آرام میگیریم ...
من یه موسیقی بیکلامِ سورمهای ام ... https://t.me/BiChatBot?start=sc-211531-f4GjIgN
نمایش بیشتر468
مشترکین
-124 ساعت
-47 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
توزیع زمان ارسال
در حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.تجزیه و تحلیل انتشار
پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 منم😭
یکی از جذابیتای زندگی مجردی با یه همخونهی همراه هم برام همینه که یه طبقه از یخچال مختص خوراکیای خیلی خوشمزه و یه کشو از کابینتا هم مختص خوراکیای خوشمزه مونه که وقتی خواهرامون میان اینجا اولین کارشون همینه که اون کشو رو چک میکنن🥲😂
(بین خودمون بمونه که اگه یه خوراکیایی رو نخوایم بخورن از قبل یه جایی قایمشون میکنیم🤧😂) | 49 | 0 | Loading... |
02 شیفته ی محتویات غذاییِ کشوها هستم. | 33 | 0 | Loading... |
03 بعد من سهم من رو دعوا میکنم که یعنی چی چیزی نمیخوری تو کشیکات، ضعیف میشی هایپوگلایسمی میشی
بعد صبح برام چای کرک آماده کرده هنوز کامل نخوردمش خودم🥲 | 50 | 0 | Loading... |
04 تعداد مریضام توی کشیکام تا الان تصاعدی بوده، خدایا نه😭 | 48 | 0 | Loading... |
05 https://t.me/teapartywithmaryam/809
این عکس رو دیدم و یادم اومد یکی از ذوقهای عمیق دوران طفولیتم زمانی بوده که میرفتم سر کار مامانم و بهم اجازه میداد از کشوی خوراکیاش هر چقدر دلم میخواد خوراکی بخورم، حتی گاهی احساس آدم بزرگ بودن میکردم و میگفتم چایی میخوام که به آبدارچی مهربونشون میگفت و اونم برام چایی تو یه استکان فسقلی میاورد و قربون صدقهم میرفت و میتونستم چایی و بسیکوییت و شکلات بخورم و مامان هم که سرگرم کاراش بود و هیچ محدودیتی نداشتم🥹😂 | 55 | 0 | Loading... |
06 هنوز نرفتم و فاک... | 119 | 0 | Loading... |
07 به قول خواهرم از فامیل فقط اذیت و آزارش به ما رسیده، ملت فامیل دارن ما هم فاک... | 119 | 2 | Loading... |
08 البته، حیف از گاو خب🥲 | 105 | 0 | Loading... |
09 ابله | 115 | 0 | Loading... |
10 گاو | 98 | 0 | Loading... |
11 واقعا فشار اینترنی و دوری طولانی از خونواده و عدم درکشون داره لهم میکنه و باورم نمیشه انقدر همه چیز سخت و پیچیدهست | 113 | 0 | Loading... |
12 خیلی غممگینه
امروز بدترین جاجمنتها رو شنیدم و واقعا دیگه حس میکنم فقط سهممنه که میفهمه تو مغزم و قلبم چی میگذره و خب دلم براش میسوزه که مجبوره گاهی این همه فشار روانی منو درک کنه و تحمل کنه و آرومم کنه🥲 | 114 | 0 | Loading... |
13 آدما وقتی با یه نفر زندگی میکنن خواه ناخواه یه سری کارهای جزئی میشه وظایف نانوشتهی هر کدومشون، مثلا یکی از این وظایف نانوشته اینه که همیشه وقتی با همخونه از بیرون میرسیم اونه که کلیدای خونه رو از تو ماشین برمیداره و من دیگه خیلی وقته که به این کار فکر نکردم، از وقتی کشیکهای جداجدامون شروع شده و هی بدون همدیگه میایم خونه چند بار پیش اومد که من همهی وسایل رو -به جز کلید خونه- برمیداشتم و میومدم بالا و میدیدم عه🥲 کلیدا توی ماشین مونده و دوباره با کوهی از وسایل برمیگشتم پارکینگ، حالا اما امشب بعد از نزدیک به دوماه از شروع اینترنی کلیدها رو فراموش نمیکنم و بالا میام و وارد خونه میشم و تازه یادم میاد که عه دیدی کلیدها رو یادت نرفت؟ اما این برای من یکی از غمانگیزترین فراموش نکردنهاست چون دلم بدون تو خونه اومدن رو نمیخواد پرمهرترین همخونهی دنیا♥️🥲 | 173 | 2 | Loading... |
14 باورم نمیشه آخرای عفونیام و این کابوس داره تموم میشه، با اینکه عاشق دوتا از اتندامون بودم ولی نمیتونم بگم چقدر خسته و داغونم از همه چیز🫠 | 154 | 1 | Loading... |
15 من واقعا نمیدونم چرا درک این جمله انقدر سخته: بیمارتون ویزیت شده و کاراش انجام شده ولی تعیین تکلیفش با پزشک متخصصه و باید صبر کنید جوابمو بده
حداقل ۵ بار این جمله رو توی نیم ساعت براش تکرار کردم و گفتم ممکنه تعیین تکلیف بیمارتون ۳ ساعت طول بکشه بعد از نیم ساعت اومده میگه خانم دکتر ۳ ساعت شد خسته شدیم😐
واقعا نمیدونم حد صبوری ما چقدر باید باشه که بعد از ۱۲ ساعت کشیک بودن🤧 بازم با آرامش و صبوری جواب بدیم و هی حرفای تکراری رو بگیم و اعصابمونم خورد نشه🥲 | 214 | 0 | Loading... |
16 کشیکم و احتمالا قراره همین الان با یه همراه مریض به شدت نفهم دعوام بشه | 195 | 0 | Loading... |
