cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

جان (جمع سپاری ایده های نوآورانه) تامین اجتماعی

این کانال کارشناسی و حرفه ای و تخصصی بوده و بدون رویکرد سیاسی و متشکل از دلسوزان و فعالان و حامیان سازمان تامین اجتماعی است.

نمایش بیشتر
کشور مشخص نشده استزبان مشخص نشده استدسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
205
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

ین در سازمان امور اداری و استخدامی کشوری موقعیت استخدام داشتم و در امتحان ورودی آن هم قبول شدم، ولی آنجا هم نرفتم. این رشته را چون رشته‌ی جدیدی بود و شرکت های بیمه تجاری متقاضی فارغ‌التحصیلان این رشته بودند یا اینکه فارغ‌التحصیلان آن می‌توانستند نمایندگی بیمه یا بروکری بیمه و کارگزاری بزنند، انتخاب کردم اما من به لحاظ اینکه روحیه کار تجاری نداشتم، همین بورسیه‌ی سازمان تامین اجتماعی را دنبال کردم. البته در سال 72 که ما فارغ‌التحصیل می شدیم، سازمان بیمه مرکزی که آن زمان آقای دکتر گرانمایه ریاست کل آن را داشتند و استاد ما در دانشکده برای دروس تخصصی بیمه نیز بودند، گفتند ما (سازمان بیمه مرکزی) برای فوق‌لیسانس فارغ‌التحصیلان مدیریت بیمه دو گرایش را تعیین کردیم؛ یکی با همکاری دانشگاه شهید بهشتی، رشته آکچوئری (آمار- بیمه یا همان محاسبات بیمه ای یا بیمه سنجی) و دیگری، با همکاری دانشکده مدیریت دانشگاه تهران که من فارغ‌التحصیل شده بودم در رشته مدیریت بازرگانی با گرایشِ بیمه. که آقای دکتر گرانمایه یکروز در کلاس درس به ما افرادی که معدل‌های بالایی داشتیم گفتند شما آکچوئری شرکت کنید و به معدل های پائین گفتند شما مدیریت بازرگانی گرایش بیمه شرکت کنید و من آکچوئری شرکت کردم که هم آزاد و هم بورسیه قبول شدم ولی با توجه به اینکه در تابستان همان سال در سازمان بیمه مرکزی تغییراتی اتفاق افتاد و آقای گرانمایه تشریف بردند نمایندگی بیمه ایران در انگلیس، فرد بعدی که فکر می‌کنم آقای دکتر همتی بودند، حمایت خود را از این رشته قطع کردند و این رشته رها شد؛ دانشگاه شهید بهشتی هم با توجه به این موضوع، این رشته را تقریباً به سمت رشته‌های آمار و ریاضی بردند درحالیکه ما قرار بود که آمیخته‌ای از مباحث اقتصاد، جمعیت‌شناسی، جامعه‌شناسی، ریاضی، آمار و بیمه را بخوانیم ولی با توجه به اینکه دیگر سازمان بیمه مرکزی حمایت نمی‌کرد، این رشته بیشتر به سمت ریاضی، آمار و آمار کاربردی میل کرد که برای من با دیپلم تجربی و لیسانس علوم انسانی، ادامه تحصیل امکان پذیر نبود و با وجه به تغییر رویکرد دانشگاه شهید بهشتی و سوق دادن رشته به سمت آمار و ریاضی کار بردی و در نظر گرفتن 36 واحد پیش نیاز (بخاطر اینکه دیپلم و لیسانس من ریاضی نبود)؛ من از آن رشته بعد