cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

میم | محمد مهدی

سعی می‌کنم اینجا چیزهایی رو بنویسم/ بازنشر کنم که بدردم خوردن یا فکر می‌کنم ممکنه بدردتون بخوره. لینک‌های مهم (وبلاگ، خبرنامه و...) : mmehdi.ir/l کانال مخزن: @mmehdi_rp ارتباط: @mmehdishafieebot

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
202
مشترکین
-124 ساعت
+97 روز
+1130 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

به نظرم بد نیست یه همچین پستی، یه چیزی بین معرفی کتاب و یک نکته از کتاب رو اینجا هم بذارم علاوه بر اینکه هایلایت‌ها رو توی کانال اون یکی می‌ذارم. نظر شما چیه؟ (باید review نوشتن روی Goodreads رو هم از سر بگیرم. از این کار هم لذت می‌بردم.)
نمایش همه...
👍 6
📚 درباره کتاب دید اقتصادی دو سه روز پیش این کتاب رو تموم کردم؛ اول که مقدمه رو می‌خوندم،‌ به نظرم اومد که کتاب اشتباهی خریدم و این کتاب مناسب من نیست. (حتی توی ذهنم داشتم به کسایی که بهم معرفی‌ش کرده بودن داشتم فحش می‌دادم) اما همون فصل اول بعد از مقدمه کافی بود که کتاب رو یک نفس بخونم و تموم کنم. کتاب با یه تمثیل خیلی ساده، از توضیح اقتصاد خرد شروع می‌کنه و به اقتصاد کلان و نقش دولت‌ها بر اقتصاد می‌رسه و همه این‌ها رو با همون مثال ساده بهتون توضیح می‌ده. (کتاب با این مثال سعی می‌کنه سازوکار اقتصاد رو با تمرکز روی آمریکا توضیح بده) کتاب می‌گه که یک جزیره‌ رو فرض کنید که واحد مبادله ارزش توی اون جزیره ماهیه و بعد شروع می‌کنه داستان این جزیره رو از ابتدا روایت کردن. از زمانی که ساکنان محدودی داشتن تا زمانی که صنعتی می‌شن و پر جمعیت. از زمانی که چیزی به اسم اقتصاد نبود، تا بعد که اقتصاد خورد شکل گرفت و... حالا، از معرفی کتاب هم که بگذریم، آخر کتاب یه چیز جالبی به چشمم خورد، می‌خواستم اون رو براتون تعریف کنم. اول بگم که توی این جزیره برای حمل و نقل از گاری و الاغ استفاده می‌کنن. کتاب توی ۱۷ فصل نوشته شده، همونطور که گفتم از ابتدایی تمدن شروع می‌کنه و توی فصل‌ها آخر می‌رسه به امروز آمریکا. ( البته با زبان تمثیلی خودش) توی فصل ۱۶ کتاب، ما از رکود اقتصادی ۲۰۰۷-۲۰۰۸ گذشتیم. سناتورها دارن سعی می‌کنن دوباره به چرخ اقتصاد سرعت ببخشن. یکی از تصمیم‌هایی که سناتورها برای این کار می‌گیرن عوض کردن الاغ‌ها با لاماست. 😂 با این استدلال که، لاما از الاغ علوفه کم‌تری می‌خوره، پاهای مستحکم‌تری داره و در یک کلام، بهره‌وری‌ش بیشتره. بعد میگه دولت میاد برنامه‌ریزی می‌کنه برای این جابه‌جایی (استفاده از لاما به جای الاغ). برنامه پرورش لاما راه می‌ندازه، به تولید کننده‌های گاری دستور می‌ده گاری مناسب لاما تولید کنن. مسیر‌های گاری رو برای لاما مناسب سازی می‌کنه. از اون طرف هم با وضع مشوق‌هایی برای مردم، اون‌ها رو تشویق به استفاده از لاما می‌کنه. اینجای کتاب دیگه ما تقریباً رسیدیم به زمان معاصر؛ همینطور که الان، آمریکا داره سعی می‌کنه ماشین‌های برقی (لاما) رو جایگزین ماشین‌های با سوخت فسیلی بکنه (الاغ) این اتفاق توی جزیره‌ هم داره می‌افته. (گفتم که محوریت کتاب آمریکاست) این برای من جالب بود، چون نویسنده خلال داستان نظرش درمورد خودروهای برقی هم به زبان تمثیلی خودش گفته. از این جالب‌تر برام این بود که نظرش با نظر بخشی از کارشناس‌های امروزی این حوزه هم خیلی نزدیکه. (اینکه ماشین برقی هنوز توجیه نداره و تاکید آمریکا روی این تعویض از نظر اقتصادی منطقی نیست.) نویسنده کتاب هم آدم جالبیه. جز معدود افرادی بوده که بحران اقتصادی امریکا رو پیشبینی می‌کنه و تهشم توی زندان از دنیا می‌ره. :)) یادداشت برداری‌هام از کتاب رو مثل همیشه توی این کانال خواهم گذاشت: https://t.me/mmehdi_Highlights کتاب رو هم نشر آریاناقلم منتشر کرده که اطلاعات بیشتر رو می‌تونید روی سایت‌شون ببینید. (خوندنش رو حتماً و شدیداً بهتون توصیه می‌کنم) @Mmehdi_ir 🌱
نمایش همه...
