ایران دوستان
لینک عضویت در ایران دوستان 👇 https://t.me/joinchat/AAAAAErxecvi2a1-p8l7WA
نمایش بیشتر868
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+87 روز
+1830 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
نمایش همه...
وضعیت بحرانی / اقتصاد رانتی / رانت ارز و مسکن / و...
انحصارگرایان مانع توسعه هستند.نظام سیاسی کشور پابرجا خواهد ماند اما با ادامه این روند شاهد خورده شدن از درون خواهیم بود.رانت ارز فقط برای 1 درصد جامعه است.حذ...
Repost from موسی غنینژاد
ریشه های گنوسی نظریه تاریخی مارکس
سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
Repost from روزنامه دنیای اقتصاد
😄سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»:
ریشههای گنوسی نظریه تاریخی مارکس
👤 دکتر موسی غنینژاد
✍️ مارکس را معمولا مدافع نظریه ماتریالیسم تاریخی میدانند؛ نظریهای که تحول تاریخی جوامع بشری را با تغییرات در شرایط زندگی مادی انسانها توضیح میدهد.
✍️ مارکس به لحاظ فلسفی خود را ماتریالیست میداند؛ یعنی به تقدم ماده بر اندیشه اعتقاد دارد. در آغاز ماده بود و اندیشه بعدها زمانی پدید آمد که طی تحولاتی در تاریخ طبیعی زمین، انسان در آن پا به عرصه وجود نهاد.
✍️ اندیشه ویژگی موجود زنده (حیوان) تکاملیافتهای به نام انسان است. همچنانکه تحولات در تاریخ طبیعی زمین انسان را به وجود آورده، تحولات در شرایط زندگی مادی وی نیز شیوه اندیشیدن او را متعین میسازد.
✍️ از نظر مارکس تحول در شرایط نیروهای مادی یا ابزار تولیدی زیربنا یا شالوده جوامع بشری را تشکیل میدهد و سایر نهادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی روبناهایی وابسته به این زیر بنا هستند.
✍️ به عقیده وی، از زمانی که جوامع اولیه یا کمونها که زندگی جمعی انسانها در آنها جریان داشت جای خود را به جوامع طبقاتی مبتنی بر مالکیت خصوصی میدهند، بهرهکشی، استثمار و مبارزه طبقاتی جای زندگی صلحآمیز اجتماعی را میگیرد.
✍️ از آن زمان به بعد مبارزه طبقاتی میان استثمارشوندهها و استثمارکنندهها تبدیل میشود به موتور محرکه تاریخ. این مبارزه تا محو جامعه طبقاتی و شکلگیری جامعه کمونیستی ادامه مییابد.
✍️ مارکس ادعای بسیار بزرگی مطرح میکند که عبارت است از توضیح تاریخ بشریت از آغاز تا انجام، اما هیچ استدلال مبتنی بر قرائن و شواهد تجربی، حداقل در خصوص ضرورت برآمدن جامعه کمونیستی آینده نمیدهد.
✍️ این رویکرد مارکس از این جهت شگفتانگیز است که او هرگونه اندیشهورزی صرف و بریده از واقعیات تجربی را بهعنوان ایدههای متافیزیکی رد میکند و نظریات خود را علمی و فارغ از هرگونه ایدئولوژی میداند.
