارومش #حس های مردونمو بر انگیخت که خم شدم و #نوک نیپلشو به دندون #گرفتم..
انگشتمو با احتیاط #اروم اروم داخل سوراخ #کوچولوش فرستادم که از #درد و لذت زیرم پیچ #خورد❌💦
با شهوت #مماس با لبش بچ #زدم..
_منم #بدجور میخوامت #توله کوچولو🔞🔞
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
15 پاک✅ | 10 | 0 | Loading... |
30 ○・● 🚫•⭕️○・● 🚫•⭕️○・● •⭕️
#گـــــــــی #تجــــــاوزی
🍓همه چیز از یه تجاوز گروهی شد؟
🍓چطوری قراره خطم
بشه؟
🍓این عشق پایانی داره؟
یه نفس عمیق کشیدم و شروع کردم به عقب جلو کردن خودمرو #عضوش
•#آخ خیلی خوب بود
•یکم #محکمتر عسلم
🟡حرکتمو #تند کردم و تو همین حین توکتاش دستشو به #عضوم رسوند و شروع به عقب جلو #کردنش کرد #
با آه بلندی رو #شکمش اومدم و #حرکتمکند تر شده رفت
🚫🌈 https://t.me/+tsNuDJGlbmIzMjJl
https://t.me/+tsNuDJGlbmIzMjJl | 10 | 0 | Loading... |
31 #خشن #گی #اجباری
پسر #فقیری که برای #پول در اوردن زیرخواب #بزرگترین رعیس #قاچاقه #اسلحه میشه و #مجبوره❌💢
_باکره ای #یانه؟
_ب..#بله
چشمام #برقی زد که از حرفم #پشیمون شدم.
_پس با بدنت #خسارتمو میدی..اگه بتونی #راضیم کنی..بهت #انعام #خوبی میدم #توله یه خوردنی
محدودیت سنی🔞
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
https://t.me/+rPYkxD78TkxkNGY0
13 پاک✅ | 12 | 0 | Loading... |
32 - #خاله اون #شورت صورتی کوچولورو دربیار میخوام تپل خیستو ببینمم...
با ناز شورتمم رو در آپردم، پاهامو باز کردم و دستی روی #ک*ص خیسم کشیدم و نالیدم
- اوووووم ددی تپلم واست #خیس شده...🔞💦
حشری چنگی به سینههای گوشتیم زد و...
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
#خالهناتنیش #لیتل خیلی سک.سیه و...🍼
9پاک✅ | 10 | 0 | Loading... |
33 - اووووم، کصت چه داغه خاله!💦🍑
زبونمو تو بهشتش فرستادم که آه غلیظی کشید و سرمو به خودش فشار داد
- هووووم! آفرین بخور... بخور تا مامانت نیومده.
زبونمو عقب کشیدم و کیرمو ناگهانی تو کص تنگ و کلوچهایش فرستادم که جیغی کشید...🍆
دستمو رو دهنش گذاشتم اما دیر شده بود و در باز شد و مامانم....😱💦
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
9پاک✅ | 9 | 0 | Loading... |
34 _ اون #دخترمه! شیش سال دختر داشتم و نمیدونستم! چرا؟
آب دهانم را قورت دادم. چیز های زیادی بود که سیروان آن ها را نمیدانست.
در سکوت کنارش نشستم و به رو به رو خیره شدم.
صدایش را کمی بالا برد: چرا این همه سال #دخترمو ازم قایم کردی؟ چطور تونستی؟
باز هم جوابی ندادم که بلند شد و فریاد زد: حرف بزن دیگه، بگو چرا شیش سال من حتی نمیدونستم که یه دختر دارم؟
برای خوندن قصه دردناک سیروان و نیلش بزن روی لینک زیر🥀🌔🥺
https://t.me/+WaoD7xUrC_o5YzNk
۱۰صبح | 1 | 0 | Loading... |
35 - اوووووم #خاله ک🍓ص ت طعم بهشت میده....
حرکت زبون داغش روی چوچولم دیوونم میکرد، از #لذت چشمام پر از اشک شده بود و نالیدم:
- تورخدا بسه، با زبونت نه، ک🍆ر #کلفتت رو بکن تو ک🍓صم...
