cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

وین دایر

✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست Admin @hossein_mysticosm کانال اختصاصی وین دایر مطالب آقای وین دایر در این کانال کاملا اختصاصی قرار میگیرد

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
1 987
مشترکین
-224 ساعت
-127 روز
-4030 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

ادامه ... اگر وجود شما در نظر خودتان بی ارزش باشد یا خود را دوست ندشته باشید، آن گاه محبت به دیگران غیر ممکن خواهد بود. چگونه میتوانید به دیگران عشق بدهید در حالی که خود بی ارزشید؟ آن وقت عشق شما چه ارزشی خواهد داشت؟ و اگر نتوانید عشق بدهید نخواهید توانست پذیرای آن نیز باشید. آخر محبتی که نثار یک شخص بی ارزش شود، چه ارزشی دارد؟ عاشق بودن، محبت دادن و گرفتن تماماً با "خودی" آغاز می شود که کاملاً مورد عشق و محبت باشد. مرد میان سالی بود که ادعا می کرد همسر و فرزندانش را خیلی دوست دارد. برای نشان دادن محبت خود هدایای گران قیمت برای آن ها می خرید، آنان را به تعطیلات پر خرج می برد، و هر وقت برای انجام کاری به مسافرت می رفت دقت داشت نامه هایش را با عبارت دوستتان دارم امضا کند، اما هیچ وقت نمی توانست به همسر یا فرزندانش بگوید که آن ها را دوست دارد و همین مشکل را با پدر و مادرش نیز که شدیداً مورد علاقه اش بودند داشت. دلش می خواست کلمات محبت آمیز بگوید این کلمات بار ها از فکرش می گذشت، با وجود این هر وقت می خواست بگوید دوستت دارم گلویش می گرفت و صدایش بند می آمد. ادامه دارد ... وین دایر چگونه شخصیت سالم تری بیابیم ص 60 و 61 کانال وین دایر @WayneDyerr
نمایش همه...
👍 3
عشق یک تعریف القایی عشق کلمه ای است که برای آن به تعداد انسان ها تعريف و معنا وجود دارد. اکنون به این تعریف عشق توجه کنید: "توانایی و تمایل به این که اجازه دهید کسانی که برایتان عزیز هستند دارای آن شخصیتی باشند که خودشان انتخاب می کنند، بدون این که هیچ گونه اصراری داشته باشید که آن ها مطابق میل و نظر شما بوده و عقاید و خواسته های شما را بر آورده سازند. این توصیف ممکن است صحیح و عملی باشد، اما واقعیت این است که کم تر کسی میتواند به آن عمل کند. شما چگونه می توانید به جایی برسید که بگذارید دیگران آن چه می خواهند باشند. بدون این که اصرار داشته باشید که توقعات و امیال شما را بر آورده سازند؟ خیلی ساده است، با دوست داشتن خودتان با احساس این که شما مهم ارزشمند و زیبا هستید. وقتی بدانید که خود چقدر خوب و شایسته هستید دیگر نیازی ندارید که دیگران با انجام خواسته ها و نظریات شما، ارزش شما را تأیید و تقویت نمایند. اگر شما به خودتان اطمینان داشته باشید دیگر نه می خواهید و نه نیاز دارید که دیگران شبیه شما باشند. زیرا اولاً شما بی مانند هستید و دیگر این که شباهت فرضی آن ها با شما وجه تمایز شخصیت آن ها را از بین می برد. در حالی که همین صفات ویژه و متمایز آن ها است که شما دوست دارید به این طریق کم کم می توانید دیگران را دوست داشته باشید. شما خود را دوست خواهید داشت و قادر خواهید بود که دیگران را نیز دوست بدارید و با توجه به خود میتوانید به دیگران هم توجه کنید و به آن ها محبت نمایید. شما این کار را نه به خاطر سپاس از آن ها و یا انتظار بازده آن، بلکه به خاطر لذت پاک و خالصی که از کمک کردن و عشق ورزیدن می برید انجام می دهید. ادامه دارد ... وین دایر چگونه شخصیت سالم تر بیابیم ص 59 و 60 کانال وین دایر @WayneDyerr
نمایش همه...
