cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

ایوان چراغانی دانش ( معرفت شناسی ، منطق کاربردی ، تفکر نقادانه ، تکامل)

معرفت شناسی ، تفکرنقاد ، فلسفه‌ی ریاضی و فیزیک ، تاریخ علم ، تحول گونه ها شروع مطالب: t.me/persian_organon/4 فلسفه‌ی زبان : @ZIRsigari_kohn فلسفه علوم اجتماعی: @JAAMEbaaz کانال اصلی : @Mghlte فلسفه ذهن: @soogiri آرشیو مغالطات @moghaletat2

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
903
مشترکین
-324 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
-230 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

اگه تورم لجام گسیخته ادامه پیدا کرد اگر فساد کماکان در حال افزایش بود اگر وضع عقب افتادگی خرابتر شد اگر پزشکیان گفت: در حال آوار برداری دولت قبل‌م اگر اراذل مردم رو تو خیابون زدند اگر توسط چین و پوتین سگ باز تحقیر شدیم و استقلال و تمامیت ارضی مون زیر سوال رفت دنبال زیر بغل مار نگردید گوه یهودیان و انگلیسی ها و اقوام دیگه رو نخورید ... ببینید چی ثابته که با تغییر روسای جمهور شرایط تفاوت زیادی نمی‌کنه ... شکر هم بذارین دهن هرکس گفت : نتیجه رای مردمه و جلیلی دهن نشور میومد بهتر بود #تحریم #سقوط_ریال #بنزین #مثال_زنده #انواع_استدلال #استقرای_علی #اتفاق #توافق (توضیح این روش علت یابی) #استقرای_کور @mghlte | عصر روشنگری @persian_organon | منطق کاربردی @Tnaghad | شیادان بی‌شرم مطلب مرتبط: ▪️استقرای علی و مغالطات ▪️مثال زنده‌ی مغالطه‌ی استقرای کور ▪️ سرچشمه‌ی مشکلات ▪️استبداد و هرج و مرج
نمایش همه...
👍 1
استدلال عِلی به شیوه‌ی توافق چه چیزی ثابت‌ست که نتیجه‌ی عملکرد دولت‌های مختلف یکسان رغم میخورد؟! #تحریم #سقوط_ریال #بنزین #مثال_زنده #انواع_استدلال #استقرای_علی #اتفاق #توافق (توضیح این روش علت یابی) #استقرای_کور @mghlte | عصر روشنگری @persian_organon | منطق کاربردی مطلب مرتبط: ▪️استقرای علی و مغالطات ▪️مثال زنده‌ی مغالطه‌ی استقرای کور ▪️ سرچشمه‌ی مشکلات ▪️استبداد و هرج و مرج
نمایش همه...
00:57
Video unavailableShow in Telegram
اینکه زاکانی وقیحه و لابد --- خرابش بوده و دروغ میگه و به بقیه تهمت می زنه اون به کنار... از نظر اخلاق گفتگو ، قرار نیست هرکس هرچی گفت: بگیم سند ... بهتره در چیزهایی که حدس می‌زنیم دروغه ولی نمی تونیم خلافش رو ثابت کنیم ، فرض رو بر حقیقت بگذاریم و به گفتگو ادامه بدیم. اگر حق با ما باشه قطعا دلایل و شواهد کافی از تضادهای سخنان و مواضع طرف می زنه بیرون و ما اگر خودمون بیجا درگیر سند و مدرک نکنیم و هی از روی بی اخلاقی طرف رو به دروغگویی متهم نکنیم ، می‌تونیم برگ‌های عاص پیدا کنیم... #فن_جدل #منطق_کاربردی @MostafaTajzadeh @persian_organon | ایوان‌چراغانی‌دانش @Tnaghad | شیادان بی‌شرم
نمایش همه...
