cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

زخــم❤️‍🩹 دل(فــاطــمــه بــانــو)🖇✍

~★﷽★~ ♡به قلم فاطمه بانو♡ جوری برات بخورم که رو کش تختو پاره کنی از شدت حشریت:))))🤤🔥🫦 ادمین: @fatima_tb0 #‌دانشجو‌ی‌شیطو‌ن‌و‌ا‌ستا‌د‌مغر‌و‌ر #خانم‌زبون‌دراز #ز‌خم‌دل

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
2 219
مشترکین
-924 ساعت
-417 روز
-3730 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from N/a
جدال نفس‌گیر یه کارگردان شرور و بازیگر سر به هواش🤭❗️ " آیور آندریف ، کارگردان مشهوری که برای پروژه‌ی جدیدش به بازیگری پیشنهاد همکاری میده که به دلیل غیب شدن ناگهانیش بهش لقب روح سینما رو دادن ! https://t.me/+fJmZe4Xs8Hc5NDY0 ۲۴
نمایش همه...
Repost from N/a
کرنسیا، داستان کارگردان مشهوری که یه روح شبگرده! مردی که با چشم‌های عجیب و نگاه نافذش وادارت می‌کنه توی انتخاب کلمات دقت کنی! کارگردان حرفه‌ای و قهاری که با وجود سن کم و جوون بودنش خاک خورده‌ی سینمای ملبورن محسوب میشه... آدمی که همه معتقدن سناریوهای وحشتناک و خونینش برگرفته از خواب و کابوس‌هاییِ که می‌بینه! اما این‌بار قراره بزرگ‌ترین کابوسشو به همه نشون بده؛ سناریویی که یه اسپین آف و برگرفته از داستان زندگی عجیب و تاریک خودشه! ⸂ https://t.me/+fJmZe4Xs8Hc5NDY0جدال یه کارگردان شرور و بازیگری که به روح سینما معروفه🫢 . . ۱۷
نمایش همه...
Repost from N/a
جدال نفس‌گیر یه کارگردان شرور و بازیگر سر به هواش🤭❗️ " آیور آندریف ، کارگردان مشهوری که برای پروژه‌ی جدیدش به بازیگری پیشنهاد همکاری میده که به دلیل غیب شدن ناگهانیش بهش لقب روح سینما رو دادن ! https://t.me/+fJmZe4Xs8Hc5NDY0 ۲۴
نمایش همه...
Repost from N/a
من دیانلام بازیگری که مردم بهش لقب روح سینما رو داده بودند ان هم بخاطر ناپدید شدند یهوییم به دلیل به قتل رسیدن پدرم توسط مشهورترین فرد که … https://t.me/+fJmZe4Xs8Hc5NDY0 ۱۸
نمایش همه...
Repost from N/a
من دیانلام! بازیگری که بعد مرگ پدرش جوری غیبش زد که بهش لقب روح سینما رو دادن! آخرین چیزی که از پدرم به دستم رسید، یه فایل صوتی و صدای ضبط شده‌ش بود... صدای نوازش‌گری که من رو اغوا می‌کرد حقیقت هر رنگی که بود، هم‌رنگش بشم! اون به من یه ماموریت داده بود و من برای عمل به خواسته و وصیتش، باید یکی یکی قطعات خونین پازلو پیدا می‌کردم و کنار هم می‌چیدمشون! اولین قطعه‌ی این پازل که باید راز عجیبشو کشف می‌کردم، مشهورترین کارگردان ملبورن، آیور آندریف بود! کسی که به‌خاطر تراوشات ذهنی و سناریوهای عجیب و غریبش به شاهکار عظیمی توی صنعت فیلم‌سازی تبدیل شده! و حالا، من باید وارد بازی‌ای می‌شدم که راویِ حیله‌گرش از قبل همه چیز رو برنامه‌ریزی کرده بود! https://t.me/+fJmZe4Xs8Hc5NDY0 دختره پیشنهاد نقش اول یه فیلم سوپر نچرال رو قبول می‌کنه اما یهو سکانس‌های فیلم واقعی میشن و . .🫣🎞! ۱۴
نمایش همه...
Repost from N/a
کرنسیا، داستان کارگردان مشهوری که یه روح شبگرده! مردی که با چشم‌های عجیب و نگاه نافذش وادارت می‌کنه توی انتخاب کلمات دقت کنی! کارگردان حرفه‌ای و قهاری که با وجود سن کم و جوون بودنش خاک خورده‌ی سینمای ملبورن محسوب میشه... آدمی که همه معتقدن سناریوهای وحشتناک و خونینش برگرفته از خواب و کابوس‌هاییِ که می‌بینه! اما این‌بار قراره بزرگ‌ترین کابوسشو به همه نشون بده؛ سناریویی که یه اسپین آف و برگرفته از داستان زندگی عجیب و تاریک خودشه! ⸂ https://t.me/+fJmZe4Xs8Hc5NDY0جدال یه کارگردان شرور و بازیگری که به روح سینما معروفه🫢 . . ۹صبح
نمایش همه...
Repost from N/a
من دیانلام! بازیگری که بعد مرگ پدرش جوری غیبش زد که بهش لقب روح سینما رو دادن! آخرین چیزی که از پدرم به دستم رسید، یه فایل صوتی و صدای ضبط شده‌ش بود... صدای نوازش‌گری که من رو اغوا می‌کرد حقیقت هر رنگی که بود، هم‌رنگش بشم! اون به من یه ماموریت داده بود و من برای عمل به خواسته و وصیتش، باید یکی یکی قطعات خونین پازلو پیدا می‌کردم و کنار هم می‌چیدمشون! اولین قطعه‌ی این پازل که باید راز عجیبشو کشف می‌کردم، مشهورترین کارگردان ملبورن، آیور آندریف بود! کسی که به‌خاطر تراوشات ذهنی و سناریوهای عجیب و غریبش به شاهکار عظیمی توی صنعت فیلم‌سازی تبدیل شده! و حالا، من باید وارد بازی‌ای می‌شدم که راویِ حیله‌گرش از قبل همه چیز رو برنامه‌ریزی کرده بود! https://t.me/+fJmZe4Xs8Hc5NDY0 دختره پیشنهاد نقش اول یه فیلم سوپر نچرال رو قبول می‌کنه اما یهو سکانس‌های فیلم واقعی میشن و . .🫣🎞! ۲۴
نمایش همه...
Repost from N/a
آیور آندریف! کارگردان کارکشته‌ای که خیلی‌ها آرزوی همکاری با اون و تیم حرفه‌ایش رو داشتن! مردی که به راحتی لبخند میزد و می‌خندید؛ اما به وقتش زهر چشم‌هاش مثل سم مسمومت می‌کرد! عجیب بود ولی انگار یه چیزی ما رو بهم وصل می‌کرد؛ ولی این غیرممکن بود، ما هیچ‌وقت حتی همدیگه رو هم ندیده بودیم! اون آدم متوفای خون بود و من... راستش نمی‌دونم من چیم! یه آدم بی‌هویت با یه ژن نامشخص که باید دنبال حقیقت بگرده، اما حقیقت که یهو نمیاد بگه اوف کامان بیبی! حقیقت سیاه بود و من رنگی، برای پی بردن به اسرار گذشته، مجبور شدم همرنگ اون سیاهی بشم‼️ . . 「 https://t.me/+fJmZe4Xs8Hc5NDY0 」 ۱۹
نمایش همه...