👍 4 2
ادامه ... البته این اشارات ظریف و دقیق است و مقاصد بد خواهانه در برندارد اما شخص را سربراه می کند. بچه ها از طریق اولیا و بستگان نزدیک، اولیای ،مدارس کلیسا و دوستان، کلیه این ظرافت های اجتماعی را که معیار های دنیای بزرگ سالی است یاد می گیرند. اگر برای خوش آمد بستگان مسن تر نبود هیچ وقت این گونه با یکدیگر رفتار نمی کردند. همیشه بگو خواهش می کنم، متشکرم، تواضع کن هر وقت بزرگ تری وارد می شود از جای خودت برخیز برای ترک میز اجازه بگیر، نیشگون های روی گونه و دست به سرزدن ها را تحمل کن، پیام روشن است. بزرگ ها مهم هستند و بچه ها به حساب نمی آیند دیگران با ارزشند و شما کم ارزش. نخستین نتیجه این آموزش ها این است که به رای و قضاوت خود اعتماد نکنید و یک سلسله دستورالعمل های دیگر تحت عنوان "ادب"، عدم اعتماد به خود را در شما تقویت می کند. این مقررات که به صورت آداب دانی تغییر شکل می دهند به شما تلقین می کنند که رأی دیگران را به بهای فدا کردن ارزش و اعتبار خود نظر و قضاوت خویش پندارید. تعجبی ندارد که همان پرسش ها و تصویر های مبنی بر انکار خود در بزرگ سالی نیز ادامه پیدا می کنند. ببینیم تردید نسبت به خود چه مشکلاتی بوجود می آورد. ممکن است شما در زمینه با اهمیت عشق به دیگران به اشکال بر بخورید دوست داشتن دیگران مستقیماً منوط به این است که چقدر خودتان را دوست داشته باشید. وین دایر چگونه شخصیت سالم تری بیابیم ص 58 و 59 کانال وین دایر @WayneDyerr
نمایش همه...
👍 5
ادامه ... در بچگی آن گاه که دوست داشتن خود به نظرتان طبیعی می نمود، به شما یاد داده اند که عشق به خود برابر است با خود خواهی و غرور یاد گرفتید که دیگران را مقدم بر خود قرار دهید تا نشان دهید که انسان خوبی هستید. آموختید که خویشتن را کم اهیمت پندارید و با تعلیماتی از قبیل "چیز های خود را با عمه زاده هایت تقسیم کن" بزرگ شدید. هر قدر هم که اسباب بازی ها یا چیز های دیگر خودتان را خیلی دوست می داشتید و یا این که مامان و بابا خودشان بازیچه های بزرگ سالانه خود را با دیگران تقسیم نمی کردند. چندان اهمیتی نداشت. ممکن است حتی به شما گفته باشند که باید ساکت بنشینید و مقام و موقعیت خود را بشناسید و فضولی نکنید. بچه ها طبیعتاً خود را زیبا و بسیار مهم می پندارند، اما با بزرگ شدن پیام های اجتماع در وجود آن ها ریشه می دواند. به تدریج تردید نسبت به خودشان کاملاً شکوفا می شود و با گذشتن سال ها تقویت می گردد. آخر شما نباید خویشتن را دوست داشته باشید، آن وقت دیگران راجع به شما چه فکر خواهند کرد! ادامه دارد ... وین دایر چگونه شخصیت سالم بیابیم ص 58 کانال وین دایر @WayneDyerr
نمایش همه...
👍 4
فصل دوم نخستین عشق ارزش انسان از طریق دیگران مشخص نمی شود. شما ارزش دارید چون خودتان این طور می گویید. اگر برای تأیید ارزش خودتان به دیگران متکی باشید این ارزش مال دیگران است نه از آن شما. شما ممکن است مبتلا به یک بیماری اجتماعی باشید. بیماری که با یک تزریق ساده از بین نمی رود به احتمال زیاد شما مبتلا به بیماری عفونی کم اهمیتی هستید که تنها درمان شناخته شده ی آن مقدار فراوانی عشق به خود است اما ممکن است شما هم همانند بسیاری کسان دیگر با این عقیده پرورش یافته باشید که عشق به خود غلط است. جامعه ما به ما می گوید به دیگران فکر کن. کلیسا نصیحت می کند که همسایه ات را دوست بدار چیزی که ظاهراً هیچ کس به یاد ندارد این است که خودت را دوست داشته باش، و این تنها چیزی است که برای دستیابی به شادی و شور "اکنونی" لازم است یاد بگیرید. ادامه دارد ... وین دایر چگونه شخصیت سالم تر بیابیم ص 57 و 57 کانال وین دایر @WayneDyerr
نمایش همه...
