cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

داستانکده

کانال اسکیه با کلی فیلم خفن🔞🤤 @E3XIIEE وطنیمونه با محتوای جذاب 😈 @vatani_secret اعترافای سوسکی نوجوانان وطن💦 @Eteraf_Esxie فقط وطنیمونه با کلی وطنی 🙄 @FAQQAT_WATAN .......................................... سولاخ ارتباطی @secret_vatani_admi

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
50 230
مشترکین
+10824 ساعت
+7377 روز
-94030 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

کردن_زندایی_توحموم من امیر هستم 20 سالم واین داستانی که دارم واستون تعریف میکونم مربوط میشه به 4 سال پیش. من 17سالم بود وخیلیم تو کف زنداییم بودم که همیشه به یادش کف دستی میزدم تااین که داییم با زنش دوتایی رفتن انگلیس پیش اون یکی داییم خلاصه اونا 2سال اونجا موندن بعدش زنداییم 1ماه زودترازداییم امدایران ولی چون تنها بودهرموقع که میتونستم میرفتم پیشش آخه خونشون به محل کارمن نزدیک بود.یدفه که رفتم خونشون کلی کمکش کردم تا خونشونو مرتب کنیم ولی انقدرکار زیاد بود که کل روزو کارکردیم تا تموم شد.فرداش از خواب بیدارشدم کل بدنم درد میکرد به زن داییم گفتم من میرم حموم...حمومشون تو حیاط به خاطر همین هرکی میرفت حموم درو نمیبست چون داخل حموم هیچ هواکشی نبود به همین خاطرمنم درو نبستم رفتم زیردوش آبو داغ داغ کردم وخودمو کامل شوستم زیر دوش یهو یاد سینه های زن داییم افتادم آخه خیلی خوش فرم بود(سفتو گردو سربالا)وخیلیم جموجور بود همین که داشتو سینه هاشو تصور میکردم کیرم سیخ شدبود...یزر شامپوریختم کف دستم چشامو بستم و شروع کردم به جق زدن بعداز4-5دقیقه که داشت آبم میومدچشمو بازکردم دیدم زن داییم جلوم وایسادو زول زد به منم خیلی خونسردآبمو خالی کردم وخودمو آب کشیدمو حولمم پوشیدمرفتم تو ساختمون.رفتم تو اتاق خواب زندایم چون فقط تو اون اتاق آینه قدی داشتن.داشتم خودمو خشگ میکردم که زندایم امد گفت خجالت نمیکشی لخت جلوم وایسادی.منم گفتم نه شما اون چیزیو که نباید میدیدیو دیدی دیگه فرقی میکونه که لخت جلوت وایسام یا پوشیده....بعدزندایم بهم گفت چراداشتی جق میزدی منم گفتم خیلی وقت بود که سکس نکردم بدجوری زد بود بالا که مجبورشدم اینجوری خودمو خالی کنم همین که حرفم تموم شد بی معطلی گفت تو که پورو هستی به من میگفتی تا خودم ارضات میکردم منم با تعجب گفتم واقعااگه میگفتم ارضام میکردی اونم گفت آره مگه چه عیبی داره کی بهتراز تو آخه من ازروی عادتی که دارم کل موهای بدنمو میزنم ... اون روز گذشت .فردا صبح که بیدارشدم طبق معمول رفتم حموم. بعداز اینکه خودمو شستم زندایمو صدا کردم وقتی امد دید من تو حمومم فهمید که چیکارش دارم ولی به روی خودش نیورد منم که دیدم انگار این از حرفی که زد پشیمون شد کفتم میشه لطف کونید کمرمو بشورید اونم گفت آره چرا که نه داشت کمرمو میشوست که کیرم بازسیخ شد ومنم چون شرت پام نبود زن داییم فهمید(ابته من کیرم نه بزرگه و نه کوچیک)زیادم کلفت نیست ولی خیلی گوشتیه. وقتی زندایم کیرمو دیدگفت باز زد بالا؟ منم زود گفتم آره از کجا فهمیدی هیچی نگفت فقط بهم گفت دوست دار کل بدنمو بشور منم مخالفتی نکردم همه جامو شست رسید به کیرم وقتد دستشو گزاشت رو کیرم یهو هری دلم ریخت انگار ازقصدداشت اینجوری میشست.