♡𝐏𝐄𝐑𝐒𝐏O𝐋𝐈𝐒_𝐌𝐀𝐍♡
177
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Photo unavailableShow in Telegram
نتایج پرسپولیس در ۵ بازی اخیر:
۲ برد - ۲ تساوی - ۱ باخت
۷ گل زده و ۶ گل خورده
سیلاممم{♥️💙}
عقاب تب هستم{♥️💙}
دور دومم هست کارمو خوب بلدم{♥️💙}
اد تب آمار 400+ میشم اگه کمتر بودی پیوی لینک چنلت رو بده ویوت رو ببینم{♥️💙}
جذب تضمینیم 40 الی 50{♥️💙}
دورم 14 روزس و زود نوبتت میشه{♥️💙}
فقط چنل های ورزشی میگیرم{♥️💙}
روزی 1 یا 2 بنر دان میدم😳💙
پیوی{♥️💙}
@OGHAB_TB_1
نمونه جذب دور قبل{♥️💙}
@OGHAB_JAZB
اگه ریپ هستی بیا ربات👇
OGHAB_TB_1_bot
سیلاممم{♥️💙}
عقاب تب هستم{♥️💙}
دور دومم هست کارمو خوب بلدم{♥️💙}
اد تب آمار 400+ میشم اگه کمتر بودی پیوی لینک چنلت رو بده ویوت رو ببینم{♥️💙}
جذب تضمینیم 40 الی 50{♥️💙}
دورم 14 روزس و زود نوبتت میشه{♥️💙}
فقط چنل های ورزشی میگیرم{♥️💙}
پیوی{♥️💙}
@OGHAB_TB_1
نمونه جذب دور قبل{♥️💙}
@OGHAB_JAZB
اگه ریپ هستی بیا ربات👇
OGHAB_TB_1_bot
#رمان-مردگان-مشکوک❗️😱🔥
- بیاین این دختر رو روی تخت ببندین!
گیج شده بودم، قدرت درک اتفاقاتی که میخواست بیوفته رو نداشتم؛ ولی میدونستم که این مرد چقدر قدرت داره و خطرناکه، دیوونه بازیهاش رو دیده بودم که الان ترس به جونم رخنه کرده بود!
آناشید هم که کلا رفته بود تو شک، نمیدونست چی به چیه...
دوباره رو کروم سمتش و با ترس و نگرانی گفتم:
- چیکار میخوای بکنی؟ دِ لعنتی بگو ولش کنن! چیکارش دارن؟
به بیخیالی و خونسردی که داشت عصبیم میکرد گفت:
- انقدر حرص نخور عزیزم! الان همه چی معلوم میشه گلم...!
- من نه عزیز توام، نه گل تو! این بازی مسخرت رو هم تموم کن! ازت متنفرم، متنف...
با تو دهنی که خوردم، خود به خود دهنم بسته شد و اونم با چشمانی که ازش عصبانیت میبارید غرید:
- هیس! اینا رو نگو! هرچقدر بخوای بد دهنی کنی این، به اصطلاح خواهر زپرتیت بیشتر عذاب میکشه!
دوباره نتونستم جلو خودم رو بگیرم و من زیر لب عین خودش گفتم:
- زپرتی خودتی و هفت جد و آبادت پس و پیشت!
هم زمان با تموم شدن حرفم، سیلی بود که به گوشم خورد !
اونقدری محکم زده بود که با صندلی افتادم زمین و درد عمیقی تو بدنم پیچید...
دستهاش رو به طرفم دراز کرد و خودش بلندم کرد؛ نوازشوار دستش رو رو صورتم کشید و گفت:
- روشانم! اینجوری حرف نزن! من عصبی میشم و اونموقع کنترلی رو رفتارم ندارم و کسی جلودارم نمیشهها.
الان هم مثل یه دخترخوب و عشقمن فقط بشین و نگاه کن!
با بوسهای که کنار لبم گذاشت...
💥🔥🔥🔥🔥🔥💥
همه چی ازاونجایی خراب شدکه پسرخوانده پدربزرگم عاشقم شد.6تاازبهترین کسای زندگیم رو باروش های مختلف کشت.برای انتقام اومدم تهران وبا5تادخترویک زن اشناشدم همون زن کمک کردبشیم بزرگترین مافیای جهان.برای اینکه اطلاعاتی بدست بیاریم وارد یه دانشگاه شدیم ولی قافل ازحقاقی که قراربوداشکاربشه...😰😱🔥
یه رمان متفاوت😱
پر از مجهول و معما😰
اتفاقاتی که فکرش رو هم نمیکنی
پارت اصلی رمانه😰
#پارت۵۴رمانشه😢
https://t.me/joinchat/XFYJaSzijsszNGM8