یک راوی و روایتهایش
به عنوان یک روزنامه نگار، خودم را موظف می دانم به ضبط خاطرات شفاهی شهروندان داخل کشور تمامی اتفاقات و روایت ها واقعی هستند. ارسال مطالب: @FiroozehPartow https://twitter.com/FRamezanzadeh?s=09 :توییتر
نمایش بیشتر197
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
👆 فایل صوتی
" ادامه داستان
قتل بابک خرمدین
جدیدترین تست حماقت "
یوتیوب :
https://youtube.com/c/mojtabavahedi43
تلگرام :
🌐 @mojvahedi
گزارش_ماجرای_بابک_خرمدین_یا_تست_حماقت_MP3_3791638_uVidBot.mp320.49 MB
کت و شلوار زنانه؛ نماد قدرت یا نشانه خوشپوشی
تا سال ۱۹۹۳ میشد یک زن را به دلیل پوشیدن شلوار به کنگره راه نداد
کتوشلوار مسیر دشوار و طولانی را طی کرد تا پایش به مغازههای فروش لباس زنانه باز شود. قفسهها و آویزهایی که در فروشگاهها با کتوشلوار و لباسهای رسمی زنانه پر شده است حاصل مبارزه طولانیمدت زنان برای آزادی حق انتخاب پوشش است.
اما این پایان ماجرا نبود. پسازآنکه زنان توانستند حق پوشیدن لباسهایی غیر از پیراهن و دامن را بگیرند، مشکل دیگری پیش رویشان بود. خط تولید کتوشلوار در انحصار مدلهای مردانه بود و زنان باید برای داشتن آن روانه خیاطیها میشدند.
فاصله قیمت یک کت دستدوز با نمونههای تجاری آن بسیار زیاد است؛ بنابراین تا زمانی که نشانهای تجاری قانع شوند، تولید کتوشلوار زنانه به نفعشان است، دههها زنان تنها زمانی کتوشلوارپوش میشدند که یا مدلهای مردانه به تنشان بنشیند و یا پول کافی برای دادن به خیاط داشته باشند.
یکی از معروفترین کتوشلوارهای زنانه در تاریخ معاصر خوشپوشی، در سال ۱۹۶۶ توسط ایو سن لوران معرفی شد. تاکسیدوی زنانه "Le Smoking" بهقدری برای آن زمان ساختارشکنانه بود که گفته میشود تعدادی از رستورانها اجازه ورود زنهایی که آن مدل را پوشیده بودند نمیدادند.
البته این اقدام آنها خیلی هم تعجبآور نیست اگر بدانید که تا سال ۱۹۹۳ میشد یک زن را به دلیل پوشیدن شلوار از کنگره آمریکا هم بیرون انداخت.
در دهه ۱۹۸۰ نوبت «کتوشلوار قدرت» نمادین جورجیو آرمانی بود که با شانههای پهن و کتهای سایز بزرگ، نگاه کلیشهای به پوشش زنان در بازار کار را زیرورو کند.
هنوز هم کم نیستند کسانی که عقیده دارند جذابیت زنانه را باید با دامن و پیراهن نشان داد و اساساً کتوشلوار لباسی مردانه است؛ اما کمد لباس نسل هزاره این سالها بیشتر از قرن قبلی، به سلیقه خودشان پر میشود تا فشار کلیشههای جنسی.
#سارا_باقری
#کلیشههای_جنسیتی
@Raavi_Tales
عُمدهٔ مطلب پوله!
اگر توی دنیا پول داشته باشی: افتخار، اعتبار، شرف و همه چیز داری. عزیزِ بیجهت میشی، میهن پرست و باهوش هستی، تملقت را میگویند و همه کار هم برایت میکنند.
پول ستارالعُیوبه!
