Gleam.ir
کانال گلیم، نوشته ها و گزیده های اجتماعی- اقتصادی مجتبی عمادی بایگی، دانشیار دانشگاه شهرکرد. MBA,MSc,PhD تماس: @Emadibaygi twitter: @EmadiBaygi
نمایش بیشتر153
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
💫در نتیجه با توجه به سابقه خانوادگی رل، نحوه مواجه با چالشهای ایجاد شده توسط مخالفان/رقیبان در لحظه و زبان بدن، و گسترش قانون بیر-لامبرت به عرصه اجتماعی میتوانیم اینگونه نتیجهگیری کنیم که لاریجانیها با حضور در طبقههای اجتماعی بالا درک واقعی از رنج فقر ندارند و از این حیث مشابه روحانی، جهانگیری و آخوندی هستند! رئیسی، اما فقر را میفهمد؛ چراییاش را البته نمیدانم. چرا درک فقر مهم است؛ چون دو اولویت اصلی و مهم رئیسجمهور سیزدهم تامین پایدار آب و رشد اقتصادی است تا فقر به خصوص فقر مطلق ناپدید گردد. آیا هر که فقر را بهتر بفهمد، رئیس جمهور بهتری است؟ خیر؛ در مقایسه رل با سوابق اجرایی در سطح کلان اما به نظرم این موضوع واقعا دارای اهمیت است.
💫رُل، ریبرندینگ داشتهاند. لاریجانی رئیس صدا و سیما با لاریجانی رئیس مجلس واقعا تفاوت داشت و به همین دلیل فکر میکنم که وی بهترین گزینه طیف متنوع اصلاحطلبان-اعتدالگرایان است. رئیسی هم پس از تنزل رتبهای که در دورهی صادق لاریجانی در قوه قضاییه داشت-از معاون اولی به دادستانی کل-؛ به نظرم از فرصت تولیت آستان قدس استفاده مفیدی برای ریبرندینگ خود نمود. آن تجربه موفق به عنوان مدیر/رهبر سازمان، در قوه قضاییه هنگامیکه به عنوان رئیس آن منصوب شد، کاملا تاثیر سودمندی داشت. واقعا کارهای موفق جدی در آن قوه انجام گرفته است؛ هرچند آن قوه هنوز هم بسیار جای کار دارد.
💫رل ما را به مقصدهای متفاوتی میبرد؛ چه مشارکت حداکثری باشد چه حداقلی. در خصوص مشارکت به نظرم میانگین تا ۵۵ درصد در کل کشور در انتخابات شرکت خواهند کرد که البته مشارکت در کلانشهرها کمتر از شهرستانهای دیگر خواهد بود. پس با هر درصدی از مشارکت، مجموعه حاکمیت در جمهوری اسلامی پس از انتخابات با تصمیمهای جدی روبهرو خواهد شد. به مانند روابط اجزای سیستمها و سیستمهای مختلف کلی واحد چون انسان که بههمپیوسته هستند و البته ممکن است دچار همشنوایی مثبت یا منفی هم بشوند؛ مشکلهای کشورها هم در سطوح ملی و بینالمللی میتوانند بههمپیوسته و متاثر از همشنوایی شوند؛ در نتیجه مسائلی در ایران به ابرچالش تبدیل شدهاند که چنانچه حل نشوند به بحران و فاجعه میانجامد. ما گریز و گزیری نداریم جز تامین پایدار آب برای بخشهای مختلف کشور و رشد اقتصادی رفعکننده فقر.
💫در مجموع براساس سوابق خانوادگی در دسترس عموم، مواجه با چالش جدی از سوی رقیبان/مخالفان و پاسخ در لحظه به آن چالش، سوابق مدیریتی در نقش مدیر/رهبر سازمان و زبان بدن، رئیسی بر لاریجانی برتری دارد؛ اما لاریجانی قطعا حریف قدری است که با توجه به سوابق انتخابات ۹۲ و ۹۶ حامیان وی، این احتمال به صورت جدی وجود دارد که در دوران کوران مبارزههای انتخاباتی و به خصوص مناظرهها و عرصهی فجازی پیشتازی رئیسی از جمله در نظرسنجیها از دست برود و لاریجانی پیروز انتخابات باشد.
💫نتیجه آمدن لاریجانی را نمیتوانم پیشبینی کنم؛ شاید شرایطی مشابه دوران روحانی داشته باشیم. اما، به نظرم پیروزی رئیسی شوکی مثبت برای کشور خواهد بود و ما شاهد رشد اقتصادی مثبت خواهیم بود. اما آیا آن دو اولویت تامین پایدار آب و رشد اقتصادی رفعکننده فقر دستکم تا حدی تحقق خواهند یافت؟ ترجیحم آن است که خوشبینی محدودی را اختیار کنم. تحقق آن دو اولویت به شدت به تیم انتخابی رئیسی هم بستگی خواهد داشت. امیدوارم که تیم انتخاباتی رئیسی رویکردی جامع، پویا و مورد پذیرش اجتماع در مقابل حریف قدر داشته باشد و هرگز خود را برنده قطعی نداد؛ دوم آنکه در صورت پیروزی، تیمی مبتنی بر رویکرد کلنگر بچنید تا آن دو اولویت تحقق یابد./۲
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi
Add a comment
رُل
مجتبی عمادی
💫تاریخچهی واژهی رُل تا آنجا که به خاطر میآورم به دهه شصت که کودکی خود را در تربت حیدریه میگذراندم بر می گردد. به فرمان ماشین، رل میگفتیم. بعدها که بزرگتر شدم و با تئاتر و سینما آشنا شدم، دیدم که واژهی رل در آنجا هم استفاده میشود. بالاخره دانشجوی تحصیلات تکمیلی که شدم، در مطالعهی متون علمی حوزه ژنتیک هم با واژه رل برخورد کردم که به معنای نقشها یا کارهایی بود که مثلا یک پروتئین در سلول میتوانست به انجام رساند. البته در همان زمان، متوجه علاقهی دانشمندان و پژوهشگران به مخفف کردن واژههای کامل هم شدم و هر چه گذشت خودم هم آن را سودمند یافتم چون برای عدم گرفتاری در واژهپریشی نیازمند توصیف و توضیح دقیق هستید که گاه ممکن است طویل باشد و در نتیجه خلاصه کردن و استفاده از مخفف بسیار مفید است. موردی که به طور گسترده در ایران در سالهای اخیر مورد استفاده قرار گرفته است 《برجام》است که مخفف 《برنامهی جامع اقدام مشترک》است.