7👏 1
کدوم دلقکی‌هایی اون دوتا ری‌اکشن منفی رو دادن؟ فیلترشکن می‌فروشید؟ لفت بدید جای این ری‌اکشن‌ها 😎 توی پست اصلی یادم رفت از سگارو و یوسف یاد کنم. ادیت می‌زنم اضافه می‌کنم.
نمایش همه...
👏 7👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
🔥 دیگه فیلترشکن نخرید ۳! این سومین پستیه که توش فیلترشکن معرفی می‌کنم. توی این پست‌ها سعی کردم راه‌های امن و رایگان دور زدن فیلترینگ رو معرفی کنم. توی پست اول کلاینت هیدیفای‌نکست رو معرفی کردم و پروژه TVC. توی پست دوم هم oblivion. کلاینت هیدیفای‌نکست هنوز به خوبی کار می‌کنه اما پروژه TVC به خوبی قبل کار نمی‌کنه. البته oblivion هنوز خوب کار می‌کنه. حالا بریم سراغ MahsaNG. پروژه مهسا ترکیبی از کلاینت V2rayNG و پروژه رویای سگارو ست. این پروژه یه کلاینت اندرویدی از V2rayNG هست که کانفیگ‌ها رو خودکار جمع‌آوری می‌کنه و کار رو برای ما خیلی آسون کرده. کافیه این دوتا کار رو بکنید: یک. دانلود کلاینت MahsaNG فقط نسخه اندروید داره، برای دانلود کافیه یکی از راه‌های زیر رو برید: 📱 دانلود از گوگل‌پلی 💻 دانلود مستقیم از گیت‌هاب دو. اتصال اتصال خیلی ساده‌ست، نرم‌افزار سه تا دکمه داره، کافیه اگه زبان گوشی‌تون انگلیسیه، دکمه‌ها رو از چپ به راست بزنید و بعد به اولین کانفیگ متصل بشید. اگر هم فارسیه برعکس. (راهنمای تصویری رو توی کامنت‌های همین پست می‌ذارم) تمام، شما به اینترنت متصلید. فقط باز هم مثل همیشه، دقت کنید که اتصال شما صد درصد امن نیست و این نوع اتصال مناسب کارهایی شبیه ترید نیست. این پست رو برای دوستان‌تون بفرستید. @Mmehdi_ir 🌱
نمایش همه...
