کانال تحلیل مسائل سولدوز و آذربایجان

🔘Fars ırkçılığında millet anlayışı ◾️Devlet-millet anlayışı İran rejiminde anlaşılmaz hale gelmektedir. Devlet anlayışı herne kadar islam ve cumhur kavramları ile özdeş olsa bile millet kavramı bir bütün olarak anlamsız kalmaktadır. Hele siz düşünün bu anlamsız millet kavramı ile belirsiz devlet anlayışı nasıl toplumu bir bayrak altında tutacaktır. Millet kavramı aynı ırkı, dili, mekanı ve geçmişi paylaşan insanlara ifade edilen bir kavramdır; şimdi İran islam cumhuriyyeti hakimiyyetinde hiç bir ortak ırk, dil, mekan bağımlılığı ve tarihsel geçmiş bulamazsınız. Bu ise her geçen gün İran'ın resmi kişilerinin ifadelerinde bile yer almaktadır. Geçen günlerde yeni kültür ve irşad bakanı bu konuya değinerek şöyle dediler: "herkes fars dili va yazısı kullanmazsa cezalandırabiliriz." Aceba bunu %70'i fars olmayan bir ülkede söylemek ne kadar doğrudur. Bu resmi söyleyiş millet kavramını canlandırma amacıyla söylense bile millet kavramını ortadan kaldıran ve fars ırkçılığının kötü yüzünü gösteren bir deyiştir. Eğer İran'da bir millet oluşturmayı düşünüyorsak, ozaman bütün ırkları, dilleri ve kültürleri kapsayan yeni bir anlam ortaya koymalıyız aksi takdirde milletten söz etmek yalnıştır. @sulduzunmedeniyyetocagi

🔘صدای پای چکمه های رضاخان می آید.!(۲) ✍عیسی یگانه ◾️سرفصل موضع‌گیری‌های اخیر وزیر ارشاد ریشه در انحصارطلبی خاص برای توسعه زبان فارسی و تبعیض علیه زبان مادری و ملی دیگر اقوام ایرانی خلاصه می‌شود و سؤال این که آیا این گونه بیانات تند در نظام فعلی و اسلامی، شبهه آمدن صدای پای رضاخان و احیای روش‌های استبدادی او را در اذهان عمومی متبادر نمی‌نماید؟ در این بین سؤالات مهم دیگری هم پیش می‌آید: 1- چرا نشریات و روزنامه‌های کثیرالانتشار کشوری در نقد این گونه بیانات انحصار طلبانه سکوت کرده‌اند؟ 2- چرا نمایندگان مجلس شورای اسلامی که داعیه دفاع از حقوق مردم را دارند و در حین تبلیغات انتخاباتی اجرای اصول 15 و19 را به میان می‌کشند، ساکت هستند و وزیر یاد شده را استیضاح نمی‌کنند؟ پاسخ این سؤالات هم بر آگاهان مسایل کشور معلوم و مبرهن است!!! به نظر نگارنده، بسیاری از افراد مسئول و تأثیر گذار هر دو جناح راست و چپ، قدم در جای پای سیاست‌های سرکوبگرانه فرهنگی و زبانی رژیم پهلوی گذاشته‌اند و اینان هرگز به ایفای حقوق قومی ملل و اقوام ایرانی راضی نخواهند شد چون ذهنیت بیمارگونه آنان، دچار آفت‌زدگی نژادپرستی و توهمات توطئه شده است. در پایان باید گفت این گونه راه‌های حاشیه‌ای و تنش‌زا راه چاره مناسبی برای کشور نیست و بلکه نتیجه ادامه چنین روندی، موجب تشدید نفاق قومی در ایران شده و راه‌حل‌های قانونی و متناسب را مسدود خواهد کرد و در این عصر ارتباطات بین‌المللی و وجود فضای مجازی، اعمال چنین دیکتاتوری‌های فرهنگی و زبانی دیگر کارساز نخواهد شد و ضرر اصلی آن موجب بالا رفتن هزینه‌ها و برخوردهای قومی و بحران سازی برای کشور خواهد شد. یعنی مسئولین کم‌سواد با موضع گیری اشتباه، خودشان بحران‌ساز بوده و تنش‌آفرینی می‌کنند و نباید مسئولیت و گناه آن را به گردن دیگران بیاندازند. @sulduzunmedeniyyetocagi