💫به زودی شورای نگهبان اسامی نهایی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را اعلام میکند و تبلیغهای گستردهی نامزدان گذر کرده از فیلتر شورای نگهبان شروع خواهد شد. طرفه آنکه برخی از آن نامزدان معتقدند که تا به حال دولت در جمهوری اسلامی وجود نداشته و چنانچه آن نامزد با سابقهی وزارت برندهی انتخابات شود، اولین دولت شکل خواهد گرفت. در هر حال، فکر میکنم که به همان صورت که در صفحهی اینستاگرامم پیشبینی کردم، رقابت اصلی میان آقایان ابراهیم رئیسی و علی لاریجانی خواهد بود. به همان صورت که در منابع انگلیسی زبان و رسانههای خودمان، روسای جمهور و نخستوزیران سایر کشورها صرفا با ذکر نام فامیل مورد اشاره قرار میگیرند؛ در ادامه متن فقط به نام فامیل این دو نامزد اشاره خواهم کرد.
💫رئیسی و لاریجانی از افراد شناخته شده در کشور هستند؛ رئیسی به طور عمده به خاطر فعالیت طولانی مدت در قوه قضائیه از سطوح پایین سازمان تا بالاترین سطح سازمان و لاریجانی در سازمانهای مختلف از جمله سپاه، صدا و سیما و مجلس. هر دو سابقه نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را دارند؛ هرچند که موفقیت رئیسی به عنوان یک نامزد شکست خورده بهتر از لاریجانی بوده است. بعلاوه، برخلاف لاریجانی که برادرانش محمدجواد، صادق و باقر به استثنای فاضل مقامهای بالایی در جمهوری اسلامی داشتهاند؛ رئیسی از چنین خاندانی برخوردار نیست. البته، تا رخداد آن ماجرای مجلس که مرتضوی از فاضل لاریجانی فیلم گرفته بود و احمدی نژاد در مجلس پخش کرد؛ نمیدانستم که برادران لاریجانی، بردار دیگری هم دارند؛ گویا وی بیشتر در همان شمال و مازندران مشغول فعالیت بوده است. خود علی لاریجانی، هرچند از ضعف جدی در ارتباط با عامه مردم رنج میبرد چنانکه در آن انتخابات ریاستجمهوری دهه هشتاد به عیان بر وی و حامیانش آشکار گردید؛ اما استعدادی عالی در حفظ کرسی ریاست مجلس که امری سخت است، از خود نشان داد که گواه آن است که به خوبی قابلیت ایفای نقش در محافل سیاسی را دارا است. در نهایت آنکه، این دو رقیب جدی انتخابات ریاست جمهوری را، با واژه رُل مخفف میکنم. اما چرا رل؟ چون فکر میکنم اینکه فرمان را به دست کدام بدهیم، به مقصدهای مختلفی خواهیم رسید.
💫در بیوشیمی با قانون بیر-لامبرت در دوران لیسانس آشنا شدم. بر اساس این قانون، بخشی از نور تابانده شده به یک نمونه جذب میشود که بستگی به ماهیت و غلظت آن نمونه دارد. به عنوان مثال، مادهی ژنتیک از جنس DNA یا RNA حتی با غلظت برابر تفاوت در جذب نور نشان میدهند. از حیث خانوادگی رل را بررسی کردم؛ اما به نظرم یکی از جنبههای مهم قضاوت در مورد افراد جهت سپردن مصادر مدیریتی نحوه برخورد آنان در زمان روبهرو شدن با چالش جدی از سوی مخالفان/رقیبان در لحظه وقوع آن رخداد است. رئیسی با چنین چالش و حملهای از سوی رقیبانش در مناظرههای ۹۶ مواجه شد. اما اگر بگردیم، به سختی میتوانیم موردی را برای لاریجانی پیدا بکنیم؛ به جز مورد یکشنبه سیاه مجلس. در مناظرههای ۹۶ اتهامهایی/برچسبهایی جدی که منجر به شکست رئیسی شد به وی از سوی روحانی وارد شد؛ اما برخلاف قالیباف که در ۹۲ و ۹۶ تلاش کرد تا با همان سیاق مخالفان/رقیبانش به آن اتهامها پاسخ دهد که البته موفق نبود؛ رئیسی در زمین آن افشاگریها که برایش آماده کرده بودند وارد نشد و به نظرم کنترل هیجانی-احساسی خوبی از خود نشان داد. علی لاریجانی هم بر هیجان و احساس خود از منظر من تا آن یکشنبه کنترل داشت؛ اما آن چالش که احمدینژاد برایش فراهم کرد که به نوعی کل خاندان لاریجانی به خصوص صادق لاریجانی را در مظان اتهام جدی قرار میداد؛ نشان داد که علی لاریجانی کنترلش را بر هیجان و احساس خود میتواند در بزنگاهها از دست بدهد./۱
@EmadibaygiGleam
Add a comment
الگوی ایرانی دانشگاه
مجتبی عمادی
💫این روزها مسئلهی همسانسازی حقوق اعضای هیئت علمی وزارت علوم با بهداشت در جریان است و بر اساس شواهد بعید به نظر میرسد که اجرای آن با رویهای که وزارت علوم در پیش گرفته است منجر به افزایش رضایتمندی و کیفیت محیط کاری در دانشگاههای وزارت علوم شود. به نظرم پیامد نحوهی اجرایی که تاکنون از منابع مختلف منصوب وزیر علوم عمومی شده است، به علت ایجاد نابرابری در دریافتی اعضای هیئت علمی حتی در میان اعضای گروههای آموزشی که کوچکترین واحد سازمان دانشگاه است؛ منجر به ایجاد تعارض و خصومت آمیز شدن محیط کاری خواهد شد.
💫دریافتی اعضای هیئت علمی وزارت بهداشت برای سالهای متوالی در هر دو بخش بالینی و غیربالینی اختلاف جدی با همتایانشان در وزارت علوم داشته است؛ بعلاوه، پزشکان با توجه به ارائهی خدمت در بیمارستانها از کارانه برخوردار میشدهاند. بنابراین، دریافتی بالینیها اغلب از غیربالینیها در وزارت بهداشت بیشتر است. نکته دیگری که وجود دارد آن است که با توجه به ادغامهای عمودی، وزارت بهداشت بخشی جدی از زنجیره تامین خدمات بهداشتی و درمانی را در اختیار دارد؛ به همین دلیل، هر دو بخش دولتی و خصوصی از جمله با وجود دربهای چرخان کسب و کار موفقی دارند که البته در سطح جامعه هم رضایت نسبی از عملکرد مجموعه بهداشت و درمان حتی در شرایط پرفشاری چون کرونا وجود دارد.
