فروغ اندیشه
این کانال در راستای گسترش اسلام در حوزهی فکر، تربیت، اجتماع، خانواده، فرزندان و بهزیستی دینی فعالیت میکند. پست اول کانال https://t.me/foroqh_Andishah/3
نمایش بیشتر903
مشترکین
+324 ساعت
+97 روز
+5230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
تغییر در زندگی
روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. در یکی از سفر هایشان در بیابانی گم شدند و تا آمدند راهی پیدا کنند شب فرا رسید. نا گهان از دور نوری دیدند و با شتاب سمت آن رفتند. دیدند زنی در چادر محقری با چند فرزند خود زندگی می کند. آن ها آن شب را مهمان او شدند و او نیز از شیر تنها بزی که داشت به آن ها داد تا گرسنگی راه بدر کنند. روز بعد مرید و مرشد از زن تشکر کردند و به راه خود ادامه دادند. در مسیر، مرید همواره در فکر آن زن بود و این که چگونه فقط با یک بز زندگی می گذرانند و ای کاش قادر بودند به آن زن کمک می کردند تا این که به مرشد خود قضیه را گفت. مرشد فرزانه پس از اندکی تامل پاسخ داد: «اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد و بزشان را بکش!»
مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت و برگشت و شبانه بز را در تاریکی کشت و از آن جا دور شد. سال های سال گذشت و مرید همواره در این فکر بود که بر سر آن زن و بچه هایش چه آمد.
روزی از روزها مرید و مرشد قصه ما وارد شهری زیبا شدند که از نظر تجاری نگین آن منطقه بود. سراغ تاجر بزرگ شهر را گرفتند و مردم آن ها را به قصری در داخل شهر راهنمایی کردند. صاحب قصر زنی بود با لباس های بسیار مجلل و خدم و حشم فراوان که طبق عادتش به گرمی از مسافرین استقبال و پذیرایی کرد و دستور داد به آن ها لباس جدید داده و اسباب راحتی و استراحت فراهم کنند. پس از استراحت آن ها نزد زن رفتند تا از رازهای موفقیت وی جویا شوند. زن نیز چون آن ها را مرید و مرشدی فرزانه یافت پذیرفت و شرح حال خود این گونه بیان نمود: «سال های بسیار پیش من شوهرم را از دست دادم و با چند فرزندم و تنها بزی که داشتیم زندگی سپری می کردیم. یک روز صبح دیدیم که بزمان مرده و دیگر هیچ نداریم. ابتدا بسیار اندوهگین شدیم ولی پس از مدتی مجبور شدیم برای گذران زندگی با فرزندانم هر کدام به کاری روی آوریم. ابتدا بسیار سخت بود ولی کم کم هر کدام از فرزندانم موفقیت هایی در کارشان کسب کردند. فرزند بزرگ ترم زمین زراعی مستعدی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا کرد و دیگری با قبایل اطراف شروع به داد و ستد نمود. پس از مدتی با آن ثروت شهری را بنا نهادیم و حال در کنار هم زندگی می کنیم.»
مرید که پی به راز مسئله برده بود از خوشحالی اشک در چشمانش حلقه زده بود.
هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشدمان است و باید برای رسیدن به موفقیت و موقعیت بهتر آن را فدا کنیم.
@foroqh_Andishah
❤ 1
#سخن_روز
به شما مردم عرب، مردم مسلمان و همهی آزادی خواهان جهان اطمینان میدهم: نه تنها اسرائیل بلکه هر نظام و هر دولتی که راه ستمگری، زورگویی و خودکامگی را در پیش بگیرد، از بین رفتنی است، و شک نکنید که بنا بر سنّت خداوند، نظامهای ستمگر عمرشان بسیار کوتاه است.
د.یوسف قرضاوی@foroqh_Andishah
👍 3
📖#خیانت_در_گزارش_تاریخ
♻️ بخش ۱۳
این کتاب، حماسهٔ اسلام را در برابر کفر جهانی در این قرن به نمایش میگذارد. آشنایی نسل جدید مسلمان با این کتاب آنان را تا حد زیادی برای دفاع از میراث فرهنگی اسلامی خویش آشنا میکند.#ردشبهات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فروغ اندیشه @foroqh_Andishah
❤ 1
سالها پیش حاکمی به یکی از فرماندهانش گفت: مقدار سرزمین هایی را که با اسبش طی کند به او خواهد بخشید.
همان طور که انتظار میرفت، اسب سوار به سرعت برای طی کردن هر چه بیشتر سرزمینها سوار بر اسب شد و با سرعت شروع کرد و به تاختن با شلاق زدن به اسبش با آخرین سرعت ممکن می تاخت و می تاخت...
حتی وقتی گرسنه و خسته بود متوقف نمی شد، چون می خواست تا جایی که امکان داشت سرزمین های بیشتری را طی کند...
