cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

مهارتهای زندگی

زندگی آموختنی است ...

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
4 668
مشترکین
-324 ساعت
+497 روز
+34930 روز
توزیع زمان ارسال

در حال بارگیری داده...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تجزیه و تحلیل انتشار
پست هابازدید ها
به اشتراک گذاشته شده
ديناميک بازديد ها
01
Media files
1907Loading...
02
Media files
1820Loading...
03
Media files
28115Loading...
04
Media files
2251Loading...
05
♻️*حكایت چوب معلم !!* امیر نصر سامانی (یکی از امرای سامانی که از سال 301 تا  331  ه.ق  پادشاهی کرد) در ایّام کودکی معلّمی داشت، که نزد او درس می خواند، ولی از ناحیه ی معلّم کتک بسیار خورد ( در گذشته  تنبیه بدنی شاگرد امری رایج بود شوربختانه) امیر نصر کینه ی معلم را به دل گرفت و با خود می گفت: هر گاه به مقام پادشاهی برسم، انتقام خود را از او می کشم و او را به سزای کرده اش می رسانم. وقتی که امیر نصر به پادشاهی رسید، یک شب به یاد معلمش افتاد و در مورد چگونگی انتقام از او اندیشید، تا اینکه طرحی به نظرش رسید و آن را چنین اجرا کرد، به خدمتکار خود  گفت: برو در باغ چوبی از درخت «به» بگیر و بیاور.  خدمتکار رفت و چنان چوبی را نزد امیر نصر آورد و امیر به خدمتکار دیگرش گفت تو نیز برو آن معلم را احضار کن و به اینجا بیاور. خدمتکار نزد معلم آمد و پیام جلب امیر را به او ابلاغ کرد، معلم همراه او حرکت کرد تا نزد امیر نصر بیاید، معلم در مسیر راه از خدمتکار پرسید: علت احضار من چیست؟ خدمتکارجریان را گفت. معلم دانست امیر نصر در صدد انتقام است، در  راه به مغازه ی میوه فروشی رسید، پولی داد و یک عدد میوه ی «بِهِ خوب» خرید و آن را در میان آستینش پنهان کرد. هنگامی که نزد امیر نصر آمد، دید در دست امیر نصر چوبی از درخت«به» هست و آن را بلند می کند و تکان می دهد. همین که چشم امیر نصر به معلم افتاد، خطاب به او گفت: از این چوب چه خاطره را می نگری؟ (آیا می دانی با چنین چوبی چقدر در ایام کودکی من، به من زدی؟) در همان دم معلم دست در آستین خود کرد و آن میوه ی «به» را بیرون آورد و به امیر نصر نشان داد و گفت:« عمر پادشاه مستدام باد، *این میوه ، به این لطیفی و شادابی از آن چوب به دست آمده است.» ( یعنی بر اثر چوب و تربیت معلم، شخصی مانند شما فردی برجسته، به وجود آمده است).* *امیر نصر از این پاسخ زیرکانه ، بسیار مسرور و شادمان شد، معلم را در آغوش محبت خود گرفت، جایزه ی کلانی به او داد و برای او حقوق ماهیانه تعیین کرد، به طوری که زندگی معلم تا آخر عمر در خوشی و شادابی گذشت.*                 *نیمکت‌های چوبی* *بیشتر از درختان جنگل میوه می‌دهند.* *چون ریشه در تلاش معلم دارند* * یادتان باشد مدرک تحصیلی شما و  توان  خواندن متن بالا؛  نتیجه زحمات معلمتان است .پس به نیکی از آنان یاد کنید. روز معلم بر پرچم داران علم و دانش و آگاهی مبارک باد!       ح_درویشی
5898Loading...
06
Media files
2120Loading...
