Beyond Sorrow
97.11.12 برای اندوه، هنر و زیبایی . موسیقی بهم هدیه کنید: @ForeverQueensBot
نمایش بیشتر730
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
اگر در مقابل زیباییت ساکت ایستادم
چون سکوت در حریم زیبایی، زیباست.
واژههای ما دربارهٔ عشق، عشقمان را میکشد.
و کلمات آنگاه که به زبان آورده میشوند میمیرند.
برای من و تو همین کفایت میکند
که تو برای همیشه
رازی باقی بمانی که
درونم را تکهتکه میکنی
امّا بر زبانم جاری نمیشوی.
-نزار قبانی
شاعر ترانهی آدم پوچ با اسم اصلی «نهنگ» ابراهیم منصفی موسیقیدان، شاعر و نویسندهی هرمزگانی هست که به نیمای هرمزگان معروفه.
ابراهیم منصفی سه بار ازدواج کرد که حاصل آخرین ازدواجش، دو دختر و یک پسر به اسم بنیامین بود.
رابطهی عاطفی و دوستانهای با فرزندانش مخصوصا بنیامین کوچک داشت و مرگ زودهنگام پسرک، باعث اندوه زیاد و افسردگی پدر شد.
در نهایت نتونست این غم رو تحمل کنه و در یکم تیرماه ۱۳۷۶ با مرگ خودخواسته، به زندگیش پایان داد.
نقلقولهایی هست که معتقدن این شعر رو قبل از رفتن و در وصف غم از دست دادن پسرش سروده.
اولین آلبوم ترانههاش، ده سال بعد از مرگ این شاعر منتشر شدن.
«ای دل دیگر من را گول مزن
من بیش از این گولت را نمیخورم
این سفر بازگشتی ندارد
من تو را با خود نمیبرم»
【 REDNIGHT 】
──────✧ ◈✦ ◈✧ ────── ◈ #Music ◈ #Persian #Folk 【@REDISHERE】
شاعر ترانهی آدم پوچ با اسم اصلی «نهنگ» ابراهیم منصفی موسیقیدان، شاعر و نویسندهی هرمزگانی هست که به نیمای هرمزگان معروفه.
ابراهیم منصفی سه بار ازدواج کرد که حاصل آخرین ازدواجش، دو دختر و یک پسر به اسم بنیامین بود.
رابطهی عاطفی و دوستانهای با فرزندانش مخصوصا بنیامین کوچک داشت و مرگ زودهنگام پسرک، باعث اندوه زیاد و افسردگی پدر شد.
در نهایت نتونست این غم رو تحمل کنه و در یکم تیرماه ۱۳۷۶ با مرگ خودخواسته، به زندگیش پایان داد.
نقلقولهایی هست که معتقدن این شعر رو قبل از رفتن و در وصف غم از دست دادن پسرش سروده.
اولین آلبوم ترانههاش، ده سال بعد از مرگ این شاعر منتشر شدن.
«ای دل دیگر من را گول مزن
من بیش از این گولت را نمیخورم
این سفر بازگشتی ندارد
من تو را با خود نمیبرم»
【 REDNIGHT 】
──────✧ ◈✦ ◈✧ ────── ◈ #Music ◈ #Persian #Folk 【@REDISHERE】
زیدینی عشقاً
یا احلی نوبات جنونی
ان کنت تریدین السکنی اسکنت فی ضوء عیونی
یا روح الروح
زیدینی عشقاً، زیدینی
یا احلی نوبات جنونی
عشقم را افزون کن
ای شیرینترین دیوانگیام
اگر جایی برای سکونت بخواهی من تو را در نور چشمانم جای خواهم داد
ای روحِ روحم
عشقم را افزون کن
ای شیرینترین دیوانگیام
-نزار قبانی
(آغوش) بغل، بر، سینه.
* در آغوش گرفتن: (مصدر متعدی ) کسی را در بغل گرفتن و دو دست را دایرهوار دور تنۀ او فراهم آوردن و او را به سینه چسباندن، به آغوش کشیدن.
ای چهرۀ غریب در آینه!
ای یار هرزه! ای میزبان مقدس!
ای غم زدای سبک سر من!
پاسخ چیست؟ ای شمایان هزار هزار
که در تکاپویید و تفریح، و در گذرید
تمسخر، کلنجار و دروغ؟
من؟ من؟ من؟
و شما؟
برای چهرۀ خویش در آینه
ازرا پاوند