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
س*ک*س با #خالهیناتنی #حشر ی💦🔥
9پاک✅ | 9 | 0 | Loading... |
36 #ددی🍼🥹 #لیتلگرل🧑🏻🍼♥️
#عاشقانه
صدرا پزشک مغرور و حاذقی که عاشق #دخترکوچولوی داستانمون میشه و برای بدست آوردنش بهش پیشنهاد کار تو خونش رو میده
#پارت_آینده
مثل یک دخترِ خوب بدون هیچ اجباری کامل #لباس هات رو درمیاری لیلی ، و روی تخت بدون اینکه صدات رو بشنوم #دراز میکشی...
https://t.me/+4eCVD50ZXic1YTk0
https://t.me/+4eCVD50ZXic1YTk0 | 8 | 0 | Loading... |
37 #گی_شه... وانی🔞🍾🍑 #ددی_لیتل_بوی💦
- سوراخ دهنت #جایگزین سوراخ گشاد ک. ونت میشه!💦
دستش روی فکم گذاشت تکونی به کمرش داد
- زود باش بیبی کی*رم داره خودشو می کشه تا توی #دهنت ارضا بشه!🍆
با. سنم رو چرخوندم که اسپنکی روی بدنم زد
صدای اسپنک و لرزیدن گونههای با. سنم که بلند شد
- فاک یو بچ بوی! خیلی قشنگ می رقصن این دوتا میخوام #دیکم بره لاش🍌🤤
دستم رو روی گونههای باسنم گذاشتم و سوراخم رو نشونش دادم
- پنج میلیارد میفروشم #س* ک..س امشبو بهت!🩸♨️
تفی روی باسنم ریخت و با چشم هایی براق شده از شهوت دیکش رو بین پاهام گذاشت
- ده #میلیارد بابت امشب میزنم به حسابت تا شب بهم ک* ون بده! 👅
پسر ف... احشهای که شب میرقصه و تا خود صبح به پولدارهایی که میان کاباره ک.. ون میده🔞🔥🤤
https://t.me/+ZGPUsL0j6Qs0OTY0
https://t.me/+ZGPUsL0j6Qs0OTY0 | 7 | 0 | Loading... |
38 - میتونی هم قایق رو برونی هم توی ک😛ص من #تلمبه بزنی؟
عصبی فرمون قایق رو ول کرد و موهامو چنگ زد، سرمو برد جلوی #خشتکش و گفت:
- اگر خوب ک🍌یر مو بخوری و سیخش کنی چرا که نه!
#مردونگیش رو به لبام مالید و با یه حرکت...🥴
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
#پسرخواهرش با یه دستش قایق میرونه و با اون دستش #ک🍆یر شو میکنه توی حلق #خالهناتنیش...🫦💦🚫🔞
1پاک✅ | 9 | 0 | Loading... |
39 این رمان خوراک کسای هست که عاشق رمان #تاریخی هستند ❤️🔥
داستان از یه محافظ ملکه شروع میشه که حاضره جون خودشو بذاره اما یه تار از سر موی ملکه کم نشه 👸
از اون طرف پسر داستان رهبر یه گروه شورشی علیه سلطنت هست که می خواد خاندان سلطنتی قتل عام کنه 🥷
حالا چی میشه اگر این دو عاشق هم شند ؟!🔥
برای خواندن این داستان #تاریخی و #هیجانی 👇
https://t.me/+qNmVzM3rhUIxMGJk
۲۴ | 4 | 0 | Loading... |
40 فشاری به مردونگی کلفتش دادم و لوند گفتم:
- اووووم غیاث میخوام امشب خودم روش سواری کنم...
دستمو پس زد و بی تفاوت غرید:
- هرشب همینو میگی بچه، اما همینکه #کلاهکش به دم ک🍓صت میخوره، عینهو یه جسد توی تخت وا میری و من خودم باید بگ.امت...
همین لحظه با شنیدن صدای حاج بابا ترسیده خواستم از جام بلند شم، که غیاث با بدجنسی منو کشید روی مردونگیش و گفت:
- ک میخواستی روی ک.یر #پسرخواهرت سواری بری توله؟! سواری کن... سواری کن تا حاج محسن بیاد ببینه دختر ۱۷ سالهاش چطور روی #ک.یر من کابویی میره...
