خوشبختی پاداش مهربانیست 🌻💚
مهربانی احسانیست که هیچ قلبی یادش نمی رود ...💚🌻 وتوکل علی الله کفی بالله وکیلا❤🥀 " لاَ إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ"❤🥀
نمایش بیشتر179
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
باید چیزی درون تو باشد که دیگران،
جز خودت نداشته باشند.
چیزی که تنها تو داری،🌼🍃🌺
ایمان داشته باش وجود دارد،
اگر پیدایش نمی کنی تقصیر توست.
شاید آنقدر از خودت
دور شده ای و دست به تقلید
زده ای که درونت را گم کرده ای!
خودت را کشف کن،
درون تو سرزمین
عجایبی است که نیاز به کشف دارد،
اما تو همیشه درگیر
دنیای بیرونت هستی،
همه اش می خواهی دیگران
را کشف کنی، نیتشان را بفهمی،
اصلا بفهمی خوبند یا بد!
خودت را پیدا کن،
آن قدر خودِ جذابی درون هر انسان
هست که اگر کشفش کند
آن را به هیچ قیمتی نمی فروشد،
خودت را با نیروی مثبت كشف كن،
باور داشته باش،
تو بهترین هستی🌼🍃🌺
🦋🍂
@mehrobanbash
هنگامي كه زمين با وجود فراخي اش بر تو تنگ مي شود و تحمل خودت، بر
تو دشوار مي گردد ، فرياد برآور: يا االله .
ولقد ذكر تك والخطوب كوالـــح سـود و وجــه الدهــر أغبرقــاتم
«تو را در حالتي به ياد آور ده ام كه مصيبتهاي سخت و جانكاه به سويم چهره در
هم كشيده و سيماي زمان، غبارآلود و تيره است .»
فهتفت في الاسحار باسمك صارخاً فـــإ ذا محــيا كــل فجــر ب اسم
«در سحرگاهان فرياد زدم و نام تو را گرفتم؛ در نتيجه ناگهان سپيده دمي
درخشان هويدا شد .
#تکه_از_کتاب_غم_مخور
@mehrobanbash
📖📚📗مشخصات کتاب:
📒🖇نام کتاب : غم مخور(راز شاد زیستن)
📖 تعداد صفحات: 676
🖌🔗نويسنده : عائض القرنی
برگردان:محمد گل گمشادزهی
📇📁🔗نوت: ازین کتاب؛👇👇
📝معرفی کتاب:
مفهوم سعادت و شادی حقیقی را بیان کرده و راههای دستیابی به آن را شرح میدهد. اضطراب و آشفتگی، بیاعتمادی و حیرت، افسردگی و اندوه و بدبینی و ناامیدی، بخشی از وضعیت اسفبار و دردناک زندگی بشر امروزی است. کتاب حاضر، پژوهشی جدی و مفصل است که به علاج این وضعیت میپردازد. نویسنده تلاش کرده تا مشکلات معاصر را در پرتوی وحی و رهنمود رسالت، همگام با فطرت سالم، تجربههای مفید، نمونههای زنده و در سایه داستانهای جذاب حل نماید. وی از اصحاب و تابعین بزرگوار، مطالب و سخنرانی نقل کرده و سرودههای شاعران بزرگ، توصیههای پزشکان حاذق، اندرزهای فرزانگان و رهنمودهای علما را نیز به مطالب کتاب افزوده و بدین وسیله، سیصد و هفتاد و چهار راهکار ارزشمند، برای بهتر زیستن و کسب رضای پروردگار بیان نموده است.
بعد از مطالعه با دوستان به اشتراک بگذارید...!☝️🙏
@mehrobanbash
غم_مخور_راز_شاد_زیستن_عائض_القرنی1.pdf3.54 MB
کمی تحمل کن ؛
دردهایی را که هربار با سماجتِ بیشتری قلبِ آرامت را نشانه میگیرند غصههایی را که از در و دیوار، میبارند
و مشکلاتی را که دست از سرِ آسایشت بر نمیدارند. باور کن که اوضاع، همیشه به یک منوال نمیماندَشاید امروز همان روزی که می خواستی نبود، و هیچ چیز، به گونه ای که تو انتظار داشتی پیش نرفت ولی روزهای خوب، درراهاند
قوی باش و مصمم تر از قبل، برای حالِ خوب و آرزوهایت تلاش کن و فراموش نکن که خدا همیشه در اوجِ سختی و مشکلات ، از راه می رسد و برایت معجزه می کند .
کمی تحمل کن
همه چیز، درست خواهد شد 😍
🦋🍂
@mehrobanbash
به قلب بنگر، و در کار و آثارش، هدف و مقصدش، اندازه و ارزشش، پیرامون و دیوارهها، منافذ و سوراخها، دریچهها و پردهها، دهلیزها و حفرههایش، تأمل کن و باز در رگهای خون و محل انباشت آن در قلب، پاکی و تیرگیهایش، پایداری و بیداریش تحمل و هوشیاری و نیز خطرات عظیم آن دقت کن، قلب را غفلت و خواب نمیگیرد، فراموشی و اشتباه، لغزش و انحراف، خستگی و از کار افتادگی و افسردگی و شکایت بر او جاری نمیشود، همیشه صبور است و تحت فرمان خالق کاردانش میباشد کسی که آن را ساز و برگ و شعله حیات بخشیده و مهلت و زمان مشخصی برای کارش تعیین نموده است، قلب بدون آرام و راحت و برگشت و توجیه به کار خویش ادامه میدهد.
