مجموعه"خـاکـسـتـرِهــوس"
این مجموعه دارای دو جلد است. جلدِاول:روسیاه جلدِدوم:خاکسترِهوس ×°بهقلم آهو مُرشِدی°× جهت خرید هر کدام به ادمین پیام بدید @rosii_ad
نمایش بیشتر6 798
مشترکین
-1524 ساعت
-1377 روز
-67030 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
به مناسبت تعطیلات تا آخر شب با تخفیف فقط با 40تومن کل جلد اول امشب بخون🔥
16100
📍دریافت کامل جلد اول رمان کامل خاکستر هوس(روسیاه) با پک ویژه
🔥یکی از ممنوعهِترین رمانهای تلگرام🔥
📌حاوی1000پارت[4فصل] 📌بیانیباز و بدونسانسور پرهیجان 📌به همراه فایلهای وانشات🔞 📌شامل افتراستوری ‼️این رمان بعد از یکسالنیم در vip تموم شد تا به الان بیش از 2000نفر این رمان خریداری کردند و عضوvipشدند*برای فایلهای وانشات و صحنه دار زحمت و وقت گذاشته شده و فقط مختص اعضای محترمvipهست برای خوندن این رمان بهصورت کامل و بدون هیچ سانسور و به همراه فایل وانشات👇🏻 بهمبلغ50تومان برای دریافت شماره کارت به ادمین پیام بدید @rosii_ad
19700
📍دریافت کامل جلد اول رمان کامل خاکستر هوس(روسیاه) با پک ویژه
🔥یکی از ممنوعهِترین رمانهای تلگرام🔥
📌حاوی1000پارت[4فصل] 📌بیانیباز و بدونسانسور پرهیجان 📌به همراه فایلهای وانشات🔞 📌شامل افتراستوری ‼️این رمان بعد از یکسالنیم در vip تموم شد تا به الان بیش از 2000نفر این رمان خریداری کردند و عضوvipشدند*برای فایلهای وانشات و صحنه دار زحمت و وقت گذاشته شده و فقط مختص اعضای محترمvipهست برای خوندن این رمان بهصورت کامل و بدون هیچ سانسور و به همراه فایل وانشات👇🏻 بهمبلغ50تومان برای دریافت شماره کارت به ادمین پیام بدید @rosii_ad
13300
#پارت_43
یه ساعت بود خوابیده بودم و کم کم میخواستم بلند شم
تو خواب و بیداری بودم که متوجه اومدن یلدا شدم
بعد چند دقیقه حضورشو تو اتاق حس کردم به ناچار چشمامو باز کردم که دیدم بالا سرم وایساده به حالت نشسته در اومدم و سوالی نگاش کردم
محکم بغلم کرد یکم که گذشت منم دستامو بلند کردم و آروم بغلش کردم
با صدای گرفته ایی که ناشی از خواب آلودگی بود گفتم
_چی شده!؟
_اگه بدونی هر بار که زنگ میزنم بهت و جواب نمیدی یکی از جونام کم میشه هیچوقت تماسمو رد نمیکردی نمیدونی چقد نگرانت شدم وقتی رفتم اتاق کارت و با جای خالیت روبرو شدم
یه ذوق زیرپوستی تو وجودم بوجود اومد.. اینکه انقد دوستم داره خوشحالم میکرد
تک صرفه ایی کردم تا صدام باز شه
چند تا ضربه زدم به پشتش
_بادمجون بم افت نداره
_اینجوری نگو
_باشه خفه شدم ولم کن
ولم کرد زانوهاش خم کرد نشست رو زمین
_کجا بودی چرا جوابمو نمیدادی
رفتار زشت یزدان به روش نیاورد منم تصمیم گرفتم چیزی راجبش نگم
رفتار زشت یزدان به روش نیاورد منم تصمیم گرفتم چیزی راجبش نگم
_با سپهر رفتیم رستوران از اونورم اومدم خونه
با تعچب چشماشو گرد کرد
_با سپهر؟ سپهر خودمون؟ واقعا؟
_آره چیش عجیبه؟
_هیچی تعجب کردم
پس بگو چرا رفتم اتاقش نبود به یزدانم خبر نداد
_چه بدونم حتما یادش رفته
لبخند موزیانه ایی زدم
_الانم میخوام کم کم آماده شم برم شهربازی!
چشمکی زد
_ببینم نکنه خبریه به من نمیگی؟ ایشالا که خبری باشه من که از خدامه با سپهر باشی هم پسر خوبیه از همه مهم تر خیلی برای یزدان عزیز
حرفشو قطع کردم نزاشتم ادامشو بگه
_یلدا جان وقتی آدم با یه پسر میره بیرون میتونن به عنوان دوتا دوست برن حتما که نباید چیزی بینشون باشه من اصلا ازش خوشم نمیاد
_باشه ولی حیفه خیلی پسره خوبیه
_اگه خیلی ازش خوشت میاد برات جورش کنم!