🔘صدای پای چکمه‌های رضاخان می‌آید!(۱) ✍عیسی یگانه ◾️از زمانی که رضاخان با دسیسه و دخالت انگلیسی‌ها، در ایران به قدرت رسید، او با اعمال دیکتاتوری مستمر، تمام ارزش‌ها و دستاوردهای آزادیخواهانه و بسط حکومت مردم بر مردم انقلاب مشروطیت را در عرض 16 سال حکومت خود نابود ساخت، اعمال سیاست سرکوب، سکوت و عدم اعتراض نمایندگان مجلس شورای ملی و نیز بی تفاوتی و حتی حمایت فکری و یا ترس بسیاری از روشنفکران از اقدامات نابخردانه رضاشاه موجب تشدید فضای استبدادی در ایران گردید. سؤال بزرگ اینجاست اگر این سیاست‌ها به نفع کشور بود و استبداد رضاخان عین مصلحت برای توسعه و پیشرفت ایران محسوب می‌شد، با این وجود، چرا بیشتر مردم، روشنفکران و اهل سیاست ایران از فرار دیکتاتور بزرگ در شهریور 1320 خرسند شدند؟! پاسخ ساده است چون روش‌ها‌ و مدل‌های استبدادی برای ترقی و پیشرفت کشور چاره‌ساز نبود و بر خلاف ارزش‌های مدرن توسعه و رشد جوامع است. با اینکه در ابتدای شروع سلطنت محمدرضاشاه پهلوی، در برزخ آزادی نسبی بوجود آمده، برخی از نمایندگان مجلس شورای ملی و مطبوعات به مذمت اقدامات رضاشاه پرداخته و اعمال استبدادی او را مورد تنقید قرار دادند اما میراث استبدادی، فرهنگی و سیاسی رضاخانی در ایران تماماً از بین نرفت و بخش زیادی از دانش‌ آموختگان خواهی و نخواهی تحت تأثیر تبلیغات مدرسه، دانشگاه، مطبوعات و کتاب‌های جهت‌دار سیاسی و تاریخ‌های جعلی، تربیت یافته مکتب نژادپرستی و آریاپنداری رژیم او شده بودند. این روند ناسالم توسط امکانات مادی، آموزشی، فرهنگی و امنیتی دستگاه حکومتی رژیم پهلوی و نیز برخی افراد کج‌فهم به منظور تقویت روحیه‌ و افتخار کاذب به تاریخ قومی خاص و نیز ترویج و تبلیغ نژادپرستی آریایی به تبعیت آلمان هیتلری توسط حزب پان ایرانیست‌ها و ... ادامه یافت. برای تداوم چنین سیاستی، کتاب‌هایی که در آن جعل تاریخ به نفع یک قوم خاص به شدت رواج داشت، در خارج و داخل کشور به صورت سفارشی تدوین گردید و در آن نوعی تاریخ‌سازی و ادعای داشتن تمدن باشکوه پیش از اسلام در ایران، به ویژه در عرصه رسانه‌های جمعی به نوعی تئوریزه شد. جالب اینجاست این پدر و پسر تاجدار در اصل زبان و تبار دیگری داشتند! توهم آریا انگاری خود، آنان را حتی در مسیری انحرافی علیه مردم همتبار خویش انداخته بود. مجموعه‌ی سیاست‌های رضاخانی و افراد وابسته به این جناح فکری، در جهت پیشبرد سیاست ایجاد تک زبانی در جغرافیای ایران، مسیر عادی و غیر سیاسی توسعه‌ی و شکوفایی زبانی و فرهنگی اقوام مختلف ایرانی را در کشور بست و آن را باژگونه کرد و منجر به تولید یک نسل بی‌هویت یا و از خود بیگانه در میان افراد تحصیل‌کرده و غیر تحصیل کرده اقوام مختلف ایرانی کرد، از سویی هم آن را در یک مسیر سیاسی سوق داد. با اینکه تاریخ‌سازی جعلی و نیز سرکوب فرهنگی و سیاسی فعالان عرصه فرهنگی دیگر اقوام تا حدودی موفقیت‌آمیز بود و در این عرصه، روشنفکرانی چه در حوزه تفکرات انقلابی چپ و چه در حوزه راست و حتی دارندگان تفکرات مذهبی وابسته به ایدئولوژی آریایی و اعمال سیاست ظالمانه تک قومی به عرصه ظهور آمدند و این گونه فعالان سیاسی و فرهنگی در درجات مختلف به نوعی مقلدان افکار شوونیستی امثال رضاخان محسوب می‌شوند؛ یعنی آنان نیز با وجود شعارهای دمکراسی خواهانه ظاهری، در اصل از سیاست ایجاد یک جامعه تک زبانی به بهانه حفظ وحدت قومی و ملی در ایران جهت جلوگیری از فروپاشی کشور به عنوان تنها راه ممکن، به سیاست و دکترین رضاخانی اعتقاد تام دارند و حقوق قومی و زبانی دیگر اقوام ایرانی را به شدت نفی می‌نمایند و سیاست سرکوب را تجویز می‌نمایند. به زبان ساده‌تر باید اشاره داشت اغلب روشنفکران ایرانی به استثنای یک عده قلیل و انگشت شمار، در این خصوص بیمارگونه رفتار کرده و می‌کنند. آنان بدون آوردن استدلال‌های منطقی، در مواجهه قلمی، مباحث و مناظرات با فعالان عرصه زبانی اقوام ایرانی، آنان را با انگ‌های مختلف خرابکار، تجزیه‌طلب، وابسته به آنسوی مرزها و ... مورد خطاب و اهانت قرار می‌دهند، یعنی با یک روحیه استبدادی مشابه رضاخانی، در سرکوب خواسته‌های به حق و قانونی قومی و زبانی اقوام ایرانی تلاش می‌کنند. متأسفانه در روزهای اخیر موضع‌گیری بسیار تند، افراطی و تهدید‌آمیز وزیر ارشاد و برخی مسئولین فرهنگی کشور و سخن از سرکوب و دخالت پلیس علیه کسانی که از زبان‌های ملی و قومی خود در نامگذاری اماکن اقتصادی و فرهنگی و ... استفاده می‌نمایند؟!! افکار عمومی را سخت مشوش ساخته است. آیا شایسته است آن وزیری که داعیه سکانداری یک نهاد فرهنگی را دارد این گونه با زبان تهدید سخن گوید؟ @sulduzunmedeniyyetocagi

