المنطق رئیس العلوم
قال الفارابی "المنطق رئیس العلوم" و قال الفخر الرازی: «الرئيس هو الذي نفذ حكمه غيره و لا نفذه حكم غيره»
نمایش بیشتر1 636
مشترکین
-224 ساعت
-77 روز
-1230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
توضیحات آقای بقایی مقدم دربارهی سنتی که وینیها داشتند و در شکلگیری فلسفه تحلیلی موثر بوده.
بسیار زیباست، از دست ندید.
Photo unavailableShow in Telegram
آقای مهدی گلشنی برای بزرگداشت علامه حسنزاده مجموعه مقالاتی رو چاپ کردند به نام آیت حسن.
یکی از این مقالات، مقالهی احمدرضا احمدی ست در نقد هیوم.
در بخشی از این مقاله اشاره رفته به فیزیولوژی سست قدما که منجر به تقسيم قوا به عقل و خیال و غیره شده.
و در ادامه به طبیعیات کهن هم تاخته، همینقدر با مزه :)
Photo unavailableShow in Telegram
اخبرني هل انتم معشر المناطقة فصلتم بين متنازعين اثنين تمسكا بالمنطق؟
به من بگو شما گروه منطقدانها آیا هیچ توانستهاید اختلاف بین دونفر را با منطق حل کنید؟
دربارهی اینکه قاعدهی «تصدیق بلاتصور محال است» آیا مخالفی وجود داره یا نه؟
به نظرم علامه حلی رو باید یکی از مخالفین این قاعده قلمداد کرد.
علامه حلی ابتدا منظور از کلمهی تصور رو در این قاعده معلوم میکنه، آیا منظور «کمال تصور» هست؟
پاسخ علامه منفیه:
«جاز ان یکون التصور للمفردات ناقصا ان تکون معلومة باعتبار من الاعتبارات»
البته تقریر من، یه تقریر وارونهست، علامه حلی با این شکل از قاعده که مرکوز در اذهان متفلسفین هست مخالفاند:
«تصدیق بلا تصور کامل، محال است»
ولی با این شکل از قاعده موافقاند:
«تصدیق بدون تصور اصلا، محال است»
01:20
Video unavailableShow in Telegram
آقای ملکیان در این سخنرانی ناخواسته بین دو قاعده همارزی بیان میکنند بدون استدلال:
الف- اگر چیزی موجود باشد، واجب است(عکس نقیض قاعدهی «الشيء ما لمیجب لم یوجد»)
ب-تخلف معلول از علت محال است.
این حدس بسیار جالب است، آیا برای اثباتِ معادل بودن الف و ب راهی وجود داره؟
منبع کامل این سخنرانی
4.06 MB
کتیبه هخامنشی، منزل فروغ، پل خواجو، چهارشنبهسوری
این قبیل اعمال سابقهی تاریخی دارند، ممنون از نور سیاه(نگاه کنید)
خیام به ما یاد داده شر شادکنندهست.
قرار نیست آدمها عوض بشن، اونها جبرِ ما هستند و ما جبر اونها.
اعتقاد ارسطو این بود که علم به علت، علم به شیء هست.
ولی این باور ذره ذره، توسط علمگراها تحتالشعاع قرار گرفت.
در واقع علمگراها بجای گشتن دنبال علت، در پی معلولها، نتایج و عوارضاند.
تمثیل «فرد گمشده در جنگل» که توسط دکارت مطرح شد از مواد واضح این عقیده ست.
در اینجا هم گالیله به وضوح ارسطو رو هدف گرفته، ساختن ارغنون با نواختن اون فرق داره.
المنطق رئیس العلوم
اهمیت حصر علت از ارغنون 👇 "متی ظن بنا انا قد تعرفنا العلة التي من اجلها الامر و انها العلة و انه لايمكن ان يكون الامر علي جهة أخرى و من البيّن أن هذا هو معني «أن يعلم»" [كتاب البرهان، لارسطو، نقل متي بن يونس، تحقيق بدوي] ارسطو: "هرگاه بفهمیم چیزی علت است و واقعا هم علت باشد و چیزی دیگری هم سبب آن معلول نباشد، این یعنی دانستن!
Photo unavailableShow in Telegram
گالیله:
«شما نمیتوانید نواختن ارغنون را نزد آن کس که در ساختن این آلت استادی تام دارد بیاموزید، بلکه برای این منظور باید نزد هنرمندی بروید که در نواختن ارغنون تبحری تام دارد، نه استاد سازندهی آن.
استدلال و اقامهی برهان را با خواندن کتابهایی میتوان یاد گرفت که پر از استدلال و برهان باشد، یعنی فقط کتب ریاضی، و نه با خواندن منطق.»
[نقل از مقالهی کوهن، به ترجمهی زندهیاد محمود مصاحب]
بعد از دنبال کردن این دوره از نظریه بازیها، که واقعا شیوا و واضح تدریس شده، چند روز فکرم مشغول بود. (و هست.)
نکتهای که این وسط وجود داره، اینه که کاملا میشه سطر به سطر، کلمه به کلمهی نظریه بازیها رو به منطق برگردوند.
ولی اگر صرفا با علم منطق بخوایم به حل مسأله بپردازیم احتمالا شهودمون رو از دست بدیم.
برای مثل منی که علاقمندم قطعیت و مبرهن بودن رو با منطق، به فلسفه برگردونم، این یه مسالهست که آیا صرفا با خود منطق میشه این کار رو کرد یا به دانشهایی همچون نظریه بازیها هم نیاز پیدا خواهیم کرد؟
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.