کتابخانه ادبی

👌🏻مجموعه ای از کانال های تخصصی که منابع لازم را به صورت #رایگان در اختیار شما قرار میدهد ‼️ لیست به زودی حذف خواهد شد....

💥امشب میخوام یه فرصت در اختیارت بزارم که با عضو شدن توی کانالای زیر بتونی معلومات خود را بالا ببری و به کانال‌های که می‌خواهی رایگان دسترسی پیدا کنی 👇 https://t.me/addlist/tgoinq7AmHgxMDI0

ایوان ایلیچ ، قاضی عالی رتبه در بستر مرگ ناگهان پی می برد که اشتباه زندگی کرده است. کار ، زندگی ، و خانواده اش " شاید هیچ ، هیچ " نبوده اند. دست‌کم چیزی نبوده که حالا در آستانه مرگ ، ماندگار بوده باشد.  ایوان ایلیچ آن هستی حاضری را برای خود ساخت که گمان می کرد آدمی باید داشته باشد. حال در خانه زیبای خود نشسته که با جان کندن آن را خریده است و نمی فهمد این همه به چه کار می آید ؟ پایان قریب الوقوع زندگی در داستان مرگ ایوان ایلیچ تولستوی،  دری است که خودفریبی های زندگی از آن عبور نمی کنند . همه مدام به این قاضی صاحب منصب فعال ، اطمینان داده بودند که گام به گام صعود می کند ؛ تحصیلات ، ازدواج ، فرزندان و ترفیع . حال متوجه می شود که در حقیقت ، همواره فقط سقوط کرده است . شادی های زندگی ، کمتر شدند . نگرانی های مالی ، شکست های عشقی و ملال زندگی روزمره افزایش یافتند . تمام چیزهای مهم را به بعد موکول کرده است و حال دیگر بعدی وجود ندارد . در سه روز آخر زندگی اش ، مأیوس و ناامید است .‌ دامی که ایوان ایلیچ گرفتار آن شد ، به بعد موکول کردن بود . وقتی بالاخره آخر هفته فرا برسد و وقتی بالاخره به این و آن خواسته اش برسد ، همه چیز ، همه چیز جبران خواهد شد . آدمی زمانی زندگی واقعی را شروع خواهد کرد که دائم مقدمات آن را فراهم کرده است . حتی اگر در دوران بازنشستگی باشد ؛ و اگر هم این اتفاق نیفتد ، باید به بهشت امید بست . قاعده به بعد موکول کردن ، موجب می شود همه در جا بزنند‌. پایان زندگی ، انسان را وادار به تغییر دیدگاه می کند . در حالی که فرد تا آن زمان با شیوه پیشرفت کردن حرکت کرده و فقط به جلو خیره شده است ، حالا به گذشته می نگرد. اصل آینده نگری ، معنای خود را از دست داده است . وقتی آدمی در حال دست شستن از زندگی است ، دیگر نمی تواند روی این حساب کند که بعدا آن را آغاز خواهد کرد .افقی که می توانست رفتارهای تاکتیکی و هماهنگت را توجیه کند ، تنگ تر می شود.  چرا باید دوران پرارزش پایان عمر را  سر چیزهای غیرضروری تلف کرد ؟ چرا باید مصالحه کرد ؟ تندروی دوران کهنسالی از همین بوجود می آید. افراد مسن گاهی بدبین یا مأیوس می شوند ، چون دیگر نمی توانند خود را با امیدهای تازه دلداری دهند ؛ ولی آن ها آزادی جدیدی به دست آورده اند. زیرا دیگر نمی گذارند ظاهر فریبنده چیزها فریبشان دهد. مارتین هایدگر که فلسفه اش ، توافق ناپذیری وجودی اش را از تأمل درباره پایان زندگی می گيرد ، این آخرین روشن بینی را نوعی آزادی خودآگاه مربوط به مرگ ، که خود را از اوهام آدمیزاد رها کرده است، می خواند . نتیجه این می شود : خود را گرفتار وضعیت های بی شمار هستی ات نکن ، بلکه به " بنیان " و " اصالت " وجودت بپرداز . ✍ #آیریس_رادیش [ 📓 آخرین چیزها ] @ketabkhaneadabi1398

قوانین گروه فرهیختگان کشوری ✅تکه کتاب و سخنان ناب بزرگان و اندیشمندان ایران و جهان و معرفی آثارشان ✅رمان ، داستان ، داستانک ✅تصاویر زیبا و هنری ، موسیقی ✅متون زیبا و اشعار و تک بیت های ناب الزاما با نام صاحب اثر ✅کلیپ و عکس نوشته در شان گروه لینک و فوروارد ⛔️ جوک و مطالب سخیف⛔️ شما هم دعوتید🌹 https://t.me/+hEd2dqXTik42YTE0

Natacha Francis Goya 🎧🌓♥️ گیتاری عاشقانه و دلنشین از گیتاریست هنرمند و معروف بلژیکی "فرانسیس گویا" او در خلق آثار متنوع و با طراوت مهارت بسیار دارد . @ketabkhaneadabi1398

🍃 دلم به حال پروانه ها مى سوزد، وقتى چراغ را خاموش مى كنم! و به حال خفاش ها، وقتى چراغ را روشن مى كنم! نمى شود قدمى برداشت، بدون آنكه كسى نرنجد؟! ✍ #مارین_سورسکو @ketabkhaneadabi1398