همینجوری که داشت میشست اونقدی طول نکشید آبم ریخت رو دستش منم بی جون شده بودم که کفت دیدی چه راحت ارضات کردم منم گفتم مرسی و حولمو پوشیدم امدم بیرون که زن داییم کفت میخواد بردوش بگیر گفت برم حولشو بیارم رفتم حواشو ورداشتم رفتم سمت حموم پیش خودم گفتم حالا نوبت من حالشو بگیرم رفتم دم در دیدم دار با آب من که ریخته بودم رو دستشو میماله به سینه هاش منم گفتم اگه بخوای بازم هست ولی با خنده جوابمو داد منم باز حولمو در اوردم رفتم تو حموم زندایم گرخیده بود زبونش بند امده بود رفتم سراغ سینه هاش کلی لیس زدمو مالوندم اونم دیگه بی اختیارشده بود وقتی سینه هاشو خوردم مستقیم رفتم سوراغ کسش همونجوری که زیردوش وایسادبود یزره پاهاشو باز کردم وشروع کردم به مالیدن کسش همینجوری که میمالید با زبونم با چوچولش بازی میکردم حسابی کسشو خوردم بعد دوتای باهم ی دوش گرفتیم امدیم بیرون و رفتیم تم اتاقش که ادامه ی کارمونو بدیم وقتی رفتیم تو اتاق خوابیدم روش و شروع کردم به لب گرفتن همینجوری که داشتم لب میگرفتم کیرمو گزاشتم رو کوسش خی تنگ بود ولی با ی بدبختی کردم تو از ی طرف داشتم ازش لب میگرفتمو با سینه هاش بازی میکردم از ی طرفم تو کسش داشتم تلنبه میزدم تا اینکه آبم امد همین که امدم بکشم بیرون یزر از آبم ریخت تو کسش ولی بقیشو ریختم رو چوچولش دیگه هیچی جون نداشتم ولی بخاطراینکه زندایی جونم ارضا بشه از انگوشتم کمک گرفتم یربع داشتم انگوشتش میکردم که یهو ابشو با فشارپاشیدبیرون وقتی آبش ریخ داشت میلرزید سیاهی چشماش معلوم نبود خیلی ترسید بودم وقتی حالش خوب شد انقدرازم تشکرکرد که نگوووووو.این بود داستان من واسه همه بچه ها آرزو میکنم که اگه همچین آرزویی دارن زودتر بهش برسن ....راستی نظریادتون نره....بای #پایان @Eteraf_Esxie
نمایش همه...
👍 55🖕 14😁 11🔥 8🤔 6🤣 5 2
سلام اسمم رضاست و این داستان ک میخوام براتون تعریف کنم مال تابستون پیشه … اول از خودم بگم ، قدم ۱۷۸ ، وزنم ۶۰ و خوردی ، فیتنس میرم ، هیکلم رو فرمه تقریبا ، تک فرزندم بابامم دکتره وضع مالی مون خوبه و چون تک فرزندم همیشه همه چی در اختیارم بوده ، تو ساختمون خودمونی ک خودمون ساختیم طبقه اخرش یه پنت هوس مثلا ساختیم ۲۵۰ ،۶۰ متر برای خودمون ساختیم ، اتاقمو خودم دکور کردم ، یه تخت دو نفره و یه سیستم خفن و یه tv و سینما خانواده و یه وان تو حموم دستشویی اتاقم ، خلاصه خیلی چیز توپی بود برام ، گذشت تا این ک یه روز دختر دایی های مامانم اومدن خونمون ، قبلا دیده بودمشون خیلی سکسی بودن ولی حیف ک پولدار تر از ما ها گرفته بودنشون ، یکیشون با یه وکیل ازدواج کرده بود ک طلاق گرفته بود ازش ، من اصن بهش نظری نداشتم ، خلاصه من در اتاقمو بستم نشستم بازی کردم ک دیدم سمیه (همون مطلقه هه) درو باز کرد اومد تو یه زن ۳۲ ساله ، پوست سفید ، اندام تو پر ولی لاغر ، ممه ها ۸۰ ، کمر باریک کون بزرگ رونای گوشتی با چشای سبز ، منم بلند شدم سلام کردم رفتم دست دادم و اینا ، از اتاقم اول تعریف کرد بعدش گفت ک گوشیش خراب شده و میخواد براش درست کنم ، منم گفتم بشینه تا درستش کنم ، نشست منم گوشیشو گرفتم و پرسیدم مشکلش چیه گفت بالا نمیاد ، زدم به