بازسازی گفتمان دینی
@Behrouz_Moradi44 دکتر بهروز مرادی؛ فارغالتحصیل جامعهشناسی دين و فرهنگ از دانشگاههای هلند، قرآنپژوه، نویسنده، دینپژوه، شاعر، مترجم، پژوهشگر اجتماعی و مطالعات شهری
نمایش بیشتر2 268
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+137 روز
+3530 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
«کم و کیف لا اکراه فیالدین»
🖍بهروز مرادی
شنیده میشود که میگویند آیهی ٢۵۶ از سورهی بقره (لا اکراه فیالدین ...)، به مرحلهی قبل از ورود به پذیرش اسلام ربط دارد و پس از پذیرش دین، دیگر حق انتخاب کنار میرود و اجبار در آن مرحله رواست.
در نقد این سخن اندیشیدهنشده، چنین میتوان گفت:
آنها که خود با انتخاب و اختیار و در آزادی و با اراده وارد پذیرش اسلام شدهاند که دیگر لازم نیست چیزی را به آنها تحمیل کرد و آنها را به پذیرش و رعایت چیزی مجبور و مفاد دین را به آنها تحمیل نمود. رابطهی چنین کسانی با مفاد و محتوا و اجزای دین بر پایهی پذیرش اختیاری است و تحمیل و اجبار و زور در رابطه با آنها منتفی است و محلی از اعراب پیدا نمیکند.
اما مخاطب اصلی این آیه، آنهایی هستند که دین را نپذیرفتهاند و نمیپذیرند و نمیخواهند بپذیرند و بنا دارند راهی غیر از راه دین بروند. در اینصورت قرآن میگوید که برنامهای برای تحمیل و زور و اجبار به این افراد ندارد و در بستهی رسالت معنوی و باطنی حضرت رسولص تحمیل دین به اینان وجود نداشت. سورهی کافرون میگوید که اسلام، کافران را در سبک زندگی خود آزاد مینهد.
از نظر اصولی، استبداد و زورگویی نمیتواند در دین وجود داشته باشد، چراکه دین، دل و روح و روان و باطن و درون انسان را خطاب قرار میدهد و میخواهد آدمی را از تاریکی برون آورد و به روشنایی برساند و از کژی بپیراید و به رشد ارتقا بدهد.
باری این هدف با زور ممکن و میسر نمیشود.
این بدین معنیست که آنهایی که بیرون از دایرهی مسلمانیاند را نمیتوان به مفاد آن شریعتی مجبور و مقید نمود که آن را نپذیرفتهاند.
بنابراین برای پرهیز از زورگویی نسبت به بیرونماندگانِ از دایرهی دین، نمیتوان در یک جامعه از مفاد شریعت اولیه قوانینی برساخت و آنها را برای همهی اعضای جامعه لازمالاجرا دانست. اگر قرار است مفاد شریعت به قانون تبدیل شود، آنگاه این قانون تنها برای اعضای امت اعتبار دارند و امت با کل جامعه یکسان نیست، بلکه طبق ادبیات عربی؛ امت گروهی ارادی است که تنها گروه مؤمنانی خاص را در بر میگیرد که خود با اراده و اختیار وارد آن گروه شدهاند و به جرگهی دین درآمدهاند.
اگر مؤمنان یک دین بر سر چیستی محتوا و نوع قرائت و فهم دین اشتراک نظر نداشته باشند، آنگاه دایرهی امت بسیار تنگتر میشود. به عنوان مثال نمیتوان تصور کرد که داعشیان با مسلمانانِ آزاداندیش ایران و جهان در یک امت قرار داشته باشند. بنابراین سخنگفتن از مقولهی "امت اسلامی" بیپایه و اساس و مبهم و حتی توهمآمیز است.
قرآن در سورهی مائده:۴٨ میگوید که برای هر امتی شریعتی قرار دادیم.