💫تا آنجا که میدانم الگوی انتزاع علوم پزشکی از وزارت آموزش عالی و پیوستن آن به وزارت بهداشت، خاص معدود کشورهایی مانند ایران بوده است و حتی شاید ما در این زمینه جزء اولینها بوده باشیم. درهرحال، این الگو با توجه به اصل تقید فضایی-زمانی (تفز) در ایران موفق بوده است چنانکه هم جامعه از خدمات رضایت دارد و هم اعضای هیئت علمی وزارت علوم خواستار همسانسازی با وزارت بهداشت شدهاند. علت آنکه همسانسازی را از هماکنون طرحی شکستخورده میدانم به علت تفاوت ساختاری جدی دو وزارتخانه است.
💫وزارت بهداشت نقشی انحصاری در ارائهی خدمات دارد و بر بخشی بزرگ از زنجیره تامین خود دسترسی مستقیم یا غیرمستقیم منتج به اثرگذاری دارد؛ این موضوع باعث میشود که هم درآمدزایی داشته باشد و هم از ابزارهای چانهزنی برخوردار باشد. موضوع نخنما شدهی ارتباط صنعت با دانشگاه در وزارت علوم تقریبا در آنجا بلامحل است؛ بعلاوه با توجه به ساختار دو وزارتخانه، منابع مالی اختصاص یافته برای پژوهش و حمایت از دانشجویان تحصیلات تکمیلی به هیچ عنوان در دو وزارتخانه قابل مقایسه نیست.
💫با توجه به الگوی موفق دانشگاهداری وزارتخانههای خدماتی در ایران-بهداشت و آموزش و پرورش- که دانشآموختگان آنها -علوم پزشکی و فرهنگیان- تقریبا از طریق اشتغالشان میتوانند زندگی به نسبت شرافتمندانهای داشته باشند؛ در مقایسه با خیل بیکاران دانشآموختگان وزارت علوم، پیشنهادم اجرای کامل الگوی دانشگاه ایرانی برای سایر رشتههای دانشگاهی است-هر چند برخلاف الگوی همگرایی است که قبلا در خصوص آن نوشتهام-. بر این اساس و در پیشنهادی اولیه رشتههای فنی و مهندسی به وزارتخانههای صمت و مسکن و شهرسازی؛ رشتههای کشاورزی و منابع طبیعی به وزارت جهاد کشاورزی؛ رشتههای اقتصاد و مدیریت به وزارت اقتصاد؛ رشتههای تربیت بدنی، روانشناسی، علوم زیستی و دامپزشکی به وزارت بهداشت؛ و سایر رشتههای علوم انسانی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میپیوندند. رشتههای مربوط به علوم ریاضی، فیزیک، شیمی و زمینشناسی هم برحسب رشتههای تخصصی دکتری در میان وزارتخانههای مرتبط توزیع خواهند شد. در نهایت آنکه، وظیفه هماهنگی و ترسیم کلی نقشهی راه فعالیتهای علم و فناوری هم به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری سپرده میشود.
💫با اجرای الگوی ایرانی دانشگاه در کنار الگوی انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی، شاید موفق شویم نشان دهیم که تقید فضایی-زمانی الگوهای مختلفی از آموزش عالی را میخواهد یا شاید به این نتیجه برسیم که تاسیس دانشگاههای غیر جامعی چون علوم پزشکی، فرهگنیان، علوم انتظامی و موارد دیگر صحیح نیست و نیازمند الگوی همگرا و جامع برای آموزش عالی هستیم. درهرحال، الگوی التقاطی فعلی آموزش عالی، فاقد شایستگی و سازشپذیری مناسب با شرایط فضایی-زمانی ایران است.
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi
Add a comment
تغییر: فرصت انتخاب
مجتبی عمادی
💫آمریکا، کشوری توسعه یافته و در حال حاضر در رقابتی نفسگیر با چین جهت حفظ رتبه اول اقتصادی است. تصور عموم از کشوری توسعه یافته چون آمریکا آن است که آنچه مردم بدان نیاز دارند به سرعت به تصویب میرسد و شکافها و مخالفتهای جدی با مطالبههای عمومی وجود ندارد. توجه دقیق به مطالب منتشر شده توسط اتاق فکرهای آمریکایی، کتابهای خاطرات سیاستمداران آنها از جمله باراک اوباما و کتابهای نوشته شده توسط اساتید علوم سیاسی آنها نشان میدهد که چنان تصوری کاملا غلط است و جهت مصوب شدن و قانونی شدن مطالبهها چه چالشهای جدی وجود دارد. از آن طرف، پس از مطرح شدن و گفتگوهای عمومی در خصوص آن مطالبه مثلا حقوق سیاهپوستان، سالهای متوالی طی میشود تا آرام آرام آنچه در عرصه عمومی به یک مطالبه تبدیل شده است توسط سیاسیون و نظام حاکم به رسمیت شناخته شود و آن مطالبه به آرامی به تحقق بپیوندد؛ به عبارتی، ابتدا تغییری در اجتماع رخ میدهد و سپس آن تغییر فرصتی را برای انتخاب سیاسیونی فراهم میکند تا دستکم بتوانند برای تحقق آن خواسته اجتماعی تلاش جدی نمایند تا در نهایت بر حسب تقید فضایی-زمانی بخشی از آن را عینیت بخشند. مثال برجسته آن، جنبش سیاهان است که چه خونها برایش ریخته نشده، چه کتابهایی که برایش نوشته نشده و چه فیلمهای برندهی اسکاری برایش ساخته نشده؛ اما هنوز راه درازی جهت مرتفع شدن کامل آن در جامعه آمریکا وجود دارد.
💫در عرصهی طبیعت، آنچه برای میلیاردها سال در جریان بوده است عبارت است بروز تغییر و سپس انتخاب بخشی خاصی از آن تغییرها بر حسب شرایط فضایی-زمانی که در عرصه علوم زیستی این فرایند را انتخاب طبیعی مینامیم. انتخاب طبیعی نقشی بیبدیل در تکامل زیستی دارد زیرا آنچه را که سازشناپذیر است حذف و آنچه را که بهترین سازش را با شرایط فضایی-زمانی دارد حفظ و گسترش میدهد. نیروی غایی که منابع لازم را برای اثرگذاری انتخاب طبیعی فراهم میکند، تغییر(جهش) در ماده ژنتیک است که تقریبا بسیاری از این تغییرها به نسبت خنثی هستند. پس، ابتدا تغییری رخ میدهد تا فرصتی برای انتخاب فراهم شود.