pc دیدم ویروسی شده ، اول یه بکاپ ازش گرفتم بعدم درستش کردمو گذاشتم نصب شه ک مامانم اومد بهش گفت میخوان با بقیه برن بازار ، اونم قبول نکرد گفت حالشو ندارم ، منم همین طوری بیخیال نشسته بودم ، از تو اینه نگاش میکردم یکم با پاهاش ور میرفت و لبشو گاز میگرفت ولی بازم من تخمم نبود! گوشیش ک درست شد ، بکاپو نصب کردم ، اول رفتم تو گالری تو گالری همین طوری از رو کنجکاوی ، دیدم پر فیلم سوپره ، اونم از این کلیپای بی کیفیت ، همه فول اچ دی ، اون جا بود ک گفتم باید بکنمش ، برا همین بهش گفتم هنوز درست نشده و الکی گذاشتم دوباره رامش نصب شه بعدم پاشد رفت کنار بالکن به بیرون نگا میکرد ، منم پاشدم اروم رفتم پشتش ، گفتم به نظر خسته میای ، میخوای ماساژت بدم؟ قبول کرد و گفتم بشین رو تخت ، شرو کردم ماساژ دادن از تو شیشه بالکن میشد دید ک داره لبشو گاز میگیره ، از شونه هاش شرو کردم و رفتم پایین تر و همین طوری تا کونش رفتم ولی چون نشسته بود به کونش نرسیدم ، بعدش بهم گفتم مانتوشو در بیاره ک راحت تر باشم و اونم همین کارو کرد ، فقط تیشرت زیرش داشت ، بعدشم به پشت خوابوندمش و دوباره شرو کردم این بار از پا شرو کردم و تا کونش رفتم دستمو رو رونش میکشیدم و احساس میکردم داره تحریک میشه ، یهو رو کونش بردم دستمو و رفتم بالا تر تا رسیدم به گردنش همون جا خودمو انداختن روش و شرو کردم گردنشو خوردن ، بعدشم بهش گفتم تو مال خودمی ، ولی اروم میگفت نکن ،نکن، میفهمیدم داره خوشش میاد و زر میزنه، ساپورتشو از پاش در اوردم و رفتم سر وقت لباش اروم لب میگرفتم اونم همراهی میکرد ، سریع لختش کردمو و لخت شدم ، همون جوری لب میگرفتم ، بعد اروم اروم رفتم پایین تر گردنش ، بعدشم ممه هاش ، میخوردم ، گاز میگرفتم ، دیگه حواسم نبود ، رفتم پایین تر کسشو براش خوردم ، ۱۰ دقیقه ای شد تقریبا ، خیلی حشری بود ، منم همون طوری میخوردم یهو گفت بکن توم ، منم کیرمو گذاشتم جلو دهنش و خوردش خیلی حرفه ای میخورد ، بعدش دوباره یکم کسشو خوردم و کردم توش ، یکم طول کشید تا بره ولی رفت ، اهش بلند شده بود ، گذاشتمش لب تخت و پاهاشو گذاشتم رو شونه هام ، و سینه هاشو میمالوندم و تلمبه میزدم ک یهو لرزید و ارضا شد ، بی جون افتاده بود منم یهش یکم زمان دادم و کشیدم بیرون رفتم تو بغلش اروم لب میگرفتم یکم گذشت دوباره حون گرفت ، دوباره کردم تو کسش ، این بار سگی میکردمش و اونم خیلی حال میداد ، یه چند دقیقه تلمبه زدم تا ابم اومد ، بعدشم کشیدم بیرون و سریع اون وریش کردمو پاشیدم رو ممه هاش ، یکم ازش لب گرفتم با هم رفتیم حموم ، اون جا هم یه بار دیگه کردمش ، و جفتمون اومدیم بیرون ، شمارشو گرفتم و گوشیشو دادم و بهش گفتم فیلماتو پاک کن ، هر وقت نیاز داشتی من هستم ، الان ۷ ماه میگذره از اون اتفاق و هفته ای ۲ بار یا بیشتر میکنمش. #پایان @Eteraf_Esxie
نمایش همه...
👍 55🖕 18 8🔥 5
‏یه بار سوار اسنپ شدم بعد چند دقیقه دیدم داره از یه مسیر دیگه میره، ترسیدم و راننده هم از آینه متوجه ترسم شد، با صدای لرزان گفتم آقا چرا از اینور میری؟جواب نداد، ماسکمو دادم پایین گفتم باشمام آقا مسیرو اشتباه رفتی، ماسکشو داد پایین گفت سگ تورو میکنه؟خروجی رو اشتباه رفتم. @Eteraf_Esxie
نمایش همه...
