رادیو زمزمـــــھ🎙
📻 رادیو زمزمـــھ جایی برای خلوت کردن با تنهایی هایت برای احساست و برای خواندن و شنیدن آنچه میخواهی بگویی
نمایش بیشترکشور مشخص نشده استزبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
288
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
02:41
Video unavailableShow in Telegram
...
اون یه شلوار با یه مارک پشتش، میپوشه
با یه کلاه که لبشو بالا داده.
تو خیابون تولتو، سرگردون قدم میزنه.
در حالی که خودشو مثل جاهلا نشون میده
میخوای مثل یه آمریکایی رفتار کنی؟
به من گوش کن ،چرا اینطوری می کنی؟
تو میخوای شیک و مد روز باشی،
اما اگه ویسکی و سودا رو باهم بخوری!
بعدش احساس مریضی می کنی...
تو راکاندرول میرقصی،
بیسبال بازی میکنی...
اما واسه خرید سیگار
از کجا پول پیدا می کنی؟
از کیف مادرت!
میخوای مثل یه آمریکایی رفتار کنی
اما تو، تو ایتالیا متولد شدی!
به من گوش کن هیچ کاریش نمی تونی بکنی.
آره ،ناپلی هستی!
میخوای مثل یک آمریکایی رفتار کنی...
میخوای مثل یه آمریکایی رفتار کنی...
پن: ترانهی زیبای ایتالیایی «میخواهی مثل امریکایی باشی»
Tu vuo' fa' LA'mericano
Hetty & the jazzato Band
#موزیک_ایتالیایی
#رادیو_زمزمــــــــــھ
@Zemzemeh20
105.69 MB
02:12
Video unavailableShow in Telegram
ميگم شازده به نظرت يكی رو دوست داشته باشی بهتره يا يكی دوستت داشته باشه؟
ميگه يكی رو دوست داشته باشی و نتونی بگی بدتره يا يكی دوستت داشته باشه و نتونه بگه؟
ميگم ای منفی باف. نتونی چيه؟ اينا همش اداست، اگه يكی رو بخوای بايد بگی. ميگه تو گفتی؟ ميگم نه بابا من كسی رو دوست ندارم كه. ميگه داری. ميگم نه، كو؟ ميخنده.
ميگم سرده تو هم لختی بيا كنار از بغل پنجره. ميخنده ميگه نگرانی سرما بخورم؟ خيال سرما نميخوره. ميگم خيال اگه برقصه و بخنده و حرف بزنه و همه چی رو بدونه،ممكنه سرما هم بخوره. ميگه قرص سبز صبحت روی ميزه. بعدم وايميسه لب پنجره، گنجيشك ميشه پر ميزنه ميره انگار نبوده
هيچ وقت.
تا قرصم اثر كنه و برگردم به روزهای ساده ممتد، به اين فكر ميكنم كه آدم تماشا بودن از همشون سخت تره. آدم خواستن و نگاه كردن
و دم نزدن. بعدم وايميسم لب پنجره، گنجيشك ميشم و پر ميزنم و ميرم. هيچكس هيچ وقت تو اين خونه نبوده. يا توی دل من.
يا توی آغوش تو.
✍️ #حميدسليمی
🎞 #احتمال_باران_اسیدی
با بازیِ #محمد_شمس_لنگرودی
🎙 #مرتضی_شیخی
📻 #رادیو_زمزمــــــــــھ
https://t.me/joinchat/AAAAAEQ0fvqWbwpz5yTHhw
14.35 MB
یادآوری /______________________
خاطرات تلخ گذشته /_____________
اغلب کار معقولی نیست. /___________
این خاطرات مثل مینهای خنثی /____
نشدهای هستند که در میدان وسیعی دفن
شدهاند؛ میدانی که دور تا دور آن سیم خاردار
کشیده شده است. با این حال، هر لحظه ممکن
است از سر بدشانسی و بیاحتیاطیِ محض
کسی برود آنطرفِ سیمها و یکی از آنها منفجر
شود و زندگی را، که خیلی هم چیز معرکهای
نیست، حداقل برای مدتی، از آنچه هست
تحملناپذیرتر کند.