✍️ این معما را چگونه میتوان توضیح داد؟ شاید بتوان این رویکرد متناقض مارکس را در وجود نوعی تفکر گنوسی مضمر نزد وی دانست؛ تفکری بسیار کهن که مدعی دانش مطلق است....👇
🔗متن کامل سرمقاله
#دنیای_اقتصاد #سرمقاله #مارکس #کمونیسم #تفکر_گنوسی
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
در آخر اینکه سرسپردگی روشنفکران به کمونیسم محدود به بیمسئولیتی سیاسیشان نمیشود، بلکه خیانتی حرفهای از جانب آنان محسوب میشود که در گفتمان فلسفی و سلوک اخلاقیشان نمود دارد. پذیرش مارکسیسم به عنوان حقیقتی علمی و پشتیبانی بینالمللی از اتحاد شوروی نه تنها حماقت سیاسی بلکه خطایی علمی و اخلاقی بود. او در زمانیکه تعصبات افسار گسیخته، درست و غلط و نیز خوبی و بدی را مطلق می پنداشت، در دفاع از آزادی بر توانایی فردی آدمی در تمیز خوبی از بدی و خیر از شر پای فشرد و نشان داد که عمل مبتنی بر این اصل، تعیین کننده ی سمت و سوی تاریخ بوده است.
در کتاب افیون روشنفکران آرون به اهل عِلم هشدار میدهد که آنان نمیتوانند بدون پذیرش مسئولیت به حوزه عمومی وارد شوند. وی به افراد اهل عمل نیز گوشزد میکند که الزامات سیاسی نباید آنان را از داوری برای تشخیص درست از غلط یا خیر از شر معاف دارد. به باور او، اگر روشنفکر برای استقلال رای و حفظ آن، نیازمند اراده و توانمندی است، مردم نیز برای کسب آزادی و صیانت از آن، محتاج شهامت و شکیباییاند.
فهرست کتاب افیون روشنفکران عبارت است از:
پیشگفتار
بخش اول: اسطورههای سیاسی
• فصل اول: اسطورۀ چپ
• فصل دوم: اسطورۀ انقلاب
• فصل سوم: اسطورۀ پرولتاریا
بخش دوم: بت تاریخ
• فصل چهارم: اهل کلیسا و اهل ایمان
• فصل پنجم: معنای تاریخ
• فصل ششم: توهم ضرورت
بخش سوم: از خودبیگانگی روشنفکران
• فصل هفتم: روشنفکران و میهن خویش
• فصل هشتم: روشنفکران و ایدئولوژیها
• فصل نهم: روشنفکران در جستجوی دین نو
نتیجهگیری
[ » معرفی کتاب: کتاب اعتقاد بدون تعصب – کتابی در ستایش تردید ]
جملاتی از متن کتاب
منظور از انقلاب جایگزینی ناگهانی و خشونتآمیز یک حکومت توسط دیگری است. مفاهیم هرگز بهطور دقیق واقعیتها را بیان نمیکنند، حدود و ثغور مفاهیم بهدقت ترسیم میشود، حال آنکه حدومرز واقعیتها سیّال است. اگر به قدرترسیدن یک تفکر، قانونی باشد و دولت برآمده از آن فرمان خشونت را صادر کند؛ آیا میتوان بهدلیل ناگهانی بودن تغییرات در میان نیروهای حکومت و ادارهی نهادها، از انقلاب سخن گفت؟ آیا میتوان از جابهجایی قدرت با کودتای نظامی، جایگزینی افسری با افسری دیگر، یا جانشینی یک فرد نظامی با غیرنظامی یا برعکس، بیآنکه گذاری واقعی بهشکل جایگزینی طبقهای از رهبران با طبقهای دیگر یا یک شیوهی حکومتی با شیوهای دیگر صورت گرفته باشد، از انقلاب دم زد؟
انسانهایی که اندیشهی انقلابی دارند، همانهایی نیستند که کشتی انقلاب را به ساحل میرسانند. کسانی که آغازگر انقلابها میباشند بهندرت در پایان زنده میمانند و اگر زنده بمانند در تبعید یا در زندان بهسر خواهند برد. اگر هیچکس در نتایج حاصله از این جنگ – همه علیه همه اثری از کار خود مشاهده نکند، آیا میتوان انقلاب را نماد بشریتی دانست که بر سرنوشت خود مسلط است؟
میل به بهبود وضعیت اجتماعی همواره به ارادهی معطوف به انقلاب منتهی نمیشود. انقلابیون به نفرت از جهان و تمایل به ایجاد فاجعه شناخته میشوند، زیرا انقلابیون با خوشبینی خطا میکنند. همهی رژیمها در صورتیکه با مفاهیم ذهنی و ایدهآل برابری یا آزادی ارزیابی شوند، محکوم خواهند شد. آیا اسطورهی انقلاب درنهایت به کیش فاشیستی خشونت نمیگراید؟
روشنفکران در برابر سرخوردگی، با تأمّل یا اندیشه یا با شورش واکنش نشان میدهند. آنان میکوشند علل شکاف میان رؤیای دیروز و واقعیت امروز را کشف کنند یا اینکه آن رؤیاها را بر واقعیت کاملاً متفاوت امروز تحمیل کنند.