🤣 74👍 12 12
زن_عمو سلام اسم من فرشاده19سالمم هست داستاني كه براتون مي نويسم مال اواخر سال 89 هست كه مربوط ميشه به زن عموي جنده ام. من يه زن عمو دارم كه اسمش النازهست اين زن عموي ماازاون جنده هاي معروف محله كه شوهرش هم كارمند معدنه وهر2هفته مياد خونه خلاصه من ازوقتي فهميدم جنده هست خيلي توكفش بودم البته خوشگل هم هست هاسن 26 قد 170وزن 55چشمهاي قهوه اي پوست روشن وكون بزرگ ،به هر حال من همچنان توكف الناز جون بودم تا اينكه اواخر سال قبل فرشهاروكه شسته بود ميخواست ببره تو نمي تونست منم رو پشت بوم خونه مشغول كفتر بازي بودم كه گفتم كمك نميخواي گفت اگه زحمتي نيست منم خوشحال شدم وسريع رفتم كمكش كيرم هم داشت ميتركيد باهر بدبختي كه بود فرشهاروبرديم پهن كرديم كف اتاق كه خم شد گوشه فرش رو درست كنه كونش اومد بالا منم كيرم يه دفعه سيخ شدبا ترس رفتم جلو بعد دل رو زدم به دريا و از پشت چسبيدم بهش راستش اين بهترين موقعيت بود كسي هم خونه نبود يهو بلند شد برگرده سمت من كه ازپشت سينه هاشو چسبيدم خواست دادبزنه كه دهنش رو گرفتم برگردوندمش سمت خودم ولبهام روگذاشتم رولبهاش اولش همراهي نميكرد ولي از اونجا كه جنده بود شروع كرد به لب گرفتن باورم نميشد اينقدر سريع پا بده به هرحال دستموبردم روسينه هاش ميماليدم وگردنش روميخودم 5دقيقه بعد شروع كردم به در آوردن لباسهاش واي چه سينهايي ازبس ماليده بودنش درشت درشت بودن شروع كردم به خوردنشون وايييي الناز هم اه و اوهش در اومده بود يكم كه خوردم رفتم سمت كسش يه شرت توري پاش بود كه درش آوردم واي چي مي ديدم يه كس صيقلي بي مو كه لبه هاش بهم چسبيده بود انگار نه انگار كه جنده بود بي اختيار رفتم سمت كسش الناز هم با دستش كير منو ازروي شورت گرفت رفتم وسط پاهاش وشروع كردم خورن كسش واي خيلي خوشمزه بود 10دقيقه اي خوردم بلند شدم الناز شورتم روكشيد پايين كيرم افتاد بيرو ن البته كيرم مثل كير بعضي از دوستان نيم متر نيست 15 تا16سانت ولي با حاله الناز انو بوس كردو شروع كرد ساك زدن2دقيقه كه ساك زد ابم داشت ميومد كيرم رو از دهنش در اوردم اسپري زدم گذاشتم در كسش بالا وپايين ميكردم كه گفت بسه ديگه بكن توش منم يتف زدم به كيرم بادست لبه هاي كسش رو باز كردم وكيرم رو كردم توكسش با اينكه زياد كس داده بود ولي خيلي گشاد نبود كيرم رفت توكسش يه آخ كوچيكي گفت و من شروع كردم تلمبه زدن واي چه كسي يه خورده كه گاييدمش برش گردوندم ازپشت كردم توكسش واييي صداي الناز كل خونه روبرداشته بود منم سريعتر ميكردمش داشت ابم ميومد كه ازتو كسش در اوردم انگشتم روكردم تو كونش ديدم بله كوني هم هست يه خورده ور رفتم بعد در كونش كرم زدم خودم دراز كشيدم با كون اومد رو كيرم وايي تاته رفت توش داشت بالا پايين ميرفت و ناله ميكرد منم از رونهاش كمكش ميكردم ديگه داشت آبم ميومد كه كيرم رو در اوردم گذاشتم لاي سينه هاش چندبازعقب جلوكردم ابم اومد ريختم روسينه هاش بعد از هم يه لب گرفتيم رفتيم حموم و... الانم اگه موقعيت پيش بياد ميكنمش راستي دفعه اولمه كه داستان مي نويسم اگه خوشتون اومد نظربدين تا داستان گاييدن زن داداش و زن عموم كه باهم گاييدمشون رو هم بنوسم! باي. نوشته:‌ فرشاد #پایان @Eteraf_Esxie
نمایش همه...
👍 121🖕 42 19🔥 17🤨 14😐 6😁 3🤔 3
