History Of Europe

‍ 📌جنگ روسیه و عثمانی ( 1787-1792 ) : پیروزی بزرگ کاترین دوم 🔺در ماه می و ژوئن 1787، کاترین دوم روسیه با استفاده از متحد خود، ژوزف دوم، امپراتور مقدس روم ، یکی از روندهای پیروزمندانه را از طریق روسیه جدید و کریمه ضمیمه شده انجام داد. این وقایع، شایعات پیرامون برنامه کاترین، و اصطکاک ناشی از شکایات متقابل نقض عهدنامه کوچوک قینارجه که جنگ قبل پایان یافته بود، افکار عمومی را در قسطنطنیه برانگیخت، در حالی که سفیران انگلیس و فرانسه حمایت بی قید و شرط خود را به حزب جنگ عثمانی قرض دادند. 🔺در سال 1767، عثمانی‌ها خواستند که روسها کریمه را تخلیه کنند و از منابع خود در نزدیکی دریای سیاه امتناع کنند، که روسیه آن را یک کابوس می‌دید. روسیه در 19 اوت 1787اعلام جنگ کرد، و عثمانی‌ها سفیر روسیه ،یاکوف بولداکوف را زندانی کردند. آماده‌سازی عثمانی ناکافی بود و لحظه ای بد انتخاب شد زیرا روسیه و اتریش اکنون در اتحاد بودند. 🔺امپراتوری عثمانی با حمله به دو قلعه در نزدیکی شبه جزیره کینبرن، در جنوب اوکراین، حمله تهاجمی خود را آغاز کرد. فرمانده روسی الکساندر سووروف در سپتامبر و اکتبر 1787این دو حمله ناشی از دریا عثمانی را انجام داد و به این ترتیب کریمه را تأمین کرد. در مولداوی، نیروهای روسی شهرهای عثمانی خوتین و یاش را به اشغال گرفتند. اوچاکیف، در 6دسامبر 1788 پس از محاصره شش‌ماهه توسط شاهزاده گریگوری پوتمکین و سووروف افتاد. تمام غیر نظامیان در شهرهای اسیر شده به دستور پوتمکین قتل‌عام شدند. 🔺امپراتوری عثمانی گرچه متحمل یک سری شکست علیه روسها شد، اما در مقابل صومعه‌ها و تحت رهبری امپراتور ژوزف دوم در صربستان و ترانسیلوانیا موفقیتی در برابر اتریشی‌ها یافت. 🔺در سال 1789، امپراتوری عثمانی توسط نیروهای روسی و اتریشی در مولداوی تحت فشار قرار گرفت. برای وخیم تر شدن اوضاع، در 1 اوت روس‌ها تحت  فرماندهی سووروف پیروزی خود را علیه عثمانی‌ها به رهبری عثمان پاشا در فوسیانی بدست آوردند و پیروزی روسیه در نبرد ریمنیک در 22 سپتامبر به پیروزی رسید و آنها را از نزدیکی رودخانه رامنیکو دور کرد.. 🔺هنگامی که اتریشی‌ها، تحت ژنرال گیدون ای. فون لادون، حمله عثمانی‌ها به بوسنی را دفع کردند، عثمانی‌ها متحمل خسارات بیشتری شدند، در حالی که یک ضد حمله اتریشی بلگراد را به دست گرفت. 🔺شورش یونان، که بیشتر تلاش جنگ عثمانی را خدشه دار کرد، باعث ایجاد آتش‌بس بین امپراتوری عثمانی و اتریش شد. در همین حال، روسها پیشروی خود را ادامه دادند که سووروف در دسامبر 1790 قلعه عثمانی «که به غیرقابل نفوذ ترکی معروف بود» را در ورودی دانوب تسخیر کرد و باعث تحقیر عثمانی ها شد . شکست نهایی عثمانی در نبرد ماچین (9 ژوئیه 1791)، همراه با نگرانی‌های روسیه دربارهٔ ورود پروس به جنگ، منجر به آتش‌بس توافق شده در 31 ژوئیه 1791شد. سووروف پس از تسخیر قلعه غیر قابل نفوذ، تعداد زیادی از ترکان را قتل عام کرد و سر های آنها را از دیوار های قلعه آویزان کرد. 🔺بر این اساس، پیمان یاش در 9 ژانویه 1792 که به امضاء رسید، و به رسمیت شناختن الحاق سال 1783روسیه از خانات کریمه. یدیسان (اودسا و اوچاکوف) نیز به روسیه واگذار شد، و دنیستر به عنوان مرز روسیه در اروپا شناخته شد، در حالی که مرز آسیایی روسی - رودخانه کوبان - بدون تغییر باقی مانده‌است. هدف جنگ عثمانی برای پس گرفتن کریمه شکست خورده بود. و اگر کمک های فرانسه و انگلیس نبود چه بسا که این امپراتوری در 1792 به دست کاترین سقوط میکرد. 🏛@History_Of_Europe⚜