فرانسه مهد تضادهای چپ و راست است. این دو اصطلاح که تا جنگ جهانی دوم در ادبیات سیاسی بریتانیا چندان محلی از اعراب نداشتند، از مدتها پیش از آن در فرانسه بهکار میرفتهاند. چپ از چنان منزلت بالایی برخوردار است که احزاب میانهرو و محافظهکار میکوشند برخی صفات را از واژگان مخالفان خود وام گیرند.
مشخصات کتاب
• عنوان: افیون روشنفکران
• نویسنده: رمون آرون
• ترجمه: پیروز ایزدی
• انتشارات: فرهنگ جاوید
• تعداد صفحات: ۴۲۴
چاپ پنجم قیمت : 399000 تومان
کتاب افیون روشنفکران اثری از رمون آرون، جامعهشناس، فیلسوف، مورخ و مفسر سیاسی فرانسوی است. در سال ۱۹۲۴ در آزمون ورودی دانشسرای عالی پاریس قبول شد و چهار سال بعد با کسب رتبه اول، این دوره را به پایان رساند. او و سارتر در این دوره چهارساله با یکدیگر دوست شدند به گونهای که با هم پیمان بستند هر یک زودتر درگذشت، یادداشتی در سوگ دیگری بنویسد.
افیون روشنفکران، کتابی است به قلم یک صاحبنظر و بیانیهای است از سوی مبارز راه آزادی؛ کتابی که هم در قلمرو فلسفه و هم ساحت ادبیاتِ مبارزهطلبانه میگنجد. کتابی در پی کشف تناقضاتی است که باعث شده بود اکثریت قریب به اتفاق روشنفکرانی که از روشهای علمی بریده بودند، بهلحاظ سیاسی از کمونیسم شوروی در برابر دموکراسیهای لیبرال حمایت کنند. از آنجا که کتاب بر تحلیل دیالکتیکی دقیقی استوار است و شناخت درستی از مارکس و مارکسیستها ارائه میدهد، ضمن نمایاندن حقیقت موضوع، معیاری در اختیار روشنفکران میگذارد تا با آن آزادی را با وضع موجود بسنجند.
بعد از نوشتن این کتاب، روشنفکران فرانسوی، القاب زیادی به نویسنده آن دادند؛ نوکر بورژواها و سرمایهداران و «هر ضد کمونیستی یک سگ است» از سوی دوستش ژان پل سارتر، نمونهای از این القاب بود. آرون در بحبوحهی جنگ سرد و زمانی که ایدئولوژی چپ طرفداران بسیاری در فرانسه داشت این کتاب را نوشت.
او که خود سوسیالیست بود با مطالعه اقتصاد و دقت در عملکرد شوروی به طور کامل از سوسیالیست بودن دل کند و به منتقد جدی و سرسخت این ایدئولوژی تبدیل شد. افیون روشنفکران را نیز در پاسخ به طعنهها و آزار و اذیت و توهمی که در بین روشنفکران چپگرای فرانسوی وجود داشت نوشت و گفت:
«اگر مارکس گفت دین افیون تودههاست، کمونیسم نیز افیون روشنفکران است.»