پرهام و هانا اسم من هاناس الان ۱۸ سالمه و پرهام هم ۲۰ سالشه بخاطر امنیت اسمامون مستعاره همه بهم میگن قیافم جذابه صورت گرد با چشمای خرمایی و مژه های بلند دماغ کوچولو و لبای کوچولو موهامم بلنده پوستمم سفید مایل ب زرد ب قول عشقم پرهامم موهاش بلند تا گردنش با ی مدل خاص ب رنگ خرمایی پوست سفید مژه بلند دماغشم خوبه و لبای قلوه ای ک در کل خیلی قیافه مظلوم و قشنگی داره ما دو ساله باهمیم و همو خیلی دوس داریم خیلیا سعی کردن مارو از هم جدا کنن ولی نتونستن چون ب معنی واقعی عاشق همیم قدم ۱۶۲ وزنم ۵۴ هستش سینه ۸۰ و باسنم ندارم ولی هیکلم قشنگه پرهامم قدش ۱۷۵ وزنش ۶۰ این داستانی ک میخوام بگم از اخرین سکسیه ک با عشقم داشتم الان رفته خدمت و ۵ماهه ک باهم سکس نداریم و از شانسمون هردفعه ک میاد مرخصی پریودم اینم بگم خونواده من کاملن در جریان رابطه منو پرهامن و هرجا ک باهاش میرم ب مادرم میگم و اونم چون ک ما ۲تا شهر از هم فاصله داریم و هردو هفته یبار همو میدیدیم اجازه میداد بیاد خونمون چون مادرم خیلی دوسش داره اخرین قراری ک قبل از خدمتش باهم داشتیم اول رفتیم بیرون کلی تفریح کردیمو بعدش اومدیم خونمون و وقتی رفتیم توی اتاقم اولش لباسمو عوض کردم بعدش کلی همو بغل کردیم و گریه کردیم ک داریم از هم دور میشیم ولی کم کم توی بغل هم داغ شدیم من تنم میلرزید ک دارم ازش جدا میشم و اونم پشتمو دست میکشیدو نوازشم میکرد تا اروم بشم وقتی اروم شدم شروع کرد ب بوسیدنم انقد منو بوسید ک چشام خمار شد و منم بوسیدمش بعدش شروع کرد ب خوردن لبام منم لباشو میخوردم حدود ۱۵مین فقط روی لبای هم بودیم بعد گردنمو بوسید و خوردشون منم تنم مور شده بود و فقط میخواستم زودتر خوردنش تموم شه بعد اون رفت سراغ گوشام میدونس ک روی گوشام خیلی حساسم انقد خوردشون ک دیگ دیوونه شدمو هلش دادم ولی اون ولم نکرد و نیم تنه ای ک پوشیده بودمو از تنم دراورد و شروع کرد ب خوردن سینه هام انقد خوردشون ک نوکشون سیخ سیخ بود بعد رفت سراغ نافم و انقد دورشو لیسید ک دیگ دادم درومده بود رفت پایینتر شلوارو شرتمو دراوردو شروع کرد ب خوردن کصم منم لذت میبردم اما دلم کیرشو میخواست بهش گفتم دیگ تحمل ندارم بس کنه بعد هلش دادم رفتم روش مث خودش لباشو خوردمو رفتم سراغ گردنو گوشش ک خیلی تحریکش میکنه بعدم نوک سینه هاشو خوردم و رفتم دور نافشو لیسیدم ک اهش درومده بود رفتم پایینتر با کمک خودش شلوارو شرتشو دراوردم و شروع کردم ب خوردن کیرش انقد موهامو کشیدو سرمو فشار داد ب کیرش ک داشتم بالا میاوردم بعدش ولم کرد و رو بازوش درازم داد و روبروی هم دراز کشیدیم کیرشو از جلو یواش گذاشت لای پام و تلمبه میزد ک دیوونه شده بودیم و گوشامم میخورد ما همش لاپایی باهم بودیم اما اون شب میخواستم بهش کون بدم اول از لاپایی منو کرد چنان لای پام تلمبه میزد ک ارضا شدمو اونم با ابم لیزش کرده بودو بیشتر تلمبه میزد ک خودشم ارضا شد و لای پام ریخت بعدش تموم تنمو روغن زدو ماساژ داد و از پشت کیرشو چرب کرد و اول با انگشتاش کونمو باز کردو بعد کیرشو انداخت توش خیلیم مواظب بود ک من درد نکشم خیلی بهم حال میداد اما بعدش انگار حس میکردم دستشویی دارم اونم گفت من کون نمیخوام همون لاپایی بسمه طاقت نداشت ک من درد بکشم و دوباره انداخت لای پام و از پشت لاپایی انقد منو کرد ک چند دفعه ارضا شدم و خودشم ارضا شدو ابشو همونجا خالی کرد بعد با دستمال تمیزم کرد خیلی اون شب حال داده بود و بعدش تا صب تو بغل هم خوابیدیم فرداشم دوباره منو کرد الانم منتظریم تا بیاد مرخصی و دوباره سکس کنیم اخه خیلی بهم نیاز داریم داستانم عین واقعیت بود باور کردن یا نکردن شما بمن مربوط نیس مرسی از اینک وقت گرانبهاتونو گذاشتیدو داستانمو خوندین نوشته:هانیه #پایان @Eteraf_Esxie
نمایش همه...