💫جوزف هاینریش در کتابش رمز موفقیت ما (JHenrich-The secret of our success) ایده جالبی را مطرح میکند و سپس تلاش میکند تا با ارائهی شواهدی آن را از حالت فرضیه خارج کند و به نظریه نزدیکتر کند: میانکنش ژن-فرهنگ در طی تکامل گونه انسان. چنانچه این موضوع را بپذیریم که از جمله خود را در اهلی کردن گونه انسان توسط خودش نشان داده است؛ میتوانیم این موضوع را هم بپذیریم که در عین حالیکهی ما یک گونه واحد هستیم اما به علت میانکنش ژن-فرهنگ که در بستر فضایی-زمانی رخ میدهد در اجتماعهای مختلف گونه انسان شاهد تفاوتهایی باشیم. در نتیجه، میتوان اینگونه نتیجهگیری نمود که در عین وجود مشترکات به عنوان یک گونه، اجتماعهای ما میتوانند مسائل خاص خود را داشته باشند.
💫ایران چند هزار ساله که از قضا چهار راه حوادث هم بوده است و از امپراتوریهای قوی و گسترده جغرافیایی تا شکشتهای جدی و قتل و عام و خرابی گسترده شهرهایش را به دفعات دیده است، کاملا طبیعی است که موضوعهای خاص خودش را داشته باشد از جمله تامین پایدار آب و رشد اقتصادی. البته آزادی-واژهای پرتکرار و پرجاذبه اما دارای تفاوت جدی در درک توسط آدمیان و شکاف معنادار از حرف تا عمل- هم مورد مطالبه دستکم بخشی از قشرهای اجتماعی بوده است. درهرحال، هر مطالبهای چنانکه در بالا به آن اشاره کردم لازم است ابتدا در اجتماع مطرح شود، مورد بحث و درخواست عموم قرار گیرد تا در نهایت به انتخاب سیاسیونی منجر شود که تلاش میکنند آن را عینیت بخشند. این روند تبدیل مطالبه که از تغییری کوچک در اجتماع آغاز میشود تا اینکه در نهایت از طریق فرصت انتخاب به عینیت بینجامد، روندی طولانی است که نیازمند صبر و حوصله و تلاش است؛ همانکه عجم اوغلو اثر ملکهی سرخ مینامد.
💫انتخابات حتی با وارد دانستن انتقادهای منتقدان به عملکرد شورای نگهبان در رد یا قبول نامزدان انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، امری مفید و مطلوب است زیرا همان شورای نگهبان هم آنجا که تغییری اجتماعی تبدیل به یک خواسته عمومی شده است دستکم در سطح انتخابات ریاستجمهوری طیف متنوعی از نامزدان را احراز صلاحیت کرده است. به نظرم یکی از مشکلهای اصلی ما ایرانیان آن است که پس از انتخاب فردی، وی را رها میکنیم و انتظار داریم تا وی خوب و مطابق وعده و برنامههایش عمل کند. هچنانکه ژن و فرهنگ میانکنش میدهند؛ دولت-ملت هم فقط با میانکنش موثر میتوانند بر ابرچالشها غلبه کنند و به پیروزی و رفاه برسند. به همین دلیل معتقدم، با توجه به تغییرهای اجتماعی در ایران، هموراه لازم است از فرصت انتخاب استفاده کنیم چون بهترین و مسالمتآمیزترین نحوه تحقق خواستهها، فرصت انتخاب است.
Add a comment
💫یک عضو هیئت علمی چه برای تدریس، چه پژوهش چه سایر فعالیتها، نیازمند آن است که خارج از ساعات اداری وقت صرف کند؛ گاه همچنین لازم است چنانکه در منابع خلاقیت آماده است هیچ فعالیت عیان و آشکاری نداشته باشد. مثلا، میخواهم درس ژنتیک سرطان، سلولهای بنیادی، بیوانفورماتیک یا کارآفرینی را به دانشجویان تدریس کنم. آیا این فعالیت فقط محدود به همان هشت ساعت کار اداری است؟ خیر. با توجه به سرعت بالای انتشارهای علمی، بهروز بودن نیازمند صرف وقت فراوان است. حال بیاییم پژوهش را هم اضافه کنیم. پژوهش اصیل با توجه به امکانات دانشگاه و استان و دانشجویان ورودی کاری شبیه به مبازره با رقیب تا بن دندان مسلح است! در همین عرصه برخلاف وزارت بهداشت که تقریبا کل زنجیره تامین خود را به انحصار در آورده است، وزارت علومیها متهم میشوند که نتوانستهاند به خوبی ارتباط با صنعت یا جامعه برقرار کنند و از آنجا پروژه به دانشگاه بیاورند. در فقدان شفافیت و سامانهای چون سامپک آن وزیر سابق که عضو هیئت علمی است از تهران میآید و از یک صنعت مستقر در استان اصفهان چنانکه نامههایش منتشر شد، پروژه میگیرد. اما، من نوعی نمیتوانم! چرا؟ چون از رانت برخوردار نیستم! تازه به علت دههها معطل ماندن آمایش سرزمین، در همین وزارت علوم فقیر در مقابل وزارت بهداشت ثروتمند (بر مصداق پدر فقیر پدر ثروتمند رابرت کیوساکی)، پدر خانواده (وزیر علوم)، نگاه کاملا تبعیضآمیزی به فرزندانش دارد: تقریبا دانشگاههای قدیمی (فرزندان مسنتر) از حمایتهای ویژه برخوردارند و از قضا در استانهای برخوردار هم هستند. حال در نظر بگیرید که سالانه دانشگاهها رتبهبندی میشوند و بدون هر گونه نرمالسازی براساس اندازه، قدمت، امکانات و برخورداری استان، بنیه علمی دانشجویان ورودی، شاغل بودن اعضای هیئت علمی در پستهای ملی و میزان بودجه اختصاصیافته مستمسکی فراهم میشود تا حمایتها از برخوردارها بیشتر و از کمبرخوردارها با منت و در بهترین حالت در سطح حفظ وضع موجود باشد (اثر متیئو). همین رتبهبندی به آییننامههای آپارتایدی منجمله پذیرش دانشجوی دکتری منجر شده است.
