جغرافیای کاخک و هنگام

تگ سوار: این دره عمیق از بلندترین قله بخش کاخک سرچشمه گرفته و پرآب ترین چشمه شهر کاخک در این تگ جوشش و جریان دارد.جهت جریان آن به سمت شمال بوده و تا تنگ بقالی که محل یورت یا آغل دامداران محلی است ادامه دارد.ادامه دره را از دهانه بقالی به بعد را تگ زو گویند.در انتهای تگ سوار و بر روی دامنه های قله سیاه کوه خندق های عمیقی حفر شده که ارتفاع دیواره های ریزشی آن به بیش از 10متر نیز می رسد. حرکت از روی پادگانه های آبرفتی در این بخش به علت وجود شن اسکی و لغزش خطرناک است و بهتره یا از روی خط الراس تجاره ها و یا بستر خندق صورت گیرد. در مسیر جریان آب تگ سوار گیاه خالوش یا همان پودونه خودمان که در واقع نعنای وحشی است بوفور روئیده است. در انتهای شیارها یا خندق های روی دامنه ها اغلب درختان بید و گردو به چشم می خورد. روز جمعه 1تیر 1403 به اتفاق دوستان همنورد این دره را پیمودیم.در سایه آخرین درخت بید کهنسال روی دامنه قله سیاه کوه صبحانه صرف و برگشتیم. به قلم م. ن

دستانم را میتوانی ببندی پاهایم را میتوانی ببندی دهانم را میتوانی ببندی اما ذهنم را هرگز! یک روز ازذهن من، از ذهن تو ازذهن ما هزاران پرستوی وحشی به آسمان خواهد پرید 👤سارتر @miras_gozashtegan

شیخی را پرسیدند تردمیل چیست ؟ پاسخ داد : نمونه‌ای کوچک از سرزمینی به نام ایرانست که هرچه در آن سگ‌دو میزنی به هیچ جا نمیرسی @miras_gozashtegan

دلم میسوزد وقتی میبینم توی شهرداری حقوق آنهایی که جدول حل می کنند ، بیشتر از آنهایی است که جدول تمیز می کنند! سقف خانه ی ما سوراخ است، ولی در عوض مناره های مسجدِ خالی سر به فلک کشیده است... همسایه مان هر ساله مکه میرود، میگوید خدا طلبیده خدایا، خسته نمیشوی از قیافه تکراریَش؟ دوستانت چه قیافه های خاصی دارند... ریش، تسبیح، سجاده، با اسمت چه احترامی دارند... اگر دوست بی ریش و تسبیح قبول میکنی، ما هم هستیم اینجا میگویند برو دعایت را به فلانی بگو پیش خدا آبرو دارد، شاید دعایت پذیرفته شود. خدایا نگو که پارتی بازی به عرش هم رسیده من به این جماعت دیوانه کـافر شده ام فقط تو را میشناسم و بس 👤حسین پناهی @miras_gozashtegan

هنگامی که جامعه‌ای به دروغگویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن به اصل کلی تبدیل شود، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می‌شود و گوینده حقیقت، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منافع دیگری هم نباشد، یک کنشگر سیاسی محسوب می‌شود! در چنین شرایطی شما نمی‌توانید از سیاست کنار بگیرید و راه خود را بروید؛ شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می‌پیوندید و یا یک مخالف سیاسی محسوب می‌شوید! مأخذ سايه‌ها، هانا آرنت @miras_gozashtegan

نوروزى که دلار عيدى دادن ! "در سال ١٣٥١ درامد ايران از نفت و گاز به مبلغ هنگفت دو ميليارد دلار بالغ خواهد گرديد" #بريده_جرايد سال ۱۳۵۱ @miras_gozashtegam

ارسطو همواره تاکید می کرد جامعه نباید وحدت کامل داشته باشد؛ چون اگر همه اعضای جامعه مانند هم باشند دیگر جامعه معنی خود را از دست می دهد و آن مردم "جامعه ای یک نفره" را تشکیل داده اند! @miras_gozashtegan

وقتی رضاشاه قانون سربازی را به تقلید از غرب و به منظور حذف ارتش های قبیله ای تصویب کرد با مخالفت علماء که خدمت اجباری را جبارانه، خانمان سوز و نوعی بردگی میدانستند روبرو شد! @miras_gozashtegan

اگر نتوان آزادی و عدالت را باهم داشت، و من مجبور باشم میان این دو یکی را انتخاب کنم؛ آزادی را انتخاب می‌کنم، تا بتوانم به بی عدالتی اعتراض کنم ...! چگوارا @miras_gozashtegan

