🖤ماندنی/دلبرام❤

صبحتون بخیر🙃

#خلاصه_نویسی #ماندنی #قسمت_دوم *پدر ازاد* مردی معتاد که زنش ترکش کرده و اون برای جور کردن پول مواد دست به هرکاری میزنه جوری که فرزندش کودک کار هست و سرنوشت ازاد به دست او رقم میخورد..... *اصغر* مواد فروش محله که با دیر اومدنش زندگی آزاد عوض کرد.... *مانی* دوست صمیمی و تنها دوستی که آزاد داره کسی که آزاد توی دردسر انداخت... *لیلی* بچه ای که توی بیمارستان با سامیار اشنا شده و دیگه دوست نداره از بیمارستان مرخص بشه و با مادرشم مشکل داره.... *فرانک* کسی که با سامیار آشنا شد و پای سامیار به مهمونی باز کرد‌..... *لی لی* دوست دوران دانشگاه سامیار

های🙃 صبح زیباتون بخیر☺️

ددی ها روزتون مبارک😁👌

بیچاره مسترها یه طرفدارم نبود؟😂

#خلاصه_نویسی #ماندنی #قسمت_اول *آرتا* مردی که با دیدن پسرک دستفروشی زندگیش از آن رو به این رو میشود اما زندگی اون به پسرک دستفروش ختم نمی شود و مرد داستان سختی ها و دوری های طولانی را تحمل میکند..... *ندیمه* زنی که جوانیش همه برای خدمت به ارباب جوان رفته و همیشه او هست که خانه را اداره میکند..... *سامیار* دوست صمیمی آرتا و یک عاشق پیشه... سر او دعواهایی ست که حتی روزی خوابش را هم نمیدید شخصیت دوست داشتنی و شر که بعدها به گرایشش پی میبرد و چه اتش ها که نمیسوزاند..... *آزاد* پسرک دستفروشی که زندگیش از قبل رقم خورده زندگی تیره و تار و تلخ که با امدن مردی روشن میشود ایا طعم خوشبختی را میچشد؟؟؟.... *شیرین* دختری که در گذشته به عقد آرتا در امد و آرتا را عاشق خودش کرد اما حین خیانت دستش برای آرتا رو شد شیرینی که فقط برای پول آرتا را میخواست حالا شیرین برگشته پشیمان و ناراحت البته هنوزم چشمش دنبال پول آرتاست.....