دانش توسعه پایدار
نمایش بیشتر
کشور مشخص نشده استزبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
612
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
طرح ملی زراعت چوب
اطلاعیه:
ظرفیت پذیرش و عقد قرارداد در پروژه ملی زراعت چوب کشور با تسهیلات ۱۰۰ میلیون تومان وام اشتغال ۴ تا ۶ درصد، یکسال تنفس، بازپرداخت ۵ ساله به شرح زیر:
1- استان ایلام از مجموع ۳۰۰ پذیرش ظرفیت کامل شد.
2- استان خوزستان از مجموع ۳۰۰ نفر ظرفیت ۱۷۰ نفر تکمیل و ۱۳۰ نفر فرصت ثبتنام است.( ظرفیت ۵۰ نفر برای مسجد سلیمان محفوظ است.)
3- استان گیلان از مجموع ۳۰۰ نفر ظرفیت ۱۸۰ نفر تکمیل و ۱۲۰ نفر فرصت ثبتنام است.
4- استان کرمان از مجموع ۳۰۰ نفر ظرفیت ۲۰۰ نفر تکمیل و ۱۰۰ نفر فرصت ثبتنام است.
شرایط ثبتنام:
1- علاقه مند به زراعت چوب
2- سن ۱۸ تا ۶۰ سال
3- نام و نام خانوادگی
4- کد ملی
5- شماره تماس و واتسآپ
6- نام شهرستان محل سکونت و نشانی مزرعه ( در صورتی که صاحب زمین هستید)
7- ارسال تصویر کارت ملی
موارد هفتگانه را به شماره واتسآپ
09123633753
ارسال فرمایید:
دکتر فرشاد یزدیان
مجری ملی زراعت چوب کشور
و حتی گاهی هنگام کار در زمین هم چشم و دل آنها به گوشی اندرویدشان است و ما در این میان گرفتار شدهایم.
با این اوصاف این پرسش پیش خواهد آمد که دولت تا چه میزان برای اینترنت رسانی به روستا به عوامل و پیشفرضهای مهم اجتماعی و فرهنگی روستاییان توجه کرده است و آیا مطالعهای در این راستا انجام داده است؟
دولت کنونی مدتی است برای احیای نهاد جهاد سازندگی در تلاش است.
بنا بر نظر دلسوزان و پیشکسوتان توسعه روستایی این امر پدیدهای فرخنده است اما دولت باید دو نکته را مدنظر قرار دهد.
اول اینکه آیا بهتر نبود تشکیل وزارت توسعه روستایی را سرلوحه قرار میداد تا هم از این حجم عظیم موازی کاری جلوگیری میشد و از مداخله بیست نهاد مختلف در امور روستا که حاصلی جز ندانمکاری و اختلاف و پراکندگی فکری و بروکراسی ندارد ممانعت به عمل میآمد؟ (سلجوقی: حتی با ایجاد وزارت توسعه روستایی، از مداخله پنجاه نهاد مختلف هم نمیتوانیم جلوگیری کنیم چرا که ساختار نظام اداری ایران تفکیک همزمان بر اساس مکان و موضوع است و به همین دلیل هیچ موقع این هماهنگی به وقوع نخواهد پیوست در ضمن پس از انقلاب حداقل سه ساختار حاکم شده است ۱- نماینده ولیفقیه ۲- نماینده دولت تحت عنوان استاندار ۳- نماینده وزارتخانههای تخصصی تحت عنوان مدیرکل ۴- ...)
