احوالاتِ شخصی

شازده کوچولو گفت: "آمده ام دنبال روباه اهلی شده ام بگردم ." بچه پرسید: "روباه اهلی شده دیگر چیست ؟ " شازده کوچولو گفت: "آن هم روباهی است مثل همه‌ی روباه‌های دیگر ولی در نظر کسی که او را اهلی کرده است زیباترین روباهی است که حتی در عالم رویا میتواند وجود داشته باشد." بچه آهی کشید و گفت: "باید کار سختی باشد ، منظورم اهلی کردن یک روباه است." شازده کوچولو گفت: "بله کار سختی است ولی باید صبور بود ، اول کمی دور تر از او مینشینی و از گوشه‌ی چشم ، آرام نگاهش میکنی بی آن که حرفی بزنی و هر روز کمی نزدیک‌تر می شوی تا آن که روزی به او برسی و آنگاه روباه اهلی شده داری." بچه گفت : "خوب این که کار سختی نیست هر کسی میتواند روباه را اهلی کند." شازده کوچولو گفت: "ظاهرش ساده است.ولی وقتی مجبور باشی روزها از گوشه چشم نگاهش کنی و هیچ حرفی نزنی احساس میکنی کم کم دارد در دلت ریشه می زند و آن گاه آهنگی زیبا را از درونت میشنوی که بسیار آرام فریاد میزند "دوستت دارم" و آنگاه همه‌ی هستی در برابر چشمانت ظاهر میشوند و تورا تشویق میکنند "دوستت دارم" را بسیار آرام فریاد بزنی ولی تو باید صبور باشی و هیچ حرفی نزنی زیرا همه چیز خراب خواهد شد و از همه مهم تر این که هنوز کسی نمیداند چگونه میتوان جمله "دوستت دارم" را آرام فریاد زد و اگر بتوانی همه‌ی این رنج ها را تحمل کنی آن گاه روباه اهلی شده خواهی داشت..."