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
✍🏽 #مصطفی_مستور
📕 بهترین شکل ممکن
📻 #رادیو_زمزمــــــــــھ
✅@Zemzemeh20
یه سکانس عجیب توی فیلم پری هستش که
خسرو شکیبایی توی تاکسی میزنه زیر
گریه،بقیه هم باهاش گریه میکنن..
احساس میکنم حال و روز همه ،الان اینجوریه
اگر بخوان خود واقعیشون باشن،با یه اشاره
میزنن زیر گریه....
#خسرو_شکیبایی
🎞 #پری
📻 #رادیو_زمزمــــــــــھ
🆔 @Zemzemeh20
32.42 MB
کاش بدانیم خوشبختی واقعی داشتن "آرامش" است...خوشبختی ای که نه گذر زمان و نه تغییر شرایط نمی تواند آن را از ما بگیرد...
دنیا پر است از انسان هایی که همه چیز دارند به جز آرامش... کسانی که هرگز خوشبخت نمی شوند...
✍️ #حسین_حائریان
🎙 #مرتضی_شیخی
📻 #رادیو_زمزمـــــھ
https://t.me/joinchat/AAAAAEQ0fvqWbwpz5yTHhw
Khoshbakhti_320kbps.mp35.84 MB
کاش بدانیم خوشبختی واقعی داشتن "آرامش" است...خوشبختی ای که نه گذر زمان و نه تغییر شرایط نمی تواند آن را از ما بگیرد...
دنیا پر است از انسان هایی که همه چیز دارند به جز آرامش... کسانی که هرگز خوشبخت نمی شوند...
✍️ #حسین_حائریان
📻 #رادیو_زمزمـــــھ
@Zemzemeh20
Khoshbakhti_320kbps.mp35.84 MB
🌷🌷🌷
دوست داشتنی بودن و دوست داشته شدن، مثل آماده شدنِ قورمه سبزیه
مادربزرگم همیشه وقتی میخواست قرمهسبزی درست کند از روز قبل شروع میکرد.
سبزیها را آرام آرام پاک میکرد. لابلای پاک کردن سبزیها و بعد از شستن و سرخ کردنشان زیر لب شعری میخواند، ترانهای، گاه قصهای را بلند تعریف میکرد تا هم ما بشنویم هم سبزیهایش انگار.
هیچ عجلهای نداشت.
چنین روزهایی تا فردا ناهار، آرامترین روزهای زندگیاش بود.
قرمهسبزی را وقتی درست میکرد که اگر همه دور هم بودیم. گاهی هم خودش زنگ میزد و میگفت پاشید بیاید میخواهم قرمه سبزی درست کنم.
ما که کوچکتر بودیم بعدها فهمیدیم قرمه سبزی بهانه بود برای دور هم جمع شدن
بهانههای دیگر را وقتی خیلی بزرگتر شدیم فهمیدیم...وقتی برای اولین بار عاشق شدیم.
وقتی بعد دلمان شکست.وقتی صبور نبودیم...وقتی تنها شدیم.
کار شستن و سرخ کردن و تفت دادن سبزی و گوشتها که تمام میشد، همه آنچه که باید را روی چراغ گردسوزی میگذاشت تا قرمه سبزی آرام آرام آرام از شب تا فردا برای خودش جا بیفتد.حتما وقتی میخوابیدم از شب تا سحر که برای نماز بیدار میشد و دیگر نمیخوابید چند باری هم سر میزد به آن قابلمه بزرگ که مخصوص درست کردن قرمه سبزی بود ولاغیر.
چه طعم و مزهای داشت آن قرمه سبزی و چه لذتی داشت خوردنش که بعد از رفتن دایی کوچیکه به جبهه و برنگشتنش از اروند دیگر باز نشد آن سفرهای که همه دورش نشسته باشیم.
سفره را که جمع میکردیم دیگر حالی برای بلند شدن و شلوغ کردن نبود تا مادربزرگ بیاید بعد با خیال راحت از لذتی که با آن غذا یکبار دیگر خاطرهساز شده بود بنشیند کنارمان و بگوید: دوست داشتنی بودن و دوست داشته شدن مثل آماده شدن قرمهسبزی است.