نکته دوم اینکه گرچه برخی روستاها در کشور هنوز از نبود زیرساختهای اولیه رنج میبرند و باید برای رفع این مشکل اقدام عاجل کرد ولی دولتمردان ضرورت دارد ذهنیت دهه شصتی خود را درباره روستاها اصلاح کنند، بهعبارتیدیگر اگر آنها قرار است در جهاد سازندگی صرفاً به کمکهای عمرانی بپردازند میتوانند از ظرفیت نیروهای جهادی جوان و حتی بنیاد مسکن بهره ببرند و بودجه مملکت را صرف تشکیل نهادی جدید نکنند، منظور این است که اگر میخواهند جهاد سازندگی جدید منشأ خیر و عامل توسعه برای روستا باشد باید به توسعه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و مدیریتی و زیستمحیطی با نگاه راهبردی و مشارکت محور باور داشته باشند و از نگاه تک بُعدی بیحاصل بپرهیزند و از تجربیات مصلحان روستایی و آموزههای محققان مطالعات روستایی بهره ببرند.
اخیراً پیشبینیهای جمعیت شناسان و جامعه شناسان و دستگاههای ذیربط دولتی ایران نشان داده است که کشور ما در یکی دو دهه آینده با پدیده پیرسالی و سالمندی جمعیت مواجه خواهد شد، بهطوریکه برخی گفتهاند ایران در سی سال آینده پیرترین جمعیت جهان را خواهد داشت، بهعبارتدیگر تا سال ۲۰۵۰ یکچهارم از جمعیت ایران در سنین سالمندی قرار خواهد گرفت.
از سویی تندباد مدرنیته، فقر و بیکاری و معضلات اقتصادی، تضعیف احساس تعلق به روستا در میان جوانان روستایی و میل آنها به تحصیل و اشتغال و مهاجرت به شهرها همچنان روستاهای ایران را تهدید خواهد کرد.
با این اوصاف در دهههای آینده شاهد گسترش شدید پدیده سالمندی روستایی خواهیم بود.
آن هم از نوع چین و ژاپن و شاید گستردهتر از آن و آنوقت هزینههای بهداشت و درمان سالمندان و توانمند ساختن و ارتقای کیفیت زندگی آنها بسیار سخت و هزینهبر خواهد شد و همچنین توسعه روستایی و کشاورزی هم با چالشهای زیادی مواجه خواهد شد.
سیاستگذاران و برنامهریزان و محققان ضرورت دارد که از هماکنون برای این پدیده جمعیتی تدابیری اتخاذ کنند و نیازهای دوران سالمندی را مورد توجه قرار دهند تا آنان را کنشگر و توانمند سازند و در آینده از آثار منفی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی این پدیده هم در شهرها و روستاهای کشور کاسته شود.
کرونا چالش دیگر جامعه روستایی ایران است علیرغم واکسیناسیون در روستاها هم چنان آسیبها و مخاطرات این ویروس برای روستاها پابرجاست.
بنا به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد در شرایط فعلی کشور، بیمارستانهای تعیینشده برای بیماری کرونا در مناطق شهری است و دسترسی روستاییان به این مراکز با توجه به بعد مسافت، هزینه رفتوآمد و هزینه اقامت در شهر ممکن است مانعی برای حضور بیماران برای پیشگیری و درمان باشد.
از طرف دیگر اگر اطلاعرسانی کامل به روستاییان در خصوص بیماری مورد نظر، ارائه نشده باشد، خود دلیلی بر انتشار بیشتر بیماری خواهد بود.
با توجه به سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۵، هر سه روستا دارای یک مرکز بهداشتی و درمانی هستند.
هر بهورز حدود ۷۰۰ تا هزار نفر و هر پزشک خانواده حدود ۱۲ هزار نفر را تحت پوشش دارند.
همچنین هر مرکز جامع سلامت بین ۳۰ هزار تا ۵۰ هزار نفر را پوشش میدهد.
نگاهی به آمار سرشماری سال ۱۳۹۰، تصویری از دسترسی به خدمات بهداشت و درمانی و دسترسی به آب لولهکشی نشان میدهد که نگرانکننده است.
امیدواریم این ارقام تاکنون بهبود یافته باشد و از نگرانیها بکاهد.
