862
مشترکین
+524 ساعت
-47 روز
-830 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
بعداً؟ بعداً دیگه اسمت با قلب سیو نیست.
بعداً دیگه با نوتیفت نمیخندم.
بعداً هرکدوممون یه سر دنیاییم.
بعداً دیگه ذوق ندارم.
بعداً دیگه دلم باهات صاف نمیشه.
بعداً دیگه دوستت ندارم.
بعداً دیگه پروانههای تو دلم مردن.
بعداً دیگه از چشمم افتادی.
بعداً دیگه اون آدم قبلی نیستم.
بعداً دیگه نمیشناسمت...
☘
قاضی رفت کارواش.
کارگر اول چرخ ها را شست.
قاضی گفت: گویا تازه کاری؟ باید اول سقف را بشوری.
کارگر گفت:احسنت! فساد در جامعه هم همینطور است.
قاضی به فکر فرو رفت و گفت: تو نباید ماشین شور باشی
کارگر گفت: دکترای فلسفه دارم. همین حرف را در دانشگاه زدم اخراجم کردند.
قاضی گفت:
اول مرا شستی بعد ماشین را!
🪷
آدمها واقعا زیادند
☘
بی شمارند
همین حالا که من دارم اینها را می نویسم
و شما احتمالا دارید می خوانید
من و شما فک می کنیم همه لم داده اند پای اینترنت یا تلویزیون اما اینطور نیس
خیلی ها الان سر کار هستند
خیلی ها توی اطاق عمل
خیلی ها بالای برجک نگهبانی
خیلی ها توو جادده
خیلی ها گرسنه اند و دنبال جای خواب
خیلی ها آخرین شبی ست که زیر یک سقف هستند
خیلی ها عروسیشان است
خیلی ها عزادارند
خیلی ها همین امروز اخراج شده اند
خیلی ها اولین شب خانه دار شدنشان است
خیلی ها نو رسیده دارند
خیلی ها ذوقمرگ رابطه ي جدیدشان
خیلی ها تصادف کردند
خیلی ها اولین شبشان در آسایشگاه سالمندان است
خیلی ها توو فرودگاه اند و در چند قدمی مهاجرت
خیلی ها با لبخند جواب سونوگرافی دستشان است
و خیلی ها غمگینانه جواب پاتوبیولوژی
خیلی ها پیش صاحبخانه گردن کج کردند این ماه مهلت بدهد.
خیلی ها اولین روز مواد مخدر را تجربه می کنند
خیلی ها گم شده اند
خیلی ها پیدا شده اند و ...
خیلی ها درست در لحظه ای که شما خواندن این متن را تمام کنید
می میرند.
#ناشناس
زندگی کن تا دیر نشده و انقدر ذهنت را به اینکه دیگران در مورد تو چه فکری میکنند درگیر نکن. یک روزی میفهمی اینها اصلا مهم نبود و کاش زندگی میکردی.کاش درست زندگی میکردی
صفر باش...
همان دایره ی ساده
و خالی که باحضورش
روبروی هر عددی؛
آن را تا ده ها
و صدها برابر ارزش میبخشد...
❤ 1
زندگی زیباتر از آن است که
اخم کنی
شادتر از آن است که غصه بخوری
و کوتاه تر ازان است که
بیهوده تلف کنی
الهی تو این گردش روزگار
هر چی غم و ناراحتی
ازتـون دور بشه
و هر چی خوبی و قشنگیه
نصیب لحظه هاتون بشه
زندگیتون بر وفق مراد
❤ 1
مرد خسیسی خربزهای خرید تا به خانه برای زنِ خود بِبَرد. در راه به وسوسه افتاد که قدری از آن بخورد، ولی شرم داشت که دست خالی به خانه رود. عاقبت فریب نَفس، بر وی چیره شد و با خود گفت: قاچی از خربزه را به رسم خانزادهها میخورم و باقی را در راه میگذارم، تا عابران گمان کنند که خانی از اینجا گذشته است و چنین کرد. البته به این اندک، آتش آزِ او فرو ننشست و گفت گوشت خربزه را نیز میخورم تا گویند خان را چاکرانی نیز در مُلازِمت بوده است و باقی خربزه را چاکران خوردهاند. سپس آهنگ خوردن پوست آن را کرد و گفت: این نیز میخورم تا گویند خان اسبی نیز داشته است!
و در آخر تُخم خربزه و هر آن چیز که مانده بود را یکجا بلعید و گفت: اکنون نه خانی آمده و نه خانی رفته است
❤ 1
🌷تــقــديــم بــا احـتــرام بــه
🌷شــمــا دوســتــان عــزیــزم
مرســـــــــــــی ڪ هستـــــین
❤ 1