میگفت: باید آرام آرام آماده شود. مادربزرگم همیشه میگفت برای محبوب شدن برای دوست داشتنی شدن نباید عجله کرد.
میگفت آنهایی که خیلی زود جا باز میکنند زود هم فراموش میشوند.
توی دوستیها هم همینطور است، دوستیهای الکی هیچکدامشان ماندنی نیست
🌷🌷🌷
🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘
📻 #رادیو_زمزمــــــــــھ همراه با شما ...
🆔 @Zemzemeh20
🌷🌷🌷
دوست داشتنی بودن و دوست داشته شدن، مثل آماده شدنِ قورمه سبزیه
مادربزرگم همیشه وقتی میخواست قرمهسبزی درست کند از روز قبل شروع میکرد.
سبزیها را آرام آرام پاک میکرد. لابلای پاک کردن سبزیها و بعد از شستن و سرخ کردنشان زیر لب شعری میخواند، ترانهای، گاه قصهای را بلند تعریف میکرد تا هم ما بشنویم هم سبزیهایش انگار.
هیچ عجلهای نداشت.
چنین روزهایی تا فردا ناهار، آرامترین روزهای زندگیاش بود.
قرمهسبزی را وقتی درست میکرد که اگر همه دور هم بودیم. گاهی هم خودش زنگ میزد و میگفت پاشید بیاید میخواهم قرمه سبزی درست کنم.
ما که کوچکتر بودیم بعدها فهمیدیم قرمه سبزی بهانه بود برای دور هم جمع شدن
بهانههای دیگر را وقتی خیلی بزرگتر شدیم فهمیدیم...وقتی برای اولین بار عاشق شدیم.
وقتی بعد دلمان شکست.وقتی صبور نبودیم...وقتی تنها شدیم.
کار شستن و سرخ کردن و تفت دادن سبزی و گوشتها که تمام میشد، همه آنچه که باید را روی چراغ گردسوزی میگذاشت تا قرمه سبزی آرام آرام آرام از شب تا فردا برای خودش جا بیفتد.حتما وقتی میخوابیدم از شب تا سحر که برای نماز بیدار میشد و دیگر نمیخوابید چند باری هم سر میزد به آن قابلمه بزرگ که مخصوص درست کردن قرمه سبزی بود ولاغیر.
چه طعم و مزهای داشت آن قرمه سبزی و چه لذتی داشت خوردنش که بعد از رفتن دایی کوچیکه به جبهه و برنگشتنش از اروند دیگر باز نشد آن سفرهای که همه دورش نشسته باشیم.
سفره را که جمع میکردیم دیگر حالی برای بلند شدن و شلوغ کردن نبود تا مادربزرگ بیاید بعد با خیال راحت از لذتی که با آن غذا یکبار دیگر خاطرهساز شده بود بنشیند کنارمان و بگوید: دوست داشتنی بودن و دوست داشته شدن مثل آماده شدن قرمهسبزی است.
میگفت: باید آرام آرام آماده شود. مادربزرگم همیشه میگفت برای محبوب شدن برای دوست داشتنی شدن نباید عجله کرد.
میگفت آنهایی که خیلی زود جا باز میکنند زود هم فراموش میشوند.
توی دوستیها هم همینطور است، دوستیهای الکی هیچکدامشان ماندنی نیست
🌷🌷🌷
🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘
📻 #رادیو_زمزمــــــــــھ همراه با شما ...
🆔 @Zemzemeh20
#موسیقی_خوب_بشنویم
#گوگوش
#کنگرانی
📻 #رادیو_زمزمــــــــــھ همراه همیشگی ِشما
🆔 @Zemzemeh20
14.43 MB
تنها موندی . . .
غم خواری نداری . . .
#دیالوگ
#هامون
#خسرو_شکیبایی
📻 #رادیو_زمزمــــــــــھ
🆔 @Zemzemeh20
4.78 MB
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.