cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

اِشْبَکُفْسْکیِ اصل

🎭✏ علاقه‌مند به تضادها و تعارضات آدم‌ها. نویسنده‌ای برای پاسخگویی به متلک‌های روزگار. یک وجودِ پرتاب‌شده، مثل همه‌مان. یکی از هزاران.

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
220
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-27 روز
-330 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

نمایش همه...
02 - Homage.mp36.78 MB
1
Franck Pourcel - Dying for Love.mp33.04 MB
1
صدای زوزه‌ی باد در ظهری روشن بر صدای حرکت تند اتومبیل‌های مدرن خط می‌اندازد @Eshbakovski
نمایش همه...
این متن را ۱۷ خرداد پارسال اینجا نوشته بودم. خیلی‌ها و من آن موقع یا حتی زودتر به یک جمعبندی‌هایی در مورد عبدالحمید و مسئله‌ی زاهدان رسیده بودیم که میان سیل اخبار ناراحت‌کننده‌ی ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ گم شده بود. حالا با دیدن این خبر، می‌توان مطمئن‌تر بود👇
نمایش همه...
👍 2
اظهار یک واقعیت بدون تعارف و رودربایستی: جمعه‌های اعتراضی مردم زاهدان که امروز چهلمینش را شاهد بودیم؛ عمدتاً (و نه کاملاً) ربطی به خیزش زن، زندگی، آزادی ندارد. حتماً صدایی‌ست که باید شنیده و بازتاب داده شود اما از نفس زن، زندگی، آزادی و مطالباتش عقب‌تر و در جمع‌بندی نهایی باز هم جایی در امر سنت می‌ایستد. @Eshbakovski
نمایش همه...
👍 2
Repost from حــوســل
وقتی بدن تبدیل به امر سیاسی بشود، نتیجه همان چیزی است که امروز در توییتر و دیگر سوشال‌مدیاها می‌بینیم: انتشار نود برای شادی مرگ یک کاراکتر سیاسی. این جنس از حکومت‌داری مدل از پیش بازنده‌ای است. این که کوچک‌ترین امور جزئی مردم را تبدیل به امری سیاسی کنی. چیزی که مختص این حکومت و این دوره از تاریخ هم نیست. به محض این که موضوعاتی که کنترل کاملی روی آن نداری را تبدیل به امری سیاسی کنی، عملا گور خود را کنده‌ای. نه فورا اما حتما! الان بیشتر از هر زمان دیگری بدن‌های ما تبدیل به اوبژه‌هایی سیاسی شده‌اند؛ در حدی که نمایش بدن حقیقی یکی از اصلی‌ترین شیوه‌های مخالفت سیاسی-مدنی است. اگر در معابر عمومی برقصی، نوعی کنش سیاسی انجام داده‌ای. همین که موها شاید فقط در یک سری جاها پوشیده‌ می‌شوند، همین که شلوارک پوشیدن طبیعی‌تر شده، همین که واکنش‌ به اتفاق امروز، انتشار نود است؛ همه‌ و همه مصداق‌هایی هستند که بر اینکه امر سیاسی را نمی‌توان به شخصی‌ترین اجزای زندگی روزمره‌ و شخصی انسان‌ها حقنه کرد. بالاخره یک جایی دم خروس بیرون می‌زند. مسیر طولانی‌ و ناهمواری سپری شده. دهه‌ی شصت و هفتاد اگر عکس سه در چهار زنی در دست مرد «نامحرم» می‌بود، خودش بی‌آبرویی بود. اگر کسی عکس‌های «لختی» و لحظات سکسی را روی CD منتشر می‌کرد، اعتبار اجتماعی‌ او خدشه دار می‌شد. اکنون اما انگار پرده‌ای کنار رفته؛ خیلی چیزها بعد از زن زندگی آزادی متفاوت شده و دیگر هم قرار نیست به حالت قبلی برگردد. یکی از آن‌ها همین مبارزات از جنس نافرمانی مدنی است که در هر گوشه و کناری می‌توانی مصداق‌هایش را ببینی. عکس «بی‌حجاب» در پروفایل شبکه‌های مجازی دیگر «قباحت» ندارد؛ در شرکت‌ها عمدتا پوشش‌ها اختیاری و رسمی است؛‌ و حتی همین انتشار نودها هم نماد بی‌آبرویی نیست. البته که هنوز میانه‌ی مسیر هم نیستیم و راه طولانی‌ای تا رسیدن به جامعه‌ی آزاد داریم؛ اما همین نقطه هم به نظرم غنیمت است و می‌تواند نوید روندهای جالب‌تری در ادامه‌ی مسیر باشد. @Hosalblog
نمایش همه...
2👎 1
Helicopter Helicopter.mp38.70 MB
🤣 4 1🍾 1
نمایش همه...
11 - Melancholy - Babak Khangholi (320).mp312.94 MB
1
‏جوان دهه‌ی هشتادی نه مثل دهه شصتی‌ها به دنبال اصلاحات‌ست و سیستم را جدی می‌گیرد و نه گرفتار امید واهی و شر مبتذلی‌ست که ما دهه هفتادی‌ها تا حدی گرفتارش بودیم. اساساً کل ماجرای ج.ا وقتی برایش بولد می‌شود که بخواهد برایش دردسری درست شود، وگرنه خودش را گرفتار بازی‌های تحلیلی نمی‌کند. همانطور که این دختر جوان در این ویدئو خطاب به سگ‌های گشت گفت؛ او حوصله‌ی کصشرات ج.ا را ندارد. به همین راحتی. @Eshbakovski
نمایش همه...
👍 3 1
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.