🖍🌺راه_ و_اندیشه🌺🖍
🌳من چنینم که نمودم 🌳 درجهت امانتداری ارسال و فوروارد با حفظ منابع و لینگ ها بلامانع ازهرگونه تذکر ویاداوری در خصوص اشتباه در انتساب به شاعران و نویسندگان درراستای ممانعت از نشر جعلیات سپاسگزاریم ارتباط با مدیریت کاشانه @Shahlaayazi
نمایش بیشتر230مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۰ اردیبهشت زادروز منوچهر نوذری
(زاده ۱۰ اردیبهشت ۱۳۱۵ قزوین -- درگذشته ۱۶ آذر ۱۳۸۴ تهران) دوبلور، بازیگر، مجری و کارگردان
او فعالیت هنریاش را در سال ۱۳۳۲ آغاز کرد و از اولین گویندگان تاریخ دوبله در ایران بود. از سال ۱۳۳۵ در رادیو نیز مشغول بهکار شد و فعالیتش را در سینما از سال ۱۳۳۸ بهعنوان دستیار فنی آغاز کرد. اولین تجربه بازیگری او در سال ۱۳۴۱ با بازی در فیلم «لاله آتشین» به کارگردانی برادرش محمود نوذری و هوشنگ لطیفپور بود و با ساخت فیلم «ایواله» نخستین تجربهاش در کارگردانی را مقابل دوربین برد. وی در دهه ۱۳۵۰ با مهاجرت بهمصر فیلم «الو من گربه هستم» را ساخت.
فعالیت هنری او پس از انقلاب عمدتاً بر تلویزیون و رادیو متمرکز شد و از مشهورترین برنامههایی که در تلویزیون اجرا کرد "مسابقه هفته" "تهران ساعت بیست" و مجموعههای داستانی "کوچه اقاقیا" و "باجناق ها" بود. حضور او با اجرای چند نقش در برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» و کارگردانی این برنامه از دیگر فعالیتهایش محسوب میشود.
در روزهای پایانی زندگیاش در بیمارستان اینگونه از او نقل شده:
من اولین کسی بودم که در تلویزیون ایران مقابل دوربین رفتم و گفتم نام جعبهای که تصویر من را در آن میبینید تلویزیون است.
وی در مصاحبهای در سال ۱۳۸۱ به صورت زنده در برنامه مهر در پاسخ به مجری برنامه که از او پرسید: بزرگترین دستاورد هنری شما چه بوده است، گفت خانم فائقه آتشین "گوگوش" که باعث شوکه شدن مجری معروف آن روز تلویزیون شد و بلافاصله بدون اینکه چیزی بگوید بحث را بهطور کلی عوض کرد و درباره پسرش ایرج از او پرسید.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#منوچهر_نوذری، ز
به مناسبت دهم اردیبهشتماه زادروز رهی معیری، بخشی از گفتههای استاد ابتهاج دربارهی رهی برگرفته از کتاب پیر پرنیاناندیش (ص ۸۷۴):
[عظیمی]: استاد رهی معیری چطور شاعری بود؟
[سایه]: یه شاعر متوسط خیلی خوشسلیقه، خیلی نرم و نازک با کلماتِ شستهرفتهی خیلی تر و تمیز.
[عظیمی]: نقطهی قوتش چیه؟
[سایه]: غزلهای عاشقانهی خیلی شستهرفتهی لطیف خوشرنگِ خوشآهنگ داره. مضامین خیلی... (مِن و مِن میکند تا کلمهی مناسبی پیدا کند) چه جور بگم... مضامین غزلهاش سطحیه... کلمات زیبای خوشآیند خوشآهنگی به کار میبره.
[عظیمی]: تصنیفهاش چی؟
[سایه]: خیلی خوبه. خیلی قشنگه. خیلی خوب از عهده برمیآد. خالی از عیب نیست ولی به نسبت دیگران خیلی روان و قشنگ و تر و تمیزه.