07
✅بزرگداشت روز معلم؛ چه دروغ بزرگی! معلم در این کشور خوار و خفیف و ذلیل شده ✍️حسن محدثی‌ی گیلوایی دعوت شده‌ام برای روز معلم، برای بزرگ‌داشت معلم. چه دروغ بزرگی. معلمی را که یک عمر استثمار می‌شود، چه‌طور بزرگ اش می‌داری؟ با یک مراسم و مناسک و با یک شام؟ معلمی که حقوق اش تا نیمه‌ی ماه کفاف هزینه‌های جاری‌ی زنده‌گی‌ی خود و خانواده‌اش را نمی‌دهد، با ضیافت شام بزرگ می‌داری؟! معلمی که پاس قلم و سخن‌اش داشته نمی‌شود، چه‌طور بزرگ می‌دارید؟ معلمی که از هیچ مزایایی بهره‌مند نمی‌شود و حتا نمی‌تواند زنده‌گی‌ی آبرومندانه‌ای داشته باشد و ناگزیر است کارهای مختلفی انجام دهد و به کار دوم و سوم بپردازد، چه‌طور بزرگ می‌دارید و محترم می‌شمارید؟ با یک جلسه و اعلام یک روز؟ معلمی که پول کافی برای خریدن کتاب ندارد و اگر هم کتابی بخرد، وقت مطالعه‌ی آن را ندارد و باید به انواع مشغله‌ها بپردازد تا زنده‌گی‌اش را نصفه نیمه اداره کند، چه‌طور بزرگ می‌دارید؟! معلم در این کشور خوار و خفیف و ذلیل شده است. کدام بزرگ‌داشت؟ کدام روز معلم؟ چرا ما باید چنین بزرگ‌داشت دروغینی را باور کنیم؟ من بزرگ‌داشت خود را از شاگردانی می‌گیرم که کار و سخن ام را جدی می‌گیرند و آن را در منش و رفتار و گفتارشان نمایان می‌سازند. نمی‌شود در طول سال معلم را در شرایط خفت و خواری قرار دهید، ولی در یک مناسک از بزرگی و اهمیت معلم و معلمی سخن بگویید. این دروغ است و دروغی بزرگ است و با عرض معذرت، من نمی‌توانم چنین دروغی را باور کنم!
42910Loading...
08
Media files
45815Loading...
09
Media files
3216Loading...
10
Media files
3064Loading...
11
🎥 آبشارهای مخمل‌کوه - خرم‌‌آباد 💦 آنچه در تصویر می‌بینیم منطقهٔ زیبای هفت حوض در ۱۰ کیلومتری خرم‌آباد و در کنار روستاهای «کُله‌جوب» و «پیرجد» است. #ایران_زیبا
3786Loading...
12
🌸 ژورنال نویسی یا ژورنالینگ یعنی نوشتن احساسات و افکار. حالا فایده‌ های ژورنال نویسی چیه: ۱ کاهش نشونه های افسردگی ۲ کاهش استرس و اضطراب ۳ شناخت بهتر احساسات و مدیریت اونها ۴ کمک به خودشناسی ۵ داشتن خواب بهتر و با کیفیت تر
3278Loading...
13
Media files
3160Loading...
14
Media files
3280Loading...
15
وجه مشترک اختلافات زن و شوهری 👤دکتر امید امانی ■یه جا تو کتاب "هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج " دکتر گاتمن میگه؛ بعد از سال‌ها کار روی هزاران زوج متوجه شدم که در حدود ۶۹ درصد از اختلافات بین زن و شوهرها همیشگی هستن و فقط موضوع‌شون عوض میشه. مثال بزنم!؟... □پریسا خواهان بچه‌دار شدنه اما رضا میگه هنوز آمادگی نداره و نمی‌دونه که چه زمانی آمادگی پیدا می‌کنه (همین ماجرا بعدا این مدلی میشه که پریسا خواهان عوض کردن خونه‌ست و رضا میگه هنوز آمادگی نداره و نمی‌دونه چه زمانی آمادگی پیدا می‌کنه...). ●سرِ رفتن یا نرفتن خونه پدر و مادر بین عباس و معصومه همیشه بگو مگو هست (بعدا سر رفتن یا نرفتن خونه دوستان یا اقوام دیگه این مشکل شکلش تغییر پیدا می‌کنه)... ○امید فکر می‌کنه که ناهید در مورد پسرشون سخت‌گیری می‌کنه در حالی که ناهید بر این باوره که راه صحیحی رو انتخاب کرده و پسرشون باید راه درست انجام دادن کارها رو یاد بگیره (همین ماجرا بعدا ممکنه سر کارهای بعدی بچه شکلش عوض بشه). ■اما جالبه که بدونید با همه این اختلافات و بگومگوهایی که بین این زوجین وجود داره اونها از ازدواج‌شون راضی‌ان و این اختلافات باعث نمیشه که از رابطه‌شون ناامید بشن و بزن به تیپ و تاپ هم و شروع کنن به جدا شدن... □اما دلیل این ماجرا چیه!؟ دلیل اصلی‌ش اینه که ازدواج تنها پیوند دو فرد و دو قلب نیست، بلکه پیوند دو عقیده، دو مجموعه باور، دو مجموعه ارزش و دو مجموعه ویژگی‌های فردی دو انسان از دو خونواده و دو سبک تربیتی متفاوت زیر یک سقفه.... ●دکتر گاتمن میگه هرچند شما تصور می‌کنید که مشکل‌تون منحصر به فرده اما، ما به این نتیجه رسیدیم که  تضادهای مربوط به ازدواج، "از ناراحتی‌های پیش پا افتاده بگیر تا مسائل پیچیده" تنها تو این دو تا دسته جا می‌گیرن؛ یا تموم میشن و بعدی شروع میشه، یا واسه همیشه وجود دارن... ○پس؛ هنر شما تو داشتن یا نداشتن این تعارضات نیست. هنر شما شناختن و دست به انتخاب زدنه. انتخاب بین اینکه میشه تغییرش داد یا باید پذیرفت و ادامه داد!... ■خلاصه که؛ وقتی اولین مشاجره، اولین اختلاف یا حتی اولین خشم تو رابطه‌ شما رخ میده، نترسید. رشد کردن، یعنی ‌بتونید هر اونچه رو که موجب جدایی شما از هم میشه رو بشناسید و به جای اجتناب، دست به انتخاب بزنید. انتخاب اینکه میشه تغییرش داد!، یا باید پذیرفت! ----------  گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی ----------
4379Loading...
16
Media files
3620Loading...
17
✍️ هانا آرنت 🖊 چرا نمی‌شود با حامیان ظلم بحث منطقی کرد؟ 🔹منبع : کتاب توتالیتاریسم @sokhanranihaa 📌وقتی حکومت هیتلر مشغول نسل‌کشی فجیع ۶ میلیون یهودی در سراسر اروپا بود، نه تنها یک نفر آلمانی به این موضوع معترض نبود بلکه از این اقدامات حمایت هم می‌کردند! نکته جالب اینکه در آن برهه زمانی، بحث منطقی با مردم آلمان اصلآ جواب نمی‌داد و اکثر آن‌ها این جنایت‌ها را برای سعادت مردم آلمان و حتی مردم جهان توجیه می‌کردند. 📌"هانا آرنت" در کتاب "توتالیتاریسم" می‌گوید: انتظار بحث منطقی با حامیان حاکم ظالم هرگز جواب نمی‌دهد. به‌خاطر اینکه به واسطه "ایدئولوژی" دو چیز در آن‌ها مُرده: ۱) خودانگیختگی ۲) خصایص انسانی 📌وقتی خودانگیختگی از بین‌ می‌رود، آن بخش از مغز که مسئول "تفکر انتقادی" است، انگار خاموش می‌شود. وقتی قابلیت تفکر نقادانه از بین می‌رود، فرد نمی‌تواند بر اساس ارزش‌های اخلاقی و انسانی درون‌زای خودش اتفاقات را بسنجد. در واقع ترازوی ذهنی این آدم‌ها، فقط با ایدئولوژی حکومت، خوب و بد را می‌سنجد. @sokhanranihaa 📌در جنگ‌جهانی دوم دستگاه تبلیغاتی آلمان به مردم تلقین کرده بود که یهودیان عامل بدبختی آلمان و جهان هستند. ذهن مردم آلمان هیچ‌وقت نمی‌پرسید که نسل‌کشی یهودیان، انسانی است یا نه. چون ترازوی ذهنی‌شان این طور می‌سنجید که آن‌ها موجودات پلیدی هستند که باید نابود شوند. 📌وقتی خصایص انسانی از بین‌ می‌رود، آدم برای انجام هر کاری که هم‌جهت با ایدئولوژی حکومت باشد، آماده‌ست؛ بدون اینکه فکر کند آن کار چقدر اخلاقی‌ و انسانی ست. یهودی‌ها زنده‌زنده داخل کوره‌ها سوزانده می‌شدند ولی هیچکس اعتراضی نداشت. ولی غیر از آلمانی‌های آن دوره، احتمالا همگان در طول تاریخ  قضاوتشان این است که این اتفاق چقدر نفرت‌انگیز و غم‌انگیز است. 📌ایدئولوژی، انسانیت را از آدم‌ها سلب کرده بود. ذهن آلمانی‌ها این شکلی شده بود: موقع قضاوت در باره هر اتفاقی، تفکر و احساس‌‌شان تعطیل می‌شد و قضاوت ایدئولوژی حاکمیت، جانشین می‌شد. گرایش ایدئولوژی حاکمیت، تعیین می‌کرد که کدام اقدام خوب و زیباست و کدام اقدام نفرت‌انگیز و زشت. ایدئولوژی، "انسانیت" و "اخلاق" آلمانی‌ها را به خدمت "ماکیاولیسم" در آورده بود. برای آلمانی‌های دوره نازی هر وسیله‌ای که باعث رسیدن به "هدف" مورد نظر حکومت بود، موجه، بدیهی، مجاز و مشروع بود! #مهارت_تفکر_انتقادی
58113Loading...