همین لحظه در باز شد بابا با دیدن من که روی ک.یر غیاث نشسته بودم...😱🔞
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
https://t.me/+NEeNyBvm-kw0Mjk8
#خالهیناتنیش داره روی ک.یرش سواری میره که باباش سر میرسه...🔥❌♨️
23 پاک✅ | 11 | 0 | Loading... |
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
00:10
Video unavailable
⚠️قبــل از مـــالیدن روی لینک ، حتــما از خـــلوت بـــودن اطــرافت مطـــمئن شــو، بیــب⚠️
ᯓ 𝐅𝐮𝐥𝐥 𝐒𝐦𝐮𝐭🔥
↼↼🔞🔞 منبــع تکست های ســ*ـکسی و اســـمات. رمان و ســـناریوهای لزبین، با ژانــرهای مخـــتلف:
فـــورسام، تــریسام، BDSM، ددیکـــینک , LGBT
↼↼🚷🚷 گیف های خیـــس این چـــنل رو هنــــوز ندیدی؟! 💦
𝐁𝐃𝐒𝐌 و 𝐋𝐆𝐁𝐓 ᯓ
ャ゙ https://t.me/+62BrppGm2ZMwNDJk
ャ゙https://t.me/+62BrppGm2ZMwNDJk
ャ゙https://t.me/+62BrppGm2ZMwNDJk
2.08 MB
100
Repost from N/a
Photo unavailable
جادوگر سپیده
دختری که قبیلهاش بخاطر جادوش و رنگ موهای نقرهایش شکنجه و کشته شدند بعد از هجده سال دوباره سرنوشت تکرار میشه اما…
https://t.me/+cNdtAuX6ZXBjMzlk
#عاشقانه_هیجانی_تخیلی
۱۸
100
Repost from N/a
وکیل عصبی که هیچکس جلو دارش نیست تا اینکه یه منشی ورپریده سرراهش سبز میشه🙈😮💨❌🔥
_#میگامت به اندازه تمام وقتایی که رفتی رو مخم میگامت🔞
خندم گرفت که کمرم و چنگ زد و من و بیشتر چسبوند به خودش
_نخند لامصب نخند که نمی تونم تحمل کنم تا دو روز میمونی رو تخت
ادای فکر کردن در آوردم
_هوم نظرت چیه یه مدت ازت دور باشم انقدر نزنی بالا
در آنی رگش بالا اومد و سرخ شد
_الان چی گفتی؟
وکیلی که منشی مظلوم عالم و گرفته زیرش فقط بکن بکن راه انداخته
البته توذهنش مگه منشی ما آنقدر راهت پا میده خون به جگر کرده وکیل بدبخت و
ماجرا های سکشی ما رو در قانون و اغوا بخونید
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
18 پاک✅
برای من باش_قانون و اغوا
~ از پوست من صدای تو می تراود ~ الو الو ماه کوچولو^_^
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-726686-tqAqCPq300
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
#تریساام❤️🔥🔥💦
#رابطه ی دوتا #باجناق با برادر #زنشون🤤💦
دوتا باجناق #جذااااب عاشق #برادرزن کیوتشون #میشن و هرکاری #میکنن تا به دستش #بیارن.
_#آهههه درش #بیااررر
#مسیح داخل پسر #ضربه میزد و از اون طرف #لبای میلاد و #میبوسید.
_اهههه #لعنتی چقدر #تنگییی.
رابطه هات سه مرد هات😌❤️🔥
دوتا #باجناق که دور از #چشم زناشون به #برادرشون چشم #دارن🥶
https://t.me/+XOxpzcj5YsI5MGRk
https://t.me/+XOxpzcj5YsI5MGRk
400
Repost from N/a
مادر شانا ۲۵ سال پیش به عنوان خون بس،عروس خانواده نامدار میشه اما هیچکس اون و به عنوان عروس قبول نداره
مسیح برادرِ هووی مادر شاناست
سالها دلباخته ی شاناست اما شانا ازش بیزاره
مادر شانا باید بین مرگ و زندگی یکی رو انتخاب کنه و چی میشه اگه مسیح یک سر این تصمیم باشه؟
https://t.me/+h-gt9qeOGRg1MzE0
۱۵
300
Repost from N/a
#گی #اروتیک #قانون_و_اغوا
وسط جلسه تحریکش کرده
با پاهام کی*رشو میمالیدم گوشاش سرخ شده بود اما وسط جلسه نمیتونست کاری کنه
با چشاش خط و نشون می کشید که به هیچ ورم نبود💦🔞💦🔞
محکم فشار دادم چهرش رفت تو هم
_چیزی شده جناب سخاوت
_جلسه تمامه دوستان
با بقیه منم سرخوش میخواستم برم که در بسته شد
گیر افتادم
_ حالا که بیدارش کردی خودت هم می خوابونیش 🥵🤬
تو بغلش چرخیدم سرخ و عصبی بود خودمو بیشتر چسبوندم بهش
_بذارمش تو گهوارش؟🤤😈😈
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
15 پاک✅
برای من باش_قانون و اغوا
~ از پوست من صدای تو می تراود ~ الو الو ماه کوچولو^_^
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-726686-tqAqCPq500
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
Photo unavailable
دوتا مرد #جذاب سر #پسر سروانمون #دعوا میکنن🥺🫣
هردوشون #عاشقشن و #میخوان به دستش #بیارن😮💨🥶
#مشتشو کوبید توی #دماغ پولاد.