اگر پولِ دزدی بود میتوانی حلالش کنی و از شیر مادر حلالتر میشه و برای آن دنیا هم نماز و روزه و حج را میشه خرید. ایندنیا و آندنیا را هم داری. حتی پولت که زیاد شد: آنوقت اجازه داری بری خونهٔ خدا را هم زیارت بکنی. همهجا جاته و همه ازت حساب میبرند.
حاجی آقا
#صادق_هدایت
@Raavi_Tales
یه کم قشنگی ببینین 😍😍😍
HeidariMehran1
ویدیوی رقص این خانم در مقابل «ایستگاه متروی میدان جهاد» واکنشهای متفاوتی داشته.
از «دمش گرم» و «بهترین مبارزه با این حکومت متحجر» و «فردا دستگیر نشه؟» گرفته تا تا «باز دم انتخابات شد»، «ویدیو میسازند که در رسانههای غربی وضعیت رو نرمال نشون بدن» و «اگر انتخابات نبود میگرفتندش» و...
📡 @VahidOnline
415.mp44.16 MB
نمایش همه...
ساعدی خیام.mp41.00 MB
🔷️ تاوان سنگین فراموشی
🔸️ دولت حسن روحانی در چهار سال گذشته با تصویب مجلس امید (یعنی بدون احتساب سال جاری) حدود ۱۴۰۰ میلیارد تومان از #جیب_مردم ایران به #جامعهالمصطفیالعالمیه بودجه اختصاص دادند.
🔸️ اگر در سالهای اخیر از سران اصلاحات میپرسیدید چرا دولت تدبیر و مجلس امید چنین بودجههایی پرداخت میکند یا میگفتند «خوب میکند» یا میگفتند «دست ما نبود و نیست! این تصمیمات در جای دیگری گرفته میشوند.» امروز اما در نزدیکی انتخابات ۱۴۰۰ نه میتوانند از این عملکرد دفاع کنند نه میتوانند بگویند دولت و مجلس در این کشور هیچ کارهاند؛ شاید به همین دلیل است که مهمترین کلیدواژه تمام بحثها، گفتگوها و یادداشتهایشان در این ایام «فراموشی» است. و جامعه ایران اگر فراموش کند باید روزهای بسیار بدتری را انتظار بکشد.
🔸️ ممکن است کسی بگوید در این کشور غارت و حیف و میل زیاد داریم و این رقمها چیزی نیست. باید گفت با چنین رقمی که تنها بخشی از دریافتیهای جامعهالمصطفی است میتوان برای واکسینه کردن کل ایران #واکسن کرونای اکسفورد-استرازنکا خرید.
#سفره_انقلاب
@MosaedTelegram
#الهه_موسوی: اگر چه گفتی صلاحیت ریاست جمهوری نداری و تحصیلاتت چهارم ابتدایی است و از اقتصاد و سیاست و دیگر علوم چیزی نمی دانی، اما وقتی از اهمیت محیط زیست گفتی معلوم شد خیلی بیشتر از تکنوکرات هایی می دانی که هنوز نفهمیده اند برای توسعه و آبادانی، ابتدا باید منابع پایه را به درستی حفاظت کرد. درود بر تو مرد که نشان دادی شعور، چیزی فراتر از تحصیلات آکادمیک صرف است و دانش بومی ارزشی بسیار فراتر از مدارک کاغذی بی لحاظ ویژگی های سرزمینی و منطقه ای دارد. همان شعوری که فلات ایران را طی قرن های متمادی، با وجود کم آبی، مامن آبادترین تمدن های بشری کرد.
زنده باشی مرد... عزت زیاد...
#توسعه_پایدار
#دانش_بومی
#محیط_زیست
@irannaturalresources
25.12 MB
زن جماعت را چه به بیرون رفتن در ایران ؟!!!!!!
مسافر ڪنارے مدام خودش را رویم مے اندازد، دستش را در جیبش مے ڪند و در مے آورد، من به شیشه چسبیده ام اما هر قدر جمع تر مے شوم او گشادتر مے شود.