18
آبشار جواهرده رامسر😍
4736Loading...
19
#تو_با_نور_یکی_شده‌ای انسان معمولا در تاریکی به سر می‌برد. تاریکی ابتدا یک ضرورت اساسی برای رشد است. درون رحم مادر تاریک است. این تاریکی لازم است، زیرا نور ممکن است رشد جنین را مختل کند. جنین بسیار حساس و ظریف است و به محیطی تاریک برای رشد نیازمند است. او بیست و چهار ساعت شبانه روز را در شکم مادرش می‌خوابد. در آن ۹ ماهی که جنین در شکم مادرش به سر می‌برد، پیوسته در حال رشد است و نباید هیچ اخلالی در آن ایجاد کرد و گرنه انرژی او منحرف می‌شود. همه چیز ابتدا در تاریکی رشد می‌کند: بذر را درون سوراخ تاریکی که قبلا کنده‌اند قرار می‌دهند. اگر بذر را روی زمین بکارند ممکن است از رشد باز بماند، زیرا در برابر نوری شدید قرار می‌گیرد. بذر به دل زمین نیاز دارد تا درون آن رشد کند، زیرا آنجا تاریک است. آن گاه بذر شروع به رشد می‌کند و به سطح زمین بالا می‌آید. سپس رو به سوی خورشید و ماه و ستارگان اوج می‌گیرد. نوزاد متولد می‌شود. جسم او نور را می‌بیند اما روحش همچنان در تاریکی می‌ماند. و اين تاریکی را تنها از راه مراقبه می‌توان برطرف کرد. پس مراقبه تو را دوباره متولد می‌سازد. در نخستین_تولد، جسم تو متولد می‌شود و در دومین_تولد، روح تو. جسم تو در زمین و در نور قرار دارد. اینک به زمین دیگری نیاز داری تا روح و روانت نیز نور را ببیند. نور نام دیگر هستی است آن گاه که تو در این نور متولد شوی، روشنی می‌یابی. تو و نور دو چیز جدا از هم نیستید. تو مشاهده کننده نیستی و نور مشاهده شونده نیست . تو با نور یکی شده‌ای. خودت نور هستی... #اشو
5436Loading...
20
Media files
4432Loading...
21
سلام روزتون بخیر صبحتـون پـر انـرژی آرزومیکنم درهای عشق، مهربانی و موفقیت هـمیشه به روی شما باز باشـه🕊🌸
4507Loading...
22
‏تمام رابطه‌های خوب (والدین_فرزند، زوج، معلم_شاگرد، حکومت_مردم و...) را می‌توان در یک صفت خلاصه کرد: «مقتدرِ مهربان» مقتدر برای حفظ مرزهای خود و مهربان برای حفظ مرزهای دیگری! 💬 دکتر روح الله صدیق
58820Loading...
23
Media files
4913Loading...
24
Media files
5054Loading...
25
Media files
52912Loading...
26
Media files
50311Loading...
27
Media files
4613Loading...
28
Media files
46310Loading...