از ثبت نام ترم اول انصراف دادم. بورسیه سازمان تامین‎اجتماعی هم مراحل گزینش آن آنقدر طول کشید که بعد از فارغ‌التحصیلی من نتیجه‌اش آمد و قرار شد بجای بورسیه، مستقیماً استخدام شوم و به اداره کل تامین اجتماعی تهران بزرگ معرفی گردیدم؛ مدیرکل آن موقع حاج آقا مظفری و معاون اداری و مالی آن آقای اربابی و کارشناس امور اداری هم سرکار خانم مقدس زاده بودند و در دی ماه 1372 من به استخدام سازمان درآمدم و به شعبه 19 تهران معرفی شدم.
نمایش همه...
اینجانب علی حیدری فرزند فاطمه اشراقی و ذبیح‌الله حیدری، متولد 15 فروردین 1347 مشهد هستم؛ پدر و مادر من اصالتاً اهل روستای دستجرد از توابع بخش بیارجمند شهرستان شاهرود در استانِ سمنان هستند که بعد از ازدواج، مقیم مشهد می‌شوند؛ پدر من کارمند امور اداری دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود و ابتدا در طرح ریشه‌کنی مالاریا مشغول به کار شد و به اطراف کشور به همراه تیم ریشه‌کنی مالاریا سفر می‌کرد و مدتی را در طبس و فردوس مقیم بودند ولی بعداً در مشهد مستقر شدند؛ من تا سال 1368 که دانشگاه قبول شدم در مشهد بودم البته بیشتر دوران کودکی من به ویژه ایام نوروز و تابستان‌ها در همان روستای دستجرد گذشته است. من دیپلم تجربی هستم؛ در مدرسه علویه(خیابان شاهرخ شمالی که الان مطهری نامیده می شود)، در شش سالگی مقطع ابتدایی را شروع کردم اما سال اول را که آنجا خواندم، ساواک مدرسه را بست چون مدرسه علویه یک مدرسه مذهبی بود ضمن اینکه دروس مدرن را هم تدریس می‌کردند، مسائل دینی (قرآن، نماز و ... ) هم آنجا تدریس می‌شد. سال دوم ابتدایی که به مدرسه علویه برای ثبت نام رفتیم، گفتند بسته شده و رفتیم مدرسه دیانت (خیابان آبکوه نبش میلان دانشسرا – در مشهد به کوچه های فرعی می گویند میلان-)؛ آنجا گفتند چون سال اول را در مدرسه علویه خواندی و از شش سالگی شروع کردی باید کلاس اول را دوباره در مدرسه دیانت بگذرانی که من آنجا کلاس اول تا پنجم ابتدایی را گذراندم؛ مدرسه راهنمایی من هم در خیابان سناباد پشت سازمان اوقاف مشهد بود و بعد هم در دبیرستان دانش و هنر (خیابان آبکوه- میلان مجد) که بعداً با دبیرستان شهید جباریان ادغام شد، دیپلم تجربی را گذراندم؛ و البته سال چهارم را در دبیرستان شریعتی – شاه رضای سابق- به اتمام رساندم. در سال 1364 در آزمون کنکور رشته تجربی شرکت کردم که از 12 انتخاب، یازده تا را پزشکی زدم که آخرین انتخاب با پزشکی همدان حدود یازده نفر فاصله داشت و رشته دوازدهمی که انتخاب کرده بودم رشته مهندسی زراعت و اصلاح نباتات شیراز بود که جزو رشته‌های خوبِ تجربی بعد از پزشکی بود و قبول شدم که از آنجا انصراف دادم و مدت 4 سال وقفه تحصیلی داشتم تا اینکه در سال 1368 مجدداً در گروه علوم