افغانستانی‌ها

🍁 فرانسه حق پناهندگی را برای همه زنان افغانستانی به‌رسمیت شناخت دیوان دادگستری اروپا پیش‌تر رأی داده بود زنان به‌طور کلی می‌توانند یک گروه اجتماعی در نظر گرفته شوند و اگر در کشور مبدأ به‌دلیل جنسیت‌شان تحت خشونت قرار گیرند، درخواست پناهندگی کنند. دادگاه ملی حق پناهندگی فرانسه این رأی را برای زنان افغانستان تصویب کرد. (رادیوزمانه؛ ۱۴۰۳/۴/۲۴) #️⃣ #پناهنده #مهاجرت

🍁 پربسامدترین نام خانوادگی در افغانستان پربسامدترین نام خانوادگی در افغانستان «محمدی» است. ©️ از: کانال خبرگزاری دانشجو (۱۴۰۲/۴/۱۱)

مردان خانواده باید از دختران حمایت کنند | وقت مکتب، قسمت ۵۱

هر لحظه آرزوی مرگ می‌کردم | بیراهه قاچاق قسمت پنجم

🍁 وزیر کشور: خرید ملک از سوی اتباع به نام دیگران غیرقانونی است خرید خانه توسط اتباع خارجی طبق ضوابطی است که فعلاً ما چنین ضابطه‌ای نداریم. لذا خرید ملک به نام تبعه خارجی الان موضوعیتی ندارد. ممکن است کسانی به نام دیگران این کار را کرده باشند، که قانونی نیست. طبیعتاً اگر سیستم‌ها و دستگاه‌هایی که وظیفه رسیدگی و نظارت دارند با این تخلفات روبه‌رو شوند، به‌عنوان یک کار غیرقانونی قلمداد خواهد شد. (شفقنا؛ ۱۴۰۳/۴/۲۴)

🍁 روایت پایداری زنان (قسمت نوزدهم) ▪️با کار شاقه از آموزش فرزندانم حمایت می‌کنم. نوریۀ ۴۰ساله، با وجود اینکه زندگیِ پررنجی دارد، درس و تحصیل فرزندانش از هر چیز دیگری برایش مهم‌تر است. او می‌گوید با کار و دسترنجش به‌دنبال آیندۀ بهتری برای فرزندانش است. ©️ از: یوتیوب روزنامه اطلاعات روز (۱۴۰۳/۴/۲۱) 📝 قسمت‌های دیگر: هشتگ #روایت_پایداری_زنان #️⃣ #زنان_افغانستان #روایت

🍁 ادعای نادرست دربارهٔ نقش مهاجران افغانستانی در شیوع جذام در ایران در شبکه‌های اجتماعی شایعه شده مهاجران افغانستانی باعث شیوع جذام در ایران شده‌اند. اولین بار سعید کوشافر در توییتر نوشت: «موارد جدید از ابتلا به جذام در ایران مشاهده شده که اتفاقاً مهاجر افغانی بودند.» هادی کسایی‌زاده نیز در توییتر نوشت: «افغان‌ها در حال ورود و گسترش ویروس جذام در ایران هستند. این می‌تواند احتمالاً یک حمله بیوتروریسمی هم باشد.» این خبرنگار روز بعد در توییت دیگری نوشت: «بعد از جذام حالا نگران اپیدمی ایدز از سوی افغان‌های مهاجر به ایران هستیم.» روند ابتلا به جذام در ایران نه تنها افزایش نداشته که طی حدود ۲۰ سال گذشته به‌طور متوسط روندی کاهشی داشته و از کشف ۷۲ مورد جدید در سال ۸۵ (۶۵ ایرانی و ۷ غیرایرانی) به ۹ مورد (۶ ایرانی و ۳ غیرایرانی) در سال ۱۴۰۲ رسیده است. به فرض افزایش تعداد مهاجران افغانستانی در ایران طی سه سال اخیر (بعد از بازگشت طالبان) این اعداد افزایش معناداری را در میزان ابتلا به جذام در این مدت نشان نمی‌دهد. فکت‌نامه به این ادعا نشان «نادرست» می‌دهد. ©️ کانال فکت‌نامه (۱۴۰۳/۴/۲۱) #️⃣ #اطلاعات_غلط |‌ متن کامل

🍁 وقت مکتب (قسمت پنجاهم) ▪️می‌ترسم مثل خواهرم قربانی ازدواج اجباری شوم. نگین صنف نهم بود که از رفتن به مکتب بازماند. او می‌گوید محدودیت‌های طالبان سبب شده تا دختران وادار به ازدواج اجباری شوند. او نگران است مانند خواهرش قربانی ازدواج اجباری نشود. ©️ از: یوتیوب روزنامه اطلاعات روز (۱۴۰۳/۴/۱۹) 📝 قسمت‌های دیگر: روی هشتگ #وقت_مکتب بزنید. #️⃣ #تحصیل #دختران_افغانستان #روایت

🦷بیمه‎نامۀ دندان‌پزشکی ▪️ویژۀ مهاجرین افغانستانی (حتی برگه‎شماری‎ها) 📍ویژۀ شهرهای تهران، کرج، مشهد، اصفهان و قم. 🔗این بیمه‌نامه را می‌توانید از کانون وطندار تهیه کنید.