29
Media files
44710Loading...
30
Media files
4283Loading...
31
Media files
4528Loading...
32
Media files
4318Loading...
33
Media files
42211Loading...
34
Media files
41011Loading...
35
Media files
40810Loading...
36
Media files
4070Loading...
37
⚠️هشدار! 🔴اگر با "پلاستیک" مقابله نکنیم، هم زمین پاک را از دست می دهیم، هم سلامتی خود و عزیزانمان را... شعار روز زمین ۲۰۲۴ «سیاره در مقابل پلاستیک» است که اکثرا در اذهان تصویر فضاهای شهری، روستایی و جاده ای تسخیرشده توسط کیسه های پلاستیکی پاره و آلوده را متصور می شود‌. اما مهم است بدانیم پلاستیک ها نه فقط در آن اندازه ها، بلکه در قامت کوچک ترین ذرات  یعنی میکروپلاستیک ها، چه بر سر سلامتی تک‌ تک ما می آورند. میکروپلاستیک ها می توانند از تجزیه اشیاء پلاستیکی، لاستیک‌ خودروها و یا لباس‌های نایلونی ناشی شوند و یا حتی در استفاده از لوازم آرایشی و سایر کاربردهای مواد پلاستیکی. آنها اَشکال متنوعی دارند و مجموعه ای از ترکیبات شیمیایی و بیولوژیکی را در بر می گیرند. میکروپلاستیک‌ها می توانند از طریق بلع و استنشاق وارد بدن انسان شده، در اندام های مختلف جذب شوند و بر سلامتی ما اثر بگذارند. چگونه؟ با آسیب رساندن به سلول ها که سبب واکنش های التهابی و ایمنی می شود. شعار امسال روز زمین، فقط در حمایت از محیط زیست نیست. بلکه فراتر، مقابله با بیماری های کمین کرده علیه بشر است!
4947Loading...
38
دهم اردیبهشت را به نام روز ملی خلیج فارس نامیده‌اند. در طول تاریخ، خلیج فارس نه تنها بخشی از خاک ایران محسوب می‌شده و حاکمیت آن در دست ایرانی‌ها بوده است بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه آبی با عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج عجم، دریای فارس یا بحر فارس شناخته شده است. نام خلیج فارس از جمله نام‌های تاریخی است که از گذشته بسیار دور تاکنون در اسناد، قراردادها و مکاتبات مورد استفاده همه اقوام و ملت‌‌های دور و نزدیک آن، از فارس و عرب، ترک و هندی تا اروپاییان قرار داشته است؛ خلیج فارس به‌ عنوان مهم‌ترین گذرگاه نفتی جهان با موقعیت تمدنی ایران پیوندی تنگاتنگ داشته و دارد.
62010Loading...
39
Media files
46010Loading...
40
توصیه جان گاتمن روانشناس و نویسنده ی آمریکایی
54823Loading...
👏 2
👌 2
♻️*حكایت چوب معلم !!* امیر نصر سامانی (یکی از امرای سامانی که از سال 301 تا  331  ه.ق  پادشاهی کرد) در ایّام کودکی معلّمی داشت، که نزد او درس می خواند، ولی از ناحیه ی معلّم کتک بسیار خورد ( در گذشته  تنبیه بدنی شاگرد امری رایج بود شوربختانه) امیر نصر کینه ی معلم را به دل گرفت و با خود می گفت: هر گاه به مقام پادشاهی برسم، انتقام خود را از او می کشم و او را به سزای کرده اش می رسانم. وقتی که امیر نصر به پادشاهی رسید، یک شب به یاد معلمش افتاد و در مورد چگونگی انتقام از او اندیشید، تا اینکه طرحی به نظرش رسید و آن را چنین اجرا کرد، به خدمتکار خود  گفت: برو در باغ چوبی از درخت «به» بگیر و بیاور.  