cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

Dr.PANAHYmoshavere

دکترافشین پناهی|دانشجوی پزشکی🌱 با یه راهنمای خوب موفقیت تو چنگال توعه👊 ارتباط جهت هماهنگی👇👇 09113860813 @drpnh1 https://instagram.com/afshinpanahidizgah?igshid=YmMyMTA2M2Y=

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
189
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from N/a
✍در جلسات رسمی معمولا 《سنوبال》 برنده اکثریت آرا بود ،چون خوب حرف می‌زد، اما《 ناپلئون》 خارج جلسات موفق تر بود. مخصوصا در گوسفندان نفوذ بسیاری  داشت .این اواخر گوسفند ها یادگرفته بودند که بع بع (چهارپا خوب دوپا بد) به جا و بیجا جلسات را برهم بزنند . مخصوصا در لحظات حساس نطق 《سنوبال》، بیشتر بع بع(چهارپا خوب دوپا بد) بلند میشد. #قلعه_حیوانات #قسمت_اول @lantaranii
نمایش همه...
Repost from N/a
✍نویسنده و روانشناسی هست به نام آقای جردن پیترسون. یکی از آثار ایشون کتاب📚 طرح واره های معناست. خوندن این کتاب رو توصیه میکنم. خلاصه این کتاب معرفی الگوی اشخاص و اجتماعات و ریشه این الگو هاست. تقریبا مشابه کتاب📚 ضمیر پنهان اثر کارل یونگ و شاید مکمل اون . شناخت الگو های رفتاری انسان ها کار چندان سختی نیست کافیه بتونید هر شخص رو متناسب با رفتارش داخل یکی از کلیشه ها قرار بدید. داخل چند پست بعدی از کتاب قلعه حیوانات ۲شخصیت رو معرفی میکنم. @lantaranii
نمایش همه...
سلام بچه ها یه کانال زدم هرکسی مایل بود عضو بشه
نمایش همه...
Repost from N/a
✍ایدئولوژی ها جایگزین هایی برای دانش حقیقی اند و هنگامی که مبلغان ایدئولوژی  به قدرت می رسند،همواره خطرناک می شوند. زیرا دیدگاه شخصی ساده لوح که فکرمی کند علامه دهر است با پیچیدگی جهان هستی  هماهنگ نیست . به علاوه ،وقتی تدابیر اجتماعی عجیب وغریب مبلغان ایدئولوژی ها با شکست مواجه  می شود  ،آنها نه خودشان ،بلکه  همه  کسانی را مقصر می دانند که فریب ساده سازی ها را  نخورده اند. *دکتر نورمن دویج(از کتاب📚 #دوازده_قانون_زندگی ) @lantaranii
نمایش همه...
نحوه مطالعه زیست شناسی .🌱🍎 چطور زیست بخونم؟ چقدر بخونم ؟ چقدر تست بزنم؟😅 کلا توضیح میدین؟؟ +وویس رو گوش کن🍎 @kadusteam
نمایش همه...
4.33 MB
Photo unavailableShow in Telegram
بدون شرح
نمایش همه...
00:23
Video unavailableShow in Telegram
این پست اصلا خنده دار نیست‌. خطاب به اولیای اینچنینی؛خودتون و روان خودتون رو درمان کنید تا بچه هاتون مجبور نباشن در آینده خودشون رو درمان کنن. و خواهشا تا وقتی به ثبات شخصیت نرسیدید بچه دار نشید و به این فرشته ها آسیب نزنید @kadusteam
نمایش همه...
4.24 MB
*امروز اشک ریختم گریه کردم و البته تحسین کردم خودم را* 🖊️دکتر عبدالرضا خلج *ارسالی از:* حمیده افلاطونی *نشر:* گاهنامه مدیر ■امروز صبح دخترم را به محل برگزاری کنکور رساندم، وقتی دقت کردم، دیدم غالب شرکت کننده ها با چند نفر همراه آمده بودند. یکی او را در آغوش میگیرد و برایش دعا میکند. یکی دلداریش میدهد. □حتی بعضی ها با معلم خصوصی تا آخرین لحظه مرور میکردند و در آخرین صحنه، پدر و مادرها فرزندانشان را در آغوش میگرفتند، می بوسیدند و میگفتند: اگر قبول نشدی میفرستیمت خارج از کشور! به جهت رفع نگرانی فرزندشان و اعلام حمایت بیشتر. ●حتما بعضی از آنها از سالها پیش برای فرزندشان تلاش کرده اند و صدها میلیون تومان هزینه کرده اند. با خودم مقایسه کردم و مرور خاطرات گذشته. ○سالی که کنکور داشتم فاصله چند ساعته ی از روستا تا شیراز را با مینی بوس آمدم. بدون هیچ همراهی، هنگام حرکت، نه کسی مرا در آغوش گرفت، نه کسی بدرقه ام کرد، نه مرا از زیر قران عبور دادند. ■پدر و مادر من بیسواد بودند حتی خبر نداشتند اصلا کنکور دارم و بهتر بگویم نمی دانستند کنکور چیست؟ و آیا من درس خوانده ام؟ آمادگی دارم؟... □به شیراز که رسیدم نه کسی برایم کارت ورود به جلسه گرفت و نه کسی از احوالم با خبر بود. شب خوابیدم و صبح زود بدون اینکه کسی مرا بیدارکند، خودم بیدارشدم، تنهای تنها، با رؤیاهای خودم تا محل آزمون رفتم. ●امتحان که تمام شد آنجا هم کسی منتظرم نبود که مرا در آغوش بگیرد و خسته نباشیدی، خدا قوتی، آرامشی. کسی نبود که نبود. ○پزشکی را از دبیرستان آرزو کرده بودم. خودم و خودم. با نیت خدمت به همنوعانم. فضای باغهای روستا شهادت می دهند تلاشهای من را، بدون معلم خصوصی، بدون کلاس کنکور... ■بعد از کنکور، تنهایی براه افتادم و روز بعد به روستا برگشتم. زمان انتخاب رشته نیز، نه کسی برایم تعیین رشته کرد و نه پرسشی و نه توان کمکی از خانواده بود. □موقعی که نتایج زده شد، آنقدر از شهر دور بودم که روزنامه ای پیدا نشد تا در اولین فرصت، نتیجه را بفهمم. به زحمت کسی پیدا کردم که روزنامه داشت. پیش ایشان رفته نگاه کردم. ●بله پزشکی قبول شده بودم. خودم برای خودم دلخوشی کردم. و تازه آغاز سختی‌ها بود. باید کار می کردم و درس می خواندم. و آن هفت سال چه سخت گذشت. ○هر چند خانواده با تمام توان علاقه مند به کمک بودند اما هم کمتر توان داشتند و هم من شرایط سخت آنها را درک می کردم. البته که قابل تقدیرند. ■آنها به من *هدف* آموخته بودند. ما نسل *خود ساخته* بودیم. □امروز یاد آن روزها افتادم، اشک ریختم و گریه کردم و البته تحسین کردم خودم را و خانواده ام را. و با خود اندیشیدم: "آیا این بچه ها قدردان زحمات پدر و مادرها خواهند بود؟!" ●آنها که حاصل دسترنج این همه سختی و رنج ما هستند... آیا ما راه را درست آمده ایم؟ ○با پرسش دیگری آنجا را ترک کردم: آیا همه ی فرزندان این سرزمین از امکانات برابر برخوردارند؟... _______
نمایش همه...
Photo unavailableShow in Telegram
وقتی بهش فکر میکنم تک تک الکترونهام برانگیخته میشن😂😂 @kadusteam
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.