کتاب افیون روشنفکران
مطالعه کتاب حاضر یک تعامل اساسی بین متن (نویسنده) و مخاطب است و این خوانش بهطورقطع با خواندن یک بیانیه یا قطعنامه تفاوت اساسی دارد چنانکه نویسنده نیز بیانیهنویس نبوده، و زنده ماندن کتاباش تا این برهه از زمان شاهد این گفته است.
جملهی مشهور کارل مارکس ورد بسیاری از مباحث و اندیشههای بشری شده است که «دین افیون تودههاست.» اما دین فقط آیینهای مذهبی نیست، هر طریقتی که نظاممند، ایدئولوژی خاصی را تعریف و تدوین و تبلیغ نماید افیون است چنانکه باعث میشود فرد نتواند درست اندیشیده و صحیح تصمیم بگیرد. نظامها و مکاتب سیاسی نیز به همین طریق عمل میکنند.
رمون آرون که خودش روزگاری در دنیای سوسیالیستها زندگی میکرده به ظرافت تمامی توهمات و خودبزرگبینی آنان را به باد انتقاد میگیرد. آرون باور دارد کمونیسم تبدیل به دین سکولار شده است و پیروانش چون پیروان دین مسیحی به پیروزی محتوم خود ایمان قلبی دارند، مخالفان خود را طرد، تحقیر و آزار میدهند و هیچ انتقادی را بر ایدئولوژی خود نمیپذیرند و از همه بدتر بر جنایاتی که از سوی شوروی و استالین به نام کمونیسم و سوسیالیسم بر مردم رفته است چشم بستهاند.
آنان چون انسانی که افیون مصرف کرده از واقعیت دور افتاده و در توهمات خود زندگی میکنند. آرون بعد از نوشتن این کتاب جایگاه اجتماعی و دانشگاهی و دوستان خود را از دست میدهد و مورد آزار و اذیت فراوانی قرار میگیرد تا پس از فروپاشی شوروی و انتشار کتاب مجمع الجزایر گولاگ از سولژنتسین، که ایدئولوژی چپ جایگاهش را در فرانسه از دست میدهد و همه به درستی گفتههای آرون پی میبرند.
رمون آرون در بخشی از کتاب«افیون روشنفکران از نزاعی میگوید که بین آلبر کامو و ژان پل سارتر درگرفت. او مینویسد که کامو و سارتر مشترکات فکری بسیاری داشتند. آرون سپس میپرسد که با اینهمه اشتراکات فکری چگونه شد که این دو نویسنده سرشناس از یکدیگر بریدند و دیگر پیوندی بینشان برقرار نشد. نویسنده پاسخ میدهد که «در خوان آخر، کامو غرب و سارتر شرق را انتخاب میکند و البته به شرط زندگی در غرب.»
جالب است که آرون در سال ۱۹۵۵ که این کتاب انتشار یافت به نکتهای اشاره میکند که هنوز هم در بسیاری از متفکران و فعالان سیاسی طرفدار شرق – کمونیسم – در سراسر جهان وجود دارد و آن اینکه در عین حال که از کمونیسم و چپ دفاع میکنند ترجیحشان این است که در غرب زندگی کنند و حاضر نیستند به روسیه، چین، کره شمالی، ونزوئلا، کوبا و کشورهایی از این دست بروند و آنجا زندگی کنند و با غرب و نظام سرمایهداری مبارزه کنند.
Repost from تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی
قابل توجه دوستانی که از نمایشگاه کتاب تهران دیدار میکنند، جمعه عصر، بیستوهشتم اردیبهشت، در غرفۀ نشر کتاب پارسه، حضور خواهم داشت.
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
Repost from تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی
به منظور رونمایی از کتاب «تاریخنگار زوال» در خدمت سرورانم در شهر کرمانشاه خواهم بود. این جلسه به لطف و همت دوستان عزیزم در شهرکتاب کرمانشاه در روز چهارشنبه، بیستوششم اردیبهشت، در ساعت هجده برگزار خواهد شد.