وقتی مناطق قابل توجهی را طی کرده بود و به نقطه ای رسید که از شدت خستگی و گرسنگی و فشار های ناشی از سفر طولانی مدت داشت می مرد، از خودش پرسید: «چرا خودم را مجبور کردم تا سخت تلاش کنم و این مقدار زمین را به پیمایم؟ در حالی که در حال مردن هستم و تنها به یک وجب خاک برای دفن کردنم نیاز دارم...»
این داستان شبیه سفر زندگی خودمان است. برای به دست آوردن ثروت سخت تلاش می کنیم و از سلامتی و زمانی که باید برای خانواده صرف شود غفلت می کنیم تا با زیبایی ها و سرگرمی های اطرافمان که دوست داریم، مشغول باشیم. وقتی به گذشته نگاه می کنیم متوجه می شویم که هیچگاه به این مقدار احتیاج نداشتیم، اما نمی توان آب رفته را به جوی باز گرداند. زندگی تنها پول در آوردن نیست. زندگی قطعا فقط کار نیست بلکه کار تنها برای امرار معاش است تا بتوان از زیبایی ها و لذت های زندگی بهره مند شد و استفاده کرد..
#داستانک
@foroqh_Andishah
❤ 1
بازگشت رزمندگان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) به شمال باریکه غزه نشاندهنده ناکامی ارتش رژیم صهیونیستی و عمل کردن این جنبش نظیر یک ارتش در سایه است.
ارتش رژیم اسرائیل یک ماه پیش اعلام کرد که رزمندگان جنبش حماس را در یک سوم شمالی باریکه غزه از بین برده است در حالیکه این رزمندگان بار دیگر در این منطقه ظاهر شده و درحال نبرد با اشغالگران هستند. این امر نشان میدهد که "بنیامین نتانیاهو" نخستوزیر رژیم صهیونیستی و ارتش او در رسیدن به هدف اصلی جنگ یعنی از بین بردن این جنبش ناکام شده و شکست خوردهاند.
در همین ارتباط، روزنامه فرانسوی "لوپاریزین" در گزارشی نوشت: درحالی که همه نگاهها به منطقه رفح در جنوب منطقه نوار غزه دوخته شده است، نبرد در سایر نواحی این منطقه شدت گرفته است.
این روزنامه به نقل از "میشل گویا" سرهنگ بازنشسته ارتش فرانسه درباره علت وضعیت کنونی منطقه باریکه غزه و ناکامی ارتش رژیم صهیونیستی در از بین بردن حماس نوشت: 20 سال است که دکترین اسرائیل بر درگیر نشدن در جنگهای زمینی استوار است. منطقه نوار غزه در واقع تحت کنترل ارتش اسرائیل نیست و حماس در آنجا از آزادی تردد و جابجایی برخوردار است.
به نوشته لوپاریزین، "گیوم انسیل" افسر سابق ارتش فرانسه گفت که اگرچه ارتش رژیم اسرائیل زیرساختهای ظاهری حماس را نابود کرده، اما این جنبش دارای ارتشی در سایه است که اعضای آن در تونلها حرکت میکنند و مخفیگاه دارند و نمیتوان آنها را تشخیص داد، زیرا آنها یونیفورم نظامی نمیپوشند بلکه در لباس عادی در زمانهایی خاص سلاح حمل میکنند و تانک، گردان و مقر ندارند.
روزنامه لوپاریزین با طرح این پرسش که "آیا از بین بردن حماس بویژه با توجه به مصمم بودن آن برای ادامه بقا اصلا امکانپذیر است؟!"، افزود: اعضای حماس از عشایر باریکه غزه تشکیل شدهاند و این جنبش حتی با از دست دادن هزاران نیروی خود، میتواند خیلی سریع عضوگیری کند. از بین بردن یک ساختار سیاسی و نظامی امکانپذیر است اما از بین بردن یک ایدئولوژی بسیار سخت و دشوار است.
@foroqh_Andishah
❤ 3
جامعه نابالغ
بلوغ در انسان به دو صورت اتفاق میافتد. یکی بهصورت «بلوغ جسمی» است و دیگری بهصورت «بلوغ ذهنی و فکری».
بلوغ جسمی در سن و سال خاصی برای همهٔ انسانها اعم از زن و مرد با تغییراتی در ویژگیهای ظاهری و صدا و امثالهم ایجاد میشود.
اما بلوغ اصلی انسان «بلوغ ذهنی یا فکری» است. این نوع بلوغ سن و سال خاصی نمیشناسد و گاهی برای فردی در سن بیستسالگی رخ میدهد و گاهی هم برای فردی تا هشتادسالگی هم رخ نمیدهد و او با همان طفولیت و نابالغی ذهنی از دنیا میرود.
در زمینهٔ بلوغ فکری و ذهنی، جوامع شباهت بسیاری به انسانها دارند. برخی جوامع ممکن است با سن و سال کم به بلوغ ذهنی و فکری رسیده باشند و خودشان خوب و بد و خیر و شر خویش را تشخیص دهند و با اتکاء به خویشتن امورات خویش را سر و سامان دهند اما برخی جوامع با سن و سال کهن ممکن است از لحاظ فکری و ذهنی در دوران نابالغی و کودکی خویش مانده و در امورات مختلف نیاز به قَیم و تصمیمگیر داشته باشند.