https://www.irna.ir/amp/84509004/ در جلسه ای که به نام پاسداشت زبان و خط! فارسی برگزار شد، معلوم نشد جایگاه ۵۰ میلیون غیر فارسی زبان و البته زبان آنها چه جایگاه در تفکرات وزیر به اصطلاح اصولگرای اصلاح طلب دارد. طبق نتیجه جلسه شما، فارسی زبانان مکلف اند زبان و خط فارسی را بر زبان های بیگانه ترجیح دهند؛ حال سوالی که از وزیر تازه کار به ذهن می آید این است که برنامه تون برای ۵۰ میلیون ایرانی غیر فارسی زبان چیست؟ ما می توانیم به خط خودمان بنویسیم و به زبان خودمان حرف بزنیم یا باید از شما اجازه بگیریم؟! جناب آقای وزیر یادتون باشه شما وزیر جمهوری اسلامی ایران هستید که متشکل از چندین زبان و خط متفاوت است. با استناد به چه مستندی می خواهید خط بطلان بر روی تمام زبانها و خطوط غیر فارسی( گرچه خط فارسی همان رسم الخط عربی است) بکشید. انصاف داشته باشید و سوابق زبانها و متکلمان آنها را بررسی نموده و سپس حکم کلی صادر نمایید. فارسی فقط زبان رسمی است و لاغیر. تعصب به زبان و خط رسمی فقط می تواند یک شوخی بی مزه باشد که از زبان شوونیستهایی بلند شود. امروزه به برکت جمهوری اسلامی جایگاه تمام شوونیستها همون پستوخانه هایی است که حرفشان فقط پیش عده ای مریض العقل خریدار دارد. از جنابعالی نیز انتظار می رود به این زودی اسیر اون جماعت مریض العقل نشده و به دامن عدالت اجتماعی و فرهنگی که توصیه بزرگان است، برگردید. @sulduzunmedeniyyetocagi

تبریک خدمت دوستداران تاریخ و رمان؛ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 کتاب تاریخ ترکان قاراپاپاق به قلم استاد عیسی یگانه در ۵۸۴ صفحه قطع وزیری چاپ گردیده است. بها ۱۴۰ هزار تومان . این کتاب تاریخ اتحادیه قاراپاپاق بارسیل بورچیل، ترکمه، بزچلو و... را از بدو حضور در تاریخ، اماکن زیستی، ریشه ها و میتولوژی، زبان و... را بر اساس صدها منبع معتبر داخلی و خارجی مورد بررسی قرار داده است . همچنین در این کتاب، با تاریخ سولدوز تا سال ۱۳۵۶ شمسی آشنا می شوید. کتاب بعدی رمان دو جلدی روزهای مه آلود است. مجلدهای های این کتاب نیز که هریک در ۲۴۰ صفحه قطع رقعی است، به قلم همین نویسنده سولدوزی است. این کتاب در شکل یک رمان تاریخی به نقل حوادث تاریخی منطقه سولدوز از سال ۱۲۹۶ شمسی تا سال ۱۳۰۹ می پردازد. متد کتاب، داستان جدایی ها و پیوند هاست. @sulduzunmedeniyyetocagi