5.65 MB
👍 1
بعضی از شرق شناسان غربی و شرقیان غرب زده علت عقب افتادگی علمی مسلمانان را در مذهب اسلام میدانند. آنها می گویند اسلام مذهبی جزمی و گذشته نگرست و نوگرایی و تجدد را تحمل نمی‌کند و بیشتر بآن دنیا توجه دارد تا این دنیا. آنها میگویند: تاریخ نشان می‌دهد که در دو قرن اخیر تمام کشورهای اسلامی در برابر هر اندیشه و ابداع و اختراع نو به شدت واکنش نشان دادهاند و به تدریج و از سر ناگزیری و ناچاری آنها را پذیرفته اند. در پاسخ به این محققان باید گفت که اسلام در چهار یا پنج قرن اولیه توانست فلسفه علوم و عناصر مثبت فرهنگهای دیگر مانند)ایرانی و یونانی را به خوبی جذب کند اما قشریگری ،مذهبی که بازدارنده ی پیشرفت علمی ست، فقط منحصر به اسلام نیست کافی ست به دنیای مسیحیان قشری و مقاومت و مخالفت آنها با نوگرایی و نواندیشی از آغاز مسیحیت تا رنسانس، و حتی در بعضی موارد هم اکنون نگاهی بیندازیم تا ببینیم که کارنامه‌ی قشریون مسیحی بسیار سیاه تر از مسلمانان است و غرب برای رهایی از زنجیرهای سنگین کلیسا بهای سنگینی پرداخته ست در تمامی جهان اسلام انکیزیسیون هیچگاه وجود نداشته. به علاوه مقاومت مسلمانان در دو قرن اخیر فقط مخالفت با نوگرایی و تجدد نبوده بلکه نوعی واکنش سیاسی در برابر استعمارگران و مهاجمین خارجی به فرهنگ و دین آنها نیز بوده. در هر حال باید گفت با این که همه‌ی این عوامل دخیل بوده اند اما عامل اصلی نبوده اند. شاید عامل مهم انحطاط یعنی نفوذ و قدرت گرفتن اسلام سنتیو قشری پیش از اینها شروع شده بود و با عوامل دیگری نظیر عوامل اقتصادی و سیاسی دست به دست داده و به مانع بزرگی برای آزاداندیشی و ابداع فکری و علمی تبدیل شدند. هنگامی که اروپاییان دوره ی رنسانس به گنجینه ی علمی و فکری مسلمین و سپس یونانی دست یافتند. جهان اسلام همچون بیمار پیری در چنان رکود و رخوتی بود که حال برخاستن نداشت از آن وقت به بعد اروپاییان پیوسته دویدند اما جهان اسلام حتی پس از بیداری هنوز هم سلانه سلانه گام بر می دارد. قبایل جنگجوی عرب که با اسلام هویت ملی و فرهنگی تازه ای یافته بودند به سرعت به کشورهای همسایه خود تاختند و در مدت کمی به گنجینه ی تمدنهای بزرگ ،ایرانی ،یونانی و مصری دست یافتند که بعدها مسلمانان آنها را علوم) اوائل نامیدند این گنجینه علومی مانند ریاضیات فلسفه پزشکی و ادبیات را در بر میگرفت چیزی که صحرانشینان حجاز از آن بیگانه بودند تنها کوشش فکری این فاتحان شمشیر به دست و شترسوار حفظ شجره نامه ی نیاکان و افتخار به آن و حفظ اشعار طولانی درباره ی اصل و نسب و شمشیر و اسب خود بود اسلام تغییر عظیمی در دیدگاه ها و جهان بینی قبایل جاهل عرب به وجود آورد. مسلمانان با دستیابی به این علوم به سرعت آن را در خدمت دین جدید و مباحثه با ملحدین و مانویان و دفاع از عقاید اسلامی به کار گرفتند. فلسفه منطق به یکی از ابزارهای دفاع از اسلام تبدیل شد و فلاسفه و متکلمین نخستین بار در بحثهای مربوط به جبر و اختیار از آن بهره گرفتند. در یک طرف قادریه قرار داشتند که با استفاده از آیات قرآن معتقد بودند که انسان آزاد و قادر است که هر چه میخواهد انتخاب کند. آنها به قضا و قدر خداوندی یعنی از پیش معین بودن همه حوادث و سرنوشت و افعال انسانی نزد خداوند معتقد نبودند و آن را مخالف مسئولیت انسان و کیفر و پاداش برای کارهای خوب و بد میدانستند این موضوع ممکن است فقط بحثی نظری و فلسفی به نظر برسد اما نتیجه‌ی سیاسی و عملی مهمی داشت. نتیجه این بود که اگر فرد آزادست تا تصمیم بگیرد بسیاری از چیزها را از جمله حكام ظالم (یعنی خلفای اموی را نباید همچون سرنوشت مقدر و قضا و قدر پذیرفت. این تفسیر از قرآن به دیدگاهی انقلابی از اسلام منتهی میشد و آن را به عاملی برای برافکندن ظلم و دعوت به عدالت تبدیل می.کرد معتزله از کسانی بودند که این دیدگاه را .داشتند. از آنجا که امویان اندیشههای قادریه را خطرناک و آن را تهدیدی برای خلافت خود میدانستند از هر کوششی برای سرکوب و کشتار آنها استفاده کردند. در مقابل قادریه گروه جبریه قرار داشتند که معتقد بودند همه ی اعمال ما و حوادث تاریخ خارج از قدرت ماست و خداوند از پیش همه را تعیین کرده و ما اختیاری از خود نداریم حتى شهادت امام حسین تقدیر خداوند بود و محکوم کردن قاتلین او یا گریه برای او بی فایده است. نبرد فکری بین جبریه و قادریه در مورد جبر یا اختیار انسان که تا به امروز هم بین فرقههای اسلامی ادامه دارد در زمان عباسیان و با پشتیبانی مامون و برادرش معتصم از ،معتزله به نوعی آزاداندیشی و خردگرایی منجر شد. نتایج عملی این مکتب فکری رشد و شکوفایی علم و دانش غیر مذهبی و آغاز دوره‌ای است که به تمدن اسلامی معروف است. #علم_چیست 📘 #دکتر_توکلی_صابری ✏️ #تاریخ_علم #تاریخ_اسلام #تاریخ_تمدن #تمدن_اسلامی #ما_چگونه_ما_شدیم @persian_organon | ایوان‌چراغانی‌دانش @JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
نمایش همه...