(ناپلئون در محاصره تولون) ناپلئون در سال 1786 به زادگاهش رفت و تا 1788 به ارتش برنگشت، در این مدت ناپلئون مشغول خواندن کتاب بود. سال بعد در سال 1789 انقلاب فرانسه آغاز شد، پاسکوالی پائولی به جزیره کرس/کورسیکا بازگشت و ناپلئون میخواست به هنگ او ملحق شود(مربی اش به دلیل اینکه پدر ناپلئون با حاکمیت فرانسه موافق بود او را خائن حساب میکرد و برای همین زیاد ناپلئون را تحویل نمیگرفت!)و ناپلئون به فرانسه بازگشت. او به ژاکوبن ها ملحق شد(شبیه حزب های سیاسی امروزی و نخست طرفدار مشروطه و بعد ها جمهوری بودند)ناپلئون دوباره در سال 1791 به زادگاهش برگشت اما با مربی اش درگیر شد. در سال 1792 پائولی برای جدایی آماده شده بود و در سال 1793 جنگ داخلی در جزیره آغاز شد و او ناپلئون و خانواده اش بوناپارته(در ابتدا اسم فامیلی آن ها بوناپارته بود که ناپلئون آن را به بناپارت تغییر داد)را به اعدام محکوم کرد. سر انجام ناپلئون همراه با خانواده اش فرار کرد و در نبرد محاصره تولون که اولین نبرد او بود در سال 1793 شرکت کرد. 🏛History Of Europe⚜

(نقاشی ناپلئون در 23 سالگی) 1 سال بعد فارغ التحصیل شد و به عنوان ستوان دوم(احتمال میرود درجه ستوان آن زمان جایگاه امروزی را نداشته باشد)بخش توپخانه شروع به فعالیت کرد. او در ابتدا یک ملی گرا و خواستار استقلال کرس/کورسیکا بود، قبل از مرگ پدرش نیز سر این موضوع با او اختلاف نظر داشت زیرا پدرش حکومت فرانسه را به رسمیت میشناخت. تا قبل از انقلاب فرانسه و مدتی بعد در دو شهر اکسن و والانس خدمت کرد. با شروع انقلاب فرانسه او با استادش به اختلاف نظر خورد، استادش نیز همچون خودش اهل کرس/کورسیکا بود و با فرانسه و حاکمیت فرانسه بر جزیره اش ناراضی بود و خواستار جدایی بود، ناپلئون هم در ابتدا همین عقیده را داشت اما با اهداف جمهوری موافقت کرد و از ملی گرا به طرفدار فرانسه تغییر کرد. در جریانات انقلاب جزیره محل تولدش اعلان استقلال کرد و خواستار حمایت بریتانیا شد. ناپلئون خود و خانواده اش از آنجا فرار کردند. پاسکوالی پائولی(عکس کنار صفحه)استاد ناپلئون و طرفدار شدید جدایی از فرانسه بود. او علاقه به انگلستان داشت و سلطنت طلب بود و با انقلاب فرانسه مخالف بود، سرانجام جزیره به دست فرانسه افتاد و او تبعید شد. 🏛History Of Europe⚜

ناپلئون بناپارت، نخبه نظامی، برترین فاتح ، اولین کنسول و امپراطور فرانسه در جریان انقلاب فرانسه و جنگ های فرانسه با بریتانیا، پروس، اتریش، روسیه و عثمانی بود. او در 5 اگوست(25 مرداد) سال 1769 در جزیره کرس/کورسیکا متولد شد، او یک سال بعد از پیوستن جزیره کرس/کورسیکا به خاک فرانسه به دنیا اومد. به دلیل وضعیت نیمه مرفه و سابقه نجیب زادگی او از حق تحصیل بهتر از سایر اطرافیان خود برخوردار بود. در 9 سالگی به خاک فرانسه مهاجرت کرد و در 10 سالگی فرانسوی را در یک مدرسه یاد گرفت اما نمیتوانست کلمات را درست تلفظ کند و با لهجه جزیره خود صحبت میکرد زیرا او و خانواده اش در اصل ایتالیایی بودند و زبان اصلی آن ها ایتالیایی بود. به دلیل قد کوتاهش(1/68m)و لهجه اش و محل تولدش همیشه مسخره میشد. او شروع به خواندن تاریخ و جغرافیا کرد وعلاقه زیادی به خواندن داشت،همچنین در دوره کوتاهی قصد داشت نویسنده شود. در 15-16 سالگی در مدرسه نظامی پذیرفته و به عنوان افسر توپخانه آموزش داده شد. یک سال بعد از عضویت او پدرش فوت کرد و مجبور شد درس های 2 ساله را 1 ساله به اتمام برساند زیرا درآمد اش(پول تو جیبی)کاهش‌ یافته بود. 🏛History Of Europe⚜