این بدین معنیست که هر کدام از امتهای مختلف میتوانند شریعت خاص خود را داشته باشند و در یک جامعهی متکثرِ دربرگیرندهی امتهای متنوع هیچکدام از این امتهای مختلف نمیتوانند مفاد یک شریعت را به همهی امتها تعمیم بدهند. چنین است که مفاد هر شریعت، تنها برای اعضای همان شریعت معتبر است و درنتیجه مفاد شریعت اسلام نیز تنها برای آن مؤمنانی که با اختیار و آزادی و به طور ارادی داخل قرائت خاصی از اسلام شدهاند و دین را پذیرفتهاند، معتبر است و بیرونماندگانِ از دین را نمیتوان به پذیرش آنچه که نپذیرفتهاند، مجبور نمود.
قابل توجه اینکه آیهی ٢۵۶ از سورهی بقره در سال ١٠ هجری یعنی سال ٢٢ بعثت و یعنی یک سال پیش از رحلت حضرت رسولص نازل گردیده و این نشان میدهد که آیات قرآن تا به انتهای دوران رسالت، حتی درزمان اوج قدرت مسلمانان همچنان بر پرهیز از زورگویی و اکراه و اجبار و تحمیل و نیز رعایت آزادگی انسانی و آزادی اجتماعی تأکید میورزیدهاند.
جان کلام اینکه: هر چه از زورگویی و تحمیل و اجبار هست، از مسلمانان است و قرآن از آن مبراست.
٢۴ تیرماه ١۴٠٣
🌿@drBehrouzMoradi
سلسله مباحث نوگرایی قرآنی (١٨٩)
«روششناسی تغییرات اجتماعی قرآن»
👈 آیا روش قرآن انقلابی است؟
👈 آیا روش قرآن برای تغییر رادیکالیستی است؟
👈 چرا قرآن در ١٢ سال نخست بعثت
احکام را تشریع نکرد؟
👈چرا برخی احکام در چند مرحله و
در چند سال تشریع شدهاند؟
بهروز مرادی: قرآنپژوه و
دکترای جامعهشناسی دین از هلند
٢١ تیرماه ١۴٠٣
🌿@drBehrouzMoradi
Repost from بازسازی گفتمان دینی
سلسله مباحث نوگرایی قرآنی (۳۰)
«قرآن و تغییرات اجتماعی»
بهروز مرادی: قرآن پژوه و دارای
دکترای جامعه شناسی دین از هلند
۶ آذر ماه ۹۹
🌿@drBehrouzMoradi
تغییر اجتماعی در قرآن .amr5.08 MB
درود دوستان همراه.
در اینجا مبحث "تغییر اجتماعی از نظر قرآن" رو یکبار دیگه بازنشر میکنم تا زمینهی ذهنی لازم برای بحث قرآنی امروز که "روششناسی تغییر اجتماعی" قرآن هست فراهم بشه.
Repost from بازسازی گفتمان دینی
سلسله مباحث نوگرایی قرآنی (۱۲۷)
«اصلاح اجتماعی در قرآن ۲»
👈 اصلاح اجتماعی، پروژهی کلان
پیامبران
👈 اصلاح اجتماعی توسط مردم و نه
پیامبران
👈 قسط؛ افق نهایی اصلاح نبوی
👈 قسط یعنی نظام اجتماعی سالم
👈قسط شامل همهی مناسبات و روابط
جمعی درستکارانه و دادگرانه است.