👏 10👍 3 3👎 1🤬 1
Photo unavailableShow in Telegram
🤔 نوشن‌فا، عدد ۵۰۰ و باقی قضایا چند وقت پیش که اینجا نوشن‌فا رو معرفی کردم، گفتم که دوست داشتم که این تجربه رو همینجا توی کانال روزانه به اشتراک بذارم. چیزی شبیه گزارش، اینطوری که امروز فکر کردم که شاید خوب باشه برای سئو این ایده رو اجرا کنیم و بعد از دو هفته این نتیجه‌ش روی سرچ کنسوله. شما هم ببینید و نظر بدید. که البته با توجه به واکنش‌هایی که هنوز دلیل‌شون رو نفهمیدم، تصمیم گرفتم این کار رو نکنم. این توی ذهنم بود تا اینکه این رشته توییت حمید محمودزاده ( بنیانگذار crm دیدار؛ قبلاً هم درمورد دیدار اینجا نوشتم)رو دیدم. این شد که گفتم شاید بد نباشه خیلی خلاصه یه گزارش از عملکرد نوشن‌فا از ابتدا تا اینجا بدم. (هرچند حسین حتی با تیتر این پست هم موافق بود.) کار روی نوشن‌فا از حدود ۴ ماه پیش شروع شد. البته تا اینکه سایت آماده بشه یک ماهی طول کشید. اولین محصولات سایت، دوره‌های ویدیویی آموزش نوشن بودن، که git.ir برای دانلود گذاشته بود. الان سه دوره ویدیویی روی سایت هست که هر سه زبان انگلیسی با ترجمه هستن. در آینده احتمالاً یه دوره آموزشی مقدماتی، به زبان فارسی هم به سایت اضافه می‌کنم. بعد از یکی دو هفته اولین تمپلیت رو هم روی سایت گذاشتم. و تا به امروز در مجموع، ۲۳ محصول روی سایت هست. (شامل تمپلیت‌های فروشی، رایگان و دوره آموزشی) این عدد تا آخر ماه آینده احتمالاً به ۵۰ برسه. تا الان، با شش نفر، به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم به عنوان طراح تمپلیت کار کردم. که این هم تجربه جالب و جدیدی بوده. احتمالا تا آخر این ماه هم با همکاری امیرحسین و مایندموشن یه تمپلیت دیگه منتشر کنیم و این عدد به هفت برسه. (اگه شما هم طراح تمپلیت هستید می‌تونید همینجا بگید و یا بهم پیام بدید تا با هم همکاری کنیم) تا الان عدد کاربرهای سایت به بیش از ۵۰۰ نفر رسیده. سایت تا الان بیشتر از ۱۲۰۰ سفارش رو میزبانی کرده. تقریباً همه ورودی‌های سایت از گوگل و ارگانیک بودن، توی این سه ماه هم بیشتر از ۲۰ هزار ایمپرشن داشتیم. وضعیت‌مون توی رتبه‌بندی گوگل خوبه و توی کلیدواژه‌های مرتبط جایگاه خوبی پیدا کردیم الان بعد از سه ماه. میانگین زمانی که کاربرها توی سایت می‌گردن حدود ۲ دقیقه‌ست و نرخ بازگشت خوبی رو هم داریم. خداروشکر همه‌ نمودارهای سرچ کنسول و آنالیتیکس رو به رشدن. درمورد فروش هم، هنوز دوست ندارم عدد و رقمی بگم. اما خداروشکر به نقطه سر به سر رسیدیم. دیگه عدد و رقم و گزارش تموم شد و چیزی ندارم اضافه کنم مگه اینکه به تعداد اعضای کانال یا فالوور توییتر و اینستاگرام اشاره کنم. دوست داشتم این گزارش رو به مرور، تجربه محورتر و با جزییات بیشتری بدم. اما خب افرادی هستند که هنوز تکلیف رو باهاشون مشخص نکردم، پس صبر می‌کنم. نکته‌ای که لازمه اشاره کنم این هست که، نوشن‌فا، همون‌طور که از اول هم گفتم، برای من یه پروژه جنبی بود و احتمالا همینطور هم می‌مونه. در کنار این، همه کارهای مربوط به نوشن‌فا، از طراحی سایت و کارهای فنی‌ش، تا طراحی‌های گرافیکی لازم (تصاویر قالب‌ها، پست‌های تلگرام، اینستاگرام)، تولید و ترجمه محتوا همه و همه رو خودم به تنهایی انجام دادم. البته از دوستانم راهنمایی گرفتم، امیرحسین