👍 85🤔 30 28🥰 20🔥 15🖕 5😐 3
اولین تجربه ام با دوجنسه با سلام به همه.این اولین باره دارم داستان مینویسم.بجز اسامی ما بقیه قسمت ها مو به مو عین حقیقته. من آروین هستم الان 23سالمه.قدم 180 و وزنم 90 هستش.توپولم و سفید و همیشه مو های بدنمو میزنم چون واقعا دوست ندارم.یادمه حدودا از 15 16سالگی به مفعول بودن علاقه مند شدم.ولی خب زیاد حسی به پسر ها با اندام های مردونه و پشمالو نداشم واسه همین افتاده بودم دنبال زنپوش ها و دوجنسه ها.تا سن 22سالگی دنبالش بودم و چندین باری با زنپوش سکس داشتم ولی دوجنسه نه.متاسفانه اکثرا دروغی بودن تا اینکه با برنامه هورنت اشنا شدم.اونجا به چند نفر که زده بودن دوجنسه هستند پیام دادم که یکیشون جواب داد.اسمشو اینجا میزاریم سحر.سحر حدودا 30سالش بود و هم قده من بود ولی حدودا 110کیلو وزنش بود. ولی چیزی که منو علاقه مند کرده بود کیره 22سانتیش و حس ارباب بودن سحر بود.یکی دو روز باهم حرف زدیم و عکس دادیم تا اشنا شیم تا اینکه رای 5شنبه قرار گذاشتیم.روز قبلش حسابی به خودم رسیدم و شیو کردم و اماده شدم.5شنبه قرارمون ساعت 12 بود.ساعتت 11نیم اومدم از خونه بیرون هرچی بهش پیام و زنگ زدم جواب نداد.فکر کردم دیگه پیچونده منو تا اینکه نزدیکای 12نیم بود دیدم زنگ زد.گفت خواب بوده اینا و الان راه بیوفتم.راه افتادم سمت خونش که سمته پونک بود.کلی استرس داشتم هم چون اولین بار بود قرار بود با دوجنسه باشم هم میترسیدم نکنه اتفاقی بیوفته.خلاصه رسیدم اونجا و رفتم خونه نشسته بود رو مبل یکم حرف زدیم بعد گفت بریم اتاق.رفتیم دراز کشید گفت شروع کن ببینم چیا بلدی.اومدم برم سمت کیرش گفت الان زوده برو پاهام بلیس منم گوش کردمو شروع کردم به لیسیدن و یواش یواش میومدم بالا تا روی رونش.سرمو گرفت برد سمت کیرش.خوابیدش هم ترسناک بود.شروع کردم به ساک زدن.شاید بگم نیم ساعت داشتم میخوردم اونم گاهی فحشم میداد گاهی هم با موبایلش داشت حرف میزد.بعدش گفت پاشو.پشدم گفت چه مدلی بکنم راحت تری گفتم فرقی نداره گفت پس رو شکم بخواب.منم خوابیدم.سوراخم و کیرشو پرب کرد شروع کرد فرو کردن.من قبلا داده بودم ولی این کیر واقعا بزرگ بود درد داشتم ولی نه زیاد .اینقدر اروم اروم فرو کرد که دیگه شکمشو روی کمرم حس کردم.شروع کرد تلمبه زدن.5مین اینجوری کرد کیرشو در اورد بعد پاهامو گذاشتم رو شونه هاش دوباره کرد بعده 10مین کیرشو در اورد با دستمال تمیز کرد گفت ساک بزن تا ابم بیاد.شروع کردم به ساک زدن.داشت ابش میومد گفت همشو میخوری و سرمو رو کیرش با دستاش نگه داشت.ابشو تو دهنم حس میکردم یکم شور بود ولی قابل تحمل بود.بعدش یکم دیگه حرف زدیم من لباسامو پوشیدمو رفتم. واقعا تجربه بی نظیری بود. اگه نظراتتون خوب باشه بقیه داستان هام با دوجنسه های دیگه رو هم که داشتم براتون میزارم نوشته: arvin #پایان @Eteraf_Esxie
نمایش همه...
👍 88🖕 31😐 26🥰 25👌 18😁 10 8🔥 2
اولین تجربه ام با دوجنسه با سلام به همه.این اولین باره دارم داستان مینویسم.بجز اسامی ما بقیه قسمت ها مو به مو عین حقیقته. من آروین هستم الان 23سالمه.قدم 180 و وزنم 90 هستش.توپولم و سفید و همیشه مو های بدنمو میزنم چون واقعا دوست ندارم.یادمه حدودا از 15 16سالگی به مفعول بودن علاقه مند شدم.ولی خب زیاد حسی به پسر ها با اندام های مردونه و پشمالو نداشم واسه همین افتاده بودم دنبال زنپوش ها و دوجنسه ها.تا سن 22سالگی دنبالش بودم و چندین باری با زنپوش سکس داشتم ولی دوجنسه نه.متاسفانه اکثرا دروغی بودن تا اینکه با برنامه هورنت اشنا شدم.اونجا به چند نفر که زده بودن دوجنسه هستند پیام دادم که یکیشون جواب داد.اسمشو اینجا میزاریم سحر.