💫پس از پیگیریهای فراوان اعضای هیئت علمی وزارت علوم و سازمانهای صنفی آنان، مصوب شد تا حقوق اعضای هیئت علمی وزارت علوم- با توجه به شرایط کشور به جهت ترمیم بخشی از قدرت خرید اعضای هیئت علمی بهویژه تازه استخدامشدگان وزارت علوم- با اعضای هیئت علمی غیر بالینی وزارت بهداشت همسانسازی شود. در همین جا جالب است که بگویم که بر خلاف وزارت بهداشت که پزشکان در آن شاغلند و اغلب پیشکسوتان و باتجربگان آنها نامشان در درخواستها مطرح میگردد؛ در وزارت علومی که امثال آقایان لاریجانی، حداد عادل، عارف و امثالهم هستند ما شاهد چنین موردی نیستیم؛ به عبارتی در آنجا آقایان فاضل، ملکزاده و معین اول خود را پزشک میدانند و بعد فعال سیاسی؛ اما در این طرف ما به طور عمده با سیاسیونی روبهریم که البته استاد دانشگاه هم هستند! درهرحال، متاسفانه پس از تصویب همسانسازی در مجلس، پیشنویس آییننامهای را جهت اجرای آن همسانسازی منتشر نمودهاند که چنانچه اجرا شود بر دامنه تبعیض و نارضایتی در وزارت علوم خواهد افزود زیرا آن پیشنویس به جای آنکه هدفش ترمیم بخشی از قدرت خرید اعضای هیئت علمی وزارت علوم باشد، هدفش افزودن بر دامنه فعالیتها و وظایف اعضای هیئت علمی است که هماکنون هم در سطحی بالا قرار دارد. به عبارتی، بر امتیازهای لازم برای ترفیع سالانه افزوده شده است و این چنین هدف گم شده است!
💫با توجه به آنچه در فوق نوشتم شامل نبود راهبرد موثر مبتنی بر آمایش سرزمین، نامناسب بودن ساختار ملی آموزش عالی با پویاییهای جهانی علم و فناوری، تفاوت برخورداری دانشگاههای وزارت بهداشت و علوم از حیث بودجههای دریافتی و نقش آنان در زنجیره تامین، نبود شفافیت و سامانه سامپک، وجود تفاوتهای جدی در دانشگاههای وزارت علوم و تبعیض سازمانیافته میان دانشگاههای برخوردار و کمبرخوردار، مصوب و اجرایی شدن آن پیشنویس به گسترش تبعیض میان اعضای هیئت علمی دانشگاهها و افزایش نارضایتی منجر خواهد شد و چنانکه سیاستگذاری فرزند کمتر زندگی بهتر به طور مناسب متحول نگردید تا اکنون کاهش جمعیت و پیامدهای آن به طور جدی کشور را تهدید کند چون افزایش جمعیت سالانه به زیر یک درصد رسیده است، اجرای غلط قانون همسانسازی هم به چنان سرنوشتی منجر خواهد شد./۲
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi
Add a comment
همسانسازی در دوره گسیختگی ملی آموزش عالی و همگرایی علوم در کشورهای توسعه یافته
مجتبی عمادی
💫چنانکه نوشتههایم نشان میدهند، از مدتها قبل یکی از دغدغههای اصلیم در حوزه آموزش عالی در کشور، وجود گسیختگی در ساختار آموزش عالی در کشور است. شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، وزارتین علوم و بهداشت، وزارتین آموزش و پرورش و جهاد کشاورزی و تا حدودی مجلس در حوزه آموزش عالی ( مجموعهی دانشگاهها، دانشکدههای مستقل و کلیه مراکز پژوهشی) قابلیت تصویب قوانین، آییننامه، شیوهنامه و به طور کلی اعمال نظر دارند. وجود انواع و اقسام دانشگاهها از علوم پزشکی، صنعتی، فرهنگیان، علوم انتظامی و موارد دیگر به خوبی نشانگر وجود این گسیختگی در ساختار آموزش عالی است.
💫این گسیختگی از دهه شصت قرن چهاردهم شمسی و با این استدلال ساده توسط دو وزیر پزشک وقت-علوم و بهداشت- و حمایتکنندگان عمدتا پزشک آنان با مصوبه مجلس وقت آغاز گردید: ساختار فعلی مانع فعالیتهای بهداشتی-درمانی کشور است. پس از آن دیگران با استدلال مشابهی که دانشآموختگان دانشگاه از مهارت لازم برخوردار نیستند، خود را جدا کردند. اگر نخواهیم گرفتار تورشهای قضاوت و تصمیمگیری بشویم و اصل تقید فضایی-زمانی را هم مد نظر داشته باشیم، اکنون و در عصر انقلاب چهارم صنعتی-انقلاب دیجیتال- و همگرایی علوم چنین ساختاری بایستی به سرعت متحول شود تا پاسخگوی نیازها باشد. تقریبا خبر خاصی از این تحول نیست، مگر صرف نوشتارهایی در این خصوص از سوی معدودی اعضای هیئت علمی. آن از همگسیختگی که از دهه شصت شمسی قرن جاری آغاز گردید، پیامد منفی جدی بر توسعه هم گذاشت. تقریبا در چند سال اخیر در نوشتهها و جلسههای مختلف بر اهمیت ضرورت وجود سامپک (سامانه ملی مدیریت پژوهش کشور) حتی پس از تحول آموزش عالی و رهایی از این گسیختگی تاکید داشتهام و استدلال نمودهام که تا چه میزان وجود چنین سامانهای به شفافیت و رشد، پیشرفت و توسعه (رپت) کشور کمک میکند؛ اما امان از تعارض منافع!
💫در کشوری چون ایران که حاکمیت قانون در مسیر تکوین خود قرار دارد و به بلوغ نرسیده است و به علت عدم شفافیت مالی، کارهای دلالی و سوداگرانه با سودهای بادآورده به راحتی به انجام میرسد؛ آنان که مقاطع تحصیلی عالی را طی میکنند و به شغلهایی چون استادی دانشگاه و طبابت مشغول میشوند، انتظار دارند که از سطح زندگی متوسط به بالا در جامعهی خود برخوردار باشند. در کلیه جوامع و در پهنای تاریخ، به علت حیاتی بودن دریافت خدمات پزشکی، طبیبان ممر درآمد قطعی حتی در بدترین شرایط داشتهاند. از طرفی، از چندین قرن پیش که دانشگاه در اروپا ایجاد گردید با توجه به نقش دانشگاه در آن جامعه، اساتیدش از حقوق مکفی برخوردار بودهاند. در کشور ما چون دانشگاه بدون توجه به نیازهای جامعه شکل گرفت و گسترش یافت چنانکه دکتر مقصود فراستخواه به زیبایی در نوشتههایش نشان داده است؛ و از طرفی به علت ویژگیهای فرهنگی-اجتماعی-تاریخی، شفافیت و حاکمیت قانون جایی در زندگی ایرانیان نداشت؛ افراد میتوانستهاند به ثروث و مکنت برسند بدون آنکه از مهارت و شایستگی لازم برخوردار باشند یا منصفانه مالیات خود را داده باشند. با چنین شرایطی، پزشکی را در نظر بگیرید که چونان سایر دانشآموختگان عالی پس از طی مرارتها به بازار کار وارد میشود؛ نتیجه همان میشود که اکنون به عیان میبینیم. حال، وزارت بهداشت برای آنکه پزشکان حاذق را به خدمت بگیرد، مجبور میشود مشوقهایی در اختیار آنان که به استخدامش در میآیند بگذارد تا دستکم تا کف درآمد همگنان آنان در بخش خصوصی باشد. چنین میشود که دور باطلی شکل میگیرد.