👍 1
زندگی عاقلانه #دکتر_سرگلزایی @Me_and_therapist  | روانشناسی و روان درمانی موانع پرسشگری در جامعه ما : t.me/persian_organon/1644
نمایش همه...
DrSargolzaei@ زندگی عاقلانه.m4a17.01 MB
⭕️پرسشگری و موانع آن در جامعه ما بخش ششم 📛تصوف و عرفان ( نقل و منقل ) عرفان معرفت طلبی‌ست. اما در فقدان پرسشگری و از طریق تسلیم شدن به عشق الهی. در تصوف ، دانایی امری‌ست که بی میانجیِ عقل و از طریق زهد و ریاضت حاصل می آید و در این در عرفان ، از طریق عشق کسب کردنی دانسته می‌شود. زهد و ریاضت هم چنان که ذکر و سماع ، تلاش منفعلانه برای طرد حیرت و شک ست و جای باز کردن برای شیفتگی و جذبه و خود را - از طریق قطع ارتباط با جهان - در این شیفتگی و جذبه غرق کردن . قطع آن ارتباطی که منکر هرگونه طرح حیرت و تردید و پرسشگری‌ست. انگار که هر رویارویی ایرانی با جهان ، به جای حیرت ، موجب وحشت او می شده ست. پس از جهان گریخته و به دامن مکاشفه آویخته ست. و غایت مکاشفه نیز بقول #غزالی «دیدن» است. یعنی خبر یافتن از اسرار و خبر یافتن ، یکسره در تضاد با موقعیت پرسشگری است. زیرا خبر یافتن در تصوف و عرفان به تمامی بسته به فیض الهی است. در تصوف و عرفان انسان به دنبال رویت باطنی و به شیفتگی و جذبه‌درآمدن از آن‌ست. اصلاً شیفتگی و جذبه عرفانی از امر ناشناخته در ناشناختگی‌اش و یا امر نادیده درنادیدگی‌ش و یا منتظر در نامنتظر بوده‌گی‌اش برمی خیزد. خبر یافتن همان رویت باطنی‌ست و همه تلاش مرید این‌ست که خود را شایسته رویت کند و این شایستگی از جمله متکی به رهیدن از خود ، به عنوان موجود پرسشگر و خود را همچون لوح سفیدی در آوردن‌ست. پس آنچه براین لوح سفید نوشته می‌آید #کرامت نام گیرد و کرامت بروز رسیدن به حقیقت تلقی می‌گردد. حکمت اشراق را که نیز که نوعی رویکرد حسی-عاطفی به جهان‌ست ، می‌توان از دیگر موانع فکری پرسشگری در ایران دانست‌. بنیان حکمت اشراق بر بینش شهودی- که در قلمروی بینش عرفانی قرار می‌گیرد- متکی بر آن ذوق و شیفتگی‌ست برای رسیدن به حقیقت با واسطه زهد و نفی غیریت و رویا. حکمت اشراق و به جای آشنایی زدایی از جهان به منظور شناخت آن - که معرف رویکرد پرسشگرانه است- به رمز پردازی جهان پرداخته و با این کار جهان را از قلمرو پرسش خارج می‌کند. شفافیت و بداهت جهان ، امر درونی می‌شود و حقیقت جهان ، مکاشفه‌ی همین شفافیت و امر درونی‌شده می‌گردد. شهود ، اساسا