اولوالالباب

✍️ حبیب ابراهیم پور 🖊 چهار خصلت حکمرانی از منظر سعدی شیرازی (به مناسبت روز بزرگداشت سعدی) در میان سخنوران ادبیات ایران آثار سعدی جزء آثار فاخری است که در آن موضوعات مختلف با چیره دستی به نظم و نثر در آمده است. او در آثار خود از اخلاق، دیانت، عرفان، سیرت پادشاهان و ... سخن رانده که می تواند بعنوان یکی از متون گرانمایه؛ حکمتی عملی و شیوه ای از زیست انسانی و اجتماعی را به ارمغان آورد. او خاصه در "گلستان" و "بوستان" از سیرت پادشاهان و حکمرانان سخن به میان می‌آورد و درسهای عبرت آموزی برای حکمرانی ارایه می‌کند. به اختصار به چهار سیرت اشاره می شود: عدالت محوری: عدل و انصاف یکی از مفاهیم بسیار مهم در گلستان و بوستان سعدی است. سعدی رعایت عدل و انصاف را از ویژگی های اساسی پادشاهان می داند. تو هم پاسبانی به انصاف و داد/که حفظ خدا پاسبان تو باد سعدی برابری و عدالت در برخورد با دیگران، قضاوت عادلانه، عدالت در توزیع منابع و ثروت را از پایه های مهم سلامت جامعه می داند. به عدل و کرم سالها ملک راند/ برفت و نکونامی از وی بماند رعایت اخلاق و حقوق شهروندی: سعدی در گلستان و بوستان، به رعایت اصول اخلاقی، ارزش ها و رعایت حقوق شهروندان بسیار تأکید داشته است. رعایت اصول اخلاقی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در آثار وی نمایان بوده و می توان گفت رعایت اخلاق و ارزش های انسانی یکی از محورهای اصلی آثار اوست. در گلستان و بوستان سعدی به موضوعاتی مانند عدالت، صداقت، بخشش، مروت، دوستی، تواضع، احترام به دیگران، انصاف، پایبندی به قراردادها و وفاداری به وعده‌ها، توجه به فقرا و نیازمندان، تحمل و بردباری در مواجهه با سختی‌ها و فروبردن خشم اشاره شده است. تو بر تخت سلطانی خویش باش/به صدق و ارادت میان بسته‌دار به اخلاق پاکیزه درویش باش/ز طامات و دعوی زبان بسته دار و در جای دیگر به مصداق وَ الْکاظِمینَ الغَیْظَ وَ الْعافِینَ می فرماید: و گر می بر آید به نرمی و هوش/به تندی و خشم و درشتی مکوش خدامحوری: سعدی شاعری خداجوی بوده و در حکایت های خود همیشه بر دستیابی به کرامت انسانی از طریق خدامحوری تاکید داشته است. وی در بیشتر اشعار خود پادشاهان را به برقراری ارتباط نزدیک با خدا دعوت کرده و این موضوع را اصلی اساسی برای برقراری فضیلت، عدالت، صداقت و .... در جامعه می داند. ستاننده داد آن کس خداست/که نتواند از پادشه دادخواست و نیز می فرماید: دعا گوی این دولتم بنده‌وار/ خدایا تو این سایه پاینده دار پشتیبانی از زیردستان: سعدی برقراری ارتباط مناسب با زیردستان را یکی از ویژگی های مهم پادشاهان دانسته و معتقد است که پادشاهان بایستی بصورت عادلانه و محترمانه با دیگران برخورد کنند و به نیازها و مشکلات آنان توجه نمایند. سعدی توصیه می کند: حال زیردستان را جویا شوید زیرا نظرات آنان می‌تواند ضمن پیشبرد کارها منجر انگیزه بیشتری در دستیابی به اهداف شود. همچنین همواره در تامین حقوق و منافع آنان تلاش کنید. اگر زیردستی در آید ز پای/حذر کن ز نالیدنش بر خدای نیز می فرماید: با رعيت صلح کن وز جنگ خصم ايمن نشين/زانکه شاهنشاه عادل را رعيت لشکرست و در جای دیگر به عاقبت ستمگری به زیردستان اشاره می کند و پایداری حکمرانی را تبری از ظلم قلمداد می کند: خبرداری از خسروان عجم/نه آن ظلم بر روستایی بماند  که کردند بر زیردستان ستم؟/نه آن شوکت و پادشایی بماند در این مجال به چهار ویژگی حکمرانی از گنجینه سعدی مختصر پرداخته شد. به امید آنکه عدالت‌محوی، رعایت اخلاق و حقوق شهروندی، خدامحوری و حمایت از بندگان خدا سرلوحه کار حکمرانان قرار گیرد