💫حیاتی بودن نیازهای بهداشتی- درمانی، در همان سطح اول هرم نیازهای مازلو قرار میگیرد و به راحتی برای همگان منجمله سیاستمداران درک میشود؛ در نتیجه نه تنها از انواع و اقسام مشوقها برای اعضای هیئت علمی بالینی استفاده میشود که حتی میزان بودجههای پژوهشی اختصاص یافته اختلاف فاحش و نوع تبدیل وضعیت و ارتقای آنان با همکارانشان در وزارت علوم در ظاهر یکسان اما در باطن واقعا متفاوت است. این دور باطل که چنانکه در بالا اشاره کردم معلول شرایط اجتماعی ایران است، به کنکور هم رسیده است و شرکتکنندگان در آزمون تجربی از تورم جدی برخوردارند. حال با همین فرمان که ادامه بدهیم به قصه پرغصهی همانسازی در وزارتین بهداشت و علوم میرسیم. در آن وزارتخانه افزایش حقوق با مصوبه هیاتهای امنا اجرایی شد؛ اما در این وزارتخانه که معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه هم خودش عضو هیئت علمی است، به مجلس و بودجه مصوب سالانه و اکنون به نگارش آییننامه توسط وزارت علوم منجر شد. فقط اگر کسی همین فقره افزایش حقوق به علت کاهش ارزش پول ملی را بین دو وزارتخانه دنبال کند، پی به مظلومیت وزارت علومیها میبرد./۱
Add a comment
گزارش راهبردی توافق ۲۵ ساله ایران و چین
GozreshRahbordiIrCh.pdf1.48 MB
Add a comment
💫دومین انتقادی که لی کوان یو به آمریکا وارد میکند به برنامه غیرعملیاتی و شکستخورده آمریکا در گسترش دموکراسی از عراق و افغانستان تا هائیتی است. وی در ادامه به افول روسیه تا ۲۰۵۰ میلادی هم اشاره میکند تا آنکه به چین میرسد. زکریا از وی میپرسد 《وقتی دنیا المپیک پکن را دید و آنها مراسم افتتاحیه را دیدند، نوعی تولد یک قدرت بزرگ جدید را دیدند. چگونه باید درباره آن فکر کنیم؟ آیا باید دلهره داشته باشیم؟》. لی کوان یو در پاسخ به نکتههای جالبی در خصوص چین اشاره میکند. 《آنچه ما دیدیم بازتاب قابلیتها و تواناییهای بالقوه آنها بود. این چیزی نیست که آنها از نظر صنعتی یا فنی به آن رسیده اند. این نمایشی بود که هفت سال وقت داشتند تا آماده شوند و آنها در مورد آنچه می خواهند به جهانیان ارائه دهند با دقت فکر می کردند. آنها می خواستند به جهانیان یادآوری کنند که آنها تمدنی ۵ هزار ساله هستند. آنها باروت، کاغذ ، دارایی منقول و چاپ را کشف کردند. آنها دیوار بزرگ را ساختند. این نوعی از تواناییها در بستر تلاشهای منضبط است که دیوار بزرگ، کانال بزرگ را بنا کرد و در نهایت آنها را به یک جامعه فناورانه تبدیل خواهد کرد.》لی کوان یو در ادامه اشاره میکند که چین در حال کم کردن شکاف فناورانه و صنعتی خود با غرب به صورت مستمر است، لذا به علت تفاوت برخورداری نواحی ساحلی با قسمتهای داخلی در کشور چین، آنها معتقدند تنش خارجی سرعت پیشرفتشان را کم میکند 《بنابراین ، اجازه دهید با کسی دعوا نکنیم. این باعث می شود که کل فرایند عقیم شود.》لی کوان یو در ادامه به مشکلات داخلی چین منجمله نسل جوان انقلاب ندیده و مشکلات خارجی چین شامل تغییرات اقلیمی و انرژی اشاره میکند. وی در نهایت اشاره میکند که آنها از تعداد زیادشان دارند نهایت استفاده را میبرند، در سرتاسر دنیا پخشند و هر آنچه را که مشتری بخواهد میسازند. اما به نظرم مهمترین نکته پایانی که وی اشاره میکند این است که دیپلماتهای چینی باهوشند 《دیپلمات های آنها در هر مأموریتی که در جنوب شرقی آسیا دارند به زبان آن کشور صحبت می کنند. و در خلیج فارس، وقتی به آنجا رفتم، متوجه شدم که در هر مأموریتی، مأمور چینی به زبان عربی کامل صحبت می کند. و من مطمئن هستم که آنها در آمریکای لاتین و آفریقا نیز همین کار را می کنند.》
💫آیا چین بی نقص است؟ خیر. غربیان و منتقدان داخلی به برخورد چین با مسلمانان اویغور، مسئله تبت (منجمله چنانکه جعفر خیرخواهان(https://t.co/WxnUMj3U88) نوشته 《قبل از حسادت به نظام حکومتی چین و شادی از ابرقدرتشدنش، نگاهی به درون چین و بخش غربی آن بندازید میتوانید از پایتخت خودسوزی جهان در تبت شروع کنید تا مو بر تنتان سیخ شود
کتاب تحسینشده
Eat the Buddha : life and death in a Tibetan town
زحمتتان را کم میکند》)، دخالتهای پیدا و پنهان چین در شرق آسیا، نحوه برخورد با منتقدان در داخل و فیلترینگ اشاره میکنند. برخلاف بریتانیا و روسیه که به خصوص تا پایان قاجاریه خون ملت ایران را در شیشه کرده بودند و آمریکا که از دوره پهلوی دوم تا کنون حسابی آزارمان داده است؛ روابط ما چین از چنین عنصر منفی و آزاردهندهی رنج نمیبرد. بعلاوه، تمام شناخت ما، دستکم خودم، از چین بواسطه مطالعه متون انگلیسی است چون چینی نمیدانم و با توجه به چینهراسی پیدا و نهان در متون انگلیسی دور از ذهن نیست که نوعی تورش در آن وجود داشته باشد.