[عظیمی]: تصنیفهاش بهتره یا غزلهاش؟
[سایه]: به نظرم در یک سطحن. یه جور زبان داره.
[عظیمی]: از غزلهای رهی چیزی به خاطرتون مونده؟
[سایه]: بله... بله، مثلاً اون غزل قشنگه:
نه دل مفتونِ دلبندی، نه جان مدهوش دلخواهی
نه بر مژگانِ من اشکی، نه بر لبهای من آهی
@pireparnianandish
.
دیدار استاد:#شجریان با همسر استاد #بنان در مراسم یکصدمین سالروز تولد بنان.
@rah_o_andisheh
📕📒📘📕📒📘📕📒📘📕📒📘
📚..روزشمارتاریخ....
✍دهم اردیبهشت زادروز رهی معیری
محمدحسن «بیوک» معیری (زادهٔ ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ در تهران – درگذشتهٔ ۲۴ آبان ۱۳۴۷ در تهران) با تخلص رهی از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانهسرایان و تصنیفسرایان بهنام است. از ترانههای سروده شده توسط وی میتوان «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان»، «مرغ حق» و «جوانی» را نام برد. اشعار او تحت تأثیر سعدی (که بیشترین تأثیر را در او گذاشتهاست)، حافظ، نظامی، صائب و مولوی است.
از دودمان معیرالممالک بود که از زمان نادر شاه افشار وزیر ضرابخانه و خزانه دار بوده اند تا زمان قاجار.
رهی از اوان کودکی به شعر و موسیقی و نقاشی دلبستگی فراوان داشت و در این هنرها بهرهای بسزا یافت. هفده سال بیش نداشت که اولین رباعی خود را سرود:
رهی معیری در سالهای آخر عمر در برنامه گلهای رنگارنگ رادیو، در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی میکرد. رهی در همان سالها سفرهایی به خارج از ایران داشت از جمله: سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ برای شرکت در جشن انقلاب کبیر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال ۱۳۴۱ برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال درگذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگر در سال ۱۳۴۵. عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی، آخرین سفر معیری بود.
رهی معیری در سال ۱۳۴۷ خورشیدی در تهران بر اثر سرطان در ۵۹ سالگی درگذشت. وی در گورستان ظهیرالدوله شمیران مدفون گردیدهاست.
✍آثار
مجموعهای از اشعار رهی معیری با عنوان سایه عمر در سال ۱۳۴۵ به چاپ رسید. رهی بیتردید یکی از چند چهره ممتاز غزلسرای معاصر است. سخن او تحت تأثیر شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولوی، صائب و گاه مسعود سعد سلمان و نظامی است؛ اما دلبستگی و توجه بیشتر او به زبان سعدی است. این عشق و شیفتگی به سعدی سخنش را از رنگ و بوی شیوه استاد برخوردار کردهاست، و حتی گفتهاند که همان سادگی و روانی و طراوت غزلهای سعدی را از بیشتر غزلهای او میتوان دریافت.
گاهگاه تخیلات دقیق و اندیشههای لطیف او شعر صائب و کلیم و حزین و دیگر شاعران شیوه اصفهانی را به یاد میآورد و در همان لحظه زبان شسته و یکدست او از شاعری به شیوه عراقی سخن میگوید.
رنگ عاشقانه غزل رهی، با این زبان شسته و مضامین لطیف تقریباً عامل اصلی اهمیت کار اوست، زیرا جمع میان سه عنصر اصلی شعر - آن هم غزل- از کارهای دشوار است.
از شعرهای معروف او، خزان عشق (به عبارتی همان تصنیف مشهور «شد خزان گلشن آشنایی» که بدیعزاده آن را در دستگاه همایون اجرا کرد)، نوای نی، دارم شب و روز، شب جدایی، یار رمیده، یاد ایام، بهار، کاروان، مرغ حق است. یکی از اشعار زیبا و معروف او خلقت زن است که در مذمت زنان سروده شدهاست.