چشم غره ایی رفت
_هیچکس به پای یزدان من نمیرسه
یکم دقیق نگام کرد
_هرچند الان که فک میکنم اختلاف سنیتون زیاده جای بچشی
پووف کلافه ایی کشیدم
_جون مامان پاشو برو بیرون
چرت و پرت تحویل من میدی چرایه شهربازی میخوام برم باهاش تا چند دیقه دیگه اسم بچه هامم انتخاب میکنی
بلند خندید
_لیاقت نداری بخدا در ضمن اسم یکی از بچه هاتو من انتخاب میکنم از الان بگم
_باشه باشه برو بیرون میخوام آماده شم ای بابا
از جاش بلند شد
_برا مامان چه به بهونه ایی میخوای بیاری؟
_یه چی میگم دیگه زود میام تا 10برمیگردم
_باشه منم برم لباسامو در بیارم به مامان کمک کنم شام درست کنیم
_برا منم نگه دارید شاید شام نخوردم بیرون
25500
📍دریافت کامل جلد اول رمان کامل خاکستر هوس(روسیاه) با پک ویژه
🔥یکی از ممنوعهِترین رمانهای تلگرام🔥
📌حاوی1000پارت[4فصل] 📌بیانیباز و بدونسانسور پرهیجان 📌به همراه فایلهای وانشات🔞 📌شامل افتراستوری ‼️این رمان بعد از یکسالنیم در vip تموم شد تا به الان بیش از 2000نفر این رمان خریداری کردند و عضوvipشدند*برای فایلهای وانشات و صحنه دار زحمت و وقت گذاشته شده و فقط مختص اعضای محترمvipهست برای خوندن این رمان بهصورت کامل و بدون هیچ سانسور و به همراه فایل وانشات👇🏻 بهمبلغ50تومان برای دریافت شماره کارت به ادمین پیام بدید @rosii_ad
12100
📍دریافت کامل جلد اول رمان کامل خاکستر هوس(روسیاه) با پک ویژه
🔥یکی از ممنوعهِترین رمانهای تلگرام🔥
📌حاوی1000پارت[4فصل] 📌بیانیباز و بدونسانسور پرهیجان 📌به همراه فایلهای وانشات🔞 📌شامل افتراستوری ‼️این رمان بعد از یکسالنیم در vip تموم شد تا به الان بیش از 2000نفر این رمان خریداری کردند و عضوvipشدند*برای فایلهای وانشات و صحنه دار زحمت و وقت گذاشته شده و فقط مختص اعضای محترمvipهست برای خوندن این رمان بهصورت کامل و بدون هیچ سانسور و به همراه فایل وانشات👇🏻 بهمبلغ50تومان برای دریافت شماره کارت به ادمین پیام بدید @rosii_ad
6300
📍دریافت کامل جلد اول رمان کامل خاکستر هوس(روسیاه) با پک ویژه
🔥یکی از ممنوعهِترین رمانهای تلگرام🔥
📌حاوی1000پارت[4فصل] 📌بیانیباز و بدونسانسور پرهیجان 📌به همراه فایلهای وانشات🔞 📌شامل افتراستوری ‼️این رمان بعد از یکسالنیم در vip تموم شد تا به الان بیش از 2000نفر این رمان خریداری کردند و عضوvipشدند*برای فایلهای وانشات و صحنه دار زحمت و وقت گذاشته شده و فقط مختص اعضای محترمvipهست برای خوندن این رمان بهصورت کامل و بدون هیچ سانسور و به همراه فایل وانشات👇🏻 بهمبلغ50تومان برای دریافت شماره کارت به ادمین پیام بدید @rosii_ad
11700
#پارت_42
_الان نمیفهمم تو بخاطر رفتاری که با اون دختر داشتم داری منو مواخذه میکنی آرههه؟
یه قدم عقب رفت یه جوری نگام کرد که انگار چقد داره به حالم تاسف میخوره
_تو اصن چی میفهمی من چی میگم
آخه من دارم به کی توضیح میدم حق داری منم مثل تو تک و تنها زندگی میکردم و بزرگ میشدم از این حس خواهرانه یا برادرانه سردر نمیاوردم تو حتی نمیفهمی من دارم چی میگم
تمام حرف من اینه چرا اونو جلوی خواهرش ضایع کردی اونم کسیو که خودت تو این مدت فهمیدی که چقد روحیش حساسه خیلی خودخواهی یزدان خیلی
تو به هیچکس جز خودت اهمیت نمیدی انگار فقط خودت مهمی و کسایی که دوسشون داری مثل من مثل سپهر
حرفاش باعث شد ضربان قلبم تندشه و ناخودآگاه اخمی رو صورتم بشینه!
به بیرحمانه ترین شکل ممکن بی کسیمو زد تو سرم بعد میگف من بقیه رو زیر پام له میکنم
آروشا بهونه بود این حرفا معلومه خیلی وقته تو دلشه که یهو مثل یه آتش فشان فوران کرد
بی حرف نگاش کرد کم کم نگاهش رنگ پشیمونی گرفت
ولی آب ریخته شده رو نمیشه جمع کرد
_ببخشید ببخشید نفهمیدم چی زر میزنم بخدا ببخشید
پشت سر هم تکرار میکرد
زنگ زدن بابا.. بحث امروزم با یلدا همه دست به دست هم دادن تا منو از پا در بیارن
حتی تو این لحظه یلدا هم حالمو خوب نمیکرد
فقط میخواستم برم خونه تو خلسه خودم باشم و به حرفای یلدا فکر کنم
بی حس دستای سردشو از رو صورتم برداشتم و انداختم پایین
بدون اینکه نگاهش کردم برگشتم سمت میزم و وسیله هامو برداشتم دستگیره در دادم پایین و با گفتن کلمه تو ماشین منتظرتم رفتم بیرون
تا برسیم حرفی نزدم نه اون نه من
انگار میدونست تو این اوضاع حرف زدن فایده ایی نداره
سر کوچشون نگه داشتم به روبرو نگا کردم.. منتظر بودم پیاده شه تا هرچه سریع تر برم خونه
از گوشه چشم دیدمش
_یزدا..
_پیاده شو!
34720