🎙پادکست یلدا 🏛History Of Europe⚜

🎙پادکست یلدا 🏛History Of Europe⚜

‌ 💚❤️ یلدای دوستان خوشحال از این مناسبت باستانی مبارک باد و یلدای جانگدازان این دوران ها را به آنان تسلیت می‌گویم 🖤🖤 💛امید دارم یلدای آینده را همگان شاد باشیم و در حکومتی شایسته ی مردمان آزاده ی ایران، با شادی، شب را به صبح برسانیم و ماه را رقصان در این شب ها بینیم و نه عزادار جان دادگان راه حق و روشنایی💛 🌙⭐️با تشکر از توجه و همراهی شما در این سال ها🍉🍇 🍉History Of Europe🎁 ‌

📌به چنل گیم لگاسی خوش آمدید 🎮پوشش تمامی اخبار گیم 📚 فکت و ایستراگ 🎼 ساندترک بازی ها 🎨 آرت و کاسپلی 🧩همه در گیم لگاسی 🎮 @Game_Legacy 🕹

‍ (( پادشاهان قدرتمند)) #پارت_اول با بریتانیا شروع می کنیم، یکی از پر سرو صدا ترین کشور های تاریخ. در طول قرن ها حیات این کشور پادشاه های مختلف با طرز تفکر های مختلف بر این سرزمین نا آرام حکومت کردند. در میان مشهورترین شاهان این سرزمین یک نام پر آوازه و دست کم گرفته شده به چشم می خورد شاهی که معمولا بخاطر ازواج های پی در پی اش مشهور است اما اقتداری بی نظیر در امور کشوری داشت. نام او هنری بود معروف به هنری هشتم فرزند دوم هنری هفتم. هنری قدی بلند و باشکوه داشت آن چنان که برازنده خاندان سلطنتی بود چهره ای زیبا داشت به طوری که دختران اشراف زاده آرزوی ازدواج با او را داشتند. در زمان مرگ آرتور برادر بزرگ هنری، او فقط 12 سال سن داشت و در عین حال اصلی ترین وارث تاج و تخت به شمار می رفت. در سال های بعد، بعد از مرگ پدرش برای تقویت اتحاد با اسپانیا، پادشاه جوان مجبور شد با بیوه برادرش شاهزاده آراگون ازدواج کند البته بعد از تمام تلاش های بی ثمر هنری هفتم که می خواست با عروس خود ازدواج کند و هر بار با مخالفت کلیسای کاتولیک مواجه می شد. سال ها گذشت اما هنری هشتم همچنان بدون وارث پسر بود و تا آن زمان هرگز زنان بر بریتانیا حکومت نکرده بودند. چنین اجازه ای حتی از طرف پاپ هم صادر نمی شد و کلیسا تا حدودی مخالف حکومت زنان بود. اما سال ها بعد به لطف هنری هشتم دو دختر از همین مرد ملکه انگلستان شدند هنری هشتم تنها شاهی بود که با قاطعیت مقابل پاپ ایستاد و تمام ارتباطات خود را با کلیسای کاتولیک قطع کرد و مذهب پروتستان را وارد کلیسا های کشور کرد. لرد های زیادی با این تصمیم مخالف بودند اما حتی شجاعت حرف زدن مقابل هنری را نداشتند. این قطع ارتباط منافع زیادی برا بریتانیا به همراه آورد دیگر قرار نبود خزانه ای برای پاپ وجود داشته باشد و مخارج هنگفت برای پاپ فرستاده شود. همچنین از دخالت های بی مورد و عمدتاً ضعیف راحت شده بودند. در زمان هنری هیچ اعتراضی از طرف مردم و لرد ها صورت نگرفت البته نمی شود این را نادیده گرفت که از او می ترسیدند به هر حال او دو همسر خود را اعدام کرده بود. او همچنین نفوذ خوبی بر ایرلند و اسکاتلند داشت چیزی که شاهان قبل در این موضوع ضعیف بودند. بعد از مرگ هنری، ادوارد ششم جانشین او شد اما چند سال بیشتر دوام نیاورد. و به این صورت اولین ملکه بریتانیا تاجگذاری خود را انجام داد دختر اول هنری یعنی ملکه ماری.