_دست #بهش نزن #عوضی.
#توجهش سمت #کیان جلب شد که #داشت گریه میکرد.
#خواست بره سمتش که #پولاد دستشو گرفت و با لگد #کوبید به شکمش.
_من #عاشقشم میفهمی؟
#ارشد با شنیدن این #حرف یقه #پولاد و گرفت.
_زر نزن #نامرد، تو پسر #عموشی مثلا، اون تورو مثل #داداشش میدونه.
با #صدای داد #کیان با #وحشت برگشتن #سمتش که...
#دوتا مرد به #خاطر عشقشون #همدیگرو تا دم مرگ #میزنن😢😡
https://t.me/+XOxpzcj5YsI5MGRk
https://t.me/+XOxpzcj5YsI5MGRk
400
Repost from N/a
#part94
خود ارض*ایی با بدن عشقش❌🔥
#گی #گی #گی
نوک #نیپلمو فشار دادم و پاهامو از هم باز کردم با چشمای #خمار و سرخ نگام می کرد 🥵
ک*رش از #شق*ی داشت منفجر میشد
خش دار گفت😮💨
_میتونم لمست کنم؟
زبونی رو لبم کشیدم 🫦
دلم نیومد بیشتر اذیتش کنم چهار دست و ما رفتم طرفش توشک بود #هیولای مورد علاقمو دستمو گرفتمو سرشو بوسیدم💦
از پایین زل زدم تو چشاش و ک*رشو لیس زدم👅👅
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
https://t.me/+sv5lReX5uTVjMDI0
13 پاک✅
برای من باش_قانون و اغوا
~ از پوست من صدای تو می تراود ~ الو الو ماه کوچولو^_^
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-726686-tqAqCPq300
Repost from N/a
#پستونهایگندهزنم💧
داداش شورت مرضیه رو برداشته بود و داشت بوش میکرد و یه گوشه اتاق با شورت زنم ج.ق میزد شورتو ازش گرفتم و دستشو گرفتمو به سمت اتاق مرضیه بردمش زن بسیجیم با چادر خوابیده بود منو داداشم چادرش رو درآوردیم و چشکمی به داداش زدم داداش لای ک.ص زنم قرار گرفت و منم ک..یرمو دراوردم و توی ک..ون زنم کردم داداش ک..یرش رو توی ک..ص زنم کرد که با نشستن خون روی ک.یرش خندیدم و ک..یرمو از ک.ون زنم بیرون کشیدمو لای #پستون هاش گذاشتم
_زنم باکره بود داداش!😱🔞👅❌👇
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
9 صبح پاک✅
500
Repost from N/a
ک..یرشو توی ک..سم کرد که از درد و لذت چشمام سیاهی رفت سیلی به ک..ص و ک..ونم زد
_زیر کی داری جر میخوری؟؟
به کمرش چنگ انداختن که سینه هام تندتند تکون خوردن
_زیربرادرشوهرم😱
سیلی به نوک سینه هام زد که جیغ کشیدم
_شوهر بیغیرتت کجاس الان؟
اشاره ایی به طاها که گوشه ی دیوار داشت با سکس منو داداشش جق میزد کردمو جیغ کشیدم
_آه.. اههه بکن زن داداشتوو اون بیغیرت داره با سکسمون جق میزنه😱😳💦🔞
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
https://t.me/+JOewUuMPx-BmYTk8
9 صبح پاک✅
- 𝚂𝙴𝚇𝚈 𝙾𝙵𝙵𝙴𝚁🔞
- 𝚂𝙴𝚇𝚈 𝙾𝙵𝙵𝙴𝚁🔞
700