سحر حدودا 30سالش بود و هم قده من بود ولی حدودا 110کیلو وزنش بود. ولی چیزی که منو علاقه مند کرده بود کیره 22سانتیش و حس ارباب بودن سحر بود.یکی دو روز باهم حرف زدیم و عکس دادیم تا اشنا شیم تا اینکه رای 5شنبه قرار گذاشتیم.روز قبلش حسابی به خودم رسیدم و شیو کردم و اماده شدم.5شنبه قرارمون ساعت 12 بود.ساعتت 11نیم اومدم از خونه بیرون هرچی بهش پیام و زنگ زدم جواب نداد.فکر کردم دیگه پیچونده منو تا اینکه نزدیکای 12نیم بود دیدم زنگ زد.گفت خواب بوده اینا و الان راه بیوفتم.راه افتادم سمت خونش که سمته پونک بود.کلی استرس داشتم هم چون اولین بار بود قرار بود با دوجنسه باشم هم میترسیدم نکنه اتفاقی بیوفته.خلاصه رسیدم اونجا و رفتم خونه نشسته بود رو مبل یکم حرف زدیم بعد گفت بریم اتاق.رفتیم دراز کشید گفت شروع کن ببینم چیا بلدی.اومدم برم سمت کیرش گفت الان زوده برو پاهام بلیس منم گوش کردمو شروع کردم به لیسیدن و یواش یواش میومدم بالا تا روی رونش.سرمو گرفت برد سمت کیرش.خوابیدش هم ترسناک بود.شروع کردم به ساک زدن.شاید بگم نیم ساعت داشتم میخوردم اونم گاهی فحشم میداد گاهی هم با موبایلش داشت حرف میزد.بعدش گفت پاشو.پشدم گفت چه مدلی بکنم راحت تری گفتم فرقی نداره گفت پس رو شکم بخواب.منم خوابیدم.سوراخم و کیرشو پرب کرد شروع کرد فرو کردن.من قبلا داده بودم ولی این کیر واقعا بزرگ بود درد داشتم ولی نه زیاد .اینقدر اروم اروم فرو کرد که دیگه شکمشو روی کمرم حس کردم.شروع کرد تلمبه زدن.5مین اینجوری کرد کیرشو در اورد بعد پاهامو گذاشتم رو شونه هاش دوباره کرد بعده 10مین کیرشو در اورد با دستمال تمیز کرد گفت ساک بزن تا ابم بیاد.شروع کردم به ساک زدن.داشت ابش میومد گفت همشو میخوری و سرمو رو کیرش با دستاش نگه داشت.ابشو تو دهنم حس میکردم یکم شور بود ولی قابل تحمل بود.بعدش یکم دیگه حرف زدیم من لباسامو پوشیدمو رفتم. واقعا تجربه بی نظیری بود. اگه نظراتتون خوب باشه بقیه داستان هام با دوجنسه های دیگه رو هم که داشتم براتون میزارم نوشته: arvin #پایان @Eteraf_Esxie
نمایش همه...
👍 83😐 36🥰 34 31🖕 6🔥 4😁 3🤯 2
توی اتوبوس یه مردی بهم گفت بلند میشی من بشینم ؟ کمرم درد میکنه ، گفتم شما وقتی جوون بودی صندلیت رو میدادی به بقیه ؟ گفت بله ، گفتم واسه همین کمرتون درد میکنه من دیگه اشتباه شمارو تکرار نمیکنم.😂 @Eteraf_Esxie
نمایش همه...
🤣 113👍 42🖕 26😁 22🥰 19😐 5👏 2
جر_خوردنم سلام اسمم لیداست. 17 سالمه. میخوام جریان اولین سکسمو با دوست پسرمو بگم براتون. من و آرین الان 2 ساله که با همیم..خیلی هم دوس داریم همدیگرو ولی تصمیم گرفته بودیم که تا قبل ازدواج کاری نکنیم. یعنی پردمو نزنه.. ولی میدونین خیلی سخت بود برام . هدف اصلی سکس اینه که کیر طرفو تو کست حسش کنی.. خلاصه کنار اومدم. یه روز مامانم گفت که باید با بابام برای یه سمینار برن خارج از شهر. منم بهونه ی درس رو کردم که خونه بمونم.. اون روز صبح رفتم حموم که به خودم برسم چون میدونستم که آرین حتما میاد پیشم. خوشبختانه مشکلی از لحاظ مو و اینا ندارم چون بورم و اصلا معلوم نیست.. ولی حسابی کسمو شستم تا خوشبو شه. دل تو دلم نبود تا مامان اینا برن. ناهار نتونستم بخورم. خداروشکر مامان نفهمید چرا انقدر استرس دارم. رفتم تو اتاقم رو تختم دراز کشیدم تا وقت بگذره که مامان صدام کرد گفت داریم میریم احتمالا طول میکشه. اگه حوصلت سر رفت برو خونه ی دوستت. منم گفتم باشه. صدای دررو که شنیدم سریع پاشدم گوشیمو برداشتم و به آرین زنگ زدم. جریانو براش تعریف کردمو اونم قبول کرد که بیاد. چون خونشون نزدیکه خیلی سریع رسید. زنگو که زد دلم ریخت. رفتم درو باز کردم که سریع اومد بغلم کرد. آرین یه پسر خیلی خوشتیپه که همه ی دوستام بهم حسودی میکنن.. قیافه