آینه شعر و طنز
بازتاب کارکردهای رژیم به زبان شعر و طنز در ادبیات مقاومت. ارتباط با ادمین:
نمایش بیشتر263
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-17 روز
-130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
🔴سخنان رئیس جمهوری های تدارکاتچی ولی فقیه در نظام آخوندی در سه مرحله :
۱- قبل از انتخابات:
خدا شاهده مشکلات کشور را به راحتی میشود حل کرد من برای همه آنها برنامه دارم!
۲- بعد از گرفتن رای:
ما از دولت قبل ویرانه تحویل گرفتیم نیمی از بودجه کشور کسری دارد!
۳- پایان ریاست جمهوری: رییس‌جمهور کاره ای نیست، حرفهای زیادی برای گفتن دارم که به وقتش خواهم گفت!!!
01:05
Video unavailableShow in Telegram
🔴 شورای نگهبان آخوندها در حال بررسی صلاحیتها !!
1000.m4v1.46 MB
Repost from آینه شعر و طنز
Photo unavailableShow in Telegram
ارتحال . . .
................................
یک بسیجی مضطر و آشفته حال
در فلاکت حال و روزش بی مثال
همچو یک میمون لوطی مرده ای
گفت با اندوه و با رنج و ملال
از چه رو ملت در ایام عزا
اینچنین هستند شاد و بیخیال
خرّم و خندان به شکل کاروان
می روند از هر طرف سوی« شمال»
مر نمی داند امام نازنین
در جماران شد جنابش« ارتحال»
مرقدش در رشت و در چالوس نیست
در لب دریا نشد مدفون و چال
مر امام نازنین غواص بود
یا شناگر بود و استاد «کِرال»
کاین چنین ملت شتابان می روند
روز مرگش سوی دریای شمال
میلیاردها پول از نوع دلار
شد بهای قبر پر جاه جلال
بهر جلب امت نالان او
تا کند با نوحه و ساندیس حال
. . .
خارج ازخط ولایت سالهاست
جشن ملت گشته روز ارتحال
سالمرگش خنده بر لب آوَرَد
می بَرَد از سینه اندوه و ملال
آن امام مفسد لعنت شده
در جهنم کرده با شیطان وصال
ملت اما می نماید عنقریت
مدفنش نابود و نامش پایمال
راه او همچو نظامش مضمحل
وارثانش در سراشیب زوال
گودرز
05:04
Video unavailableShow in Telegram
🔴 روز ۱۳ خرداد روز مرگ خمینی دجال ، روز شادی مردم ایران
به همین مناسبت یه نمایشنامه تاریخی در سالمرگ #خمینی ملعون ببینید
شاد باشید.
@IranAzadie.mp421.65 MB
00:28
Video unavailableShow in Telegram
یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
شوش
🔴 تجمع اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی شوش
🔺خیلی دروغ شنیدیم، ما دیگه رای نمیدیم.
نگ ما ننگ ما مخبر الدنگ ما
۶۶۶۶۶.mp43.20 MB
Photo unavailableShow in Telegram
🔷 بـوف!
ــــــــــــــــــ در مرگ خمینی
«شاخسار باغ پنجره‌اش
آشيان تاريك بوف
كوچه ـ سار اشتياقش
ظهر سكوت گورستان
و شوق بيداری صبحش
صليب بر شانه‌ی پيامبران.
مشّاطه‌گر ويرانه‌های فرسوده
كه مرگ را
لحظه‌ی گمشده‌ی «بعثت انسان» می‌خواست!
تصوير پلشتی در غبار
باز آمده از اعصار بوزينه‌گان عقيم
كه مردارش را
به غثيان بر خاك افكنده‌اند.
عفونت نگاهش
حيات را آلوده می‌کرد
و کاسه‌دان انديشه‌هايش
تُفچاله‌يی
که روسپيان در آن
اندوه خود را غثيان می‌کنند.
ميوه‌يی پوکيده
به سرقت بلندترينِ شاخساران.
ساحلي متروک
با گردهايی از ابرهاي کهن
ـــ تهی از آفتاب و انسان ـــ
چشمانش را پوشيد
نامش
شرّه‌يی در مغاک
و تصويرش
دفينه‌يی
تا کرم‌های سرفراز جهل
در چاله‌های کلامش
به دعايی موهن
روز را به نيايش بنشينند!»
#س_ع_نسیم