انسانی کنکور شرکت کردم و در رشته‌ی مدیریت بیمه دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت و حسابداری-پل گیشا- قبول شدم. این رشته، رشته جدیدی بود که سازمان بیمه مرکزی ایران که مدیریت آن، جناب آقای گرانمایه بودند، با همکاری دانشگاه تهران به تازگی راه‌اندازی کرده بودند. در طول تحصیلم، دوره‌های آموزش کامپیوتر را دیدم؛ آن موقع هنوز سیستم BASIC و سیستم عامل Dos تدریس می‌شد. در موسسه‌ای بنام شبکه نوین واقع در خیابان استاد نجات‌اللهی، دوره‌های آموزش کامپیوتر را ‌دیدم و بعد از اینکه از آن دوره‌ها فارغ‌التحصیل شدم – این دوره‌ها همزمان با دانشگاهم بود- مدتی هم در همان موسسه به تدریس دوره های کامپیوتر پرداختم و یک سال هم در قالب طرح "کاد"، همین آموزش کامپیوتر را در دبیرستان هشترودی تهران – خیابان فلسطین انجام می‌دادم. طرح "کاد" که مخفف کار و دانش بود در زمان تحصیل من هم وجود داشت و دانش آموزان دبیرستانی یک روز در هفته را در یکی از مراکز تجاری ، اداری و ... به آموزش مهارت می پرداختند که من طرح خود را مدتی در داروخانه بیمارستان قائم مشهد و مدتی هم در یک مکانیکی به انجام رساندم . همانطور که گفتم من با تغییر گروه آزمایشی علوم تجربی به علوم انسانی در سال 1368 در رشته مدیریت بیمه‌ی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه تهران پذیرفته شدم. این رشته، رشته‌ی جدیدی بود که سازمان بیمه مرکزی برای تربیت نیروی انسانی جهت صنعت بیمه تجاری راه‌اندازی کرده بود. اولین دوره این رشته در سال 1367 در این دانشگاه با همکاری بیمه مرکزی ایران و دانشگاه تهران، راه‌اندازی شد. به علت اینکه این رشته جدید بود و جزوه و اساتید لازم باید تمهید و تدارک می‌شد، ورودیهای 1367 این رشته نیز با ما در سال 1372 فارغ‌التحصیل شدند؛ یعنی ورودی‌های 67 هم با ورودی‌های 68 فارغ‌التحصیل شدند. در خلال تحصیل، براساس طرحی که دکتر کرباسیان (مدیرعامل وقت سازمان تامین اجتماعی) ارائه داده بودند، از طرف سازمان تامین اجتماعی مکاتبه‌ای با دانشگاه‌های مستقر در سطح شهر تهران شده بود و اعلام شده بود معدل‌های بالای 15 رشته‌های مدیریت و مدیریت بیمه، بورسیه‌ی سازمان تامین اجتماعی می‌شوند که من این ثبت نام بورسیه را در سازمان تامین اجتماعی انجام داده بودم.که این امر نشانگر دید بلند و آینده نگر آقای دکتر کرباسیان مدیرعامل وقت سازمان تامین اجتماعی بود. فکر کنم کارشناس مسئول اینکار در سازمان آقای زیرک در اداره کل آموزش بودند. البته قبل از اینکه به سازمان تامین اجتماعی بیایم، در آزمون استخدامی گمرک شرکت کرده بودم و نفر سوم شده بودم ولی بنا به توصیه‌ی پدر بزرگوارم از رفتن به گمرک منصرف شدم؛ همچن
نمایش همه...
نمایش همه...
خاطرات خدمت 1