خدمتکار رفت و چنان چوبی را نزد امیر نصر آورد و امیر به خدمتکار دیگرش گفت تو نیز برو آن معلم را احضار کن و به اینجا بیاور. خدمتکار نزد معلم آمد و پیام جلب امیر را به او ابلاغ کرد، معلم همراه او حرکت کرد تا نزد امیر نصر بیاید، معلم در مسیر راه از خدمتکار پرسید: علت احضار من چیست؟ خدمتکارجریان را گفت. معلم دانست امیر نصر در صدد انتقام است، در  راه به مغازه ی میوه فروشی رسید، پولی داد و یک عدد میوه ی «بِهِ خوب» خرید و آن را در میان آستینش پنهان کرد. هنگامی که نزد امیر نصر آمد، دید در دست امیر نصر چوبی از درخت«به» هست و آن را بلند می کند و تکان می دهد. همین که چشم امیر نصر به معلم افتاد، خطاب به او گفت: از این چوب چه خاطره را می نگری؟ (آیا می دانی با چنین چوبی چقدر در ایام کودکی من، به من زدی؟) در همان دم معلم دست در آستین خود کرد و آن میوه ی «به» را بیرون آورد و به امیر نصر نشان داد و گفت:« عمر پادشاه مستدام باد، *این میوه ، به این لطیفی و شادابی از آن چوب به دست آمده است.» ( یعنی بر اثر چوب و تربیت معلم، شخصی مانند شما فردی برجسته، به وجود آمده است).* *امیر نصر از این پاسخ زیرکانه ، بسیار مسرور و شادمان شد، معلم را در آغوش محبت خود گرفت، جایزه ی کلانی به او داد و برای او حقوق ماهیانه تعیین کرد، به طوری که زندگی معلم تا آخر عمر در خوشی و شادابی گذشت.*                 *نیمکت‌های چوبی* *بیشتر از درختان جنگل میوه می‌دهند.* *چون ریشه در تلاش معلم دارند* * یادتان باشد مدرک تحصیلی شما و  توان  خواندن متن بالا؛  نتیجه زحمات معلمتان است .پس به نیکی از آنان یاد کنید. روز معلم بر پرچم داران علم و دانش و آگاهی مبارک باد!       ح_درویشی
نمایش همه...
✅بزرگداشت روز معلم؛ چه دروغ بزرگی! معلم در این کشور خوار و خفیف و ذلیل شده ✍️حسن محدثی‌ی گیلوایی دعوت شده‌ام برای روز معلم، برای بزرگ‌داشت معلم. چه دروغ بزرگی. معلمی را که یک عمر استثمار می‌شود، چه‌طور بزرگ اش می‌داری؟ با یک مراسم و مناسک و با یک شام؟ معلمی که حقوق اش تا نیمه‌ی ماه کفاف هزینه‌های جاری‌ی زنده‌گی‌ی خود و خانواده‌اش را نمی‌دهد، با ضیافت شام بزرگ می‌داری؟! معلمی که پاس قلم و سخن‌اش داشته نمی‌شود، چه‌طور بزرگ می‌دارید؟ معلمی که از هیچ مزایایی بهره‌مند نمی‌شود و حتا نمی‌تواند زنده‌گی‌ی آبرومندانه‌ای داشته باشد و ناگزیر است کارهای مختلفی انجام دهد و به کار دوم و سوم بپردازد، چه‌طور بزرگ می‌دارید و محترم می‌شمارید؟ با یک جلسه و اعلام یک روز؟ معلمی که پول کافی برای خریدن کتاب ندارد و اگر هم کتابی بخرد، وقت مطالعه‌ی آن را ندارد و باید به انواع مشغله‌ها بپردازد تا زنده‌گی‌اش را نصفه نیمه اداره کند، چه‌طور بزرگ می‌دارید؟! معلم در این کشور خوار و خفیف و ذلیل شده است. کدام بزرگ‌داشت؟ کدام روز معلم؟ چرا ما باید چنین بزرگ‌داشت دروغینی را باور کنیم؟ من بزرگ‌داشت خود را از شاگردانی می‌گیرم که کار و سخن ام را جدی می‌گیرند و آن را در منش و رفتار و گفتارشان نمایان می‌سازند. نمی‌شود در طول سال معلم را در شرایط خفت و خواری قرار دهید، ولی در یک مناسک از بزرگی و اهمیت معلم و معلمی سخن بگویید. این دروغ است و دروغی بزرگ است و با عرض معذرت، من نمی‌توانم چنین دروغی را باور کنم!
نمایش همه...
👏 13👌 1😍 1
👏 6
5👏 1🙏 1
4