✍ملاقات با مریم فیروز
نخستین ملاقات مریم فیروز و رهی معیری در یکی از روزهای اردیبهشت، در یک مهمانی در خانهٔ مصطفی فاتح صورت میگیرد؛ و همین ملاقات است که پایهٔ یکی از شورانگیزترین و عجیبترین حکایتهای عاشقانه معاصر قرار میگیرد. از آن به بعد، شورانگیزترین ترانهها و غزلیات رهی معیری، که به گفتهٔ برخی، از بهترین آثار ادبیات کلاسیک معاصر بهشمار میرود، مایه از این عشق میگیرد… مریم فیروز را نمیتوان با هیچیک از زنان معاصر سنجید. او را بدون تردید میتوان یکی از شاخصترین زنان دوران خود بهشمار آورد. دختری از یک خانوادهٔ پرنفوذ و ثروتمند،... به هر رو ارتباط عاشقانهٔ مریم و رهی ادامه پیدا میکند… رهی معیری در کنار مریم، همچنان از برکت عشق شورانگیز میبالد؛ و به تشویق او با نامهای مستعار، به نوشتن مطالب انتفادی در روزنامهها میپردازد. مریم فیروز، منبع ذوق شاعرانهٔ اوست… از سوی دیگر، مریم فیروز اندکاندک در محافل چپ زنان تهران، شهرتی دست و پا کرده، سرانجام در انتخاب میان شوریدگی دل و سر پرشور، دومی را انتخاب کرد و با نورالدین کیانوری ازدواج کرد و بهرغم عشقی که هرگز فروکش نکرد، پای در راهی گذاشت که جز سختی و دربهدری و آوارگی و زندان و شکنجه، از آن ثمری نبرد
منبع ویکی پدیا..
بنابر روایاتی مریم فیروز بعدها ازایران گریخت.. ورهی هرگز عشق اورا فراموش نکرد و اشعار عاشقانه بسیار درفراق او سرود وهرگز ازدواج نکرد
attach 📎
زندگی شبیه فصل هاست.
هیچ فصلی همیشگی نیست.
در زندگی نیز روزهایی برای کاشت، داشت، استراحت و تجدید حیات وجود دارد.
اگر امروز مشکلاتی دارید،
بدانید لحظات خوب هم در پیش است.
🌹
@BaghArghavan
🌐 تاریخ صحیح #زادروز استاد #بنان از زبان بانو پریدخت آور (همسر استاد)
https://t.me/joinchat/AAAAAEz0frYaiLpmm0ImHw
سلام زندگی
🕺🏻💃🏻🕺🏻💃🏻
سلام بر دوشنبه شوق آفرین
🌹🍀🌹
گرامی باد دستان مهرافشان و بازوان گشوده به شوق یاری رسانی ب دلشدگان و نیازمندان!
🌺😍🌺
نوای گلبانگ مهربانی رایحه ای است همچون تازگی تنفس هوای خوش عطر کوهپایه ها وآفریننده ی موجی است موید شور زندگي!
🤣🤣 🌺🌺🤣🤣 🌺🌺
امروزت، زمانی برای باور مهرورزی ها و بارقه های بهروزی و سربلندی و روز پاشش عطر خوش همدلی و شوق اندیشه هاي پاک!
❤️❤️❤️😍😍😍
انرژی روز دوشنبه ات، انگیزه بخش نوازش بی بهانه ی دلشدگان و فوران چشمه زلال دوستی و شکوفا از آرامش دل!
💝💝💝❤️❤️❤️
گستره ی روشنایی خورشید زندگی ساز دوشنبه، فرخنده و توام با فورانی از شور و شوق شکوفا شدن گلهای دوستی
🌺🌸🌷🌼🍑 ☕️ 🍎