✔️ جامعهٔ نابالغ بهمانند انسان نابالغ توان تشخیص خوب و بد خویش را ندارد و مدام منتظر است تا دیگران خوب و بدش را برایش مشخص کنند.
✔️ جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ خود ویرانگر است و اگر بهحال خود رها شود ممکن است بلایای جبرانناپذیری را سر خود بیاورد.
✔️ جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ بهانهگیر و لجوج است و در تمام مسائل بهدنبال مقصر نشاندادن دیگران و رفع مسئولیت از خویش است.
✔️ جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ مسئولیت کنشها و گفتارها و کردارهای خود را بر عهده نمیگیرد و مدام بهدنبال مقصر معرفیکردن دیگران است.
✔️ جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ مدام چشم و گوش و دهنش به چشم و گوش و دهن دیگران است و از خود اراده و سخن و فکر مستقلی ندارد.
✔️ جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ بهآنی با یک آبنبات و شُکلاتی فریب میخورد و درعینحال توهم اعمال قدرت به دیگران را دارد.
✔️ جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ دمدمیمزاج است و تصمیماتش براساس احساسات آنی است و با تأمل و خردورزی رابطهٔ چندانی ندارد.
✔️ جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ همیشه دنبال دست و شانههای دیگران است تا به آنها تکیه کند.
✔️ جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ مدام به فکر مظلومنمایی و جلب توجه دیگران است و تصور میکند که کل جهان شیفته و نگران اوست.
جامعهٔ نابالغ جامعهای است که توان پرسشکردن از امور طبیعیشده را ندارد، از طفولیت و کودکی فکری خارج نشده، به بلوغ اندیشگانی نرسیده، عقل را معیار اصلی و سنگ محک کردارهای خود نمیشناسد، با اوهام و خیالات و شعبده سعی در حل مسائل سیاسی و اجتماعی و... دارد و تعصب و جزمیت را جایگزین خرد و تفکر کردهاست.
چنین جامعهای تا زمانی که از کودکی و نابالغی و طفولیت خود خارج نشود، هیچگاه راه و مسیر درست خویش را نخواهد یافت.
#فرهاد_قنبری
@foroqh_Andishah
#سخن_روز
ما بلاها و مصیبت ها کشیده ایم و طعم تلخ مشکلات چشیده ایم، اما هرگز آرمان ها و آرزوها از قلب ما پر نکشیده است.
لحظات قبل از طلوع صبح، تاریک ترین قسمت شب است، اما ما به انتظار صبحی نو و روشنایی ای جدید برای اسلام، نشسته ایم.
د.یوسف قرضاوی@foroqh_Andishah
👍 3❤ 1
کتاب از شنبه: راهنمای علمی و کاربردی از اهمال کاری و تنبلی تا موفقیت اثر محمدپیام بهرام پور، شما را از شر سستی، تنبلی و پشت گوش اندازی رهایی میکند.
به احتمال زیاد برای شما هم پیش آمده که تصمیم بگیرید در یک فرصت مناسب، کار مشخصی را انجام دهید. مثلاً:
- از این مهمانی به بعد رژیم غذایی خاصی را شروع میکنم
- از فردا فلان برنامه را اجرا میکنم
- از هفته بعد به باشگاه میروم
- آخر ماه تکلیفم را با رئیسم مشخص میکنم
- از امسال عید شغلم را عوض میکنم
- از ترم دیگه درسهام رو درست میخونم
- سر فرصت اتاقم را مرتب میکنم
- و از شنبه تغییر میکنم
با کتاب از شنبه، به جمع بیش از 10 هزار نفری بپیوندید که با خواندن این کتاب از شر اهمال کاری و تنبلی و پشت گوش اندازی رهایی پیدا کردهاند.
@foroqh_Andishah
👍 1
📖#خیانت_در_گزارش_تاریخ
♻️ بخش ۱۲
این کتاب، حماسهٔ اسلام را در برابر کفر جهانی در این قرن به نمایش میگذارد. آشنایی نسل جدید مسلمان با این کتاب آنان را تا حد زیادی برای دفاع از میراث فرهنگی اسلامی خویش آشنا میکند.#ردشبهات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فروغ اندیشه @foroqh_Andishah
#داستان_کوتاه 📚
عالمی مشغول نوشتن با قلم پنسل بود. کودکی پرسید: " چه می نویسی؟" عالم لبخندی زد و گفت: " مهم تر از نوشته هایم، قلمی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این قلم بشوی!"
پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در قلم ندید. عالم گفت پنج خصلت در این قلم هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!
دوم: گاهی باید از قلم تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!
سوم: قلم پنسل همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست
چهارم: چوب قلم در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز قلم است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!
پنجم: قلم همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
#داستانک
@foroqh_Andishah
👍 3