برای انتخاب اسم بهم کمک کرد و هنوزم گاهی باهاش مشورت می‌کنم. الیار توی ترجمه مطالب وبلاگ بهم کمک کرد و ازش راهنمایی گرفتم. حسین هم توی راه انداختن پیج اینستاگرام بهم کمک کرد و چندتا از ریل‌ها رو حسین زحمت‌ش رو کشیده. و هیچ تبلیغی برای نوشن‌فا انجام ندادم، هرچیزی بوده خود سرچ گوگل بوده و معرفیی که آدم‌ها به هم دیگه کردن. (فقط خودم چند بار توی تلگرام و اینستاگرام شخصی‌م معروفی کردم، یک پست هم توی وبلاگم نوشتم) رپورتاژ و حمایت رسانه‌ای در کار نبوده! و همین ارزش این عددهای کوچیک‌ رو برای خودم بیشتر می‌کنه. خلاصه که، امیدوارم عزیزانی که ابتدا به ساکن، از مسخره بازی و هوایی زدن توی توییتر و... دریغ نکردند الان آروم‌تر شده باشن. (یک روز هم این رو مفصل می‌نویسم خیلی جالبه 😂) نوشن‌فا رو توی تلگرام: https://t.me/NotionFa اینستاگرام: https://www.instagram.com/notionfa.ir توییتر: https://x.com/Notionfa و سایتش: Notionfa.ir دنبال کنید. پ.ن: همینطور که می‌بیند این پست با خستگی بسیار، خیلی دیروقت نوشته شده. ممکنه نیاز به ویرایش داشته باشه که سر فرصت انجامش می‌دم. اگه مشکلی بود توی کامنت‌ها بگید بهم. @Mmehdi_ir 🌱
نمایش همه...
8👏 1
Photo unavailableShow in Telegram
🔥 دیگه فیلترشکن نخرید ۳! توضیح
نمایش همه...
🐋 ریشه‌ی کلمه‌ی نوستالژی و یک برداشت آزاد والریا لوئیزلی توی کتاب اگر به خودم برگردم (که مجموعه جستارهای رواییه) داستان شکل گرفتن کلمه نوستالژی رو شرح می‌ده که خوندنش برای من خیلی جذاب بود.
کلمه‌ی نوستالژی اختراع پزشکی ارتشی به نام یوهانس هوفر بود. هوفر مسئول درمان سربازانی سوئیسی بود که بعد از مدت‌ها حضور در کشورهای خارجی به عارضه‌های مشترکی مبتلا شده بودند: سردرد، بی‌خوابی، دلتنگی، شنیدن صدا و دیدن روح. سربازان تبعیدی وجهی غم‌زده و حتی رؤیاگون پیدا می‌کردند - جوری راه می‌رفتند انگار در این جهان نیستند و در تصوراتشان نمی‌توانستند حال و گذشته را از هم تشخیص دهند. هوفر علائم تک تک سربازانی را که سال ۱۶۸۸ به اتاق مشاوره‌اش قدم می‌گذاشتند یادداشت می‌کرد. هرچه فهرست بیماران نوستالژیک بیشتر می‌شد، صبر او هم برای دسته‌بندی این موارد مشابه در یک شاخه‌ی خاص علم آسیب شناسی کمتر می‌شد. هوفر، مثل کسی که منتظر گذشتن ستاره‌ای دنباله‌دار نشسته تا نامش را در نقشه‌ی آسمان ثبت کند، منتظر آمدن آخرین سرباز ماند تا بعد روی فرضیه‌اش اسم بگذارد. آن وقت بود که با رضایت دفترچه‌اش را بست و شروع کرد به نگارش رساله‌ی طب در باب نوستالژی. نوستالژی به گفته هوفر نوعی بیماری است که خودش را با نشانه‌ای خاص بروز میدهد: درد (آلژیا) برای خانه (نوستوس). او همچنین اعتقاد داشت که برای این مرض هم، مثل هر بیماری دیگری، می‌شود درمانی پیدا کرد. اگر نوستالژی تمنای چیز مشخصی باشد شاید بشود با انداختن سایه‌ی سنگین آنچه هست بر خاطره آنچه بوده بیماری را شکست داد. مثلاً زالو باعث میشود حواس از درد انتزاعی فقدان خانه پرت شود به درد کاملاً واقعی گزش. یا تریاک قصه‌هایی سرخوشانه می‌سازد که خاطره‌ی گذشته را مه آلود می‌کند. ولی سربازان کم‌کم در برابر این درمان‌ها مقاوم شدند. هوفر بعد از آزمایش‌های متعدد نتیجه گرفت هیچ دارویی مؤثرتر از فرستادن سربازها به خانه نیست.