چالشی دیگر که کرونا برای روستاها ایجاد کرده ضعف آموزش در میان دانشآموزان روستایی است. با پیدایش بیماری کووید 19 آموزش مجازی علاوه بر اینکه کیفیت آموزش را در میان دانشآموزان جهان بهویژه در بین دانشآموزان فقیر و روستایی کشورهای جهان سوم و همچنین کشورمان پایین آورده است و در بلندمدت نیز در آینده اجتماعی و شغلی آنها تأثیر خواهد گذاشت، ممکن است موجب بازماندگی آنها از تحصیل شود.
مشکل دسترسی به اینترنت و نداشتن تبلت یا گوشی تلفن این معضل بزرگ یعنی بازماندگی از تحصیل را تشدید کرده است.
به یاد دارم چند سال پیش یکی از اساتید بزرگوار و فرهیخته اینجانب، برای پایاننامه پژوهشیام که موضوعی با محوریت مشارکت و برنامهریزی روستایی داشت مدام بر این مسئله تأکید داشت که در برنامهریزی مشارکتی روستایی ضرورت دارد که پژوهشگر بهعنوان تسهیلگر در فرآیند پژوهش و برای رسیدن به مقصد خود؛ زمینه را برای همکاری توأمان مردم و نخبگان و متخصصان در تمام مراحل برنامهریزی فراهم کند و اگر هر یک از دو گروه یاد شده در این مسیر حضور نداشته باشند برنامهریزی نتیجهای نخواهد داشت و عملاً بیمعنا و بیاعتبار است.
بنده نیز با تمام کاستیها و کمبودها و ضعفها در وسع خود به سفارش استاد جامه عمل پوشانیدم .
اما اکنون پس از گذشت 6 سال از آن روزها، پیرو آن نکته علمی به این نتیجه و تجربه رسیدهام که در عمل، مردم و نخبگان ما با هم فرسنگها فاصله دارند چراکه در جامعه ایرانی نخبگان مردمگریز هستند .
برخی نخبگان اگر کسی یا گروهی یا حتی همکار خود را متوجه و علاقهمند به همکاری و مشارکت مردم بدانند او را به پوپولیسم متهم میکنند و خود را عقل کل میپندارند و از سویی مردم نیز به نخبگان و متخصصان بهعنوان نمایندگان و مأموران دولتی مینگرند که بهمحض ورود به روستا یا برای قطع یارانه آنها عمل میکنند یا برای وضع قوانین سفتوسخت و یا اینکه به قول آنها مهندسی است که یک روزه بهمحض پر شدن پرسشنامههای خود پشت سرش را نگاه نمیکند .
با این اوصاف، روشن است تا روزگاری که تعامل سازنده و راهگشا بین مردم و نخبگان و متخصصان شکل نگیرد، توسعه و ترقی روستا و متعاقب آن کشور هم بهعنوان یک آرزو باقی خواهد ماند و مشکلات اساسی پیش رو خواهند ماند.
افزایش تورم در مناطق روستایی بیانگر وخامت اوضاع معیشتی و توسعهنیافتگی روستاها مخصوصاً در بُعد اقتصادی بوده و به همین دلیل ما باید شاهد تشدید مهاجرت از روستاها به حاشیه شهرهای بزرگ و کلانشهرها باشیم .
رشد نابرابریهای درآمدی و گسترش ناهنجاریهای اقتصادی و اجتماعی و افزایش جرائم و تشدید فقر همه نشان از پیوند فقر شهری با فقر روستایی و عدم توسعهیافتگی روستاهای ایران دارد.
مرکز آمار از سال ۱۳۷۴ اقدام به تهیه آمار تورم مناطق روستایی کشور بهطور ماهانه کرده است.
تا پیش از آن، تورم مناطق روستایی کشور بهطور فصلی تهیه و اعلام میشد.
از سال ۱۳۷۴ که تورم مناطق روستایی کشور بهطور ماهانه تهیه و اعلام شده است، برای اولین بار در فروردین 98 تورم نقطهبهنقطه این مناطق از مرز ۵۰ درصد عبور کرد.