انسان با تفکر در خلقت آسمانها و زمین و شناخت خدا به عنوان خالق و مربی و حیاتبخش و نیز معرفت گوشهای از اسمهای نیکو و صفتهای ارجمند او، انگیزهای قوی برای نزدیکی به خداوند مییابد و در تکاپو برای وصول به مقام قرب او، به انجام اوامر و دستورات و پرهیز از منهیات او میپردازد، در اینجا اهمیت علم شریعت، کاملاً هویدا میگردد، زیرا اوامر و نواهی خداوند، در زمینه عبادات و معاملات و اخلاق در آن بیان میشود.
اثر: دكتر محمد راتب نابلسي
نام اثر : شگفتی های خداوند در بدن انسان
مترجمان: يدالله پشابادي - امين سليماني
@mehrobanbash
_ چرا با #مشکلات، مواجهام میسازد؟
_ چون دوستت دارد.
_ آیا عاشق، معشوق خود را میآزارد؟
_ هرگز!
_ اما من را آزرده ساخت؟
_ تو را میآزماید.
_ اما من دردمند شدم!
_ تا تو را اجر بدهد.
_ اما من ناراحتم!
_ خوشحال خواهی شد.
_ اما من ضعیفم!
_ او قویست.
_ آیا دوستم دارد؟
_ بلی، دوستت دارد.
_ آیا دوستم دارد و اشکم را جاری میسازد؟
_ بلی، تا پاکت کند.
_ آیا دوستم دارد و با مشکلات مواجهام میسازد؟
_ بلی، تا به او نزدیک شوی.
_ پس اگر نزدیک شدم چی؟
_ نجات مییابی.
_ آیا دوستم دارد؟
_ بلی دوستت دارد.
اگر دوستت نمیداشت، زمینهی نزدیک شدنت را فراهم نمیساخت.
@mehrobanbash
ریسک زندگی کردن این است که همه درد میکشند، اما همه زیبا تحملش نمیکنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
شبیه آوارهای که آوارگیاش ادب شد و جایزه برد، میشود تا آخر عمر با جایزهٔ شش سال دردِ زیبای آوارگی و تحمل سر کرد، یا حتی تا ابد.
سختتر از همهٔ دردهای این دنیا اما، زیبا تحمل نکردن است. آوارگیِ بیبهاست.
عبدالله_محمد
@mehrobanbash
به دختران ، خواهران و همسرتان تان اجازه ندهید بخوانند بنویسند و بفهمند...!
زنان هر قدر بخوانند و بدانند بیشتر رنج می کشند و دچار تکلیف روحی میشوند...
زنان ناخوان و نادان توانایی حمل هر نوع بدبختی ، بی توجهی و نادانی را دارند...
اما زنان خوانا و دانا با هر بار در نظر گرفته نشدن میمیرند...
من اگر روزی صاحب فرزندی (دختری) شدم:
احساس و عواطفش را ذوب میکنم...
زن بودنش را به آتش میکشم...
از عشق و احساس چیزی برایش نمیگویم...
قصه و کتاب برایش نمیخوانم...
اجازه نمیدهم لجاجت کند
اجازه نمیدهم کالا های رنگ رنگی بپوشد
اجازه نمیدهم موهاشه ببافد
اصلا اجازه نمیدهم زن باشد...
من با تیغ سینه اش را میشگافم
و بجای قلب لطیف اش
پارچه ای از سنگ میگذارم...
من موهای خرمایی اش را قیچی میزنم
و موهایش را کوتاه میکنم...
من مژه های که قرار است دود و آتش تنور بسوزانندش...
را کوتاه میکنم...
من ناخن های که
قرار است با سیاهی
ظروف سیاه و گلی سیاه شوند...
کوتاه شان خواهم کرد...
من اجازه نمیدهم او یک زن باشد...
چون قرار است در سرزمینی به دنیا بیاید
که مردانش:
از زنان با سواد می ترسند، و مانع سواد اش میشوند...
از احساس و عواطف چیزی نمیدانند...
بجای زن برده میخواهد...
هوس باز اند...
از کتاب متنفر اند...
از لجاجت متنفر اند...
کالای رنگ رنگی را نمادی از بداخلاقی میدانند...
بلی...
دخترم را
یاد میدهم بجای قلب نرم قلب سخت و سنگ داشته باشد چون ( قلب نازکش با سردی و ناباوری همسرش میشکند)
موهایش را کوتاه میکنم چون قرار است روز گار تلخ مشقت بار از خرمایی به سفید مبدلش کند...
بلی
در سرزمین من موجودی بنام زن نیست...
ما موجودات مرموز و ناشناخته ای خدا ایم...
ما موجودات نشناخته و ناباور شده ایم...
ما موجودات مهربان، دل شکسته و خود سوخته ایم...
بلی
هر جا صدایی از زن بلند شد
با مشت برادر
لگد پدر
اخطار همسر
و اخم پسر
دوباره به سکوت انجامید...
نه اصلا
من نه دختری میخواهم
نه نسلی...
میخواهم خودم
اتمام تمام ناخوشایندی های دنیای خود باشم...
درد بانوان سرزمینم...
@mehrobanbash
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.