cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

La Cause Freudienne

"Truth holds onto the real" Admin: @amir_vahe_die

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
409
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+87 روز
+3830 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

این[موضوع] ابدا امر عجیبی محسوب نمی شود که بیمار از بنیاد شیفته ی چیزی شود که از آن متضرر می شود، با اینهمه بیمار به آن[چیز] عشق می ورزد! ای بسا ارزشمند ترین خیرِ بیمار شَر باشد! فروید این مورد را مازوخیسم آغازین و واکنش منفی به درمان نامگذاری کرد. 📚Jacques-Alain Miller ,A and a in clinical structures
نمایش همه...
در میدان بصری، همه چیز به گونه ای دوجانبه قاب گرفته می شود؛ نگاه در جانبِ اشیا قرار دارد؛ این اشیا هستند که مرا می نگرند؛ با این وصف، من با چشم خود اشیا را می بینم. چنین است که می بایست کلامِ بَس موکدِ انجیل را درک کرد: ((چشمها دارند و نمی بینند)) 👁 چه چیزی را نمی توانند ببینند؟ درست همین چیز را که این اشیا هستند که به ایشان می نگرند. 📚Jacques Lacan,The Four Fundamental Concepts of Psychoanalysis
نمایش همه...
برای زن... می شود گفت اینطور است که او همیشه خودش را در قلمرو عشق خواهد یافت! یا بهتر است بگوئیم او همیشه خودش را در قلمرو عشق گُم می کند تا معضل زنانگی را برطرف نماید. 📃Frances L.Restuccia, Mystifying Hysteria
نمایش همه...
بدیهی است که روانکاو از بدل شدن به سطل زباله ای برای آنالیزان بیزار باشد! اما اگر او مصمم است که عمل روانکاوی را انجام دهد باید با این وحشت مواجه شود؛ باری، وسوسه دست از سر روانکاو بر نمی دارد که به هر نحوی مجددا موضعِ اربابی را بازیابی کند؛ این هنگامی اتفاق می افتد که روانکاو فرافکنی های هیستریک در مورد خودش را می پذیرد و باور می کند که ارباب است! وقتی به هوش خودش احسنت می گوید! وقتی از روی ارضای خودشیفتگی و شایستگی روانکاوی می کند؛ وقتی کمی بیش از حد معمول به بیمار خود علاقه مند می شود؛ وقتی گمان می کند که سوژه ی_مفروض_ به_ دانش است؛ در تمام این موارد، روانکاو از محدوده ی خود فراتر رفته است! 📃Eric Laurent,L'Orientation lacanienne III
نمایش همه...
چطور بگویم؟ مسئله ی هیستریک، گویی اولین گناهِ روانکاوی است! همه می دانیم که یک گناهِ اولیه همیشه لازم است؛ فروید در تحلیل و واکاوی هیستری به فراست به ارتباطِ بین "میل" و "زبان"پی برد؛ این ناشی از نبوغ فروید بود اما در مسئله ی "انتقال" او نتیجه گیری دلبخواهی انجام داد؛ [فروید نتیجه می گیرد] که برای کاستن از عوارض هیستری، بهترین راه ارضای امیالِ سرکوب شده او باشد؛ [اما این صورتبندی]هیچ پاسخی به این مسئله ی غامض نیست که چرا اساسا میل اصلی زن هیستریک به ارضا نشدن است؟ در حقیقت، گناه واقعی روانکاوی به میلِ خودِ فروید باز می گردد که خواست مسئله را به این شکل صورتبندی کند؛ چرا که فروید هرگز موردِ تحلیل قرار نگرفت. 📚Jacques Lacan,The Four Fundamental Concepts of Psychoanalysis Jφ Or JA? That's The Question !
نمایش همه...
برای خودشیفته "دیدن" همواره بر "کلام" ارجحیت دارد؛ او می گوید ((من آن کسی هستم که به نظر می رسد باشم)) دستگاه زبان برای خودشیفته چیزی جز یک سیستم علامتی نیست! کلمات برای او چیزهایی هستند در ردیفِ ژست ها و حالاتِ بدنی؛ خودشیفته با معنایی که در سطحِ نمادین تولید می کند در تعارض است؛ در این نظم، معنا امکانِ استماع توسطِ دیگری را دارد؛ لکان تصریح می کرد که سخن گفتن، همانا ایجادِ چالش برای غلبه یِ ابعادِ تصویری است؛ صورتِ آوایی کلمات تمرکززدایی شده هستند و برای خودشیفته چیزی بدتر از این نیست؛ در حقیقت خودشیفته از زبان بیزار است! جمیعِ استفاده ی او از زبان در خدمتِ توضیح خوشحالی یا ناراحتی اوست؛ در نهایت تمام گفته ها برای او در خدمت یک ایماژِ برتر فعالیت می کنند؛ ایماژی که نشان می دهد او از دیگری برتر است؛ خودشیفته کمترین‌علاقه ای به مضامین گفتار ندارد؛ او تنها به گفتن علاقه مند است. 📚Christopher Bollas,Three Charecter
نمایش همه...
از آنجا که تکرار همواره یک تکرار نمادین است‌ نمی توان مدعی شد که این انسان است که نظم نمادین را می سازد؛ بالعکس؛ این نظم نمادین است که انسان را می سازد! 📚Jacques Lacan, A Selection [Écrits]
نمایش همه...
هر آنکس که امید دارد بازی شطرنج را با مطالعه‌ی کُتبِ راهنما فرابگیرد، خیلی زود مُلتفت خواهد شد که جُملگی حرکت هایی که پس از شروع بازی بسط می یابند، تمام رهنمودها و توصیفات[کذایی] را زمین گیرخواهند کرد؛ بدین سیاق، قوانینی که برای‌"عمل روانکاوانه" تعبیه شده اند، در معرضِ محدودیت های مشابهی قرار خواهند گرفت. این شکاف فی ما بینِ نظریه و عمل(تئوری و پراکسیس) را تنها می توان با دنبال کردن خطِ مشی اساتیدبزرگی که تا پایان این مسیر جنگیده اند، جبران نمود. 📃Sigmund Freud,On beginning the treatment
نمایش همه...
زن در رابطه ی جنسی به تمامی "دیگری" است، این در حالی است که دیگری از صحنه ی جنسی غایب است، یعنی دیگری کمبودی(فقدانی) است که نمی تواند به "امر اَحد" عِلاوه شود؛ از آنجا که تَمَتُع(ژوئیسانس) زن متعلق به دیگری است،زن رابطه ی بهتری با خداوند دارد. جایی که زن اشباع به نظر می رسد،همان جایی است که مرد او را می بیند و ناخودآگاه وجود دارد، اما تَمَتُع زن در قلمرو لایتناهی قرار دارد. 📚Jacques Lacan, On Feminine Sexuality:The Limits of Love and Knowledge: Encore
نمایش همه...
روانکاو باید بیاموزد که ساکت بماند؛ دهان های گشوده کشتی ها را غرق می کنند و سخن هرچه طویل تر باشد از معنا خالی تر است! برای روانکاو، همیشه فرصتِ افزودن جملات فراهم است؛ اما هیچ فرصتی برای پس گرفتن و اصلاحِ جملات ادا شده وجود ندارد! 📃Dries Dulsster, Lacanian Talking Therapy Considered Closely
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.