اینجانب علی حیدری فرزند فاطمه اشراقی و ذبیح‌الله حیدری، متولد 15 فروردین 1347 مشهد هستم؛ پدر و مادر من اصالتاً اهل روستای دستجرد از توابع بخش بیارجمند

خاطرات خدمت علی حیدری (مستند سازی تاریخ شفاهی سازمان تامین اجتماعی) اصطلاح "خاطرات خدمت" را معمولاً برای دوران سربازی بکار می برند و من از 18 دیماه 1372 همانند یک سرباز خود را وقف سازمان تامین اجتماعی کردم. سربازی که مطلوبات را در سقف مقدورات و بضاعت مزجاتش پی می گرفت و پر واضح است که بخش قابل توجهی از عملکرد و کارکرد او، بنابر سلسله مراتب اداری در چارچوب تصمیمات ارکان عالی و مقامات مافوق بوده و هست و صد البته عملکردش عاری از قصور، تقصیر و اشتباه نبوده و نیست. که جا دارد به همین خاطر از پیشگاه دادار دادآفرین طلب مغفرت و رحمت نموده و از محضر همکاران معزز و محترم شاغل و بازنشسته سازمان و شرکای اجتماعی آن، طلب بخشش و حلالیت داشته باشم : از نقش ما حقیقت آفاق خواندنی است چون موج، کارنامه دریا نوشته ایم - بیدل دهلوی - این سرباز در طول خدمت علاوه بر مدیران مافوق ، دارای همگنان، همکاران و همراهانی بوده است که یا همطراز او بوده اند و یا در زیر مجموعه های تحت نظر او به فعالیت مشغول بوده اند مدیران میانی و کارکنانی که با او به انجام وظیفه پرداخته اند و قطعاً این همکاران در تمامی رده ها نسبت به عملکرد او و یا وضعیت سازمان و حوزه مسئولیت در دوره های تصدی او نظرات و یا انتقاداتی داشته و دارند . بهمین منظور این خاطرات قبل از چاپ نهایی در قالب کتاب، بصورت مقدماتی و غیر قابل استناد در و بلاگ نگاه (www.a-heidary.blogfa.com) منتشر می شود تا توسط همکاران سازمان مورد ویرایش، اصلاح و تکمیل قرار گیرد و بر همین اساس در پایان هر دوره خدمتی، اسامی همکاران مرتبط درج می شود تا همکاران محترم نسبت به ارائه نقطه نظرات اصلاحی و تکمیلی اقدام فرمایند. همکاران و مخاطبان محترم می توانند با درج کامنت در زیر مطلب یا از طریق لینک در رسانه (کانال / گروه) و یا ایمیل [email protected] نظرات خود را اعلام فرمایند، تا مورد بررسی و ملحوظ نظر قرار گیرد. مستند سازی تاریخ شفاهی تامین اجتماعی و مدیریت دانش ضمنی سازمان از اهداف دیگر انتشار مقدماتی این خاطرات می باشن، تا با جمع سپاری عمومی این خاطرات و تکمیل و تصحیح آن از سوی همکاران محترم شاغل و بازنشسته سازمان، در اختیار نسل های آینده قرار گیرد. بدیهی است تا زمان ویرایش، تدوین نهایی و چاپ خاطرات در قالب یک کتاب، این مطالب غیر قابل استناد خواهد بود . علی حیدری عضو و نائب رئیس هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی
نمایش همه...
شهر خالی ... در هفدهم خرداد سال 1393 مقاله ای نوشتم تحت عنوان "برای سازمان تامین اجتماعی دلواپسیم" که در سایت "تامین پرس" (WWW.TAMINPRESS.COM) منتشر گردید. در مطلع یادداشت مزبور به این موضوع پرداخته بودم که بطور کلی برای هر پدیده ای که کارکرد مثبتی دارد و یا برای هدف و مقصود مثبتی تاسیس گردیده است، بایستی دلواپس بود ولی برای پدیده ها نظیر سازمان تامین اجتماعی که نقش و کارکرد آنها (فی حد ذاته) رفع دلواپسی دیگران است، بایستی بیشتر دلواپس بود . اگر چه متاسفانه و بهر تقدیر بسیاری از پیش بینی های انجام شده در مقاله موصوف، در سنوات ماضی تحقق یافت و راه برای اصلاح امور و تعالی بخشی فعالیتها در سازمان صعب تر شده است ولیکن اکنون که در آستانه 29 بهمن و سالروز حادثه "دنا" هستیم (که باعث درگذشت مرحوم مهندس مجید اسلامی از همکاران خوب و زحمتکش سازمان شد) احساس می کنم که دلواپسی ها دو چندان شده است چرا که