💫در هر حال، چین به مانند هر طرف قرارداد دیگری به فکر منافع ملی خود است و برخلاف ما که موانع جدی در راه تولید شامل رانت، انحصار و فساد داریم و پشتیبانی شعاری و غیرجدی از تولید میکنیم؛ به طور جدی از دورهی دن شیائوپنگ بدین سو جهان را وابسته به تولیدات خود کرده است. چنانکه اشاره شده تلاش مستمر، منظم و هدفمند در بستر دولت مرکزی قوی به احیای تمدن باستانی و حیات مجدد اژدها انجامیده است. به نظرم ما اکنون از حیث زمانی در همان جایی هستیم که شاه عباس اول بود منجمله از حیث نحوه تبادلات با خارجیان بویژه انگلیسیها. چنانچه نجنبیم، درگیر شیفتگی به غرب باشیم، دیپلماتهای شرق شناس زباندان شایسته به سرعت تربیت نکنیم، استراتژی و چشمانداز مشخص نداشته باشیم و در حین اجرا آن را ارزیابی و اصلاح نکنیم، مجموعه حاکمیت شامل دولت، مجلس و قوه قضاییه همگرا نباشند و مردم شاهد گشایشهای کوتاه و میان مدت در رفاهشان نباشند؛ متاسفانه همان مسیر پر آشوب و پر درد پس از شاه عباس اول را طی خواهیم کرد که خام فروش ماندیم و تا توانستند بخشهایی از ایران را جدا کردند./۲
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi
The Chinese Town That Became the Self-Immolation Capital of the World
In “Eat the Buddha,” Barbara Demick tells the story of Tibetan resistance to Chinese rule through the stories of the people who have seen it up close.
Add a comment
ترکمنچین
مجتبی عمادی
💫امضای برنامهی همکاریهای جامع (۲۵ ساله) ایران و چین (https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/01/08/2475887/%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82-25-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%DA%86%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%A7-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-99) در روزهای اخیر موجی به خصوص منفی را در پی داشت به طوریکه از طنز و طعنه تا سرودن شعر و واکنشهای جدی شبکههای فارسی زبان خارجی شامل آن میشد. امروز نیز واکنشهای جدی افراد مختلفی در توئیتر به این توئیت 《قبل از اینکه پروپاگاندای ضدچینی آمریکاییها رو تکرار کنید، یادتون باشه که چین برخلاف آمریکا یک سرباز به خارج از مرزهاش نفرستاده. در عوض هزاران هزار مهندس، مدیر و سرمایهگذار به سرتاسر دنیا اعزام کرده تا کارخونه و جاده و پل بسازند. چین هرچی باشه هیچ شباهتی به شیطان بزرگ نداره(https://twitter.com/ivan8848/status/1237627599679033344?s=1002)》برزین جعفر تاش (@BarzinJafartash) توجهم را جلب کرد که از افراد با نام نشان چون داوود سوری، جعفر خیرخواهان، امیر حسین خالقی و فاطمه نجفی تا افرادی با هویت جعلی به آن واکنش نشان دادند. عمده واکنشها، البته منفی بودند (https://twitter.com/BarzinJafartash/status/1375867068730507264?s=1002).
💫متن برنامهی همکاری جامع، هیچ نکتهی منفیایی در بر ندارد؛ کاش آنان که این برنامه را با عهدهنامهی ترکمنچای (https://www.mashreghnews.ir/news/303286/%D9%85%D8%AA%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%B9%D9%87%D8%AF%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D9%85%D9%86%DA%86%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87) مقایسه میکنند، دستکم متنها را مقایسه میکردند! واقعا ترکمنچین کجا و ترکمنچای کجا! در این فقره افراد حامی برداشت ترکمنچین از برنامه همکاری ۲۵ ساله از چند اصل استفاده جدی کردهاند. اول آنکه بر خودتحقیری تاریخی ایرانیان سوار شدهاند و با استفاده از اصل وایرال شدن اخبار منفی تا توانستهاند چهرهای منفی از این برنامه همکاری به نمایش گذاشتهاند. لازم است به خاطر بیاوریم که ما تقریبا در تاریخ ۵۰۰ سال اخیرمان (از صفویه به بعد) هیچ توافق برد-بردی با قدرتهای جهانی که تا همین اواخر همه غربی بودند، نداشتهایم و در سدههای اخیر همواره پادشاهی متحد (بریتانیا)، روسها و آمریکاییها ما را استثمار کردهاند؛ به سادگی ما خام فروش و تامین کننده مواد اولیه کارخانههای آنها و بازار مصرفی کالاهای آنان بودهایم در طی سدههای اخیر. دوم آنکه چنانکه در فصل اول کتاب مدیران و چالشهای تصمیمگیری به محدودیتهایی که در تصمیمگیری ما وجود دارد شامل عقلانیت محدود، قدرت ارادهی محدود، خودخواهی محدود، اخلاقگرایی محدود و آگاهی محدود اشاره شده است، متاسفانه قاطبه دریافتکنندگان آن محتوای منفی در قالب اخبار، کلیپ و برنامههای تحلیلی واقعا برنامه همکاری ایران و چین را بدون خواندن متن منتشر شده ترکمنچای نوین (ترکمنچین) میخوانند. سوم آنکه چون در سدههای اخیر آشنایی ما با تجدد و پیشرفت از طریق اروپاییان و آمریکاییان (کالاهای آمریکایی و آلمانی منجمله)بوده است و از خیزش چین تا سالهای اخیر عموم مردم اطلاع نداشتهاند و صرفا آشنایی آنان با چین از طریق کالاهای به اصطلاح بنجل چینی بوده است؛ لذا افکار عمومی ایرانیان متاسفانه در این فقره به ویژه از سوی صدا و سیما و سایر رسانهها به هیچ عنوان آماده چنین توافقی نشده بود. آنچه عموم از چین میدانند با آنچه واقعا چین است، تفاوت جدی دارد. نکته دیگری که در همین زمینه لازم است و جوزف نازی به زیبایی در کتاب آینده قدرت نوشته است، تفاوت جدی در قدرت نرم غربیان به ویژه آمریکا در مقابل چین است. به حجم فیلم و سریالهای جذاب تولیدی آنان در مقابل چینیان به عنوان یک قلم فقط بنگرید.