نوستالژی، همون‌طور که (احتمالاً) خوندید معنای درد دوری خانه رو می‌ده. اما این خونه، حالا الزاماً قرار نیست یک نقطه دارای طول و عرض جغرافیایی روی نقشه باشه. می‌تونه یه آدم باشه که از قضا همواره روی نقشه در حال حرکته، ولی وقتی ازش دوری، درد دوری از خونه رو تجربه می‌کنی. و این درد هیچ دارویی نداره به جز برگشتن شما به خونه. پ.ن ۱: خیلی شاعرانه شد و خب ساعت نوشتن پست هم بی‌تاثیر نیست. پ.ن ۲: هایلایت‌های من از این کتاب (و کتاب‌های دیگه‌ای که می‌خونم) رو می‌تونید توی کانال دیگه‌م بخونید: @mmehdi_Highlights @Mmehdi_ir 🌱
نمایش همه...
👍 9 1
Photo unavailableShow in Telegram
😥 معرفی مایند موشن؛ یک پروژه با محوریت ADHD بعد از اینکه تشخیص اختلال کم توجهی رو گرفتم، در کنار اینکه منابع معتبرتر رو می‌خوندم(مثل کتابی که توی این پست بهش اشاره کردم) به فارسی و انگلیسی توی گوگل سرچ می‌کردم درموردش و اولین چیزی که به چشمم اومد ضعف و نقص وب فارسی در این موضوع بود. ( تقریباً به جز صحبت‌های آذرخش مکری چیز بدرد بخوری وجود نداره) اختلال کم توجهی حتی صفحه ویکی‌پدیای کاملی هم نداره. (نگاه کنید به ویکی‌پدیای انگلیسی) محتوای سایت‌های دیگه هم نه تنها ناقصه، بلکه گویا در ادامه مردم به نظرشون داشتن یه اختلال می‌تونه باکلاس هم باشه! (برای نگاه کنید به تیتر اسنپ دکتر که مثلاً قراره قابل اطمینان‌تر هم باشه) خلاصه این شد که گفتم بد نیست چیزی شبیه additudemag.com به فارسی داشته باشیم. درمورد این ضعف وب فارسی پیش دوستام غر می‌زدم که امیرحسین گفت یک پروژه در همین مورد شروع کرده؛ اول هم کانال تلگرام رو راه انداخته بود: @mindmotion_ir خلاصه که قرار بر این شد که توی بخش محتوا به امیرحسین کمک کنم. هنوز من چیزی منتشر نکردم، اما بعد از منتشر شدن اولین بلاگ پست‌ها مجدد لینکش رو اینجا می‌ذارم. این پایین، سایت، کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام مایند موشن رو گذاشتم، هرکدوم براتون راحت تره رو دنبال کنید. 🌐 وب‌سایت 🌐 کانال تلگرام 🌐 صفحه اینستاگرام @Mmehdi_ir 🌱
نمایش همه...
3👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
🅰 تکنیک پومودورو و شهوت ترجمه من ترجمه رو همیشه دوست داشتم. با اینکه می‌دونم توش زیاد خوب نیستم و دانش زبانی‌م توی زبان مبدأ (که انگلیسیه) واقعاً کمه، همیشه انجام‌ش میدادم. (البته تازگی‌ها از محمدرضا راهنمایی گرفتم که چطوری بهترش کنم؛ ممنون محمدرضا 😀) تا امروز معمولاً همیشه بلاگ پست‌ها رو ترجمه کردم؛ و خیلی وقت بود دوست داشتم یه کتاب یا کتابچه رو هم ترجمه کنم. دوست داشتم حجمش کم باشه، به موضوع علاقه داشته باشم و کاربردی هم باشه. اما هرچی به نظرم می‌رسید رو یکی قبل از من ترجمه کرده بود. دوتا گزینه آخرم هم what if از Randall Munroe و Feel-Good Productivity از Ali Abdaal بود. فکر نمی‌کردم کتاب اول ترجمه شده باشه ولی ترجمه شده بود. کتاب دوم هم با اینکه خیلی جدیده دیدم که نشر میلکان براش شابک گرفته، اما هنوز منتشرش