°•...مَــســتــم نَــڪُــنِ...•°

فیلم 🏳️‍🌈 پشم ریزون،🔞عشق ممنوعه و رابطه جنسی دو پسر در جنگ😈: دانلود فیلم: https://t.me/+0FjMZY9yrxRlY2I0 ⭐️8 شب پاک⭐️

#تاریخی #گی🔥👅 _فکر می‌کنی شاه کشورت از این‌که فرمانده‌ش مثل یه فاحشه زیر مردم سرزمین کشور دیگه بخوابه چه حسی پیدا می‌‌کنه؟😏 فریان با حرص لرزید و دستش رو مشت کرد. قسم می‌خورد یک روزی درنهایت این مردک شرور رو بکشه! _دهنت رو ببند! من... حاضرم برای کشورم سرم رو فدا کنم. _حاضری به جای سر، تنت رو هم فدا کنی، فریان؟💦🍑 https://t.me/+ojEunbEfyGE2ZDk0 https://t.me/+ojEunbEfyGE2ZDk0

فرمانده ۳۵ ساله‌ای که اسیر دست یه شاهزاده میشه و هرشب مجبوره زیر ک‌یر یکی کوچیک‌تر از خودش جر بخوره🔞🥵💦 دستش رو روی دهن مرد فشار داد و زنجیرهایی که اون رو به صندلی بسته بودن مثل قلاده‌ی سگ کشید. _می‌برمت تو کشور خودت، مثل یه سگ می‌ندازمت جلوی صندلی شاه و درحالی که دارم سوراخت رو میگ‌ام، سر امپراطور سرزمینت رو گوش تا گوش می‌برم.😏👑 ضربه‌ی محکمی به ک‌ون فریان کوبید و وقتی مرد بزرگ‌تر با چشم‌های وحشیِ پر از نفرت بهش نگاه کرد، قهقهه‌ی بلندی زد. _می‌خوام جلوی همه جوری ب‌کنمت که مثل یه ف‌احشه برام ناله کنی فرمانده.🔥🍑 با بی‌رحمی انگشت‌هاش رو داخل سوراخ فریان هل داد و کبودی روی ک‌ونش باعث شد خشن‌تر از قبل انگشتاش رو داخلش حرکت بده... https://t.me/+ojEunbEfyGE2ZDk0 https://t.me/+ojEunbEfyGE2ZDk0

پسره گیه و برای درآوردن خرجو مخارج زندگیش با بقیه پسرا سک‌س می‌کنه تا این‌که...🔥💦🔞 با عصبانیت پسش زدم:ولم کن روانی! پوزخندی زد و یه دسته دلار از جیبش درآورد که چشمام از تعجب گشاد شد. -می‌دونم بیناجنسی! می‌خوام باهات معامله کنم.. رام شده دسته دلارا رو چنگ زدم: -چه معامله ای بچه پولدار؟ دسته دلارو ول کرد تا بگیرمشون. -می‌خوام ازم حامله بشی!🔥 ولی بعد به دنیا آوردن بچه باید بری... https://t.me/+Jr2Mw_USTWJjNGQ0 https://t.me/+Jr2Mw_USTWJjNGQ0 #گی‌لاو #امپرگ #عاشقانه #بیناجنس🏳‍🌈💦

هــشـدااار این رمان پر از صحنه های سـ.ــکــســی و بـــازه🔞🔞🔞🔞 به پسره تجاوز کرده و حالا مـیـخـواد زنـده به گورش کـنـه😱🔞😭 پارت_۹۷ نگاهش رو کم کم دوخت به لبای خوشگلش که گوشه اش اثر هنری خودش بود وقتی  با پشت دست زده بود توی دهنش🔥❌ نیشخندی زد و یهو با لگد محکمی دنیل رو پرت کرد داخل چاله👌🏻😱محکم توی چاله افتاد😢 کمی خودشو بلند کرد و از توی چاله نگاهی به هارولد که بالای چاله مونده بود انداخت😟 نگاه کاملی به دنیل انداخت و بعد با کفشش کمی از خاک کنار چاله رو ریخت روش👿 غباری که از خاک ها بلند شد باعث سرفه دنیل شد و با ترس نگاهی بهش کرد😰 -داری چیکار میکنی؟😥 پوزخندی زد و گفت: دارم زنده زنده خاکت میکنم. رو به یکی از زیر دستاش گفت: خاک بریز😈 مرد اومد و شروع کرد خاک ریختن روی دنیل رمان پر از صحنه های مثبت هـیـ🔞ـجده و خشونته❌ https://t.me/+VkevjUSjLJpjZjJk https://t.me/+VkevjUSjLJpjZjJk

