Modern Cogitation
شما را با مسائل گوناگون و چالش بر انگیز علمی روبرو می کنیم لینک گروه https://t.me/+fBqB6q5jv3xmYzY0 ♻️ @modern_cogitation
نمایش بیشتر11 192مشترکین
+124 ساعت
+177 روز
+6530 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
.بیشتر پستانداران نر ارتباط کمی با فرزندان خود دارند یا اصلا کاری با آنها ندارند. پس چرا پدران گونه ما تا این حد متفاوت رفتار میکنند؟اگر به سایر گونههای پستانداران نگاه کنید، میبینید که اکثر پدران معمولا کاری جز فراهم کردن اسپرم انجام نمیدهند. حتی در میان میمونهای بیدم دیگر، یعنی نزدیکترین خویشاوندان ما، بیشتر پدران کار زیادی انجام نمیدهند. این بدان معنا است که مادران کل کارها را انجام میدهند و باید بین زایمانها فاصله باشد تا بتوانند از فرزندان خود مراقبت کنند. شامپانزههای وحشی هر چهار تا شش سال یکبار زایمان میکنند. فاصله بین زایمان اورانگوتانها شش تا هشت سال است.اما اجداد انسانها استراتژی متفاوتی را اتخاذ کردند. مادران از جامعه و خویشاوندان خود ازجمله از پدران کمک گرفتند. این امر به آنها این آزادی را داد که بچههای بیشتری داشته باشند و فاصله بین زایمانهایشان کمتر شود. در مردانی که بهتازگی بچهدار میشوند، کاهش تستوسترون مشاهده میشود. کاهش سطح تستوسترون ممکن است به آنها کمک کند از فرزندان تازه متولد شده خود بیشتر مراقبت کنند.گوریلهای کوهی نوعی گوریل شرقی هستند. فرزندان زمان زیادی را در کنار نرها سپری میکنند. این نرها ممکن است پدر آنها باشند یا نباشند و بهنظر نمیرسد برای آنها اهمیتی داشته باشد که کدامیک فرزند آنها است. این نرها اساسا پرستار بچهها هستند! حتی پژوهشگران دریافتند از دست دادن مادر موجب افزایش مرگ گوریلهای یتیم نمیشود. ماکاکهای نر بالغ نیز با خردسالان وقت میگذرانند. بابونهای نر نیز با مادهها و فرزندان جوان آنها که اغلب فرزندان خودشان هستند، رابطه دوستی برقرار میکنند.ممکن است مادهها جفتگیری با نرهایی را ترجیح دهند که تعامل زیادی با بچهها دارند. او دریافت که گوریلهای نر که در اوایل زندگی بیشتر از خردسالان مراقبت میکنند، وقتی بزرگتر میشوند فرزندان بیشتری به دنیا میآورند. انسانشناسان تصور میکردند رفتار پدرانه فقط در حیواناتی میتواند تکامل پیدا کند که سبک تکجفتی را دارند. گونههایی مانند گوریلهای کوهی این فرض را به چالش میکشند. بسیاری از نرها به خواسته خود با خردسالانی ارتباط میگیرند که فرزند خودشان نیستند. این سرمایهگذاری ممکن است ازنظر تکاملی متناقض بهنظر برسد. اما پژوهشه نشان میدهد نرها بهعنوان سرمایهگذاری در روابط خود با مادهها، دست به مراقبت از فرزندان دیگران و حتی فرزندان بیولوژیکی خود میزنند.