نکرده. ( اگه این دوتا کتاب رو نخوندین، توصیه می‌کنم لهشون یه نگاه بندازید.) خلاصه وقتی گزینه‌های مطلوب‌ترم این‌طوری خط خوردن و حجم‌شون هم زیاد بود به نسبت 🔨، این شد که رفتم سراغ The Pomodoro Technique از Francesco Cirillo. با اینکه ترجمه شده بود، اما موضوع و کم حجم بودنش برام جذاب بود. سادگی متن‌ش هم بی‌تاثیر نبود. این شد که شروع کردم به ترجمه این کتاب. ترجمه هنوز کامل نیست و شاید ۱۰ درصد از متن کتاب رو ترجمه کرده باشم، اما با خودم گفتم منتشر کردن نسخه زنده‌ش شاید باعث بشه که با تعهد و سرعت بیشتری کار ترجمه‌ رو پیش ببرم، پس این نسخه زنده خدمت شما: 🔗 تکنیک پومودورو (کتاب روی Google Docs هست و برای همین بهتره که با لپ‌تاپ یا کامپیوتر ببینیدش. روی ترجمه می‌تونید کامنت بذارید و مشکلات و اشتباهات رو گزارش کنید. ترجمه هنوز کامل نیست و نیاز به بازخوانی داره. کامل هم که شد مجدد معرفی‌ش می‌کنم) این ترجمه با اقتدا به جادی، آزاد و رایگان خواهد بود. 😎 @Mmehdi_ir 🌱
نمایش همه...
8👍 6
Photo unavailableShow in Telegram
چند روز پیش اینستاگرام یادآوری کرد که سه سال از روزی که این پست رو منتشر کردم می‌گذره. اگه این تاریخ رو یک سال عقب بکشیم می‌رسیم به اولین پست این کانال و اولین نسخه وبلاگم با دامنه شخصی. این اتفاق باعث شد به این فکر کنم که وبلاگ نوشتن و کانال داشتن رو ادامه بدم و یا تعطیلش کنم. حدود چهار سال، جاهای مختلف نوشتم(وبلاگ، ویرگول، خبرنامه ایمیلی، کانال‌ها، اینستاگرام) ولی به اندازه زحمت و زمانی که می‌ذاشتم بازخورد نگرفتم. خلاصه که کمی فکر کردم و با یکی از بچه‌ها صحبت کردم، به این نتیجه رسیدم که احتمالا یکی از مشکلاتی که باعث شده اون چیزی که مد نظرمه اتفاق بیوفته عدم استمرار توی این دست فعالیت‌هام بود. (این نتیجه رو سر پیج اینستاگرام هم گرفتم و مستمر اون رو پیش بردم تا اینکه داستان مهسا پیش اومد و متوقفش کردم.) این خودش مشکلات دیگه‌ای رو هم در این مسیر درست می‌کرد. مشکل دیگه عدم تمرکزم بود. توان من محدوده و جاهای زیادی پخشش کرده بودم. اینطوری باعث می‌شد که نرسم مطالب وبلاگ رو کامل کنم. خبرنامه رو منظم منتشر کنم و... فعلاً تصمیم گرفتم یه بار دیگه امتحان کنم :) این بار تمرکز اصلی رو روی وبلاگ می‌ذارم. دارم فکر می‌کنم خبرنامه رو هم کوچیک‌ش کنم و همون سبکی که اینجا پست‌های کوله مدیا (نکته جالب اینکه، همین پست‌ها جد خبرنامه بودن) رو می‌ذاشتم منتشرش کنم. اینطوری زحمتش خیلی کم می‌شه برام. کانال تلگرام رو هم از این رسمیت دربیارم و باهاش شبیه پیش‌نویس عمومی وبلاگ رفتار کنم. روزمره‌تر و با سخت‌گیری کم‌تری بنویسم اینجا و بعد پیراسته کنم مطالب‌ش رو و بذارمش توی وبلاگ. تا ببینیم این مسیر چطوری کار می‌کنه. اگه از همراه‌های قدیمی هستین نظرتون برام ارزشمنده و خیلی خوشحال می‌شم که این پایین باهم درمورد وبلاگ و کانال و ادامه مسیر‌شون صحبت کنیم. @Mmehdi_ir 🌱
نمایش همه...
👍 12 7
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.