Ermenistan Başbakanı Nikol Paşinyan: "İran ve Ermenistan müttefiktir. 1990'lı yıllardaki Karabağ Savaşı'nda İran'ın yardımları olmasaydı Azerbaycan'a yenilirdik. İran'a minnettarız." بو کوپکین سوزو دوغرویسا وای ایسلام عالمینین حالینه.😭😭 @sulduzunmedeniyyetocagi

کشور مسلمانی بنام آذربایجان سرزمین آبا و اجدادیش را از سیطره یک کشوری غیر مسلمان بنام ارمنستان خارج کرده و دوباره به آغوش خودش برمی گرداند. اونوقت ما به عنوان ام القرای کشورهای مسلمان از یک کشور بی دین و کلک باز مثل روسیه برای خارج کردن کشور آذربایجان از خاک خودش و الحاق آن سرزمین به ارمنستان کمک و امداد می خواهیم. آهای طراح های استراتژی سیاست خارجی، واقعا اینهایی که وزیر امور خارجه کشورمون گفتند شماها دودوتا کردید. نکنه قاعده نفی سبیل که جزو ارکان نظام اسلامی است در خصوص روسیه و ارمنستان کارائی نداشته و ما خبر نداشتیم. @sulduzunmedeniyyetocagi

استوری دکتر علی ابراهیم زاده از وضعیت پیش آمده کاری نکنیم که بدخواهان دودولت خوشحال بشوند. نگذارید شعار یک ملت-دو دولت که آرزوی همه ی ماست در همان حد شعار باقی بماند. دوست باشید و دوست بمانید برای همیشه. دوستتان دارم از صمیم قلب🇦🇿🇮🇷 @sulduzunmedeniyyetocagi

🔘همشهریان محترم، مسئولان گرامی و فعالین عزیز عرصه مجازی همانطور که مستحضر هستید متأسفانه در سنوات اخیر گروههای مجعول الهویه‌ای به نام موزینامه و سپس گروه دیگری در ادامه راه آنان، به نام انجمن شهرت‌بازان سولدوز و پشت پرده لر در فضای مجازی پا به عرصه ظهور گذاشتند که فعالیت خود را در ظاهر به زبان طنز و انتقاد اما در باطن با خوی شیطانی و در جهت تخریب چهره‌های فعال عرصه‌های مجازی، اجتماعی و فرهنگی شهر و منطقه‌یمان شروع کرد و بعد از انجام انتخابات مجلس شورای اسلامی، گروه دوختور اشبس عمده مطالب خود را علیه هواداران نماینده منتخب فعلی متمرکز نمود. در طی این طریق، اتهامات، افتراها و اهانت‌های ناروایی را علیه شخصیت‌ افراد بی‌گناه شهرمان روا داشت. در این میان شاید برخی افراد خرسند از طرح چنین موضوعاتی به ظاهر طنزآمیز( و مسخره کردن دیگران) بودند اما گناه و خطای مسئولان شهری که با سکوت در برابر ادامه چنین روندی، نابخشودنی است چون که عدم اقدام و برخورد قانونی به موقع آنان سبب شد تا گروه و پیج دیگری نیز به نام اشبس پلاس و ... نیز زمانیکه زمینه و فضا را برای طرح چنین گستاخی‌ها و تخریب شخصیت دیگران فراهم دیدند، درست در نقطه مقابل و ضدیت آنان، سر بر آوردند و مانند دسته اول، اتهامات ناروا و حتی غیراخلاقی را علیه فعالان دسته اول و برخی مسئولین شهر سر دادند. ادامه این گونه اعمال تخریبگرانه، فضای اعتماد عمومی را هم نسبت به یکدیگر و هم نسبت به مسئولان بشدت خدشه‌دار نموده و نیز موجب افزایش ظن و شبهه و دشمنی افراد و حتی مسئولان شهرستان به یکدیگر گردیده است، حال در چنین فضای مسموم و شرایط پرحاشیه، کدام مسئولی می‌تواند به شایستگی انجام وظیفه نموده و به ادای تکلیف خدمتگزاری خود در قبال مردم منطقه و شهر بپردازد. مسئولان محترم شهرستان نقده! جدا از وجود حرف و حدیث‌های موجود در خصوص سکوت شما و عدم پیگیری جدی و مجازات قانونی افراد فتنه‌گر فعال در گروه اشبس در طی این دو سال گذشته، به اطلاع می‌رساند که مسئله یاد شده دیگر به نقطه کاملاً بحرانی خود رسیده و موضوع یاد شده دارد جنبه امنیتی بخود می‌گیرد و ظن اینکه پای برخی مسئولان شهری نیز در این رابطه و حمایت از فتنه‌گران به میان آید نیز وجود دارد. فعالان ملی، مدنی و فرهنگی سولدوز، ضمن محکوم کردن ادامه این گونه اعمال فتنه‌گرانه درشهرستان نقده از سوی هر شخص، گروه و دسته‌ای، خواستار پیگیری و رسیدگی به مسئله یاد شده از سوی مسئولان رده بالای امنیتی و انتظامی و قضایی گردیده و خواهان شناسایی و برخورد قانونی با اعضای این گونه پیج ها، کانال‌ها و گروه‌های اخلاگر در تشدید بحران امنیت روحی روانی جامعه شهرستان نقده هستیم. جمعی از فعالان ملی، مدنی و فرهنگی سولدوز @sulduzunmedeniyyetocagi