انسان را از شک کردن نسبت به آنچه به عنوان حقیقت پذیرفته ، دور می‌کند. از همین‌ست که به نظر #سهروردی ، از آنجا که حکمت اشراقِ او ، با واسطه مباحث عقلی حاصل نشده - بلکه حاصل بینش و تعامل درونیست- بنابراین شک به آن راه نمی یابد و آن را نقض نخواهد کرد. فقدان شک ، همان اقدام پرسشگری‌ست. در کنار این ها ، ما که برای هزاران سال ، در فضای مطلق زیسته و نفس کشیده ایم ، تردید را به معنای بی اعتقادی درک می کنیم. برای ما چنین بوده است که به آنچه اعتقاد مطلق نداشته ایم ، بی اعتقاد بوده ایم. علم و فلسفه ، شگفتی و تردید را به پرسش در می‌آورد ، حال آن‌که ما انباشته‌ی شیفتگی و نفرت هستیم. اگر شکست خورده‌ایم -که در طول هزاران سال با شکست زیسته ایم ، شکست را به عنوان شکست ، به موضوع پرسش در نیاورده‌ایم ، بلکه آن را همچون تقدیر دریافته‌ایم تا این را بخود بپذیرانیم ، برای نمونه حتی در دهان چنگیزخانِ بی‌دین گذاشتیم که خود را پیش روی ما ، دست تقدیر الهی بخواند که برای مکافات ما ایرانیان از آستین غیب درآمده‌ست. چنین از اضطراب ، از حیرت شکست و تردید به خود ، به خاطر شکست های مان رهیدیم و سر بزیر ماندیم. اگر انسان سنتی در جهانی بدیهی میزی‌اد و ذهنیت او انباشته از باورهایی‌ست که مطلق می‌پندارد ، نخستین ویژگی انسان متجدد ، پرسشگر بودن‌ست . اگر #تجدد (مدرنیته) را ضرورت تاریخی جامعه خویش بدانیم ، باید بپذیریم که یکی از دلایل تحقق نیافتن گذار از سنت به تجدد در جامعه ما در این بوده است که در این دوران گذار ، مواجهه‌ای نو با خود و جهان خود نداشتیم. اگر به گفته #آنتونی_گیدنز «مدرنیته ، عصر خطر کردن است» ، از جمله از این روست که هر چند مدرنیته ، پاسخ هایی برای انسان فراهم آورد ، اما اعتبار مدرنیته به پرسش‌هایی‌ست که طرح کرده‌ است. پرسش هایی که هر گام رسیدن به پاسخ ، به مرحله فراتری راه میگشاید. برای آزاد شدن ، چنین خطر کردن‌هایی سرنوشت ماست. مقدمه‌ی کتاب « استبداد در ایران» #قاضی_مرادی #عرفان #تصوف #نقل_و_منقل #تفکرنقاد #معرفت_شناسی #فلسفه_اسلامی @persian_organon | ایوان‌چراغانی‌دانش @mghlte | عصر روشنگری #فلسفه_اشراق : https://t.me/mghlte/2717 #حافظ و عرفان: https://t.me/mghlte/2941 بخش اول این نوشتار: https://t.me/mghlte/2926 فایل صوتی متن کامل این بخش: https://t.me/mghlte/2914 عرفان جدید : https://t.me/mghlte/3335
نمایش همه...
مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری

💠فلسفه اشراق💠 ولی آنجا حدیث بنگ و افیون‌ست از اعطای درویشی که میخواند: «جهان پیرست و بی بنیاد ازین فرهاد کش فریاد» اخوان ثالث مکتب فلسفی اشراق، توسط شهاب‌الدین #سهروردی یا #شیخ_اشراق ، در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم، ارائه شد. وی، در کتاب حکمت‌الاشراق، به اصول و فروع این نظریه، پرداخته‌است. این فلسفه از همان آغاز پیدایش، در برابر فلسفه ارسطویی #مشاء عرض اندام کرد. فلسفه‌ای که پیشینه‌ای استوار و بی‌بدیل در سنت فلسفی مسلمانان داشت و فیلسوفان برجسته‌ای همچون #ابن_سینا از حامیان و مروجان آن بودند. روشن است که طرح نو درانداختن در برابر فلسفه نیرومند مشاء ـ با آن همه نفوذ و رسوخ در عقل و ذهن پژوهندگان فلسفه آن زمان، و نیز عظمت ارسطو و بوعلی نزد ایشان ـ کاری سخت و شگفت می‌نمود، لیکن چنین کار دشواری به دست شیخ اشراق صورت گرفت. وی به رغم عمر کوتاهش، در بیشتر مباحث عقلی همچون الهیات (مابعد الطبیعه نوری) و طبیعیات و حتی منطق و بلکه در روش فلسفی، در برابر فلسفه مشاء آراء نویی عرضه کرد. 🔘خلاصه حکمت اشراق سُهرَوَردی، در ضمن تحصیل، چنین استنباط کرد که موجودات دنیا از نور، به وجود آمده، و انوار، به یکدیگر می‌تابند…

⭕️پرسشگری و موانع آن در جامعه ما بخش پنجم ➖در قلمرو فکری در تفکر فلسفی پس از اسلام #فلسفه_مشاء در قرون چهارم و پنجم به ثمر نشست. در تهاجم هم‌دستانه‌ی شریعتِ ایجابیِ دستگاه خلافت و بربریت سیاسی ، اقتدار ایلی مجبور به عقب‌نشینی شد. تفکر فلسفی یا در پناه ادبیات به ویژه شعر ماند. (در فردوسی زیرپوشش حماسه و نیز در خیام) و یا ناچار شد ردای کلام اسلامی به خود بپوشاند. فلسفه در ایران با کلام ( یا #نقل ) به ویژه کلام #اشعری در آمیخت و این آمیزش چنان حیات فلسفی را به زوال کشاند ، که دست آخر چیزی جز کلام نماند. #غزالی نیز از موضع کلام ، همچنان به تفکر فلسفی تاخت که تا تکفیر #ابن_سینا نیز پیش رفت. فلسفه در لباس شعر نیز در #حافظ ، تا حدی به پرسشگری ادامه داد ، اما از زمان حافظ تا برآمدن #نیمایوشیج تا ۷۰۰ سال ، پرسش فلسفی-هنری ، در شعر هم چنان بی رنگ بود که به حساب آوردنی نیست. کلام یکسره فاقد پرسش‌ست ، کلام نه از سرحیرت‌ست و نه تردید به آن راه دارد ، همه تفکر کلامی کوشش برای توجیه ذهنیِ حکم یا پرسشِ ازپیش‌مقدرشده است. از این رو در علم کلام اگر هم پرسشی باشد این پرسش در ذات خود پرسش نیست. کلام ، آگاهی در فقدان پرسش ست. از طریق تسلیم محض به عقل الهی. با سایه انداختن کلام ، بر فلسفه و شریعت ایجابی میان ایرانیان ، تبدیل شد. تقدیرگرایی ، جهانی یکسره رمز آمیزی شده را که امکان رازگشایی از آن برای انسان فراهم نیست ، تدارک می بیند. پس به تمامی ، پرسشگری را رد می کند تا همه‌ی پاسخ را در تسلیم و رضایت و توسل بجوید. انسان در جهان تقدیری ، مواجهه ای نو با جهان ندارد. هرچه از ازل بوده تا ابد ثابت می‌ماند ، انسان در رویارویی با این جهان راز پردازی شده به حیرت دچار نمی شود ، بلکه به شیفتگی می‌رسد و جذبه. او می‌تواند که خود را غرق این شیفتگی و جذبه کند. از اینجاست که ایرانی ، در رد نگرشِ شریعتیِ ایجابی‌مدارانه‌ی جهان ، به تصوف و #عرفان متوسل می‌شود. ادامه دارد ... مقدمه‌ی کتاب « استبداد در ایران» #قاضی_مرادی #تفکرنقاد #فلسفه_سیاسی #آزادی_بیان مقدمه‌ی کتاب « استبداد در ایران» #قاضی_مرادی #تفکرنقاد #معرفت_شناسی #فلسفه_اشراق #اشاعره #معتزله #فلسفه_اسلامی @persian_organon | ایوان‌چراغانی‌دانش @mghlte | عصر روشنگری ادامه: https://t.me/persian_organon/266 بخش اول این نوشتار: https://t.me/mghlte/2926 فایل صوتی متن کامل این بخش: https://t.me/mghlte/2914 #فلسفه_مشاء: https://t.me/mghlte/2498 عقل حجت‌ست یا نقل: https://t.me/mghlte/1409
نمایش همه...