بهروز مرادی: قرآنپژوه و
دکترای جامعهشناسی دین از هلند
۲۷ مهرماه ۱۴۰۱
🌿@drBehrouzMoradi
اصلاح اجتماعی ۲ در قرآن ۱۲۷.amr2.07 MB
Repost from بازسازی گفتمان دینی
سلسله مباحث نوگرایی قرآنی (۱۲۶)
«اصلاح اجتماعی در قرآن ۱»
👈 اصلاح در مقابل فساد
👈 ایمان حقیقی، فسادزداست
👈 تقوا لازمهی اصلاح
👈 خشونتورزی علیه اصلاح
👈ظلم علیه اصلاح
👈اصلاحنکردن با سوءاستفاده از نام خدا
👈 اصلاح اجتماعی؛ پروژهی پیامبران
👈 عدم اصلاح اجتماعی؛ عامل
فروپاشی نظام اجتماعی و سیاسی
بهروز مرادی: قرآنپژوه و
دکترای جامعهشناسی دین از هلند
۱۴ مهرماه ۱۴۰۱
🌿@drBehrouzMoradi
اصلاح اجتماعی در قرآن ۱۲۶.amr5.02 MB
«بتهای کهنه، بتهای جدید»
🖍بهروز مرادی
در واکنش نسبت به نقدی که در تاریخ ١۴ تیرماه ١۴٠٣ به موضع آقای مهندس عبدالعلی بازرگان در خصوص عدم شرکت در انتخابات در همین کانال نوشتم، دست کم دو نفر با هیجانات خویش به بنده تاختند و بهجای بررسی و نقد و تحلیل مکتوب من، به تهاجم و و تخریب و اتهامزنی پرداختند.
چنین است که تنها این سنتگرایان نیستند که شخصیتها برایشان مطلق و بت میشوند، آنچنانکه دیگر جایی برای نقد آنها باقی نمیگذارند، بلکه در میان طرفداران چهرههای جدید مذهبی نیز وضعیتی مشابه وجود دارد. برای بسیاری از اینان نیز شخصیتها مطلقاند و هیچگونه نقدی به مواضع آنها را برنمیتابند.
هنگامی که حضرت امام علیع میفرماید: "من برتر از آن نیستم که خطا نکنم"، انسانهای دیگری نمیشناسم که از خطا و نقد مصون باشند، بویژه آنکه انسان فرزند زمانهی خویش است و زمانهی نو انسان و دستکم بخشی از دیدگاههای او را کهنه و منسوخ مینماید.
خوب بهخاطر دارم که چند سال پیش که به دیدگاه "امت و امامت" دکتر علی شریعتی نقدی مشتمل بر ١٣ مورد وارد آوردم، حتی مجلات فعال در حوزهی به اصلاح نوگرایی دینی نیز حاضر به چاپ آن نشدند. این درحالیست که بنده دستکم از ١۶ سالگی تحت تأثیر شریعتی بودهام و ارادت من به شخصی و به دیدگاههای او، او را نزد من از نقد مصونیت نمیبخشد، چراکه انسانها را نسبی و ناکامل میبینم
.
اما در فرهنگ ایرانی و حتی در بسیاری از جوامع شرقی کسی را مراد میگیرند و سپس او را بر بلندای مطلقیت و نقدناپذیری مینشانند و از او بتی میسازند و تنها از او اطاعت میطلبند.
جهت روشنگری تأکید میکنم که بسیاری از مفاد ادبیاتی در حوزهی تغییرات اجتماعی و خاصه روششناسی تغییر سیاسی در جامعهی ایران ملهم و متأثر از ادبیات و روششناسی مارکسیستی تغییر است، درحالیکه روششناسی تغییر در قرآن بر اصلاح تدریجی و گام به گام غیر رادیکال تأکید میورزد. این مارکسیست است که انقلاب و براندازی رادیکال نظام موجود (سرمایهداری) را تبلیغ میکند و آن را محتوم تاریخ و تقدیر تکاملی میداند و نه قرآن. بسیاری از مفاهیم حوزهی تغییرات اجتماعی و سیاسی نیز برساختهی مکتب مارکسیسم هستند که وارد ادبیات مذهبیون دههی چهل شدند، مفاهیمی همچون انقلاب، ضد انقلاب، تضاد، تضاد طبقاتی، پرولتاریا، انقلاب کارگری، سرمایهداری، جبر تاریخ، تقدیر تاریخ، بورژوازی، کاپیتالیسم، امپریالیسم، طبقهی کارگر، رادیکالیسم، تکامل، لیبرالیسم، خردهبورژوازی، بورژوا کمپرادور، مبارزهی قهرآمیز، مبارزهی آشتیناپذیر، و....