سبقت گرفتن تورم روستایی از تورم شهری، نشاندهنده آن است که این کالاهای ضروری و پرمصرف است که با افزایش قیمت شدید مواجه شدهاند و نیاز روستاییان به کالاهای ضروری بیشتر شده است، بنابراین این تصور باید اصلاح شود که روستاییان خود تمام مایحتاج روزمره خود را تولید میکنند.
در نهایت نباید عامل توزیع درآمدی در روستاها را نیز نادیده بگیریم چراکه وضعیت توزیع درآمدی در روستاها نسبت به شهرها چندان مناسب نیست بنابراین فشار تورم در این مناطق بیشتر خواهد بود.
مسئولین اقتصادی کشور تا چه میزان این مسئله مهم را مدنظر قرار دادهاند؟
باز میدانیم که آمار مهاجرت روستاییان به شهر رو به فزونی است و پدیدههای نگرانکننده همچون طلاق، فراموشی سنتهای کهن و آدابورسوم، تغییر سبک زندگی، بیکاری و اعتیاد نیز در روستاها در حال گسترش است.
یکی از مهمترین پیامدها و اثراتی که مهاجرت بخصوص مهاجرت روستا- شهری میتواند داشته باشد، تأثیر آن بر روی هویت افراد مهاجر است و اینکه درواقع بعضی افراد مهاجر بر اثر مهاجرت از روستا به شهر دچار بحران هویتی میشوند. و این در حالی است که هویت روستایی که در جای خود بسیار ارزشمند و قابلاعتناست، در تعاریف ذهنی افراد کمرنگ شده و به هویت شهری که در بسیاری موارد برگرفته از فرهنگ بیگانه است، متوسل میشوند.
از سویی به علت بحران اقتصادی سالهای اخیر قیمت مسکن در شهرها و بهویژه در کلانشهرها سر به فلک کشیده، روستاهای حاشیه شهرها پناهگاه بسیاری از ساکنان شهرهای بزرگ شدهاند.
آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد فقط در سال ۱۳۹۹ تعداد ۳۵ روستا تبدیل به شهر شدهاند؛ و این مسئله تبدیل روستا به شهر آن هم بدون مطالعه علمی خود معضلی جدید است.
گونه دیگر از مهاجرتهای روستایی، مهاجرت اقلیمی است که متأسفانه در روستاهای ما بهویژه منطقه شرق کشور در حال گسترش است.
نبود مدیریت صحیح، مصرف بیرویه آبهای زیرزمینی، سدسازی و کمی بارش از عمده دلایلی است که موجب مهاجرت اقلیمی روستاییان به حاشیه شهرها یا مهاجرت از استانی به استان دیگری شده است.
بنا به گزارشها، طی دوره دولت گذشته، ازدواج در روستاها حدود ۴۴ درصد کاهش یافته است.
قابلذکر است کاهش شدید ازدواج در مناطق روستایی علاوه بر همه دلایلی فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی که برای تأخیر در ازدواج جوانان ذکر میشود، یک دلیل اقتصادی-اجتماعی دیگری نیز دارد که آن هم، افزایش مهاجرت جوانان و بهعبارتیدیگر خروج نیروی کار جوان از روستاها است که درنتیجه بر روی آمارهای ازدواج در روستاها نیز تأثیر منفی گذاشته است.
بنا به آمار حدود یکچهارم از زنان ایران روستانشین هستند.
زنانی که باوجود فعالیتهای سخت در کارهای کشاورزی، قالیبافی، دامپروری، سبک زندگی متفاوت و..؛ و باوجود ارتقاء و پیشرفت امکانات بهداشتی در دوران پس از انقلاب، به نظر میرسد هنوز به امکانات بهداشتی و درمانی دسترسی مطلوبی ندارند.
هنوز بسیاری از آنها از حاکمیت سنتهای عرفی تبعیضآمیز در رنج هستند.