🍁 آیین بندگی و فرهنگ بردگی طالبان امسال نیز بر مراسم محرم در افغانستان محدودیت وضع کردند. این مایۀ شگفتی نیست. طالبان اگر برای مراسم مذهبیِ دیگران احترام قایل شوند، جای تعجب دارد. اما آنچه در پشت این خبرها پنهان می‌ماند، وضعیت بحران‌زدۀ باورها و مناسک مذهبی در میان شیعه‌ها و سنی‌های افغانستان است. آنچه امروز در افغانستان به نام مسلمان، شیعه و سنی می‌شناسیم آن مسلمان و شیعه و سنی نیم‌قرن پیش نیست. در حدود نیم‎قرن پیش، نسخه‌ای از اسلام وارد افغانستان شد که کارکرد اصلی‌اش شعله‌ورکردن جنگ (جهاد) و خاموش‎کردن عقل بود. در این نسخه از اسلام، تمام دستگاه معرفتی و اخلاقیِ این دین کنار گذاشته شد. اسلام به دین ساده‌ای تقلیل داده شد که نظام باورهایش فقط از چند شعار کوبندۀ جنگی تشکیل می‌شد. مسلمان فقط نیاز داشت اعتقاد داشته باشد که افغانستان اشغال شده است، جهاد در برابر اشغال واجب است و شهادت پاداش این جهاد است. کل یک دین جهانی به ایمانی خلل‌ناپذیر به جنگ و مرگ و ویرانی فروکاسته شد. سنی‌ها و شیعه‌ها در کنار هم به این اسلام جدیدِ ساده‌شده و معطوف به جنگ و ویرانی و مرگ گرویدند. آموزه‌های افراط‌گرایانه از ممالک عربی و ایران و پاکستان می‌آمدند و در ماشین تبلیغات جهادی تندتر و کاربردی‌تر و ساده‌تر می‌شدند. در این روند، اسلام از کلام و فلسفه و مباحثه و مناظره خالی می‌شد و تنها چیزی که از آن برجا می‌ماند چند شعار کاربردی جنگ‌افروزانه بود. در آن ایام، معرفت دینی پس زده می‌شد و غیرتِ دینی جای آن را می‌گرفت. به همین خاطر، وقتی چند دهه گذشت، ناگهان دیدیم که از آن همه غرقه‌شدن کامل در اسلام نسلی بیرون آمده است که از اسلام هیچ خبر ندارد. نمونۀ عینی این تناقض را به‎صورت روشن زمانی دیدیم که نیروهای اردوی ملی از افراد اسیرشدۀ طالب و داعش می‌خواستند که «کلمه»ی خود را بخوانند (چیزی در حد اقرار به وجود خدا و یگانگی او) و آن افراد حتا نمی‌دانستند «لا اله الا الله» چیست. به این افراد یاد داده شده بود که تفنگ بردارند و حمله کنند و بکُشند و ویران کنند و به بهشت بروند. زحمت دینداری و معرفت دینی را (حتا در حد حفظ‎کردن یک جمله) هم از دوش‌شان برداشته بودند. در نسخۀ شیعیِ اسلام نیز تأکید اصلی بر تبدیل‌کردن مذهب شیعه به یک حربۀ ایدئولوژیک برای جنگیدن بود. در این مذهب، از ماه محرم، که به‌صورت سنتی‌اش یک ماه عزاداری ساده در میان عوام مذهبی بود، محملی ساخته شد برای نسخۀ شیعی جهاد ضداشغال و ضدامپریالیسم و ضدکمونیسم. [...] در ایام سلطۀ این گفتمان انقلابی و ایدئولوژیک، هم تشیع سنتی عقب‌نشینی کرد و هم صدای افراد غیرایدئولوژیک یا غیرمذهبی خاموش شد. امروز آن‎کس که در افغانستان جرئت و انگیزۀ شیعه‎بودن (به همین معنای ایدئولوژیک جدیدش) را دارد همان کسی است که می‌خواهد در ماه محرم در خیابان‌های شهرها عَلَم‌کشی کند و سینه بزند و حتا به قیمت جان خود از این تشیع هویتی و ایدئولوژیک دفاع کند. آن طالب سنی که قدرت و عصبیت لازم برای محدودکردن آزادیِ مذهبیِ دیگران را دارد نیز با اسلام سنتی بیگانه است و از مذهب تسنن فقط ظرفیت آن برای جنگیدن با دیگران را می‌شناسد. کل باور اسلامی در افغانستان گرفتار یک بحران معناییِ عمیق است. آنچه امروز در بازار تعاملات مذهبی تشیع و تسنن می‌چلد نسخۀ ساده‌شده و معرفت‌زدایی‌شده از این دو مذهب است. تشیع و تسنن ایدئولوژیک هویتی در افغانستان امروز سلاحی برای جنگ و ابزاری برای تقابل است. مردان و زنانی که از هردوی این نسخه‌های جهادی فراتر رفته‌اند و معنای زندگی خود را در جاهای دیگر جست‌وجو می‌کنند نه با محتسب خشونت‌گر و شیعه‌ستیز طالب همراه‌اند و نه با قمه‌زنان خیابانی‌ای که می‌خواهند کل ماه‌ها محرم و کل سرزمین‌ها کربلا باشند. اینان صدای خود را هم بلند نمی‌توانند. آنچه در میدان مانده آن محتسب کلاشنیکف‎به‎دست است (که کلمۀ خود را خوانده نمی‌تواند) با آن مرد سیاه‌پوش سربندبه‎سری که تا زنجیر به فرق خود نزند احساس می‌کند چیزی در ایمانش می‌لنگد. رنجور مردمی هم در این میانه هستند که محکوم به زیستن در سایۀ آیین بندگی و فرهنگ بردگی هستند- شاکی، بلادیده، حیران و خاموش. ©️ از: روزنامه اطلاعات روز (۱۴۰۳/۴/۱۹) #️⃣ #بنیادگرایی_یدینی