👍 3 2
ادامه ... شما همه روزه بدون وقفه با برنامه ای منظم تمرین می کنید تا روز آزمایش فرا رسد به موازات تمرین های بدنی فکر خود را نیز تمرین و تعلیم می دهید، زیرا مغز است که دستور انجام کار را به اعضای بدن می دهد. شما به طور مرتب و مداوم تمرین می کنید و هیچ گاه تسلیم وسوسه ترک تمرین ها یا کاهش آن ها نمی شوید، و بالاخره کاری را که از شما خواسته اند انجام داده و زندگی خود را نجات می دهید. این قصه کوتاه را برای اثبات نکته ای آوردم. هیچ کس توقع ندارد که یک شبه بدن خود را طوری تمرین دهد که آماده ی انجام کار خاصی شود، ما اغلب توقع داریم که مغزمان به سرعت تغییر کند و تعلیمات معینی را بپذیرد. هنگامی که می هواهیم افکار نو و رفتار های تازه ای یاد بگیریم توقع داریم با یک بار آزمایش موفق شویم و بتوانیم فوراً فکرمان را تغییر دهیم. اگر شما حقیقتاً می خواهید از عصبیت رهایی یافته و مبدل بـه انسانی مثبت و سازنده بشوید و اختیار تصمیمات و انتخاب هایتان را به دست خود بگیرید و اگر واقعاً می خواهید شادی و شور زندگی در زمان حال را بدست آورید، لازم است همان تمرینات سختی را که برای فرا گرفتن یک کار مشکل انجام می دهید در مورد از بین بردن طرز تفکر بیمار گونه خود نیز بکار ببرید. برای دستیابی به چنین هدفی لازم است دایم تکرار کنید که مغز شما مال شما است و قادرید احساسات خویش را کنترل کنید. بقیه این کتاب کوششی است در راه کمک به شما برای دستیابی به هدف هایتان با تکرار دقیق مطالبی نظیر: شما می توانید انتخاب کنید؛ لحظات حال شما در اختیار خود شما هستند تا از آن ها لذت ببرید به این شرط که تصمیم بگیرید که اختیار دار وجود خویش باشید. وین دایر چگونه شخصیت سالم تر بیابیم ص 55 و 56 کانال وین دایر @WayneDyerr
نمایش همه...
👍 4
ادامه ... فایده انتخاب رشد به عنوان انگیزه این است که بر لحظات حال خود مسلط می شوید. مسلط شدن یعنی این که شما در زندگی و سرنوشت خود تصمیم گیرنده هستید نه ستیزه گر و یا سر به زیر و مطیع و سازش کار شما دنیای خود را انتخاب می کنید. جرج برناردشاو این مفهوم را در "داستان حرفه خانم وارن" توضیح داده است: مردم همواره محیط و شرایط را مسئول حال خود دانسته و آن را سرزنش می کنند. من به شرایط و محیط اعتقاد ندارم. کسانی که در این دنیا پیش می روند ،مردمانی هستند که بر می خیزند و به جستجو موقعیت های دلخواه خود می روند و اگر نتوانستند شرایط مطلوب را بیابند خودشان آن را می سازند. آن چه را که در آغاز این فصل گفتیم به خاطر داشته باشید تغییر فکر، تغییر احساس و تغییر زندگی ممکن است ولی آسان نیست. بیایید فرض کنیم در حالی که اسلحه ای را به طرفتان نشانه گیری کرده اند به شما یک سال فرصت می دهند تا کار مشکلی را انجام دهید، مثلاً مسافت یک مایل را در چهار دقیقه و سی ثانیه بدوید یا از ارتفاع زیادی به داخل آب شیرجه بروید و اگر موفق نشوید اعدام خواهید شد. ادامه دارد ... وین دایر چگونه شخصیت سالم تر بیابیم ص 54 و 55 کانال وین دایر @WayneDyerr
نمایش همه...
👍 3
سلام همراهان عزیز دوستان عزیزم حق اشتراک تیر ماه کانال (قانون جبران) را در صورت توان مالی واریز کنید 6037 6974 9743 0766 حسین اکبرلو بانک صادرات همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند @hossein_mysticosm پیشاپیش از توجه و حمایت شما عزیزان سپاسگزارم 🌹
نمایش همه...