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
Repost from ایراندل | IranDel
🔴 حکایتِ سوزاندنِ صورتِ مذاکراتِ قانونِ مدنی و درسی که میتوان گرفت
✍️ سالار سیفالدینی، دکترای جغرافیای سیاسی
مصطفی عدل یکی از حقوقدانانی که در تدوینِ قانون مدنی شرکت داشت، جایی گفته است:
پس از تصویبِ قانون مدنی، با توافقِ اعضای کمیسیونِ تدوین از جمله، اصرارِ محمد فاطمی قمی، صورتمذاکراتِ تدوینِ قانونِ مدنی سوزانده شده تا از آن پس، حقوقدانان و قضاتِ ایرانی هرجا به اِشکالی در فهمِ مادهای برخوردند در تفسیر آن، به جای منابعِ قدیمِ فقهی به اصولِ حقوقِ «جدید» برگردند و بدینسان، قانونِ جدید را برابر مقتضیاتِ زمان و مکانِ علمِ حقوقِ جدید، توضیح دهند.
قانون مدنی با ترکیبی که داشت، در عمل، جدید در قدیم بود، بنابراین برای تفسیر آن به هنگام وقایعِ جدید، بازگشت به قدیم، راهگشا نبود. هدف قانونگذارانِ ایرانِ مُدرن، آن بود که حقوقِ شرع درونِ یک نظامِ حقوقی جدید، فهمیده و بسط داده شود.
مهمترین پیامد این قاعده که «قانون، باید با مزاجِ مملکت، سازگار باشد» این بود که قانونِ شرع باید بر اساسِ یک نظام حقوقی، درک میشد.
اما «مزاجِ مملکت» در زمان و مکان امری ثابت نبود و همین امر موجب میشد که قانونِ شرع مطابقِ مقتضیاتِ زمان و مکان، مورد تفسیر قرار گیرد. این همان تحولی است که به تعبیری میبایست، فهمی از وجوهی از قدیم در جدیدِ شرع را با اسلوبِ حقوقِ جدید،عرضه میکرد.
با این همه، جدید و بدیع بودنِ قانونِ مدنی به بهره گرفتن از مجموعههای مُدرن، مربوط نمیشود. آنچه دارای اهمیت بیشتری است قرار دادن قانون، در میدانِ جاذبۀ حقوق بود تا قانونِ قدیم با حقوقِ جدید، تفسیر شود و در هر دورهای نیز با مقتضیاتِ زمان و مکان مطابقت داشته باشد.
بنابراین قانون در میدانِ جاذبۀ «حقوق» است که اهمیت دارد. پس قانونی که حقوقی نباشد با یاسای چنگیزی، تفاوت ندارد. از این رو قانون، یا حقوقی است یا اصولاً قانون نیست.
محمد فاطمی و منصورالسلطنه (مصطفی) عدل، دو نفر از اعضای اصلی کمیسیونِ تدوینِ قانون اساسی بودند که خاطرۀ راز آلودِ سوزاندنِ همۀ اسنادِ مذاکراتی را که منجر به تدوینِ قانونِ مدنی شده بود را روایت کردهاند. آنچه را که ما امروز در عالمِ نظر، امکانِ توضیحش داریم، مؤسسانِ قانونِ مدنی در عمل فهمیده بودند.
سایر اعضای این کمیسیون عبارت بودند: نصرالله تقوی، شیخ محمد بروجردی، شیخ اسدالله ممقانی، سید محمدرضا افجهای، سید محسن صدرالاشراف، جواد عامری، احمد متین دفتری، محمدرضا ایروانی.
پینوشت:
دستکم سه نفر از این بزرگان از جمله مصطفی عدل، اسدالله ممقانی و محمدرضا ایروانی، تبریزی بودند.
@IranDel_Channel
💢