🔘حاج علی زنجانی در لباس نماینده یا استاندار ✍ دکتر علی ابراهیم زاده ◾️با رای بالای مجمع نمایندگان استان آذربایجانغربی حاج علی زنجانی به عنوان استاندار دولت آقای رئیسی به وزارت کشور معرفی گردید. صرف نظر از جایگاه نماینده شهرستان نقده و اشنویه در میان نمایندگان استان و تعامل سازنده ایشان با اکثریت نمایندگان، نکاتی در خصوص وضعیت پیش آمده مهم به نظر می رسد که فهرست وار اشاره می گردد. الف) علی زنجانی در حالی کرسی مجلس را کسب کرد که قریب ۱۴ ماه از دولت غیرهسو با دیدگاههای ایشان در راس امور بود. ب) در مرداد ماه سال ۱۴۰۰ شاهد اقتدار دولتی شدیم که همسو با تفکرات علی زنجانی است. ج) در زمان اقتدار دولت غیر همسو فشارهایی از دوجانب متوجه ایشان بود. از یک سوی مسئولین غیر همسو، با برنامه های او همساز نبودند و از سوی دیگر برخی موکلین مدعی، تکلیف بما لا یطاق از او داشتند. همین دوعامل از حاج علی زنجانی، چهره ای مقصر و غیرمعصوم ترسیم می نمود. د) پس از اقتدار دولت همسو با جناب زنجانی، از یکطرف انتظارات عموم موکلین بخصوص فعالان ملی، مدنی، فرهنگی و اجتماعی از ایشان بالا گرفت و انتظار می رود در دوسال و اندی که از دوران وکالت ایشان مانده است برای توسعه منطقه قدمی به بزرگی سولدوز برداشته شود. از طرف دیگر با بحث استانداری ایشان روبرو می شویم.و در پی آن، این سوال پیش می آید که کدام حاج علی زنجانی می تواند عامل توسعه منطقه گردد. زنجانی نماینده یا زنجانی استاندار. درنگاهی بسیط ادعا می شود که جایگاه و قدرت نماینده بالاتر از جایگاه استانداری است؛ ولی با امعان نظر چنین می نماید که در وضعیت کنونی یک استاندار بسهولت می تواند منطقه را به توسعه لازم برساند. دولت رئیسی در وضعیتی به اقتدار رسیده که منابع مالی و ذخایر ارزی کفاف پروژه های عظیم ملی را نخواهد داشت و به احتمال زیاد با توجه به کمبود منابع و ذخایر در هر استان به یکی دو مورد کفایت خواهد کرد. تاریخ نشان داده که در عصر قلت منابع و ذخایر به شهرستانهادر قبال مرکز استان، ظلم مضاعف شده و اندک بودجه موجود نیز به مراکز استان تخصیص یافته و شهرستانها از این بودجه محروم می گردد. انتظار می رود با تصدی پست استانداری توسط نماینده شهرستان نقده، قدمهای خوبی در راستای توسعه منطقه سولدوز برداشته شده و خلاهای ناشی از مدیریت ناکارآمد پرگردد. @sulduzunmedeniyyetocagi