سخنان جناب آقای آیت لله دکتر رضایی بیرجندی در جلسه فریکنفرانس مشهد ۸. اردیبهشت ۴۰۳

❇️ مذمت کردن دنیا برهان علمی ندارد 🎙 آیت الله جوادی آملی ✂️ برش‌هایی از متن: 🔴 هر کس از این دنیا می تواند ره توشه برای آخرت بگیرد اینجا مرکز درآمد و اقتصاد است، چون هر کس به جایی رسیده است از درست رفتاری و درست گفتاری و درست کرداری خود در دنیا به آنجا رسیده است 🔴 دنیا از آن جهت که مخلوق ذات اقدس الهی است، مورد احترام است. آخرت از آن جهت که مخلوق است، مورد احترام است. انسان باید تمام تلاش و کوشش را بکند، یک؛ بیراهه نرود، دو: راه کسی را نبندد 🔴 رسم عده ای است که روزگار و دنیا را بد می گویند، در کلمات عده ای از بزرگان هم هست اما اینها متوجه اند که چه می گویند. نمی گویند دنیا بد کرده است، می گویند دنیا داری است که حوادث تلخی واقع می شود .... 🔺جهت مطالعه این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/mazemat-donya 🌐 اندیشه‌ما @andishemaa

داستان زیبا "ماری" كوچولو دختری 5 ساله، زیبا و با چشمانی درخشان بود. یك روز كه با مادرش برای خرید به بازار رفته بودند، چشمش به یك گردنبند مروارید پلاستیكی افتاد. از مادرش خواست تا گردنبند را برایش بخرد. مادر گفت كه اگر دختر خوبی باشد و قول بدهد كه اتاقش را هر روز مرتب كند، آن را برایش می‏خرد. ماری قول داد و مادر گردنبند را برایش خرید... ماری به قولش وفا كرد؛ او هر روز اتاقش را مرتب می‏كرد و به مادر كمك می‏كرد. او گردنبند را خیلی دوست داشت و هر جا می‏رفت، آن را با خودش می‏برد.... ماری پدر دوست داشتنی داشت كه هر شب برایش قصه می‏گفت تا او بخوابد. شبی بعد از اینكه داستان به پایان رسید، بابا از او پرسید: ماری، آیا بابا را دوست داری؟ ماری گفت: معلومه كه دوست دارم. بابا گفت پس گردنبند مرواریدت را به من بده! ماری با دلخوری گفت: ‏نه! من آن را خیلی دوست دارم، بیایید این عروسك قشنگ را به شما می‏دهم، باشد؟ بابا لبخندی زد و گفت: آه، نه عزیزم! بعد بابا گونه ‏اش را بوسید و شب بخیر گفت. چند شب بعد، باز بابا از ماری مرواریدهایش را خواست ولی او بهانه ه‏ای آورد و دوست نداشت آنها را از دست بدهد.... عاقبت یك شب دخترك گردنبندش را باز كرد و به بابایش هدیه كرد. بابا در حالی كه با یك دستش مرواریدها را گرفته بود، با دست دیگر از جیبش یك جعبه قشنگ بیرون آورد و به ماری كوچولو داد. وقتی ماری در جعبه را باز كرد، چشمانش از شادی برق زد: خدای من، چه مرواریدهای اصلِ قشنگی! بابا این گردنبند زیبای مروارید را چند روز قبل خریده بود و منتظر بود تا گردنبند ارزان را از او بگیرد و یك گردنبند پرارزش را به او هدیه بدهد. •••خدا خیلی نعمتهایش را می گیرد و در عوض خیلی بهترش را میدهد.... پس غصه ی از دست دادن یک نعمتی را هیچ وقت نخور.....!••• باکانال پاسخ همراه شوید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4020764681C7aaad105a7