عموم مذهبیون مبارز پیش از انقلاب عمومأ تحت تأثیر همین گفتمان رادیکالیسم انقلابی مارکسیستی قرار گرفتند و آن را از آنِ خود ساختند و مباحث خود را با استفاده از همین ادبیات مطرح نمودند و به عنوان مثال عبارت موهوم "اسلام انقلابی" را برساختند که این عبارت، جعلی نابخشودنی در گفتمان سیاسی اسلام است. کتابهای علی شریعتی آنچنان از این مفاهیم سرشار است که حتی برخی به اشتباه قرائت او را از اسلام، قرائتی مارکسیستی نامیدند. مهندس مهدی بازرگان نیز برای اینکه از ادعای علمی بودن گفتمان مارکسیستی عقب نماند، تلاش بسیار نمود تا خوانش خود را از دین، خوانشی علمی و تکاملی بنامد.
این درحالیست که روششناسی قرآن بههیچوجه با رادیکالیسم انقلابی سنخیت ندارد، بلکه قرآن روششناسی خاص خود را دارا میباشد که بر تغییر اصلاحی گام به گام و تدریجی و مرحله به مرحله استوار است، چراکه قرآن از مصائب و خطرات و هزینههای جانی و مالی و انسانی و روانی و ریسکهای بسیار اقدامات انقلابی آگاه و بر احتمال عدم موفقیت انقلاب در تغییر مطلوب وضعیت نامطلوب موجود داناست.
برای دوستانی که مباحث بنده در زمینهی اصلاح اجتماعی از نظر قرآن را نشنیدهاند، یک بار دیگر در اینجا این فایلها را منتشر میکنم.
٢٠ تیرماه ١۴٠٣
🌿@drBehrouzMoradi
«کدام حسین؟»
🖍بهروز مرادی
بیرون رنگ سیاه بر تنپوشها چیره است.
پرچمهای سیاه امانِ داربستهای رنگین را بریدهاند.
پارچههای سیاه شهر را فتح کردهاند.
بلندگوها عزا را به هزار زبان میسرایند.
کلام خیابانیِ محرم، اشکها را فرا میخواند.
لحنها بر دلها مسلطاند.
نوحههای بیخبر، حسینی گمنام را تبلیغ میکنند.
پولهای کلان برای نوحهها شعر میسرایند.
قیافهی حسین، آب، اسب، ابرو، چشم، تمارض به گریستن، ناله، شربت، چای، قیمه، دختران و پسرانی که در هیأت پذیرایی میشوند و زنان و مردانی که درپی گریهگاهی امن میگردند تا شیونهای ناکردهی نهفته در درونشان را بر فرشهای محرم خالی کنند. اینها جای را بر حسین حقیقی تنگ کردهاند.
بر همان حسینی
که فساد دستگاه حکومت را نپذیرفت،
که مرگ عزتمند را بر زندگی ذلتمند برگزید،
که به حکومتِ به ظاهر دینی اما به باطن جور و ستمی تمکین نکرد،
که با ظالمان قدرتمند بیعت نکرد،
که حق را با خون خود پاس داشت،
که به مسلمانان گفت که شهادت، حقالناسی که بر گردن دارند را نمیبخشد،
که زمینی که قرار بود به خون آنها گلگون شود را خرید تا خونشان در زمین غصبی نریزد.
حسین حقیقی از یاد رفته است.
خیابان او را گم کرده است، آنچنانکه اسلامِ به رکودنشستهی ذهنها نیز. دنیاگرایی، تحریفِ حقیقتِ حسین را بر طبلها میکوبد.
حسین حسین بازیچهای بر سر زبانِ پوستهی دین است.
ظلم بر او را تکثیر کردهاند.
کجاست زینبی بزرگ تا عطر حقیقت او را از گلوی شجاعت و بلاغت بر کرگوشها بپاشد؟
١٩ تیرماه ١۴٠٣
🌿@drBehrouzMoradi
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.