cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

وانشات هاریکا🍭🍑

چنل اصلی🍼👇🏻🍒 https://t.me/joinchat/VKnLC8W3hU2I3Qev

نمایش بیشتر
کشور مشخص نشده استزبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
399
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

پا کنید ادمین میشم +۳کا رمان غیر🔞 @ad_tb_00 ۱_۳ظهر|فرد| @ad_tb_00 جذب سگی☃️ @ad_tb_00
نمایش همه...
🔞معلم گی ای که بخاطر درس نخوندن بچه ش #دوست_پسرشو تنبیه میکنه🔞 شمع روشن و توی #سوراخ_مق‌عدم فرو کرد و آه کشید💦♨️ با #شهوت گفتم: _فرخ... بخدا نمیدونستم درس نخونده... بابا منم سرکار بودم. پوزخند شیطانی روی لبش کشید و سیلی روی #کپل_باسنم زد💦♨️ _آبان با این تنبیه کوچولو یاد میگیری چون من #معلم_پسرمونم قرار نیست همه مسیولیت ها رو دوش من باشه با تموم شدن جمله اش دستش رو از زیر شکمم جلو برد و #آلت_و_تخ‌مامو توی مشتش گرف💦🤌🏻 _حالا هم #شل کن نمیخوام #پاره بشی یا #خون_ریزی کنی... با ترس سرم و چرخوندم و با دیدن #دی‌لدوی توی دستش هوش از سرم پرید... ♨️🔞 _اون شمعو دربیار اول...😱 _ به جای حرف زدن #ک‌ون_سفیدتو شل کن واسم... ♨️💦🔞 https://t.me/joinchat/uFpvsW6gjwc2MTE0
نمایش همه...
animation.gif.mp41.10 KB
🔞 مامان باباش بیرونن تو اتاق داره با #دوست_پسرش سکس میکنه... 🔞♨️ #سک‌س با معلم #خصوصی تو اتاق بیخ گوش باباش😱♨️ _امممم اههه نکن... عوضی #سینمو ول کن دست از #میک زدن نوک سینه هام کشید اما اینبار سراغ #آلت_نیمه_راستم رفت. خم شد و سرش و تو دهنش برد 👅💦 نتونستم تحمل کنم و جیغی از سر لذت کشیدم. _اهههههه نکن فرخ دستامو جلوی دهنم گرفته بودم تا صدام بیرون نره و کسی متوجه نشه دارم #تو_اتاقم به #معلم_خصوصیم #ک‌ون_میدم دوتا انگشت شصت و اشاره رو با آب دهنش خیس کرد و با بدجنسی در حالی که به چشم هام زل زده بود انگشتاشو تو #سوراخ_ک‌ونم فرو کرد💦♨️ _دوست داری هااان؟ با صدای بلندی داد میزد و #لذتی که میبردمو به روم میاورد _هان؟ جواب بده دوست داری وقتی زیرم #آه_و_ناله میکنی؟ 💦 https://t.me/joinchat/uFpvsW6gjwc2MTE0 https://t.me/joinchat/uFpvsW6gjwc2MTE0
نمایش همه...
IMG_0665.MP42.63 MB
#مخصوص_متأهلا🔞 بیا ببین #چجوری جرش می‌ده🤤🤤🤤دختره ازش می‌خواد بکنتش😍😍😍 پارت واقعی🤤 #Part50 ـ اه..آرتین..نکن #عوضی...شرکتیم می‌فهمن..! 🔞🔞🔞 بی توجه به موقعیت و حرفی که زدم انگشت #ف*ا*کش رو کرد تو ک*ص*م اومدم از لذت جیغ بکشم که...لبام رو شکار کرد... روی میز کلاس خوابوندم و بعد همونطور که دستش توی شورتم بود و با #چ*و*چ*ولم بازی می‌کرد...🔞❌❌ https://t.me/joinchat/43jyl69wZUIxY2U5
نمایش همه...
#رابطهٔ‌ممنوعه‌با‌عموی‌ناتنی😱❌ -به #عموت نخ می‌دی، #پدرسوخته؟ با #عشوه خندیدم و گفتم: -درستش عموی #ناتنیه! دستش رو زیر لباس خواب #قرمزم برد و سرش رو توی #گردنم آورد. -و اگه کسی بفهمه؟ #زبونش رو روی پوستم کشید. آهی کشیدم و دستمو از روی شلوار روی #کی‌رش گذاشتم. -لعنت به همه، من فقط #تو رو می‌خوام! https://t.me/joinchat/ItGoDYhDN5JlMzFh #هیچ‌رمانی‌مثل‌این‌یکی‌نتونسته‌انقدر‌رابطه‌رو‌خوب‌و‌هات‌توضیح‌بده🤤🔥 https://t.me/joinchat/ItGoDYhDN5JlMzFh
نمایش همه...
IMG_6030.mp40.25 KB
#صحنه‌هایی_رمانتیک_وهــــات🔥 #بـهـترین‌رمان‌مافیایی‌تلگرام⛓🤩 هینی کشیدم و پرت شدم تو بغل برهنه اش. چسبیده به #سی*نه ی #ستبرش، ترسیده نفس نفس زدم که رو دستاش بلندم کرد. دست هام رو دور گردنش #حلقه کردم و بهش چسبیدم. به طرف اتاق حرکت کرد که پاهامو دور کمرش قفل کردم، حالا من یه سر از بالا تر بودم و سرش بین گردنم بود. وارد اتاق شد و با پاش درو بست. چسبوندم به دیوار و همونطور که بینی اش رو به گردنم می کشید با حالتی عصبی پچ زد: - با این لباس می خواستی بری پایین؟ چنگی به #کمرش زدم و نالیدم: -آخه جز من و تو کـ... بقیه حرفم با لبهای #داغش که #لبهام رو بین لباش زندانی کرده بود ناتموم موند. ⛓🔥⛓🔥⛓🔥⛓🔥⛓🔥⛓🔥⛓🔥 https://t.me/joinchat/5490KJ-U3RFkNTJk فــول هات🔥 و جذاب😈 دارای صحنه 🔞💦 افراد زیر 🔞 ممنوع👿
نمایش همه...
🍷 "آAــس" 🔞