مرحوم مظفر کریمی، مجید اسلامی، ابوتراب فیضی، علیرضا فرهادی، دکتر سید مهدی مهدوی و... که در جرگه دغدغه مندان و دلواپسان واقعی سازمان تامین اجتماعی بودند دیگر در میان ما نیستند و رخ در نقاب خاک کشیده اند و انسان یاد این ترانه افغانی – تاجیکی و تصنیف زیبای امیر جان صبوری می افتد : " شهر خالی ، جاده خالی، کوچه خالی ، خانه خالی جام خالی، سفره خالی، ساغر و پیمانه خالی کوچ کرده دسته دسته آشنایان، عندلیبان باغ خالی، باغچه خالی، شاخه خالی ، لانه خالی ... " متاسفانه و بهر تقدیر شرایط عمومی حاکم بر محیط های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور فی نفسه تاثیر و تاثرات نا مساعدی بر نقش ها و کارکردهای سازمان تامین اجتماعی داشته و دارد و در این میان شرایط هر روز برای گفتمان رفاه و تامین اجتماعی بطور اعم و برای سازمان تامین اجتماعی سخت تر و میدان برای مخالفان این گفتمان و سازمان بازتر شده و می شود . و متاسفانه گسست بین النسلی موجود بین کارکنان سازمان ، فقدان مدیریت دانش ضمنی و عدم مستند سازی تاریخ شفاهی تامین اجتماعی از یکسو و عدم کادر سازی و تربیت مدیران و کارشناسان آینده (که در سال 1392 به تصویب هیات مدیره رسید ولیکن بخش اجرایی سازمان از انجام آن استنکاف ورزید و اخیراً مدیر عامل جدید سازمان بر آن همت گماشته است ) باعث گردیده است که سازمان "دچار فقر نظری و یاس علمی" شود و ظرفیت های بالفعل و بالقوه مدیریتی و کارشناسی سازمان تحلیل برود . شهر خالی است ز عشاق بود کز طرفی مردی از خویش برون آید و کاری بکند - حافظ و صد البته تحقق این امر مستلزم همراهی دولت محترم در بازپرداخت مطالبات بیمه ای سازمان تامین اجتماعی می باشد. اتفاقاً خواجه در مطلع این غزل نیز آورده است" طایر دولت اگر بازگذاری بکند " و بنظر می رسد وصف الحال رابطه دولت و سازمان تامین اجتماعی است. در پایان ضمن گرامیداشت یاد و خاطره همه درگذشتگان حادثه دنا بویژه مرحوم مجید اسلامی و نیز گرامیداشت یاد و خاطره همه همکاران و حامیان سازمان که از این هستی فنا به مستی بقاء نائل شده اند، رجاء واثق دارد تا درخت تناور سازمان تامین اجتماعی بیش از پیش و بهتر از گذشته دوام و قوام یابد، ایدون باد علی حیدری عضو و نائب رئیس هیات مدیره
نمایش همه...
معونت یا رعونت؟ متن کامل یادداشت همکار گرامی جناب آقای دکتر علی حیدری با عنوان فوق را در لینک زیر مطالعه کنید http://taminpress.com/معونت-یا-رعونت؟/ #گفتمان_رفاه_و_تامین_اجتماعی
نمایش همه...
نمایش همه...
مظلومیت گفتمان رفاه و تامین اجتماعی

مشروعیت و مقبولیت، لازمه دوام و بقای هر حکومتی است و حرکت در جهت تحقق عدل و عدالت اجتماعی یکی از ملاکهای مشروعیت بخشی حاکمیت‏هاست و نقیضی برای این اصل وجود

مظلومیت گفتمان رفاه و تامین اجتماعی متن کامل یادداشت همکار گرامی جناب آقای دکتر علی حیدری با عنوان فوق را در لینک زیر مطالعه کنید http://taminpress.com/%d9%85%d8%b8%d9%84%d9%88%d9%85%db%8c%d8%aa-%da%af%d9%81%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%81%d8%a7%d9%87-%d9%88-%d8%aa%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c/ #گفتمان_رفاه_و_تامین_اجتماعی
نمایش همه...
نمایش همه...
مطالبات کانون اعتلاء تأمین اجتماعی از نمایندگان مجلس آتی؛ استقلال تامین اجتماعی را بازگردانید و پیگیر مطالبات باشید

کانون اعتلاء تأمین اجتماعی در بیانیه‌ای از نمایندگان مجلس آتی خواسته است که استقلال تامین اجتماعی را بازگردانید و پیگیر مطالبات سازمان از دولت شوید.

یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.