بنابراین برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی، توانمندسازی زنان بهعنوان یکی از ذینفعان پیشرفت و توسعه روستا دارای اهمیت است.
در پایان باید گفت که مسیر توسعه کشور از روستا میگذرد، اگر نگران فرهنگ و سنتهای اصیل کشور هستیم باید از روستا رو برنتابیم.
اگر حامی گردشگری و صنایعدستی هستیم، باید بدانیم بخش زیادی از ظرفیت این بخشها در روستاها وجود دارند.
اگر امنیت غذایی برایمان مهم است باید به کشاورزی اهمیت داد.
اگر کارآفرینی را میخواهیم توسعه دهیم، ضرورت دارد به تجارب گوناگون و موفق روستاییان کشور توجه کنیم که باوجود کمبودها توانستهاند افتخارات زیادی را بیافرینند.
اگر بخواهیم بسیاری از مشکلات شهری همچون حاشیهنشینی، فقر و بیکاری و مهاجرت را ریشهیابی کنیم، باید به سراغ روستا و روستاییان برویم.
اگر میخواهیم مشارکت را ارج بنهیم و همدلی و همیاری را بین مردم زنده کنیم باز باید به تجربههای روستا توجه کرد.
اگر دولتمردان میخواهند از آثار منفی تحریمهای اقتصادی بکاهند باید به بخش کشاورزی اهمیت دهند که کمترین آسیبها را از تحریم میبیند.
اگر توسعه اقتصادی را مدنظر داریم باید متوجه تولید روستا باشیم.
از این روست که تا زمانی که روستا توسعه نیابد کشور نیز توسعه نخواهد یافت.
روستاپژوهی، توسعه، ایرانشناسی
به مناسبت 15 مهرماه، روز ملی روستا و عشایر
چالشهای جامعه روستایی ایران
عنایت اله خانمحمدیان (دانشآموخته کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه تربیت مدرس و دانشجوی توسعه محلی روستایی دانشگاه تهران)
مهاتما گاندی:
اگر روستاهای ما رونق بگیرند، ما نیز پیشرفت میکنیم و اگر روستاهای ما خراب شوند ، چه کسی میتواند ما را نجات دهد؟
به یاد دارم سال ۱۳۹۴ به همراه یکی از دوستان برای پرسشگری به یکی از روستاهای ورامین رفتیم.
روستا سنگفرش شده، دارای پارک و بوستان زیبا و فضای نسبتاً مدرن آن بسیار چشمنواز بود.
وقتی هنگام پرسش از یک پیرمرد ساکن روستا با انبوه گلایههای او مواجه شدم، به او گفتم که روستای شما که از برخی از شهرها شیکتر و کالبد و بافت مثالزدنی دارد دیگر چه میخواهید؟
پیرمرد از ته دل آهی کشید و پاسخی به من داد که خود بهتنهایی یک تئوری بود.
او گفت برای ما این سنگفرش کردن و جدولکشی و پارک درست کردن مسئله فرعی است ما میخواهیم روستا، روستا بماند !
پرسیدم روستا، روستا بماند یعنی چه؟
باز جوابی داد که مضمون آن این بود که هویت روستایی و بعدازآن اقتصاد روستایی برای ما مقدم بر هر چیزی است و اگر متولی محترم سنگفرش کردن روستاها میخواهد ما پیشرفت کنیم برای جوانان ما کارگاه درست کند .
از کشاورزی اندکی که داریم حمایت کند. (سلجوقی: متأسفانه اقتصاد روستایی و سرمایه روستایی تا به امروز تعریف و اندازهگیری نشده است!)
برخی نمادهای روستایی را به بهانه توسعه کالبدی از میان نبرد، در کنار توسعه کالبدی، توسعه اجتماعی و فرهنگی روستاها را همزمان مدنظر داشته باشد، روی مشارکت و همفکری ما در توسعه روستا حساب باز کند و...