👍 28❤ 11
.برای سالها یکی از سوالات مهم دانشمندان این بوده است که چرا اجداد انسانهای اولیه، زندگی بر روی درختها را رها کردند و پایین آمدند. اکنون یک مطالعه جدید نشان میدهد که علت این امر ممکن است به دلیل اصابت سیارک عظیم به زمین بوده باشد.۶۶ میلیون سال پیش یک سیارک با قدرت تخریب ۱۰ میلیارد برابر بمب اتمی هیروشیما و ناکازاکی به زمین برخورد کرد و سهچهارم حیات را منقرض کرد. هرچند در این واقعه دایناسورها و بسیاری دیگر از گونههای جانوری منقرض شدند، با این حال اجداد اولیه نخستیسانان زنده ماندند و جان به در بردند.دانشمندان در تحقیق تازه خود تاثیر این رویداد انقراضی را، که معروف به «کرتاسه-پالئوژن» است، بر شکلگیری تکامل اولیه و تنوع پستانداران مورد مطالعه قرار دادند. فسیلهای به دست آمده از پستانداران زنده در دوران انقراض دایناسورها بسیار کم است، به همین دلیل پژوهشگران اطلاعات پستانداران زنده را با فسیلهای موجود مقایسه کردند تا بتوانند اولویت زیستگاه این جانداران را تفسیر کنند. اولین پستانداران تقریباً ۳۰۰ میلیون سال پیش روی زمین ظاهر شدند و دانشمندان معتقدند ممکن است همزمان با گسترش گیاهان گلدار در حدود ۲۰ میلیون سال قبل از رویداد اصابت سیارک به زمین شروع به گسترش تنوع گونهای کرده باشند. برخورد سیارک بسیاری از اجداد پستانداران امروزین را منقرض کرد با این حال بنا به گفته دکتر هیوز «این اجداد پستانداران زنده ماندند و خلاء زیستی ایجاد شده از انقراض دایناسورها و سایر گونهها را پر کردند و تنوع جانوری را گستردهتر کردند.»دانشمندان در آزمایش خود با استفاده از مدلهای کامپیوتری تاریخ تکاملی پستانداران را بنا بر سه گونه درختی، نیمهدرختی و غیر درختی بازسازی کردند. مدلهای کامپیوتری نشان دادند گونههایی که بعد از اصابت سیارک به زمین به حیات ادامه دادند عمدتا غیردرختی بودند با دو استثناء احتمالی: اجداد نخستیهای اولیه و کیسهداران شامل اجداد کانگروها و کوالاها.دکتر هیوز میگوید: «ما توانستیم ببینیم که تقریباً در بازه زمانی مربوط اصابت سیارک، جهش بزرگی در انتقال از گونههای درختی و نیمهدرختی به گونههای غیر درختی رخ داده است. همه چیز به سرعت در حال دور شدن از درختان بود.»دانشمندان با این حال نتوانستهاند با قطعیت بگویند چه عوامل دیگری در این تغییر بنیادین در حیات نخستیسانان نقش داشته است.نتایج مطالعات تازه در ژورنال علمی Ecology and Evolution منتشر شده است.
👍 22❤ 6
.گلها شاید حساس و ظریف به نظر برسند، اما گیاهان گلدار که دانشمندان آنها را نهاندانه مینامند، یکی از موفقترین موجودات زندهی تکاملی روی سیاره زمین به شمار میروند.این گل و گردههای آن حدود ۳۴ الی ۳۸ میلیون سال پیش در رزین محصور و حفظ شدند. عصارهی درختها و رزین باعث فسیل شدن گلبرگها و دانههای این گل فسیلی در جنگل گیاهان مخروطی بالتیک شد. این گل که بزرگترین گل فسیلی کهربایی شناختهشده است، سه سانتیمتر عرض دارد و با ابعاد سه برابر بزرگتر از اغلب فسیلهای گل، جزئیات زیبایی را نشان میدهد.به طور کلی، قانعکنندهترین شواهد فسیلی از اوایل دورهی کرتاسه در حدود ۱۳۲ میلیون سال پیش به دست آمدند. با اینحال، قدیمیترین شواهد فسیلی یک غنچهی گل به عصر ژوراسیک در حدود ۱۶۴ میلیون سال پیش بازمیگردد. این گونه که Florigerminis jurassica نامیده میشود، در چین کشف شده است؛ اما به دلیل تعریفهای مختلف از اندامهای گلها، تمام دانشمندان موافق نیستند که این گونه یک نهاندانه باشد.