@Boufe.koor/بوف کور
"داشتم از خیابان زندگی رد میشدم؛ گفتم کمی عشق بساط کنم دوست عزیز به هیچ عنوان تبلیغات هیچ زمینه ی نداریم @Eh9517san
نمایش بیشتر23 111
مشترکین
-3224 ساعت
-2787 روز
-1 37930 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
«دکتر گفت: تا وقتی کاملاً خوب نشدهای نباید اورا ببوسی.
به دکتر گفتم: پس چه کار کنم؟
۱۸۲ بوسه دیگر به او بدهکارم.
گفت: میتوانی بوسهها را در یک جعبه بگذاری و برایش بفرستی.
همهٔ بوسهها را به دقت برایت در یک جعبه بستهبندی کردهام.
حتماً برایم بنویس که آیا صحیح و سالم به دستت رسیده یا اینکه چندتای آنها در راه گم شده است.»
لوئیس_کارول نامه به گرترود
صبح بخیر
boufe koor🤍
❤ 5🥰 2❤🔥 1🕊 1
یه جا خوندم
دختره نوشته بود:
«از روزی که دیگه بهم نگفته خوشگلم٫انگار خوشگل نیستم»
boufe koor🤍
😢 6😭 6❤ 3👍 2🤓 1🤗 1
اون استانبولی که توی خونه درست می کنی و موهات بوی پیاز میگیره از عکس غذاهای خوش رنگ و لعابِ اینجا خوشمزهتره چون واقعیه! اون لباسی که پولاتو جمع میکنی تا اول فصل بخری، از عکس لباسای گرون قیمت اینجا بیشتر بهت میاد چون واقعيه. اون بحثی که با یارت میکنی اما تهش با یه لبخند آشتی میشی ،از عکس لاو ترکوندنای اینجا حسش بیشتره چون واقعیه! اون سفری که با امکانات حداقلی میری، ازعکس سفرِ لاکچریِ اینجابیشتر خوش میگذره چون واقعيه ببین... واقعیتِ زندگیت رو دوست داشته باش. تو از قبل وُ بعدِ عکسایی که آدما اینجا نمایش میدن هیچ خبری نداری. با واقعیت خودت حال کن. البته زندگیِ اینستاگرامیام خوبه اگه نِت قطع نشه!
•علی سلطانی
boufe koor🤍
💯 15❤ 9👍 3👌 3❤🔥 2🥰 2
+ مگه توی رابطهای؟ چرا پیشنهادِ همرو رد میکنی؟
_ نه توو رابطه نیستم
ولی یه پسری هست که حتی دوست دخترشم نیستم، ولی بخاطرش نمیتونم به کسی فکر کنم وُ وارد رابطه بشم...
دختر نیستی که بفهمی
boufe koor🤍
💔 26❤ 8👍 4👏 3👀 3❤🔥 2😢 1😍 1
مادر و خاله دوقلو بودن. قرار بود مراسم ازدواجشان با هم برگزار شود. برای هر دوشان دو اتاق را پر کرده بودند از جهیزیه. یخچال و تلویزیون و رخت و پتو و جاروبرقی و رادیو و چه و چه. این مال سال ۴۵ است. نامزد خاله تصادف میکند میمیرد.
خاله، دیگر ازدواج نمیکند و یک دست جهیزیه کامل از وسایل تولید سال ۴۵ دستنخورده تو اتاق خانه مادربزرگ ماند.
خاله پارسال با یک پیرمرد همسن خودش ازدواج کرد. جهیزیه قدیمش را باز کرد. از تلویزیون و رادیو قدیمیاش اخبار سال ۴۵ پخش میشود.
شبتون بخیر رفقا
boufe koor🤍
💔 32❤ 10😢 6❤🔥 3👍 2
اولین باری ک دیدمش حدود یک ساعت نشستیم باهم چای خوردیم و کلی حرف زدیم وقتی خواست بره برگشت گفت راستی تو چند سالت بود؟ تو چشماش نگاه کردم و گفتم یک ساعت ...
شما چند سالتونه؟:)
boufe koor🤍
😍 25😢 6😭 4❤ 2
فکر کردم اگر اصلا چیزی نگفتهبودم بهتر نبود؟ اگر میگذاشتم همهچیز از یاد برود، اگر دلم را دور میانداختم، اگر باز هم ساکت میماندم بهتر نبود؟
یاد انگشتانش افتادم وقتی سعی میکرد خندهاش را پنهان کند. نه، بهتر نبود. حق داشت بداند چه بیاندازه دلرباست. عیبی ندارد که دلش خواست برود.
همه دلشان میخواهد بروند آدم ساده.
boufe koor🤍
❤ 17😢 9👍 1💔 1
ما نمیدانیم از دل تاریکترین شبها و سختترین روزهای زندگیمان قرار است چه ورژنی از خودمان را از «درد» تحویل بگیریم.
اما هر کسی که در درد مینشیند و به درد اعتماد میکند، از درد، یک «شگفتی» تحویل میگیرد.
پس در جانمان، در قلبمان، برای «درد» جا باز کنیم و اجازه دهیم کمی آرام بگیرد و کارش را انجام دهد.
در درد، بیرون برویم.
در درد، صبحانه بخوریم.
در درد، معاشرت کنیم.
در درد، چایمان را سر بکشیم
و در درد بخندیم و بگریم.
در درد، زندگی کنیم و به او هم اجازهی زندگی کردن بدهیم.
کارش که تمام شود، خودش آرام آرام، قلبمان را ترک میکند.
با اون نجنگید، درد، دلسوزترین درمانگر شماست.
فقط اجازه دهید زندگی کند و شما هم زندگیتان را ادامه دهید، روزی که او از خانهی قلبتان رخت بر بست، شما به چشمان خودتان در آینه نگاه میکنید و از کسی که خواهید دید« شگفت زده» خواهید شد
پونه_مقیمی
boufe koor🤍
👍 19❤🔥 5❤ 4👎 1
یادم آمد که اول صبحی
برای تو نوشته بودم
"دوستت دارم".
و تو در جواب گفتی
"صبح بخیر".
حالا که عاشق شدهام
میفهمم
بعضی آدمها
صبح بخیرگفتنهایشان هم
بوی دوست داشتن میدهد؛
و من چقدر تو راصبح بخیر...
boufe koor🤍
😍 15❤ 9💯 3
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.