حال جدا از نگاه غیر سامانهای و تک بُعدی برای توسعه روستا که متأسفانه هماکنون حاکم است، باید اذعان کرد جامعه روستایی ایران با چالشهای فراوان مواجه است.
یکی از این چالشها، تغییرات اقلیمی است که دامنگیر روستاها شده و خشکسالی گسترده و بیآبی و کمآبی را برای آنها به ارمغان آورده است. (سلجوقی: این بلا را هم کارشناسان در ساختمانهای شیشهای در داخل شهر با توصیههای غیرکارشناسی بر روستاییان تحمیل کردهاند!)
تغییراتی که هم بر مهاجرتها از روستا به شهر افزوده و هم زمینه را برای بروز نزاع و درگیری روستاییان بر سر علوفه و آب و... فراهم ساخته است.
این همه مقاله و کار علمی و تحقیقی درباره خشکسالی و تابآوری روستایی و مدیریت بحران در دانشگاهها و مجامع علمی کشور انجام و نوشته شده، اما این سؤال پیش خواهد آمد که آیا توانستهاند برای رفع بحرانهای جامعه روستایی ایران مفید باشند؟ (سلجوقی: این مقالات و تحقیقات مبتنی بر نیاز روستا تهیه نشده است بلکه برای گرفتن نمره و دریافت مدرک فاقد مهارت تهیه شده است!)
چرا خروجی تحقیقات علمی ما باید در وبگاه ایرانداک جاگیر شود یا در درون انبارهای دانشکدهها پوسیده و در نهایت با نیسان بار به کارخانههای کاغذسازی منتقل شود؟ ( سلجوقی: دفاتر اساتید فراموش نشود در دفاتر اساتید هم یک نسخه برای افتخار نگهداری میشود!)
متأسفانه خشکسالیهای بیسابقه زنگ خطر برای حیات جامعه ایران است.
چرا باید از استعدادها و ظرفیتهای طبیعی همچون قنات که هزاران سال پاسخگوی این اقلیم خشک ایران بوده غفلت کرد؟
چرا از تجربیات جهانی در زمینه حکمروایی آب بهره نمیگیریم؟
آیا اندازه انگشتان دست درباره حکمروایی آب مقاله، کتاب و پژوهش کاربردی و مفید انجام شده است؟
دیگر وقت آن رسیده از برگزاری اجلاسها و همایشهای بیحاصل و هزینه زا اجتناب کرد و با عملگرایی و تدبیر چارهای برای کاربردی ساختن پژوهشهای اصیل و عمیق علمی اندیشید.
وزیر فاوای جوان دولت سابق پیدرپی در تریبونها و رسانههای متعدد از تأمین زیرساخت اینترنت بهطور گسترده در روستاها خبر میداد.
این کار او تا حدودی قابلستایش است چراکه توسعه زیرساختها امری ضروری است ولی بسیار مایل بودم او به این پرسش پاسخ دهد:
آیا قبل از توسعه این زیرساخت ارتباطی، به فرهنگسازی در روستا اندیشیده شد؟
مگر نه آن است که دولتهای توسعهیافته جهان برای توسعه کارآفرینی و حتی بازاریابی در روستاها از ظرفیت اینترنت (رسانههای اجتماعی) بسیار بهره بردهاند و تجارب موفقی اندوختهاند. ما چه کردهایم؟
جز آنکه اینترنت به روستاها بردهایم و نسل جوان را از مزرعه دور کردهایم یا او را راهی شهر کردهایم و روستا را محلی برای زندگی سالمندان تبدیل کردهایم؟
از یاد نخواهم برد دو سال پیش هنگام مراجعه به روستایی، پدر و مادری پیر را غمگین و مستأصل دیدم، علت را پرسیدم. پاسخ دادند گوشی و اینترنت پسران و دختران ما را نسبت به کار و فعالیت سرد و بیتفاوت کرده است
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.