💫عدهای نوشتهاند یا استدلال کردهاند که تفاوت چین با آمریکا در چیست. به نظرم یکی از مقایسههای جالب را لی کوان یو (LEE KUAN YEW)-پدر سنگاپور نوین- در مصاحبه با فرید زکریا در این زمینه ارائه کرده است (https://globalpublicsquare.blogs.cnn.com/2008/09/21/gps-september-21-2008-financial-markets-meltdown-interview-with-lee-kuan-yew/). زکریا از او میپرسد از رئیس جمهور بعدی آمریکا (قبل از انتخابات سال ۲۰۰۸) چه میخواهید. او میگوید《تعامل با دنیا. تجارت را ادامه دهید. عهدشکنی نکنید؛ در غیر اینصورت خود را در یک نقطه ضعف قرار می دهید و جهان را در معرض آسیب قرار می دهید و درگیری ها را بیشتر می کنید. سعی کنید و تعادل خود را حفظ کنید تا صلح و ثبات بدون تعارض بیشتر تضمین شود.》/۱
@EmadibaygiGleam
متن توافق ۲۵ ساله ایران و چین بر اساس آخرین تغییرات تا خرداد ۹۹
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، روز گذشته هفتم فروردین، محمدجواد ظریف و وانگ یی وزرای امور خارجه ایران و چین سند همکاریهای 25ساله ایران و چین را امضا کردند.
Add a comment
💫چنان تغییر بزرگی در سطح ژنومی، برای تکوین انسان کاملا مضر و آسیبزاست؛ اما در گیاهان و میوهها میتواند کاملا مفید باشد مثل موز و گندم. تغییر دیگر، میتواند کروموزومها را متاثر کند؛ مثلا در یکی از آن دو دست بشقاب، یک بشقاب بشکند یا دو بشقاب به یکی از دستها اضافه شود. این دسته از تغییرات در گیاهان بهتر از جانوران تحمل میشوند و به طور کلی در انسانها به خصوص از حیث باروری و طول عمر و قابلیتهای شناختی تاثیر منفی میگذارند مثل سندرم داون. دسته سوم، تغییراتی در سطح واحدهای تشکیلدهنده دیانای (ماده ژنتیک) هستند که ریز هستند و به ابزارهایی برای شناسایی آنها نیاز داریم؛ مثلا در آن دو دست بشقاب، پریدگیهای ریزی وجود داشته باشد که فقط افراد تیزبین بتوانند آنها را ببینیند. این دسته سوم تنوع فوقالعادهای دارند و میتوانند عامل بیماری یا تنوع طبیعی در صفات باشند.
💫تفاوت ژنتیکی یک ایرانی با یک چینی یا یک آمازونی در برزیل چقدر است؟ به عبارتی ما انسانها چقدر عین همدیگر نه شبیه یکدیگر هستیم؟ اجازه بدهید مثالی بزنم؛ دوقلوهای همسان ۱۰۰٪ عین همدیگر هستند؛ اما دو غیر خویشاوند چقدر؟ حدود ۹۹/۹ درصد! یعنی فقط یک دهم درصد اختلاف بین هر دو انسان غیر خویشاند! واقعا، مبهوتکننده است! یک دهم درصد و این همه تنوع رخنمونی و فرهنگی-اجتماعی!
💫خواهان تغییرات بزرگی بودن چون نه به جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن تمز/تفز که نمونههای آن در عراق، سوریه، لیبی، افغانستان و مصر هم اکنون به عیان قابل مشاهده است، به نظرم منطبق با همان تغییر بزرگ ژنومی است؛ لذا نه تنها به نظرم با ژنتیک گونه انسان نمیخواند که حتی به نظرم با همان اندک مطالعهای که در تاریخ و جامعهشناسی و اقتصاد داشتهام با مشخصههای فرهنگی-اجتماعی جوامع انسانی هم همخوانی ندارد. به همین دلیل هم معتقدم، حتی با نظارت استصوابی شورای نگهبان و انتقاداتی که به آن وارد است؛ بهترین گزینه فرهنگی-اجتماعی متناظر با مسیری که از حیث تکاملی سازشپذیرترین مسیر برای بقا و تولید مثل در بافتار تقید فضایی-زمانی خوانده میشود، شرکت و حضور گسترده و پرشور در انتخابات است. از خاطر نبریم که در تاریخ معاصرمان مجلس به توپ بسته شده است، نمایندگان و وزرای مملکت به راحتی عامل بیگانه میشدند، مجالس منحل میشدند، نخستوزیران به راحتی حتی در عرض چند ماه جابجا میشدند، قدرتهای جهانی با ما مذاکره نمیکردند چون نیازی نداشتند و با تهدیدی در پشت پرده حتی بخشی از پاره تن سرزمینمان چون بحرین را جدا میکردند، با تحریم و دسیسهچینی سیا و امآیشش نخستوزیری که قلبش برای ایران میتپید را برکنار و دق مرگ میکردند و بسیاری موارد دیگر. یادمان باشد که اکنون بخش قابل توجهی از افراد، ایران را با شوروی کمونیستی از حیث قدرت مقایسه میکنند که هر چند هدفش نشان دادن فروپاشی در عین قدرت سخت است؛ اما برای ایرانی که در ۱۳۲۰ قدرتهای جهانی هیچ وقعی به آن نمینهدند، چنین مقایسهای حکایت از پیشرفت جدی دست کم در بخشهایی دارد.
💫چنانکه عجم اوغلو در کتاب 《راه باریک آزادی》نوشته است، راه آزادی باریک است و کاملا متاثر از اثر 《ملکهی سرخ》است. به عبارتی، حتی همین الان اگر به اصطلاح 《این آخوندا》هم چنانکه اپوزیسیون میخواهند بروند، ایران مانند کشورهای اسکاندیناوی نخواهد شد چون تقید فضایی-زمانی ما منجمله در قالب اثر ملکهی سرخ تاییدکننده چنین پدیدهای نیست بلکه شواهد از لبیایی شدن/پوتینی شدن ایران حمایت میکند. بر ماست تا قدر این گربهی زیبا را بدانیم و با همگرایی در بستر تغییرات کوچک بر ابرچالشهایش چون خشکسالی، پیری جمعیت و رشد ضعیف اقتصادی غلبه کنیم. به عنوان یک ایرانی، آینده ایران را روشن میبینم؛ انتخابهایمان در بزنگاهها این را نشان میدهد./۲
Add a comment
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.