cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

یادگار عمر

. روزمرگی‌های یک قطره‌محال‌اندیش 🌹🌹⚘⚘ مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم آه اگر ...

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
196
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
زمستانِ ...
نمایش همه...
🔴فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّكُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ! هنگامی که چشم بر حقایق چهارگوشه عالم می بندید و آشکارا حقیقت حاکم برجهان غرب و بعضا شرق(یعنی معجزه خرد و آگاهی)را کتمان می کنید.و مستانه از سر جهل مرکب فریاد پروردگاری و دانستن سر می دهید. و برای غرب و شرق عالم برسم خدایان رجز می خوانید و خط و نشان می کشید. آیا بنظرتان آن خدای بالای سر در پی اعاده حیثیت از خویش با بی حیثیت کردن خدایان زمینی برنخواهد آمد؟! و اینگونه است که اکنون هوا سخت و سرد زجور مخالف وزیدن گرفته است! اصرار متکبرانه و جاهلانه بر نفی رسول باطنی(عقل و خرد) که همانا ثمره اش علم و آگاهیست پیامدی ندارد جز استهزا و استیصال روزافزون. براستی که در این بارگاه(جهان هستی)که حول خرد نظم یافته،هرکه به خرد مقربتر است. جام طلا بیشترش می دهند. و هرکه از آن دورتر است جام بلا بیشترش می دهند: (تابستان برق ندارد,آب ندارد.زمستان گاز ندارد، هوا ندارد. و قس علی هذا) «پس فرعون (ساحران را) جمع كرد و ندا داد. و گفت: من پروردگار برتر شما هستم. آنگاه خداوند او را به كيفر دنيا و آخرت گرفتار كرد. همانا در اين ماجرا براى هر كس‌كه (از سوء عاقبت) بترسد، درس عبرتى است.» https://t.me/seyyedhashemfirouzi
نمایش همه...
سید هاشم فیروزی

ارتباط با من @seyyedhf

مهربان بود ولی ما مهربان نبودیم با او و حسرتش دیدار دوباره‌اش بر دل‌مان ماند مهربان باشیم
نمایش همه...
یادگار عمر

. روزمرگی‌های یک قطره‌محال‌اندیش 🌹🌹⚘⚘ مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم آه اگر ...