👍 4
انگیزه رشد در برابر انگیزه ی نقص و کمبود در جستجوی شادی و سازندگی دو انگیزه ممکن است در کار باشد. انگیزه ی رایج تر وجود نقص یا کمبود است در حالی که نـوع سالم تر آن انگیزه رشد نامیده می شود. اگر شما یک تکه سنگ را زیر میکروسکوپ قرار داده و آن را به دقت ملاحظه کنید، می بینید که هیچ گونه تغییر در آن پدیدار نمی گردد، در حالی که اگر قطعه ای مرجان را زیر همان میکروسکوپ قرار دهید مشاهده خواهید کرد که رشد می کند و دگرگون می شود. نتیجه مرجان زنده است و قطعه سنگ مرده. چگونه یک گل زنده را از یک گل مرده تشخیص می دهید؟ آن که رشد می کند زنده است! تنها گواه زندگی رشد است. این حقیقت در دنیای روان نیز صدق می کند. اگر شما رشد می کنید زنده هستید، اگر رشد نمی کنید با مرده فرقی ندارید. ممکن است انگیزه شما میل به رشد باشد نه نیاز به اصلاح نقایص و کمبو دهای خویش. اگر این حقیقت را دریابید که همیشه می توانید رشد کنید بهتر شوید بیش تر و بزرگ تر شوید، کافی است. هر گاه تصمیم می گیرید که راکد شوید یا احساسات آزار دهنده را تجربه کنید تصمیم ضد رشدی گرفته اید. انگیزه رشدی یعنی این که نیروی زندگی خود را صرف شادی بیش تر کنید، نه این که چون گناهی کرده اید یا این که نقص و کمبودی دارید خود را مجبور به اصلاح خویش نمایید. ادامه دارد ... وین دایر چگونه شخصیت سالم تر بیابیم ص 53 و 54 کانال وین دایر @WayneDyerr
نمایش همه...
👍 5
ادامه ... اجتناب از حال معمولاً به رویایی کردن آینده می انجامد: در یکی از لحظه های آینده معجزه ای رخ می دهد و زندگی عوض می شود، همه چیز در جای خود قرار می گیرد و شادمانی پدیدار خواهد شد. اگر آن لحظه ی خاص فرا رسد - لحظه فارغ التحصیلی، ازدواج، تولد بچه ارتقای مقام - آن وقت زندگی به طور جدی آغاز می شود، اما اغلب اوقات آن لحظه ی خاص نا امید کننده است و هیچ وقت رویا های شما را به واقعیت نمی پیوندد. البته هر وقت جریان در حد انتظار شما نباشد باز می توانید با رویا پردازی از افسردگی بیرون بیایید. مگذارید که این دور باطل رویا پردازی شیوه زندگی شما شود. همین حالا با شیوه زندگی در زمان حال آن از قطع کنید. در سال 1093 هنری جمیز در کتاب سفرا اندرز زیر را داد: "هر چه می توانید زندگی کنید و گرنه اشتباه کرده اید. همین قدر که زندگی خود را دوست می دارید اهمیتی ندارد که چه کار خاصی انجام دهید. اگر زندگی را نداشتید چه می داشتید؟... چیزی که انسان از دست بدهد دیگر از دست رفته است، در این مورد اشتباه نکنید... زمان درست هر زمانی است که خوش بختی و سعادت داشتن اش را دارید... زندگی کنید!" اگر مانند آقای ایلیچ در داستان تولستوی نگاهی به گذشته خود بیفکنید می بینید که کم تر برای کار هایی که کرده اید افسوس می خورید، بلکه بیش تر فکر کار هایی که نکرده اید شما را عذاب می دهد. پیام واضح و روشن است زندگی کن زمان حال را درک کن هر لحظه ی زندگی خود را دریاب و آن را تجربه کن، لحظات حال خود را ارج بنه گذراندن لحظات حال به راه های منفی و ضد رشدی به این معنا است که آن ها را برای همیشه از دست داده ای. موضوع درک لحظه حال در تمام صفحات این کتاب وجود دارد. اشخاصی که می دانند چگونه لحظه حال را دریابند و حداکثر استفاده را از آن ببرند زندگی آزاد و بارور و سازنده را برگزیده اند. هر یک از ما می توانیم این انتخاب را به عمل آوریم. وین دایر چگونه شخصیت سالم تر بیابیم ص 52 و 53 کانال وین دایر @WayneDyerr
نمایش همه...
👍 5 3
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.