cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

๛رز جهنمـ🥀ــى๛

•••هُوَ الْوَكـيــل! ببوســم رُز ســرخ گـوشه‌ی لبـــاتُ♥️💧 بنر ها واقعی هستند 💦 ⟿𝗦𝗶𝗹𝘃𝗲𝗿 𝗠𝗼𝗼𝗻 & 𝗠𝗼𝗿 𝗞𝗶𝘇••• Extra: @MorrMoonn

نمایش بیشتر
کشور مشخص نشده استزبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
1 859
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

-ارضا کردنت بعد خواهرم، وظیفه‌ی منه دامون خان. دامون خان سر تا پایش را نگاه کرد و نیشخندی زد -کی این وظیفه رو انداختی رو دوش تو یه الف بچه که حتی نمیدونی سکس چی هست. دخترک بدون خجالت جوابش را داد -من نباید بلد باشم، شما قراره بامن ارضا بشی! نزدیک تر شد و نفسش را در صورت دامون رها کرد -دوست ندارم بعد خواهرم، به خاطر نیازات با هرکسی بخوابی! مرد نزدیکش شد و حین بازی با پهلویش پچ زد: _ حرف که باد هواست، نشونم بده چیکاره ای... https://t.me/+nX9vBKmCqjY3NGQ8
نمایش همه...
-ارضا کردنت بعد خواهرم، وظیفه‌ی منه دامون خان. دامون خان سر تا پایش را نگاه کرد و نیشخندی زد -کی این وظیفه رو انداختی رو دوش تو یه الف بچه که حتی نمیدونی سکس چی هست. دخترک بدون خجالت جوابش را داد -من نباید بلد باشم، شما قراره بامن ارضا بشی! نزدیک تر شد و نفسش را در صورت دامون رها کرد -دوست ندارم بعد خواهرم، به خاطر نیازات با هرکسی بخوابی! مرد نزدیکش شد و حین بازی با پهلویش پچ زد: _ حرف که باد هواست، نشونم بده چیکاره ای... https://t.me/+nX9vBKmCqjY3NGQ8
نمایش همه...
دکتره گیر داده که دختره با سرگرده رابطه داشته❗ دکترش که اینه پس شخصیت‌های اصلیش قراره چجوری در بیان؟! 😱🙈😏😂⛔ ❗پارت واقعی و آینده‌ی رمان_چرا از #حال رفتی؟!دلیل #ضعف کردنت چی بوده عزیزم؟ لبام‌و توی دهنم می‌کشم و سرم‌و پایین می‌ندازم و جواب نگاه منتظرشون‌و نمی‌دم...نمی‌دونم خانوم دکتر از این واکنشم چه برداشتی می‌کنه که خیلی قاطع و جدی می‌پرسه _باهم #رابطه داشتین؟! شوکه و متعجب از این سوالی که نمی‌دونم از کجای ذهن اُپِند مایندش بیرون اومده ، سرم به ضرب بالا میاد و مات به خانوم #دکتر نگاه می‌کنم که جواب نگاه خیره‌م‌و این‌جوری می‌ده _وسط #رابطه از حال رفتی؟! چشمام دیگه گشادتر از این نمی‌شن و این زن دیگه زیادی شور اُپِند مایندی رو در نیاورده؟!تنم یخ می‌کنه و از #خجالت بیشتر توی خودم جمع می‌شم و من از این به بعد چجوری تو روی #سرگرد نگاه کنم؟!همون مشت #فشرده شده‌ش که تو تیررس نگامه ، به اندازه‌ی کافی گویای حالش هست!قبل از اینکه بذارم خانوم دکتر بیشتر از این به #فانتزی‌های اُپِند مایندیش پر و بال بده ، با یه "نـــه" کشیده و بلند حرفش‌و می‌برم که این‌بار با جدیت بیشتری می‌گه _پس نکنه #بارداری؟! وای وای وای کی به ایشون مدرک دکتری داده آخه؟! #رو_این_دکتره_کراش_زدم_رفت 👌😐😂 آقا بیاین ببرینش...دکتر هم دکترهای قدیم!دلبر و سرگردمون و تو چه مضیقه‌ای که قرار نداد🙈😅⛔نسخه‌ی کامل و بدون سانسورش‌و فقط و فقط در کانال زیر بخونین🤤😍👇 🔥 https://t.me/+owe-rkU428IzY2U0 🔥 ⛔ https://t.me/+owe-rkU428IzY2U0
نمایش همه...
❈➷هـــــBÃŻĮــــم‌⤾•|به قلمِ : اِلا|•➶❈