بر اساس تحلیلهایی که از دادههای مولکولی به دست آمدند، گلها میتوانند بسیار قدیمیتر از آن چیزی باشند که سوابق فسیلی نشان میدهند؛ بهطوریکه قدمتشان ممکن است به دورهی ژوراسیک در حدود ۱۴۵ میلیون سال پیش یا حتی دورهی تریاس در حدود ۲۰۱ میلیون سال پیش بازگردد.تخمین سن نهاندانهها میتوان از رویکردهای ریاضی مثل روش پل براونی بیزی (BBB) استفاده کرد. این مدل آماری فرمولی علمی است که از توزیع فسیلها در طول زمان برای تخمین سن یک گروه استفاده میکند. یک گروه پژوهشی بینالمللی با استفاده از روش BBB به این نتیجه رسیدند که منشأ نهاندانهها از فرضیهی پیشکرتاسه پشتیبانی میکند؛ بدین معنی که گلها ممکن است در کنار دایناسورها به تکامل رسیده و از آنها بیشتر عمر کرده باشند.یافتهی فوق همچنین از فرضیهی چارلز داروین دربارهی گلها پشتیبانی میکند که براساس آن، گلها در طول دورهی کرتاسه با سرعت بالایی تغییر کردند. این پژوهش نشان داد که مسیر تکامل نهاندانهها بین ۱۲۵ میلیون تا ۷۲ میلیون سال پیش با افزایش اندوختگی تباری روبهرو بوده است یا به بیان دیگر شاخههایی از یک خانواده در خانوادههای جدید افزایش یافتهاند.
👍 22❤ 9
.دانشمندان میگویند شواهد جدیدی پیدا کردهاند که نشان میدهد اجداد ما احتمالا قبل از اهلی کردن سگها، روباهها را بهعنوان حیوان خانگی نگهداری میکردند.شواهد باستانشناسی حاکی از آناند که جوامع بشری ساکن آمریکای جنوبی برای روباه بهقدری حرمت قائل بودند که او را کنار خود دفن میکردند. این گزارش میافزاید دانشمندان در بررسیهایشان با روباهی روبرو شدند که یک هزار و ۵۰۰ سال پیش در پاتاگونیای آرژانتین، کنار انسان دفن شده بود. به گمان دانشمندان، محتملترین توضیح برای این یافته این است که این روباه همدم و بهعبارتی حیوان خانگی بسیار ارزشمندی برای انسان به شمار میرفته است.بررسی مبتنی بر دیانای هم نشان میدهد که این حیوان همراه با انسان شکارچیــگردآوردنده غذا میخورده و در اجتماع انسانی جایگاه خاصی داشته است. تجزیه و تحلیل ایزوتوپهای کربن و نیتروژن در استخوانهای روباه نشان داد که رژیم غذایی این حیوان غنی از گیاه، یعنی مشابه رژیم غذایی انسانی که در گور خفته، بوده است. آنها میگویند روباههای وحشی معمولا گوشت بسیار بیشتری می خورند اما روباه پیداشده در قبر از همان چیزی که انسان میخورده، تغذیه میکرده است.پژوهشگران بر این باورند که سگها حدود چهار هزار سال پیش با انسان وارد قاره آمریکای جنوبی شدهاند، اما به نظر میرسد تا سه هزار سال پیش، گسترش آنها در شمال پاتاگونیا متوقف شده باشد. در نتیجه، نخستین شواهد مبنی بر وجود سگها در این منطقه مربوط به قرن شانزدهم یعنی زمانی است که برخی جوامع بومی پرورش سگهای اروپاییتبار را آغاز کردند. پیش از این نیز روباهی از همین گونه در یک گور بسیار قدیمیتری در ناحیه دیگری از آرژانتین پیدا شد که دانشمندان میگویند آن روباه نیز ممکن است حیوان خانگی بوده باشد؛ اما در آن زمان، رژیم غذایی آن روباه تجزیه و تحلیل نشد.بقایای روباه اخیر در گورستانی در کانیادا سکا در آرژانتین پیدا شد و بررسی استخوانهایش نشان داد که این روباه از گونه «دوسیسیون آووس» بوده که حدود ۵۰۰ سال پیش منقرض شده و وزن آنها ۱۰ تا ۱۵ کیلوگرم بوده است. پژوهشگران موسسه تکامل آرژانتین (IDEVEA) در شهر مندوزا میگویند این گونه روباه احتمالا صدها سال پس از ورود سگهای اهلی به پاتاگونیا منقرض شده است.