#خون‌بس اشکام جاری شد که دانیار سیلی به باسنم زد وگفت _من همین‌هفته کونت رو #افتتاح کردم چندبار #گاییدمش دیگه این ننه من غریبن بازی در اوردنت واسه چیه؟! اون موقعی که بابات تورو #خون‌بس داداشت کرد،باید میدونستی چیزی جز جر خوردن #ناز و #کونت نصیبت نمیشه. محکم واردم کرد که از درد دادی کشیدم که لباش رو روی لبام گذاشت‌ https://t.me/+JGCt26vs_1s3ZTNk https://t.me/+JGCt26vs_1s3ZTNk

پسری که عاشق دختر #دشمنش میشه‌و برای به دست اوردن دختره نقشه میکشه و همه اموال بابای دختره رو ازش میگیره و دختره رو بهم #خدمتکار خودش میکنه.🔥💦 سیلی به صورتم زد که اشکام جاری شد. چونم‌رو بالا گرفت و باخشم‌توی چشمام‌نگاه کرد وگفت _تو #خدمتکار منی و هرکاری بگم باید انجام بدی،حتی اگه بخوام امشب زیرم باشی. _نهه. سیلی محکمتری زد و دست انداخت زیر پاهام و منو بغل کرد و هرچی تقلا کردم بیام بیرون از #بغلش فایده نداشت و منو انداخت روی تخت وروم خیمه زد و لاله گوشم رو #بوسید و وتوی گوشم گفت _تو زن منی پس هروقت بخوام‌باید اینجا باشی،حتی #بچم رو هم به دنیا بیاری نورا. پیرهنمو پاره کرد و سرشو توی گردنم کرد که به هق هق افتادم که #محکمتر ووحشی تر گردنم رو مک زد وبه #لبام‌حمله ور شد. _هیش اروم‌باش گریه کنی اونقدر #میزنمت که زیر کمربندم #بمیری. باگریه گفتم _پس #بُکش. بهت زده نگام کرد ویهو وحشی شد و افتاد به جونمو و #شلوارم‌رو هم کشید پایین و....🔞 https://t.me/+JGCt26vs_1s3ZTNk https://t.me/+JGCt26vs_1s3ZTNk

امگایی که با وجود داشتن جفت به‌زور زیرخواب یه آلفای دیگه میشه و....🔥💦🏳‍🌈 با گریه گفتم: من جفت داشتم لعنتی! تو می‌دونی اون کیه؟!؟ اون خانوادمو... #لباشو روی لبام گذاشت و مانع از ادامه صحبتام شد. عمیق می‌بوسید... امیرزند هیچ‌وقت اینطوری منو نمی‌بوسید...🔥 لباشو از لبام جدا کرد: هیسس... می‌دونی من کی ام؟؟! من ازت محافظت می‌کنم. نمی‌ذارم کسی آزارت بده پسر کوچولوم! تلخ خندیدم: تو اونو نمی‌شناسی.. خواست چیزی بگه که با شنیدن صدای شلیک گلوله ای حرفش نیمه تموم موند... https://t.me/+fnKhPYVKaeI3OGJk https://t.me/+fnKhPYVKaeI3OGJk #گی‌لاو #امگاورس #انتقامی #عاشقانه🏳‍🌈

♨️آلفایی که به امگای حامله‌اش تجاوز میکنه تا بچش سقط بشه😱🔞💦 شلوارمو کشید #پایین. که بدنم‌ یخ کرد‌. _نکن. #شلوار و شرتم‌رو بیرون کشید و #سیلی به باسنم‌زد. _آخ که چه شبایی به یاد این کون‌#هلوییت🍑 جق زدم‌و وقتی پسرارو #میگاییدم تورو تصور میکردم اگه‌ بدونی چند نفرو #کشتم‌ بخاطر اینکه اونا تو نبودن. از ترس #بدنم شروع به لرزش کرد. یهو چیزی رو گذاشت زیر زبونم‌و با انگشتش دهن‌و فکم رو گرفت و مجبورم کرد صبرکنم‌تا #قرص حل بشه. کم کم‌حس کردم‌بدنم‌داره بی حس میشه. _کل بدنت‌ریلکس‌میشه و وقتی بچت‌رو #سقط کنی دیگه درد نمیکشی. حتی نمیتونستم‌دیگه #حرف بزنم. خم شد و آلتشو گذاشت دم #سوراخم...🔞💦 https://t.me/+fnKhPYVKaeI3OGJk https://t.me/+fnKhPYVKaeI3OGJk

#گی #مافیایی ازت متفرم سورنا از تو و از تمام جزییاتت دست سردش رو گرفتم علارغم تقلاهاش به لبام چسبوندم  _من معذرت میخوام نور زندگیم من نمی‌خواستم که بهت آسیب بزنم خواست ازم جدا بشه که لب هامو به لباش چسبوندم امشب تا آشتی نکنیم قرار نیست جایی بره #بادیگاردی که بخاطر خیانت رییسش ازش دور میشه و حالا بعد از چند سال میبینتش🥹✨ #مافیایی💦  #بادیگارد  #اروتیک #گی🔥 https://t.me/+4s9v440Co65kZjY0 https://t.me/+4s9v440Co65kZjY0