﷽ رمـانۍ جــذاب و هــ🔥ـات روزۍ دو پارت بجز جمعه ها😇 کپی ممنوع🔞 " گفتم: آس یعنی چه؟ گفت‌: آس یعنی "حاکم" کسۍ که فقط حکم می کند " آAــس دِل♥️ آAــس پیک♠ @Fatemehbano0_bot ادمین👇 @sa_niw

#p_3 پارت واقعی😈 نبود لف بده💯 اومی گفتم و رونش رو بوسیدم. طاقتش تموم شده بود. رونش رو بیشتر فشار دادم. زانو هاش دو طرف سرش بود و #کصش جلو دهنم. به التماس اوفتاده بود. - آههه خواهش می کنم بخورش سریع دهنم رو دور تا دور #کصش گذاشتم و با شدت #مکیدم. می خواستم دیوونه بشه. صدای فحش های #سک*سیش و ناله هاش بلند شد. کتی روی #دهن ملیسا نشست و همونطور که ملیسا #کصش رو می خورد #سینه های گرد ملی رو می چلوند. تند تند ک*صش رو زبون زدم و با زبونم #تلمبه های ارومی توی #بهشتش زدم. حالا دیگ ناله های هر دو بالا رفته بود و صدای #شهوت باری تو اتاقک فیلم برداری می پیچید. از وسط پای ملی بلند شدم و #اسپنکی روی ک*صش کردم که اومی گفت و از اون طرف مکی به ک*ص کتی زد. کتی رو بلند کردم و روی تخت خوابوندم. #لنگاشو باز کرد و یکی از دستاش رو روی #سینش گذاشته بود و نوکش رو می کشید و با اون یکی دستش ک*صش رو می مالید. https://t.me/joinchat/V7XH2jtGXzJhNzc8
نمایش همه...
شـعــ🔥ــله شـهـوت😈

|•Se'xy Romans•| فول هـ🔥ــات روزی دو پارت بجز جمعه ها😈 کپی پیگرد دارد🚫 ادمین👇 @sa_niw Hi @durov This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!

#تریسام_سک‌س‌خشن😈 -تولمون #شیطون شده دلش #بازی میخواد؟ با شیطنت #ک‌ونم و تکون دادم و #ل‌بم رو گاز گرفتم. داریوش سیلی به #ک‌ونم زد و کوروش از جاش بلند شد. با یه حرکت محکم #موهام رو کشید که جیغ پر دردی کشیدم. #التش رو وارد دهنم کرد و از اون ور داریوش التش و وارد ک‌ونم کرد. با س‌ینه هام و بدنم ور میرفتن و تل‌نبه میزدن. کم کم ل‌ذت توی سلولام رخنه کرد اما با کاری که داریوش کرد از ته دل جیغ بلندی کشیدم و....🔞🍑🥺♨️ https://t.me/joinchat/o_FAakeFR7M1ZGI0
نمایش همه...
بــ🍆ــازی مــرگــ/رسـ💣ـتـار

هر روز پارت داریم🔥🧡 روزای زوج رمان بازی مرگ 😍 روزای فرد رمان رستار😍 پارت هدیه هم بعضی وقتا وقتی زیاد نظر بدین داریم🍂 @Game_Of_Death_Tahereh محافظ و جواب ناشناسا☝️

دختره رو تو شرکت 🔞#جـ.ـرش میده 💦😱 #part60 + آخ آرتام تو شرکتم الان یکی میبینتمون ... انگشت 🔞#فـ.ـاکشو رو 🔞#کصـ.ـم کشید و گفت : - دلم بدجور هوس 🔞# کـ.ـص تنگ و سفیدتو کرده 🤤💦 + 🔞#آههه - جوووونم رو همین میز 🔞#میکـ.ـنمت.🍑💦🍌 https://t.me/joinchat/CCiAksNx3UE3NDk8 #آب‌آور‌ترین‌رمان‌از‌نگاه‌مخاطبین🔞💦🔥
نمایش همه...
شیطان جسم خواهرشو تسخیر کرده و از طریق سحر دختر داستانو به گایش می‌ده.❌📛 - #سحر داری چیکار می‌کنی؟ #دست‌‌هامو باز کن.. اون چیه تو #دست‌هات؟ می‌خوای #چیکار کنی با #توام! کمربندو #بلند کرد محکم به کــ...ونم #ضربه زد - #آآییییی سحر داری چه #غلطی می‌کنی؟ شلوار #توریمو پاره کرد با صدای #دورگه شده #عربده زد: - سحر کیه #بیبی زمینی؟ با شنیدن صداش قالب #تهی زدم، با ضرب #کــ...یر کمریو داخلم #کرد - به من #اجازه ندادی هرزه؟ حالا با #جسم خواهرت #کـــ...ص و #کـــ....ونتو پاره می‌کنم، بعدش هم نوبت به #گا دادن #خواهرته! #شهوت_این_رمان_مسریه⛔️❌ فقط بزرگسالان⚠️❗️ https://t.me/joinchat/Td1P58-N6hg3ZGI8 https://t.me/joinchat/Td1P58-N6hg3ZGI8
نمایش همه...
IMG_9872.mp42.38 KB
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.