ی خیلی خوشگلی داره که حتی کمپانی **** بهش پیشنهاد کرده بودن که کاره مدلینگشونو بکنه. بگذریم.. آرین سرمو گرفت تو دستاش یه نگاهی بهم کرد و گفت که دلم تنگ شده بود برات منم یه لبخندی زدم و لبمو گذاشتم رو لبش.. اونم شروع کرد به خوردن لبام.. زبونشو میکرد تو دهنم و دور زبونم میمالید. یهو دستاشو گذاشت رو کونمو بلندم کرد. برد تو اتاقم و پرت کرد رو تختم. خوابید روم و بازم لبامو خورد. آروم اومد تو گوشم گفت که سینه هاتو میخوام منتظر جواب من نموند.. سریع تاپمو در اورد گفت ای جووون هرروز داره بزگتر میشه.. سوتینمو در اورد و شروع کرد به خوردن سینه هام.. منم آه و ناله میکردم .. گاهی وقتا یه گاز کوچولو هم میگرفت.. بهش گفتم لباساتو در بیار گفت خودت درشون بیار. منم گفتم باشه.. تیشرتشو در اوردم بدن ورزشکاریش داشت دیوونم میکرد.. گفتم بخواب میخوام شلوارتو در بیارم. شلوارشو که دراوردم کیرش از رو شرتش معلوم شد. دستمو گذاشتم رو شرتش یکم مالیدم.. گفت نکن گازت میگیره ها.. منم شرتشو در اوردم که کیره کلفتش زد بیرون.. کیرش خیلی سفید و خوشگله.. تخماش خیلی گرد و تمیزه.. زبونمو مالیدم رو کیرش.. یه آه بلندی کشید و گفت نکن.. منم که تازه خوشم اومده بود بازم زبونم مالیدم رو کیرش.. از بالا به پایین.. زبونم رو رگه کیرش میمالیدم.. با دستم تخمشو میمالیدم.. کیرشو میمکیدم.. کلاهک کیرشو کردم تو دهنم.. اونم همش آه و ناله میکرد و دسشتو گذاشته بود رو سرمو خودش بالا پایین میکرد سرمو.. گفت بهم بسه دیگه بخواب.. منم خوابیدم و اونم شلوارمو در اورد .. میدونستم خوشش میاد شورت نپوشم.. منم نپوشیدم.. گفت پاتو باز کن.. میخوام کستو بخورم.. منم پامو باز کردم .. زبونشو مالید رو کسم .. منم یه آه بلندی کشیدم.. زبونشو رو کسم میمالید.. چوچولمو میمکید.. میگفت ماله خودمه.. جوون.. کستو دوس دارم.. زبونشو دوره سوراخه کسم میمالید.. داشتم دیوونه میشدم.. کسم خیسه خیس شده بود.. اومد بالا تو گوشم گفت که میخوام بزارمش تو کست.. منم تو اون حال و هوا قبول کردم.. کیرشو میمالوند رو سوراخ کسم.. آ ه ه ه ه .. بزارش تو دیگه... کلاهک کیرشو یکم کرد تو سوراخ کسم.. نفس عمیقی کشیدم.. منتظر درد بودم.. بهم گفت آماده ای؟ منم گفتم اوهووووم... یهو کیرشو کرد تو کسم... آ ه ه ه ه .. کیرت کلفته.... اوووووف... کیرشو تو کسم عقب جلو کرد.. بعد در اورد تا خونشو پاک کنه.. خیلی خون نبود ( نذاشت من ببینم ولی خودش گفت.. ) گفت ادامه بدم؟ گفتم آره ه ه ه .. بکن... میخوام جرم بدی... کیرشو تو کسم عقب جلو میکرد... آ ه ه ه ه ... اگه میدونستم انقدر حال میده زودتر می کردمت لیدا... کست مال منه... جووووون... میخوام کستو جر بدم.... آ ه ه ه ه ه... نمی فهمیدیم صدامون چقدر بلنده.... اوووووف... کیرت کلفته... آ ی ی ی ی ی .... کسمو جر بده... دارم ارضا میشم... آه ه ه ه ... آ ی ی ی ی .. بسه...... تنم میلرزید.... لیدا آبمو کجا بریزم؟ آ ه ه ه ه ... بگو الان میااااد.... آ ه ه ه .. بریز رو سینه هام... اوووف.. داغه آبت... دوس داشتی؟ اوهوووم.... بیا بغلم.... ههههممم... نفهمیدم کی خوابم برد... با صدای مامان بیدار شدم... لیداااا.. بیا شام.. گوشیمو نگاه کردم .. یه اس ام اس داشتم... عزیزم دلم نیومد بیدارت کنم... دیگه رسما زن من شدی!! نوشته: ی لیدا #پایان @Eteraf_Esxie
نمایش همه...
👍 203 39😐 36🖕 29😁 20🤣 14🤔 9😱 9🔥 6🗿 1
Repost from FAQAT WATANI
Photo unavailableShow in Telegram
۱۰۲۴ ⭐️ ۲ به توان ۱۰ 🏆با شروع لیگ ملت های اروپا 🇪🇺 با ۱۰ بازی ضریب دو پول خود را با پیشنهادی های کانال قدیمی بت باز ۱۰۲۴ برابر کنید ⚜️با ما در این مسیر همراه باشید! @BetBaz⚜️
نمایش همه...
👍 38🥰 14🤔 13 10🖕 10