موقع پیاده شدن تمام عضلات بدنم از بس منقبض مانده اند درد مے ڪنند...
تقصیر خودم بود باید جلو مے نشستم
مسافر صندلے پشت زانوهایش را در ستون فقراتم فرو مے ڪند، یادم هست موقع سوار شدن قد چندانے هم نداشت، باید با یک چیزے محڪم بڪوبم توے سرش، چیزے دم دستم نیست ،آدم وقیح حالا دستش را از ڪنار صندلے به سمت من مے آورد...
تقصیر خودم بود باید با اتوبوس مے آمدم!
اتوبوس پر است ایستاده ام و دستم روے میله هاست، اتوبوس زیاد هم شلوغ نیست و چشمان او هم نابینا به نظر نمے رسد ولے دستش را درست در ۱۰ سانت از ۱۰۰ سانت میله اے ڪه من دستم را گذاشته ام مے گذارد. با خودم مے گویم ”چه تصادفی” و دستم را جابه جا مے ڪنم اما تصادف مدام در طول میله اتفاق مے افتد...
تقصیر خودم است باید این دو قدم راه را پیاده مے آمدم!
پیاده رو آنقدر ها هم باریک نیست اما دوست دارد از منتها علیه سمت من عبور ڪند، به اندازه ۸ نفر ڪنارش جا هست ولے با هم برخورد خواهیم ڪرد. ڪسے ڪه باید جایش عوض ڪند، بایستد، جا خالے بدهد، راه بدهد و من هستم...
تقصیر خودم است باید با آژانس مے آمدم.
راننده آژانس مدام از آینه نگام مے ڪند و لبخند مے زند. سرم را باید تا انتهاے مسیر به زاویه ۱۸۰ درجه به سمت شیشه بگیرم. مدام حرف میزند و از توے آینه منتظر جواب است، خودم را به نشنیدن مے زنم موقع پیاده شدن بس ڪه گردنم را چرخانده ام دیگر صاف نمے شود چشمانش به نظر سالم مے آید اما بقیه پول را ڪه مے خواهد بدهد به جاے اینڪه در دستم بگذارد از آرنجم شروع مے ڪند، البته من باید حواسم مے بود و دستم را با دستش تنظیم مے ڪردم.
تقصیر خودم است باید با ماشین شخصے مے آمدم.
راننده پشتے تا مے بیند خانم هستم دستش را روے بوق مے گذارد، راه مے دهم ،نزدیک شیشه ماشین مے ایستد نیشش باز است و دندانهاے زردش از لبان سیاهش بیرون زده است. “خانم ماشین لباسشوئے نیست ها”. مسافرهاے توے ماشین همه نیششان باز مے شود...تا برسم هزار بار هزار تا حرف جدید مے شنوم و مدام باید مواظب ماشینهایے ڪه فرمانهایشان را به سمت من مے چرخانند باشم. موقع رسیدن خسته هستم، اعصابم به ڪلے به هم ریخته است.
تقصیر خودم است زن جماعت را چه به بیرون رفتن در ایران!!!
متاسفانه حقیقت است و بسیار تلخ...
@Raavi_Tales
🎥ویدیو اعتراض و دادخواهی منصور ایرانپور، فعال میراثفرهنگی در کرمان
🔹اعتراض او به اقدام اخیر شهرداری به ساخت زمین بازی در قلب قلعه دختر ۳ هزارساله است. این اقدام در سکوت مسئولان میراث فرهنگی کرمان اتفاق افتاده در حالی که این محوطه هنوز کاوش نشده است.
🔹ساخت چند زمین بازی بخش مهمی از فرهنگ و تاریخ مردم کرمان را از بین برده است.
🔹چه کسی پاسخگو اتفاقات اخیر کرمان است؟ مسئولان در روز روشن بدون هیچ هراسی قانون را شکستند.
eskannews.com
@wateriran_env
1.mp428.49 MB
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.