❁﷽❁ «کانال رسمی اِلا» اولین اثر من : •| هم‌بازی |• ⤾﴿آنلاین﴾ ~ضربان قلب نداشته‌ی عروسک خیمه‌شب بازی‌و به نوسان بنداز!⤾﴿آفلاین﴾ ❁عشق هیچ‌وقت پشت ابر نمی‌مونه❁⤾﴿آفلاین﴾ ❌رزرو تبلیغات :

https://t.me/tkhmbbghelaa

❌سفارش کاور/بنر :

https://t.me/bnkhtcvvbe

وقتی یه دختر ظریف ریزه میزه بالا شهری با یه پسر گردن کلفت جذاب و لات پایین شهری دوست میشه و هرشب دین و ایمون آقا پسرمون و میبره چی میشه؟ دوست دختر و دوست پسر نوجوونمون مجازی رو ترکوندن 😂😂🙈💢❤️‍🔥♨️ محدودیت سنی رو رعایت کنید https://t.me/+VK8AGy4liiA5YTA0
نمایش همه...
رمان رزسفیـــد به قلم ترانه بانـــو

وَ خدایی که به شدت کافیست... «لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم» پارت گذاری منظم هرروزه ازدواج مجدد :کامل شده رز سفیـــد :آنلاین عاشقانه_اجتماعی پایان خوش💖 اینستامون👇

https://instagram.com/taran_novels

_ باکره بودی؟ سرمست و در حالی که زیر شکمم تیر میکشید خندیدم. _ مثلا اگر میگفتم می تونستی جلوی شهوتت رو بگیری؟ اخم کرد و بالا تنه‌م رو توی مشتش فشار داد. _ حیوون که نیستم؛ تو نبودی هزار تا دختر دیگه بودن به من سرویس بدن. سیلی به سیبک گلوش زدم. _ تو پلیسی بین هزار تا آدمی که جلوت مردن باید باورت کنم از خون بکارت من ترسیدی؟ https://t.me/+2sOPjk0MuFc1NTky
نمایش همه...
Sar | شُــعّلـِـهـ🪶

به قلم سار 🪶 جلد اول: پری سیاه☠️ درحال تایپ روند پارتگذاری: از شنبه تا پنجشنبه ۱۰ شب هرگونه انتشار و کپی حتی با ذکر نام نویسنده ممنوع، و پیگرد قانونی دارد❗ چنل محافظ:

https://t.me/SarNovels

❌❌❌دكتربازي💦💉🔥 دستم رو روی سینه‌اش گذاشتم و روی تخت خوابوندمش و گفتم: - دکتر بازی کنیم آقای جذاب؟! باید براتون یه سری چیزا تجویز کنم! زبونم رو روی رگ گردن برجسته‌اش کشیدم و نفسم رو توی گودی گردنش خالی کردم که کمرم رو چنگ زد و وادارم کرد بخوابم روش. لب پایینم رو گاز گرفت و با لحن خمار و مردونه‌اش گفت: - من باید تجویز کنم پرستار کوچولوی سکسی! با لذت لبم رو گاز گرفتم که اسپنک محکمی زد و مقنعه‌ام رو بالا داد و لاله‌ی گوشم رو گاز گرفت و با همون لحن زیر گوشم گفت: - لباسات و دربیار و بشین روی میز، زیادی داغی خانم پرستار باید تبت و بیارم پایین. https://t.me/+0q_6SynWOGBmNzg0
نمایش همه...
🔞_ چجوری باور کنم باکره ای وقتی تمکین نمیکنی؟ پاهام لرزید و با بغض گفتم : _ من ...من فقط ۱۷ سالمه! پورخندی زد و نزدیکم اومد. _ ۱۷ سالته اما میدونی چجوری دلبری کنی، میدونی چیکار کنی که اربابت راست شه! روپاهاش نشوندتم و دستش دور کمرم گره شد. با خجالت سرمو انداختم پایین و گفتم : _ این لباس خواب رو خاتون بهم گفت تنم کنم ... انگشتش رو دور بند لباس توریم پیچید: _ خودم بهش گفته بودم عروسمو حاضر کنه! نیشخندی زدو دستشو روی شکمم دورانی به حرکت درآورد : _ داغ کردم از خواستن تنت ناز گردنم میک زد : _ امشب تاصبح می‌خوام زیرم آه و ناله کنی ‌.. 🔥⭕️🔥⭕️🔥⭕️🔥⭕️🔥 https://t.me/+2rhJWzqIoF5hZDk0
نمایش همه...
_ جوجه ی من ؟ دخترک با دلبری لب برچید و رو برگردوند ، ارباب با خنده دوباره صداش زد _ پرستوی نازنازی من ؟ _ با من حرف نزن ، نمیتونی خرم کنی ، من نمیتونم الان حامله بشم ارباب نزدیکش شد و توی یه حرکت بغلش کرد _ مسلمه که خودت نمیتونی به تنهایی حامله بشی ، این دیگه دست منو میبوسه گفت و روی دخترک خیمه زد و به ضرب ... https://t.me/+FvCOW2Pt1hMzMDRk
نمایش همه...
لاویـvipـن 🍃

﷽ لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم

یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.