17 همخونه یه قهوهای آورد داد بهم که انگار روی دراگم
عزیزم چی ریخته بودی توش؟
بوس بهت مهم نیست اصلا تکرار شه لطفا♥️😂🥲 | 240 | 0 | Loading... |
18 دوستان من وقتی کشیکم خودمم از بددهنی خودم متعجب میشم لطفا شما متعجب نشید
باتشکر. | 221 | 0 | Loading... |
19 عفونی اون بخشیه که بیمار رو با همون علایمی که خودت داری بستری میکنی و تازه غرغراشم میشنوی
نایس🥲 | 232 | 1 | Loading... |
20 با والدینم مهربونتر شدم چون به این نتیجه رسیدم که اشتباهاتشون، زخمهایی که بهم زدن و همهی کاستیهایی که داشتن از روی غرض نبوده. اونها فقط دفعهی اولشون بوده که والد بودن رو تجربه میکردن و شاید اگه توی زندگی دوم یا سومشون بودن و قبل از این پدر و مادر شدن رو تجربه میکردن، والدین بهتری برای من میشدن. | 273 | 1 | Loading... |
21 شما توپکهای گوشت سرخ شده رو تصور کنید که توشون آلبالو ترش و شیرین و پنیر فتاست و به مدت یک ساعت بعد از سرخ شدن توی یه سس زرشک دستساز قل خوردن و مزه ی زرشک به خوردشون رفته🫠
دوستان میدونم نباید از خودم تعریف کنم ولی وای😭😭😂😂 | 289 | 6 | Loading... |
22 یک غذایی درست کردم که باور نکردنی شد از لحاظ مزه و همه چیز😭 | 242 | 0 | Loading... |
23 امروز جمعهست و من خونهم و نباید بهونهای برای درس نخوندن و نرسیدن به خودم و خونه بیارم، تازه میخوام غذا ببرم برای همخونهی قشنگم و نذارم ظهر جمعهای تنهایی غذا بخوره، هات چاکلت و کروسان هم میخوام ببرم بخوریم و اگه تو این بارون بتونم بخرم عالیه، دیگه چی؟ آهان یه سری کفش بشورم و یه دست لباس و ظرفا رو بشورم و دو تا مبحث از آپتودیت بخونم اون وقت از خودم راضیام، شب هم برم دوش بگیرم که فردا که کشیکم با حس خوب برم بیمارستان
همینا | 256 | 3 | Loading... |
24 تلاش دائمی و هر روزه برای survive کردن حتی میون خندهها✅️ | 210 | 0 | Loading... |
25 اینترن سال بالاییمون توی آسانسور دیدتم، بهم میگه خانم دکتر استرس داری؟ میگم نه، میگه خستهای؟ میگم تقریبا و در نهایت بنده خدا فکر کرد اولین کشیکمه که انقدر داغون به نظر میرسم🥲 خیلی ناراحتم که نمیتونم سرحال و خفن و قوی به نظر برسم و هر لحظه در حال faint کردنم🥲 | 262 | 1 | Loading... |
26 جالبیش اینه، من اصلا اضطرابمو حس نمیکنم، از درد معده و ریفلاکسم، از افتضاح شدن کیفیت خوابم، از عدم تمایلم برای انجام کارهام، از اینکه حتی دیگه نمیتونم آشپزی کنم و روتین پوستی داشته باشم و به خودم برسم، از مجموع ایناست که میفهمم اضطراب لعنتی اومده توی وجودم و خیلی ناراحتم بابتش. | 263 | 0 | Loading... |
27 دیروز اتندمون بهمون گفت بچهها برای سلامت روانتون، برای روحتون هر کاری لازمه بکنید و ما اشکامون تند و تند میومد🥲 | 252 | 0 | Loading... |
28 در هفتهی ششم اینترنی تصمیم گرفتم که برم پیش روانپزشک و اگر لازم دونست برای اضطرابم دارو بخورم، باورم نمیشه که من دارم این حرف رو میزنم🥲 | 249 | 0 | Loading... |
منم😭
یکی از جذابیتای زندگی مجردی با یه همخونهی همراه هم برام همینه که یه طبقه از یخچال مختص خوراکیای خیلی خوشمزه و یه کشو از کابینتا هم مختص خوراکیای خوشمزه مونه که وقتی خواهرامون میان اینجا اولین کارشون همینه که اون کشو رو چک میکنن🥲😂
(بین خودمون بمونه که اگه یه خوراکیایی رو نخوایم بخورن از قبل یه جایی قایمشون میکنیم🤧😂)
🤝 1
بعد من سهم من رو دعوا میکنم که یعنی چی چیزی نمیخوری تو کشیکات، ضعیف میشی هایپوگلایسمی میشی
بعد صبح برام چای کرک آماده کرده هنوز کامل نخوردمش خودم🥲
❤ 1👀 1
https://t.me/teapartywithmaryam/809
این عکس رو دیدم و یادم اومد یکی از ذوقهای عمیق دوران طفولیتم زمانی بوده که میرفتم سر کار مامانم و بهم اجازه میداد از کشوی خوراکیاش هر چقدر دلم میخواد خوراکی بخورم، حتی گاهی احساس آدم بزرگ بودن میکردم و میگفتم چایی میخوام که به آبدارچی مهربونشون میگفت و اونم برام چایی تو یه استکان فسقلی میاورد و قربون صدقهم میرفت و میتونستم چایی و بسیکوییت و شکلات بخورم و مامان هم که سرگرم کاراش بود و هیچ محدودیتی نداشتم🥹😂
آندانته مودراتو
Workplace survival drawer. Ps: من عاشق اون لواشکای نفتیِ الکی ام.
❤ 2
به قول خواهرم از فامیل فقط اذیت و آزارش به ما رسیده، ملت فامیل دارن ما هم فاک...
🤝 1