حباب املاک: اقتصاد علم است وتابع قوانین و روابط خاص خود است.اما متاسفانه بجز عده قلیلی از تحصیل کردگان اقتصاد که چندان نفوذ و برشی در میان عوام ندارند. دانش عمومی علم اقتصاد بویژه اقتصاد کلان در بین غالب مردم ایران اندک و در حد صفر است.همین عامل سبب سوء استفاده حکومت و شکل گیری تعداد انگشت شماری از  سلاطین مختلف در بخش های اقتصادی می گردد. تا نیم قرن قبل اقتصاد ایران مبتنی بر کشاورزی و زندگی روستایی بود.لذا خانواده ها اغلب بزرگ و پرجمعیت در یک واحد مسکونی زندگی می کردند. به عبارتی بچه ها  با پدر و پدربزرگ و مادر و مادربزرگ در یک خانه بسر می بردند.اما با تغییرات اجتماعی و اقتصادی که از آغاز قرن 14خورشید آغاز و پس از انقلاب اسلامی شدت گرفت. فعالیت های صنعتی و تولید کالاهای صنعتی رشد حسابی (آرام)گرفته و فعالیت های خدماتی بویژه واسطه گری رشد هندسی (شتابان)گرفت. تولیدات کشاورزی نیز با توجه به تغییرات اقلیمی و خشکی گرایی و رشد شدید جمعیت متناسب با افزایش نیاز جمعیت افزایش نیافت.از طرفی آرمان گرایی و توسعه طلبی ایدئولوژی حاکمان جدید منجر به تحریم های بین المللی و شکل گیری اقتصاد رانتی در دست خواص انگشت شمار انقلابی و محروم ماندن غالب مردم گردید به عبارتی این عوامل زمینه سوء استفاده و شکلگیری حباب های پیاپی اقتصادی  از غالب مردم را فراهم آورد و هنوز هم ادامه دارد. بخشی از این حباب ها عبارتند از سپرده گذاری به امید وام کم بهره در صندوق های نهاد های حکومتی که معروف به بن لادن شد ،حباب های بعدی نیز مانند شرکت های هرمی،پدیده شاندیز ،خرید سکه و دلار ،بورس و امثال آن از راه رسید.در اغلب این سوء استفاده ها دولت به اتفاق افراد قلیل صاحب رانت و خواص و دانش محدود عوام از علم اقتصاد اکثر مردم را به امید حفظ سرمایه و سود مالی به سوی این حباب ها هول داده و اگر چه به لحاظ اسمی میزان عددی ثروت و پول افراد را افزایش داده اند اما چون تولید اقتصادی چندان و متناسب با تقاضا و نیاز جامعه صورت نگرفته و از طرفی همواره دولت برای جبران کسری بوجه خود با چاپ پول و ریال بی پشتوانه اقدام نموده در واقع روز به روز  افراد بیشتری به زیر خط فقر سقوط و سلاطین اقتصادی کمتری از خواص پدید آمده است. از آغاز قرن جاری یا چند سال قبل بنظر می رسد حباب جدیدی در حال شکل گیری است و آن حباب مسکن و املاک است.علت آن نیز جابجایی و مهاجرت جمعیت از روستاها به شهرها و خرد شدن خانواده ها به خانوارهای کوچک که گاه یک یا دو نفر بیش نیستند.این روند منجر به افزایش نیاز انبوه جمعیت به مسکن و کمبود زمین در کلان شهرها و تبدیل شدن مسکن به کالای سرمایه ای و مهاجرت سرمایه های سرگردان برای حفظ ارزش آن در اقتصاد پرریسک و غیر قابل پیش بینی به بازار مسکن گردیده. چون درآمد فعالان اقتصاد متناسب با رشد تورم افزایش ندارد. قاطبه جمعیت با وام و اغراض از بانک ها سعی در احداث سرپناه دارند در حالی که بخشی از املاک در دست واسطه گران و بورس بازان بلوکه و بلااستفاده است. احتمالا بازار مسکن به سویی رانده خواهد شد که خیل عظیم افراد زیر خط فقر زیر دیون وام گیر افتاده و نه راه پس و نه راه پیش خواهند داشت به عبارتی نه قادر خواهند بود که مسکن خود را تکمیل و قابل استفاده نمایند و نه وام آن را تسویه کنند. از طرفی خریداران توان مالی خرید از واسطه گرانی که املاک در دستشان متمرکز شده نخواهند بود. به این ترتیب مانند جریان رکود بازار مسکن که در والاستریت آمریکا شکل گرفت و امواج منفی آن به سراسر دنیا انتشار یافت به ایران نیز سرایت خواهد نمود.