کشکول درویش بی ریش
یادداشت های یک معلم و لوازم تحریر فروش! . . . @mazinaniom
نمایش بیشتر350
مشترکین
-124 ساعت
-67 روز
-1130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
اونی که اول گفت تو موکا یخ بندازیم خوب میشه پیامبر خدا نیست؟
🤣 7👍 1🗿 1
یه رفیقی داشتم پدرش وضع مالی خوبی نداشت، خودش هم درامد چندانی نداشت، اما یادمه به هیچ طریقی بدهکار کسی نمیموند...
خم به ابرو نمیاورد تو نداریها، صبور بودن و عزت نفس رو با هم داشت.
طلبه بود از درس و بحث که خلاص میشد با موتور کار می کرد تو پیک.
❤ 4👍 3
صدای یه آقائه از بیرون مغازه اومد پشت تلفن می گفت:
-داداش ببخشید کم بود، به قرآن ما دست و بالمون خالیه وگرنه میدونی دلمون دریاست...
😢 6
یه خانوم مسن چند روز پیشا منو تو میوه فروشی گیرآورده بود، میگفت ۲ تا موز میخری بخورم؟
حیا خیلی چیز مهمیه...
بعید میدونم صرفا فقر باعث این وقاحت بشه، زن حسابی موز نخوردن که کسی رو نکشته، حفظ کن اون عزت نفس لامصبو.
👎 8👍 7
Photo unavailableShow in Telegram
یه شعری بود از رسول یونان که می گفت:
دستهايش سفيد بود و روشن
انگار از چيدن ماه آمده بود...
❤ 6
ساعت ۳ مسخره ترین ساعت دنیاست.
برای بعضی از کارا زوده،
برای بقیهشون خیلی دیر.
🤣 6👍 3