ایوان چراغانی دانش ( معرفت شناسی ، منطق کاربردی ، تفکر نقادانه ، تکامل)

⭕️پرسشگری و موانع آن در جامعه ما بخش ششم 📛تصوف و عرفان ( نقل و منقل ) عرفان معرفت طلبی‌ست. اما در فقدان پرسشگری و از طریق تسلیم شدن به عشق الهی. در تصوف ، دانایی امری‌ست که بی میانجیِ عقل و از طریق زهد و ریاضت حاصل می آید و در این در عرفان ، از طریق عشق کسب کردنی دانسته می‌شود. زهد و ریاضت هم چنان که ذکر و سماع ، تلاش منفعلانه برای طرد حیرت و شک ست و جای باز کردن برای شیفتگی و جذبه و خود را - از طریق قطع ارتباط با جهان - در این شیفتگی و جذبه غرق کردن . قطع آن ارتباطی که منکر هرگونه طرح حیرت و تردید و پرسشگری‌ست. انگار که هر رویارویی ایرانی با جهان ، به جای حیرت ، موجب وحشت او می شده ست. پس از جهان گریخته و به دامن مکاشفه آویخته ست. و غایت مکاشفه نیز بقول #غزالی «دیدن» است. یعنی خبر یافتن از اسرار و خبر یافتن ، یکسره در تضاد با موقعیت پرسشگری است. زیرا خبر یافتن در تصوف و عرفان به تمامی بسته به فیض الهی است. در تصوف و عرفان انسان به دنبال رویت باطنی و به شیفتگی و جذبه‌درآمدن از آن‌ست. اصلاً شیفتگی و جذبه عرفانی از امر ناشناخته در ناشناختگی‌اش و یا امر نادیده درنادیدگی‌ش و یا منتظر در نامنتظر بوده‌گی‌اش…

⭕️پرسشگری و موانع آن در جامعه ما بخش چهارم ➖در قلمرو سیاست حکومت استبدادی مهمترین عامل به بن بست کشاندن و محال گردانیدن پرسشگری‌ست. کافی‌ست گفته شود: پرسشگری تقلای ذهنی انسان برای نظارت بر جهان و جامعه انسانی‌ست و حکومت استبدادی به عنوان حاکمیت خودکامگی با هر نظارتی از سوی مردم در تضاد است. استبداد حکومت مطلقه است ، هرگونه قائل شدن به امکان تردید - یعنی امکان زندگی کردن در قلمرو و نسبیت- تردید در مطلق بودنِ استبداد را نیز به همراه می آورد. از این رو تردید کردن در حکومت استبدادی مجاز نیست. انسان در حکومت استبدادی به قول مونتسکیو «هیچ است.». پرسیدن ، اسطوره زدایی از امری‌ست که به پرسش در می آید. هر آنچه به پرسش درآید ، #عینیت می‌یابد و استبداد غلبه تصور و ذهنیتِ اسطوره پردازی شده از واقعیت اجتماعی و سیاسی است. استبداد حکومت راز پردازی و ابهام سازی‌ست‌. پرسشگری در رابطه انسانی ، حتی در رابطه حکومتگران و مردمان ، نوعی برابری میان پرسشگر و مخاطبِ پرسش ایجاد می‌کند و استبداد حکومت نابرابری ست. پرسشگری ، امر اجتماعی و گفت‌وگوی جمعی‌ست. استبداد حکومت تک گویی ‌ست. هنگامی که یک سو متکلم وحده باشد ، هیچ گفتگویی پرسشگرانه ممکن نمی‌شود. مقدمه‌ی کتاب « استبداد در ایران» #قاضی_مرادی ادامه: https://t.me/mghlte/2948 @JAAMEbaaz | فلسفه‌ی علوم اجتماعی @mghlte | عصر روشنگری #تفکرنقاد #فلسفه_سیاسی #آزادی_بیان #لیبرالیسم #استبداد بخش اول این نوشتار: https://t.me/mghlte/2926 فایل صوتی متن کامل این بخش: https://t.me/mghlte/2914
نمایش همه...
مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری

⭕️پرسشگری و موانع آن در جامعه ما بخش پنجم ➖در قلمرو فکری در تفکر فلسفی پس از اسلام #فلسفه_مشاء در قرون چهارم و پنجم به ثمر نشست. در تهاجم هم‌دستانه‌ی شریعتِ ایجابیِ دستگاه خلافت و بربریت سیاسی ، اقتدار ایلی مجبور به عقب‌نشینی شد. تفکر فلسفی یا در پناه ادبیات به ویژه شعر ماند. (در فردوسی زیرپوشش حماسه و نیز در خیام) و یا ناچار شد ردای کلام اسلامی به خود بپوشاند. فلسفه در ایران با کلام ( یا #نقل ) به ویژه کلام #اشعری در آمیخت و این آمیزش چنان حیات فلسفی را به زوال کشاند ، که دست آخر چیزی جز کلام نماند. #غزالی نیز از موضع کلام ، همچنان به تفکر فلسفی تاخت که تا تکفیر #ابن_سینا نیز پیش رفت. فلسفه در لباس شعر نیز در #حافظ ، تا حدی به پرسشگری ادامه داد ، اما از زمان حافظ تا برآمدن #نیمایوشیج تا ۷۰۰ سال ، پرسش فلسفی-هنری ، در شعر هم چنان بی رنگ بود که به حساب آوردنی نیست. کلام یکسره فاقد پرسش‌ست ، کلام نه از سرحیرت‌ست و نه تردید به آن راه دارد ، همه تفکر کلامی کوشش برای توجیه ذهنیِ حکم یا پرسشِ ازپیش‌مقدرشده است. از این رو در علم کلام اگر هم پرسشی باشد این پرسش در ذات خود پرسش نیست. کلام ، آگاهی در فقدان…

⭕️پرسشگری و موانع آن در جامعه ما بخش دوم نخستین رویکرد فکریِ مکتوب ایرانیان نسبت به جهان و به خود ، آمیخته با پرسشگری بوده است. گاتا های #زرتشت ، بازتاب برجسته و اصیل چنین رویکردی‌ست. در این سروده‌ها ، انسان ایرانی از زبان زرتشت ، جهان اطراف خود را موضوع پرسش می کند‌. ایرانی با این پرسش‌ها که بیان نادانسته‌گیِ اوست ، نادانستگی خود را با اهورامزدا در میان گذاشته و پاسخ پرسش را از او طلب می‌کند ، همین‌که در گاتاها ، مورد پرسش قرار دادن جهان و جامعه و کردار انسانی در قلمرو دین انجام می‌گیرد ، نشان می‌دهد که در آن مقطع ، دین ایرانیان از آنچه که #هگل شریعتِ ایجابی خوانده متمایز بوده است. اما ذهنِ در طلبِ دانستنِ ایرانیان ، به مرور خصلت پرسشگری خود را از دست می دهد. آنچنان که با گذشت چند قرن، چون #اوستا به #وندیداد می‌رسد ، دیگر فلسفه‌ی پرسشگرانه‌ی زرتشت در گاتاها به شریعت ایجابی زرتشتی تبدیل می شود ، وندیداد یا بخش پسین اوستا ، دیگر حاوی هیچ پرسشی نیست... تلخیص شده مقدمه‌ی کتاب « استبداد در ایران» #قاضی_مرادی @JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی @mghlte | عصر روشنگری ادامه: https://t.me/mghlte/2934 #تفکرنقاد #فلسفه_دین #استبداد #لیبرالیسم #آزادی_بیان بخش اول این نوشتار: https://t.me/mghlte/2926 فایل صوتی متن کامل این بخش: https://t.me/mghlte/2914
نمایش همه...
مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری

⭕️پرسشگری و موانع آن در جامعه ما بخش سوم با سقوط ساسانیان ، فضای پرسشگری در ایران فراهم آمد. در پی تسلط اعراب ، انسان ایرانی پس از دو قرن که در نوعی سکوت گذراند ، توانست در رهایی از قید شریعتِ ایجابیِ زرتشتی ، هم به گذشته‌ی فکری خود نگاه پرسشگرانه داشته باشد و هم اسلام را مطابق با مقتضیات خویش بشناسد و به آن بگرود. همین امر ، به طلوع فرهنگ و تمدن ایران در قرون چهارم و پنجم هجری انجامید. رشد علمی و فلسفی ایران در این دو قرن و در تمامی عرصه های علوم و فلسفه و ادبیات ( ِ دنیا گرایانه‌ای که با رودکی شروع شد ، در فردوسی تثبیت یافت و با خیام به اوج خود رسید) حاصل همین دوران پرسشگری در تاریخ فرهنگ ماست. دوره‌ای که دستاوردهایش ، نقش قابل توجهی در عصر گذار از #قرون_وسطی به دوران نوین در فرهنگ و تمدن اروپایی هم به جا گذاشت. پرسشگری در تاریخ فکری ایرانیان چندان به افول رفت که در آستانه‌ی #انقلاب #مشروطه ، ایرانیان پاسخی برای چگونگی برون‌رفت از این انحطاط تاریخی خویش نداشتند و حتی ناتوان بودند که این انحطاط را به درستی به پرسش درآورند. این تهاجم استعماری به ایران بود که به ویژه از زمان جنگ های ایران و روس ، چشم ایرانیان…

⭕️پرسشگری و موانع آن در جامعه ما بخش سوم با سقوط ساسانیان ، فضای پرسشگری در ایران فراهم آمد. در پی تسلط اعراب ، انسان ایرانی پس از دو قرن که در نوعی سکوت گذراند ، توانست در رهایی از قید شریعتِ ایجابیِ زرتشتی ، هم به گذشته‌ی فکری خود نگاه پرسشگرانه داشته باشد و هم اسلام را مطابق با مقتضیات خویش بشناسد و به آن بگرود. همین امر ، به طلوع فرهنگ و تمدن ایران در قرون چهارم و پنجم هجری انجامید. رشد علمی و فلسفی ایران در این دو قرن و در تمامی عرصه های علوم و فلسفه و ادبیات ( ِ دنیا گرایانه‌ای که با رودکی شروع شد ، در فردوسی تثبیت یافت و با خیام به اوج خود رسید) حاصل همین دوران پرسشگری در تاریخ فرهنگ ماست. دوره‌ای که دستاوردهایش ، نقش قابل توجهی در عصر گذار از #قرون_وسطی به دوران نوین در فرهنگ و تمدن اروپایی هم به جا گذاشت. پرسشگری در تاریخ فکری ایرانیان چندان به افول رفت که در آستانه‌ی #انقلاب #مشروطه ، ایرانیان پاسخی برای چگونگی برون‌رفت از این انحطاط تاریخی خویش نداشتند و حتی ناتوان بودند که این انحطاط را به درستی به پرسش درآورند. این تهاجم استعماری به ایران بود که به ویژه از زمان جنگ های ایران و روس ، چشم ایرانیان را به انحطاط خویش باز کرد ، ایرانیان با انقلاب مشروطه کوشیدند تا پرسشگری از جامعه‌ی خود و جهان را آغاز کنند. تلاشی که به سرعت با تهاجم استعمار گرایانه خارجی در همدستی با #استبداد داخلی نهایتاً به استقرار حکومت پهلوی انجامید و سرکوب شد. مقدمه‌ی کتاب « استبداد در ایران» #قاضی_مرادی #تفکر_نقادانه @persian_organon | معرفت شناسی ادامه: https://t.me/mghlte/2940 بخش اول این نوشتار: https://t.me/mghlte/2926 فایل صوتی متن کامل این بخش: https://t.me/mghlte/2914
نمایش همه...
مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری

⭕️پرسشگری و موانع آن در جامعه ما بخش چهارم ➖در قلمرو سیاست حکومت استبدادی مهمترین عامل به بن بست کشاندن و محال گردانیدن پرسشگری‌ست. کافی‌ست گفته شود: پرسشگری تقلای ذهنی انسان برای نظارت بر جهان و جامعه انسانی‌ست و حکومت استبدادی به عنوان حاکمیت خودکامگی با هر نظارتی از سوی مردم در تضاد است. استبداد حکومت مطلقه است ، هرگونه قائل شدن به امکان تردید - یعنی امکان زندگی کردن در قلمرو و نسبیت- تردید در مطلق بودنِ استبداد را نیز به همراه می آورد. از این رو تردید کردن در حکومت استبدادی مجاز نیست. انسان در حکومت استبدادی به قول مونتسکیو «هیچ است.». پرسیدن ، اسطوره زدایی از امری‌ست که به پرسش در می آید. هر آنچه به پرسش درآید ، #عینیت می‌یابد و استبداد غلبه تصور و ذهنیتِ اسطوره پردازی شده از واقعیت اجتماعی و سیاسی است. استبداد حکومت راز پردازی و ابهام سازی‌ست‌. پرسشگری در رابطه انسانی ، حتی در رابطه حکومتگران و مردمان ، نوعی برابری میان پرسشگر و مخاطبِ پرسش ایجاد می‌کند و استبداد حکومت نابرابری ست. پرسشگری ، امر اجتماعی و گفت‌وگوی جمعی‌ست. استبداد حکومت تک گویی ‌ست. هنگامی که یک سو متکلم وحده باشد ، هیچ گفتگویی…

👍 1
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.