Photo unavailableShow in Telegram
💥هنوز منتظرانيم تا ز گرمابه برون خرامی...! ✍️علی مرادی مراغه ای @Ali_Moradi_maragheie ♦️امروز ۲۰ دی سالروز قتل امیرکبیر است یکی از شومترین روزهای تاریخ ایران. من معتقدم ایران با مرگ او یکی از بهترین فرصتهای گذار به دوران مدرن را از دست داد، سرنوشت ملتها به بی نهایت عوامل بستگی دارد اما در این شکی نیست که گاهی در حساسترین دوره های تاریخی با قرار گرفتن یک مصلحی در راس قدرت، میتواند کاری شبیه به معجزه کند چون میجی، بیسمارک، پطر کبیر... کیمیاگری قدیم بدنبال یافتن اکسیری بود که اجسام را به طلا تبدیل کند. چنین اکسیری وجود ندارد، اما به نظر من، چیزی شبیه به آن وجود دارد و آن اکسیر همانا وجودِ دستهایِ نخبگان سیاسی هر جامعه است، دستهایی که با نبوغ خود، بحرانها را به فرصتهای طلایی بدل میکنند و البته برعکسِ کوتوله های سیاسی که فرصتها را نیز به بحران بدل میکنند!. ♦️پس، آن نیشتری که در 1852م در حمام فین کاشان بر آن رگ نهاده شد نه رگِ امیر که در واقع، رگِ نوسازی ایران بود، بطوریکه چهل پنج سال پس از کشتن امیر، میرزا رضا کرمانی قاتل شاه در استنطاق خود، این تصویر مایوس کننده را از اوضاع و احوال ایران بدست میدهد: «قدرى پايتان را از خاك ايران بيرون بگذاريد در عراق عرب و بلاد قفقاز و عشق‌آباد و خاك روسيه هزار هزار رعيت بيچاره ايرانى ببينيد كه از وطن عزيز خود از دست تعدى و ظلم فرار كرده كثيفترين كسب و شغلها را از ناچارى پيش گرفته‌ اند هرچه حمال و كناس و الاغى و مزدور در آن نقاط میبينيد همه ايرانى هستند آخر اين گله‌ هاى گوسفند شما مرتع لازم دارند كه چرا كنند تا شيرشان زياد شود كه هم به بچه‌هاى خود بدهند هم شما بدوشيد، نه اينكه تا شير دارند بدوشيد، شير كه ندارد گوشت تنشان را بكلاشيد...» (تاریخ بیداری ایرانیان...ج1ص۸۲) ♦️شبی که فرمان قتل امیرکبیر گرفته شد، سرسختترین دشمنانِ امیر و در واقع دشمنان ایران، شاه جوان را محاصره کرده، حسابی مست ساختند و سپس، فرمان قتلش را گرفته بدست حاج علیخان دادند و او سحرگاه دهم ژانویه1852عازم کاشان شد: «...به دلاک دستور داد رگهای هر دو بازویش را بزند و دو کف دستش را روی زمین نهاد در حالیکه خون از بازوانش فوران داشت در این وقت میرغضب به امر فراشباشی با چکمه لگدی به میان دو کتف امیر نواخت،چون امیر درغلتید دستمالی را لوله کرد به حلق امیر فرو برد و گلویش را فشرد تا جان داد» (امیرکبیر و ایران،آدمیت...ص717) ♦️امیر می دانست دشمن اصلی مردم جهل و نادانی است روزنامه خواندن را برای دولتیان اجباری کرده بود! در سال 1264ق. برای واكسن زدن كودكان مجبور شد به زور و جریمه متوسل شود چون فالگيرها و دعانويس‌ها شايعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه ‌يافتن جن به خون انسان ميشود. در عرض کمتر از چهار سال صدارتش، کاری کرد کارستان...! اما پس قتلش، میرزا آقاخان نوری سرسپردترین مزدبگیر انگلستان، بجایش صدراعظم ایران شد میگفت برای رسیدن به هدفم اگر لازم باشد: «ريش خودم را در كون خر مى‌كنم، چون كار گذشت بيرون مى‌آورم، مى‌شُويم، گلاب ميرنم»!. خاطرات و خطرات...ص 57). و همین رذل، در نامه خصوصی به شاه نوشت: «بحمدالله که میرزاتقی خان غیرمرحوم به درک واصل شد خدا جان این چاکر را و جمیع اولاد آدم و عالم را فدای یک جمله دستخط شاه نماید...» اما همین شخصِ پلید در انظار عمومی تبلیغ میکرد که میرزاتقی خان از بیماری مرده: «میرزاتقی خان در فین کاشان به ناخوشی سینه پهلو وفات کرده و مرحوم شد خدا بیامرزد تف بر این دنیا...» ♦️ناصرالدین شاه ۴۵سال پس از امیر زنده ماند بارها با تحسر گریست و لحظه ای از بزرگترین اشتباه زندگیش غافل نشد، یکسال قبل از کشته شدنش رفته بود به زادگاه امیرکبیر برای سواری. یک مرتبه چوپانی می بیند که شبیه امیر بوده، احضارش می کند و چوپان میگوید که پدر من با پدر امیرکبیر پسرعمو بودند و ناصرالدین شاه او را به تهران آورده، شغل و منصب میدهد! اما بندی را که ۴۵ سال پیش، به آب داده بود دیگر هیچوقت قابل جبران نبود. در حصار چاپلوسان گرفتار آمده و کشور غرق در فساد و تباهی گشته بود یکبار که اوضاعِ آشفته کشور، آشفته ترش کرده بود از سرِ پشيمانى از قتل امیرکبیر، به ولیعهدش مظفرالدين شاه نوشت: «قدر نوكر خوب را بدان، من چهل سال است بعد از امير، خواستم از چوب آدم بتراشم اما نتوانستم» ♦️پس از قتل امیر، در بین مردم ایران ضرب المثل شد که وقتی ميخواستند از كاری مُحال گویند ميگفتند: «وقتي امير از گرمابه بيرون آید!» هر دو کشور، ژاپنِ میجی و ایرانِ امیرکبیر، تقریبا شبیه هم و باهم آغاز کردند اما میجی چهل سال فرصت پیدا کرد و امیر چهار سال...! چه میشد اگر امیر نیز چهل سال فرصت میکرد...؟! اما تاریخ ایران، تو گویی تاریخ اگرها و حسرت هاست...!
نمایش همه...
attach 📎

غبارِ غم بِرَوَد حال، خوش شود حافظ تو آبِ دیده ازین رهگذر دریغ مدار
نمایش همه...
گزارشی از دو سال تجربه کتابخوانی در جمع دوستان (۱۱ ژانویه ۲۰۲۱ تا ۹ ژانویه ۲۰۲۳) که دیشب به پایان رسید. درین مدت با مدیریت دوست و استاد ارجمند ا. منصوری، تقریبا هر دو ماه یک کتاب توسط همراهان خوانده شد و در جلسات گروهی آنلاین مورد بررسی قرار گرفت. همراهی دوستان و راهنمایی‌ها و بصیرت‌افزایی‌های استاد درین دوسال، از تجربیات منحصر به فرد زندگی بود. کتابهای مطالعه شده در گروه کتابخوانی: ۱- آنچه با پول نمی توان خرید: مایکل سندل ۲- انسان خردمند: یووال نوح هراری ۳- انسان بی نقص: مایکل سندل ۴- آیشمن در اورشلیم: هانا آرنت ۵- مواجهه با مرگ: برایان مگی ۶- در جستجوی آن: ایمان آذیش ۷- فکر کردن بی درنگ، با درنگ: دنیل کانمن ۸- ضیافت: افلاطون ۹- تاریخ مشروطه ایران: احمد کسروی ۱۰- انقلاب یا اصلاح: پوپر- مارکوزه ۱۱- شبکه های خشم و امید: مانوئل کاستلز بیش باد چنین لحظات ارجمند درین عمر کوتاه
نمایش همه...
یادگار عمر

. روزمرگی‌های یک قطره‌محال‌اندیش 🌹🌹⚘⚘ مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم آه اگر ...

Photo unavailableShow in Telegram
ای صبح ای بشارتِ فریاد
نمایش همه...