@modern_cogitation
❤ 21👍 9
استفاده محققان از گرافن برای تولید انرژی از گرما
فیزیکدانان نشان دادند که با استفاده از ورقهای گرافنی بسیار رسانا، گیر اندازی گرما و تبدیل آن به انرژی الکتریکی امکانپذیر است. چنین فناوری میتواند برای تولید انرژی از گرمای هدر رفته استفاده شود.
از تارنمای european coatings، محققان گروه فیزیک در دانشگاه ساسکس انگلیس دریافتند که استفاده از لایههای گرافن با رسانایی بالا میتواند تولید انرژی را در ادوات ترموالکتریک بهبود دهد که یک رویکرد امیدوار کننده برای تبدیل گرما به انرژی الکتریکی است.
چنین دستاوردی درک محققان درباره استفاده از رسانایی در نانومواد مبتنی بر گرافن افزایش میدهد، همچنین نتایج این تحقیق ثابت میکند که توسعه یک پوشش گرافنی برای به داماندازی انرژی ترموالکتریک، روشی کارآمد بوده و میتوان از آن برای تبدیل گرمای هدر رفته به انرژی الکتریکی استفاده کرد. چنین فناوری در طیف گستردهای از کاربردها قابل استفاده است.
این گروه یک پوشش مبتنی بر گرافن قابل چاپ ایجاد کرد که امکان بازیافت گرما را به انرژی الکتریکی امکان پذیر میکند. این پوشش در قالب یک پچ یا پد چاپ میشود که میتوان آن را در جایی که گرما ایجاد میشود، استفاده کرد.
در جایی که محیط خنکتر است، الکترونها از منبع گرما دور میشوند و به سمت سرما حرکت میکنند. چنین شرایطی موجب فعالیت الکتریکی میشود که از طریق نانوورقهای گرافنی صورت میگیرد. این سیستم ترموالکتریک را میتوان به یک بانک پاور خارجی متصل کرد تا آن را شارژ کند یا میتوان مستقیم دستگاه دیگری را با آن تامین انرژی کرد.
نتایج این مطالعه نشان داد که تراکم لایههای نانویی میتواند روی انتقال الکتریکی تاثیر داشته باشد، به طوری که هر قدر لایههای کمتر باشند، عملکرد بهتر باشد. این اولین باری بود که محققان روی شبکههایی از نانومواد و تاثیر ساختار و خصوصیات آن بر هدایت الکتریکی کار میکردند.
کلیفورد از محققان این پروژه گفت: گرافن مادهای است که رسانایی آن بسیار شناخته شده است، این ایده که فیلمهای حاوی نانوورقهای کوچک با اتصالات زیاد میتواند کارآمدتر از حالت تودهای باشد، فرصتهای تحقیقاتی زیادی را باز میکند.
سیستمهای ترموالکتریک میتواند گرمای هدر رفته را در تجهیزات و خودروها به انرژی الکتریکی تبدیل کند. در این پروژه مادهای قابل چاپ ساخته شده که میتواند در ادوات مختلف به کار گرفته شود تا انرژی الکتریکی تولید کند.
https://www.european-coatings.com/news/application-areas/graphene-based-nanocoating-to-convert-heat-into-electrical-energy/
لینک مقاله
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0008622323008874?via%3Dihub
Graphene-based nanocoating to convert heat into electrical energy - News and insights for the European coatings industry
Researchers found that the use of highly conductive graphene layers for thermoelectric energy capture is a promising approach to convert heat into electrical energy, gaining new insights into how to best utilise the conductivity in graphene-based nanomaterials.
👍 14❤ 4