ابرِ فرفری

سرکار نمیتونیم گوشی ببریم ینی گوشیامونو میذاریم تو کمد میریم بالا بعد امروز یکی از همکارا گوشیشو آورده بود بالا حس مدرسه که اردو بود گوشی میبردیم با سطل اشغالم عکس میگرفتیم و داشت با همههههه داشت عکس میگرفت=))))))))))))))))))))))))))))))))))

بابا داره با همکلاسی های دبیرستانش ویدیوکال حرف میزنه بعد یکی به بابا میگه اون عینک و شال ابی رو چیکار کردی اون یکی میگه اون عکس رو با فلانی و فلانی گرفتیم یکی اون وسط میگه با دوربین من گرفتیم اونو یکی دیگه میگی اره بچه مایه‌مون تو بودی 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂انقد بامزه و گوگولی دارن تجدید خاطره میکنن دلم رفت براشون کاش پنجا سال دیگه دووم بیارم بشینم با اکیپمون تجدید خاطره کنیم

باز هم بارون و فکر اینکه چرا کسی نیست زیر بارون ببوسمش👩🏻‍🦽

همین که کراشم از کلمه عزیز استفاده نمیکنه ینی راهو درست رفتم

قراره اتاقمو تمیز کنم میگم یه قاچ دیگه هندونه بخورم بلند شدم و الان یک چهارم هندونه خورده شد و من با شکم باد کرده و خوابالو دارم به این فک میکنم ایراد اتاق کثیف چیه

دلم میخواد زندگیمو بدم دست یکی بگم اینو یه دقیقه میگیری؟ بعد فرار کنم.

"I guess sometimes you find thе one But the timing's off, the place is wrong" @ZevalMusic | lyrics

ولی جدی خیلی ناراحتم که با ۶۰-۷۰ سال سن جلو من ۲۰ ساله خم و راست میشه بابا کوتاه بیا مگه من کیم:( مسن ترین ادم اونجاس و با همه همینه:(

یه ابدارچی داریم انقد پیرمرد گوگول و بامزه ایه هر سری چایی میاره دلم میخواد لپشو بکشم بوسش کنم